هدف را فراموش نکنيد!
هدف را فراموش نکنيد!
هدف را فراموش نکنيد!
نويسنده: رکسانا خوشابي، کارشناس ارشد مشاوره
هر کتابي که درباره موفقيت نوشته شده، اولين فصل يا لااقل يکي از مهم ترين فصل هايش درباره ضرورت هدف گذاري و تعيين هدف است. در واقع در بين نظريه پردازان موفقيت کسي نيست که بدون اشاره به نحوه تعيين هدف، راهکاري براي موفق شدن ارائه داده باشد. چرا که تا معلوم نباشد مقصد کجاست نمي توان جاده اي را که به آن هدف مي انجامد پيدا کرد و در اين صورت، حتي بهترين وسيله ها، از يک اسب تيزرو گرفته تا يک موشک فضاپيما، نمي توانند کمکي به ما کنند.
ابتدا قرار بود توصيه هاي نظريه پردازان مختلف درباره تعيين هدف، در اين مقاله يک ميزگرد فرضي و کاربردي در نظر گرفته شده و نظر هر صاحبنظري از زبان خودش گفته شده تا کمي جذاب تر و متفاوت تر باشد.
اميد است در پايان اين ميزگرد لااقل يک تصميم مهم بگيريد؛ اينکه هرگز بدون هدف، هيچ کاري را شروع نکنيد.
خوب، آقاي آنتوني رابينز، چون ردپاي هدف و هدفگذاري در همه کتاب هاي تان به چشم مي خورد، بهتر است شما شروع کنيد.
آنتوني رابينز: بله متشکرم. همان طور که در نوشته هايم مي بينيد، هدف هاي بزرگ، انگيزه هاي بزرگ ايجاد مي کنند و باعث آزادشدن نيروهاي عظيم دروني مي شوند. در حقيقت، تعيين هدف، پايه همه موفقيت هاي زندگي و اولين قدم براي تبديل ذهنيت ها به عينيت است. از طرفي، ذهن ناخودآگاه ما دائماً در حال فراهم کردن اطلاعاتي است که ما را به جهت هاي خاص سوق مي دهد، به همين دليل پيش از اينکه ذهن بتواند کار مؤثري انجام دهد، لازم است درک صحيحي از هدف داشته باشيم. ماکسول مالتز اين فرآيند را سايبرنتيک رواني مي نامد و کتاب معروفي به همين نام دارد. او معتقد است که اگر ذهن هدف مشخصي داشته باشد، مي تواند کار تمرکز و هدايت را آنقدر تکرار کند تا به نتيجه مورد نظر برسد، اما اگر هدف مشخصي نداشته باشد، انرژي آن به هدر مي رود.
پس بهتر است هر چه زودتر هدف ها (آرزوها و رؤياها)ي خود را نظم دهيد تا ذهن تان بتواند شمارا به سوي تحقق آنها سوق هد و البته قواعد لازم براي اين کار را مراعات کنيد.
دنيس ويتلي: من هم معتقدم که بايد هدف هاي کوتاه مدت در نظر گرفت و از قبل براي بعد از رسيدن به آنها، پاداشي براي خود تعيين کرد. به نظر من بهتر است همه هدف هاي سال جاري را بنويسيم و درون پاکتي قرار دهيم، اما براي تعيين اهداف ماه آينده از تقويم روميزي يا سررسيد استفاده کنيم. ضمناً اگر بتوانيم به افرادي ملحق شويم که اهداف شان مشابه اهداف ماست، از اثر تقويت کننده گروهي نيز مي توانيم بهره بگيريم. اما دقت داشته باشيد. آدم هاي منفي باف و بدبين را شريک اهداف تان نکنيد، چون خواهي نخواهي بر رسيدن شما به مقصد اثر منفي خواهند گذاشت.
آنتوني رابينز: علاوه بر اين، هدف را به صورت مثبت بيان کنيد. مثلاً بگوييد: هدفم اين است که از نظر فيزيکي قوي تر شوم و نگوييد هدفم اين است که از نظر فيزيکي ضعيف نباشم (هر چند که ظاهراً هر دو يک معنا دارند).
همچنين مدت زمان رسيدن به هدف را دقيقاً مشخص کنيد و متوجه باشيد که هدف شما بايد حتماً طوري باشد که خودتان بتوانيد مستقيماً در رسيدن به آن مؤثر باشيد، يعني روي خودتان حساب کنيد.
به احتمال زياد تقريباً همه شما با اين قواعد موافقيد. حالا فرض کنيم من اهداف خود را پيدا و آنها را فهرست کرده و قواعد را هم تا جاي ممکن مراعات کردم و فهرست زير به دست آمد:
1- يک آپارتمان بزرگ با باغ و استخر مي خواهم (تا يک سال ديگر).
2- مي خواهم در دانشگاه در رشته هنري مورد علاقه ام قبول شوم.
3- مي خواهم ازدواج خوبي داشته باشم (تا يک سال ديگر).
4- مي خواهم کمي لاغرتر شوم (تا سه ماه ديگر).
5- مي خواهم با دوستم آشتي کنم (تا يک هفته ديگر).
6- مي خواهم سفري به يکي از کرات ديگر داشته باشم (تا دو سال ديگر).
7- مي خواهم يک سفر تفريحي داشته باشم (تا سه ماه ديگر).
8- مي خواهم يک بيزينس بزرگ راه بيندازم (تا دو سال ديگر).
9- مي خواهم يک بسکتباليست حرفه اي بشوم (تا يک سال ديگر).
- آيا حقيقتاً خواهان اين هدف هستم؟
- آيا رسيدن به اين هدف با اهداف ديگرم تناقض دارد؟
- آيا مانع يا مشکل خاصي براي رسيدن به اين هدف وجود دارد؟
- آيا هدفم بيشتر مثبت است يا منفي؟
- آيا هدف ها را با جزئيات کامل و روشن بيان کرده ام؟
- آيا اين اهداف واقع گرايانه اند؟
- آيا اين اهداف به اندازه کافي عالي هستند؟
آلبرت پويسانت: هدف ها بايد با توجه به عزت نفس ما تعيين شوند؛ يعني با توجه به ارزشي که براي خود قائليم، در نظر گرفته شوند و چه بهتر که ما قدر و ارزش خود را که بالا هم هست، بشناسيم و بزرگ انديش باشيم. همچنين بايد دقيقاً بدانيم از هدف هاي مالي و شغلي خود در آينده چه انتظاري داريم.
ريچارد دني: در همين راستا اضافه کنم که هدف بهتر است تا حدي جاه طلبانه و همچنين قابل دسترس باشد.
الکس مک ميلان: و بهتر است از خود بپرسيم که آيا آمادگي لازم براي رسيدن به آنها را داريم يا نه؟
بدين ترتيب، بهتر است بعضي هدف ها را حذف کنم. مثلاً فعلاً آمادگي ازدواج ندارم و شايد سفر به کره ديگر در حال حاضر برايم امکان پذير نباشد. همچنين تحصيل و آموختن يک علم جديد با راه انداختن يک بيزنس بزرگ، به طور همزمان، کمي غير واقع بينانه و شايد متناقض باشد.
جوکاربو: من اعلان روزانه را پيشنهاد مي کنم؛ يعني اين که هر روز صبح بلافاصله پس از بيدار شدن، فهرست اهداف خود را مرور کنيد (چه بهترکه اين مرور با صداي بلند انجام شود). پس از خواندن هر کدام از هدف ها، کمي صبر کنيد و آنچه را که خوانده ايد، کاملاً مجسم نماييد. هر شب نيز درست پيش از خواب هر قدر هم که خسته باشيد، کار صبح را تکرار کنيد.
آنتوني رابينز: موانع رسيدن به هر هدف را هم مشخص کنيد و راه هايي براي برداشتن تک تک آنها از سر راه کشف يا اختراع نماييد.
دنيس ويتلي: تمرکز يادتان نرود، بايد روي اهداف تمرکز کنيد و طوري به آنها بينديشيد که انگار به دست شان آورده ايد.
رابرت اوريلي: هدف خود را در هر زمينه به طور مشروح بر روي کاغذ بنويسيد و با افراد صاحبنظر درباره آنها صحبت کنيد تا کاملاً مطمئن شويد درست همان چيزهايي هستند که طالب آن هستيد و از طرف ديگران (و به طور ناخودآگاه) به شما تحميل نشده اند. ضمناً اهداف خود را دسته بندي کنيد. من چهار دسته مشخص را پيشنهاد مي کنم: اهداف مربوط به کسب و کار، مربوط به خانواده، مربوط به فعاليت هاي اجتماعي و پرورش شخصيت.
آنتوني رابينز: تقسيم بندي پيشنهادي من هم اين است: هدف هاي مربوط به توسعه و پرورش شخصي، هدف هاي شغلي ـ اقتصادي، اهداف تفريحي و ماجراجويانه و هدف هاي خيرخواهانه.
چون توضيحات همه دوستان نظريه پرداز روشن و گويا بود، جمع بندي نهايي را به عهده خود شما مي گذارم و سخن را با يکي از جملات آهنگساز مشهور، بتهوون به پايان مي برم:
«هيچ روزي بي هدف نباش، من اگر يک روز اجازه دهم که الهه الهام بخش هنرم به خواب رود، فقط براي اين است که روز ديگر، نيرومندتر از خواب بيدار شود».
/خ
ابتدا قرار بود توصيه هاي نظريه پردازان مختلف درباره تعيين هدف، در اين مقاله يک ميزگرد فرضي و کاربردي در نظر گرفته شده و نظر هر صاحبنظري از زبان خودش گفته شده تا کمي جذاب تر و متفاوت تر باشد.
اميد است در پايان اين ميزگرد لااقل يک تصميم مهم بگيريد؛ اينکه هرگز بدون هدف، هيچ کاري را شروع نکنيد.
خوب، آقاي آنتوني رابينز، چون ردپاي هدف و هدفگذاري در همه کتاب هاي تان به چشم مي خورد، بهتر است شما شروع کنيد.
آنتوني رابينز: بله متشکرم. همان طور که در نوشته هايم مي بينيد، هدف هاي بزرگ، انگيزه هاي بزرگ ايجاد مي کنند و باعث آزادشدن نيروهاي عظيم دروني مي شوند. در حقيقت، تعيين هدف، پايه همه موفقيت هاي زندگي و اولين قدم براي تبديل ذهنيت ها به عينيت است. از طرفي، ذهن ناخودآگاه ما دائماً در حال فراهم کردن اطلاعاتي است که ما را به جهت هاي خاص سوق مي دهد، به همين دليل پيش از اينکه ذهن بتواند کار مؤثري انجام دهد، لازم است درک صحيحي از هدف داشته باشيم. ماکسول مالتز اين فرآيند را سايبرنتيک رواني مي نامد و کتاب معروفي به همين نام دارد. او معتقد است که اگر ذهن هدف مشخصي داشته باشد، مي تواند کار تمرکز و هدايت را آنقدر تکرار کند تا به نتيجه مورد نظر برسد، اما اگر هدف مشخصي نداشته باشد، انرژي آن به هدر مي رود.
پس بهتر است هر چه زودتر هدف ها (آرزوها و رؤياها)ي خود را نظم دهيد تا ذهن تان بتواند شمارا به سوي تحقق آنها سوق هد و البته قواعد لازم براي اين کار را مراعات کنيد.
ممکن است اين قواعد را براي ما بگوييد؟
دنيس ويتلي: من هم معتقدم که بايد هدف هاي کوتاه مدت در نظر گرفت و از قبل براي بعد از رسيدن به آنها، پاداشي براي خود تعيين کرد. به نظر من بهتر است همه هدف هاي سال جاري را بنويسيم و درون پاکتي قرار دهيم، اما براي تعيين اهداف ماه آينده از تقويم روميزي يا سررسيد استفاده کنيم. ضمناً اگر بتوانيم به افرادي ملحق شويم که اهداف شان مشابه اهداف ماست، از اثر تقويت کننده گروهي نيز مي توانيم بهره بگيريم. اما دقت داشته باشيد. آدم هاي منفي باف و بدبين را شريک اهداف تان نکنيد، چون خواهي نخواهي بر رسيدن شما به مقصد اثر منفي خواهند گذاشت.
آنتوني رابينز: علاوه بر اين، هدف را به صورت مثبت بيان کنيد. مثلاً بگوييد: هدفم اين است که از نظر فيزيکي قوي تر شوم و نگوييد هدفم اين است که از نظر فيزيکي ضعيف نباشم (هر چند که ظاهراً هر دو يک معنا دارند).
همچنين مدت زمان رسيدن به هدف را دقيقاً مشخص کنيد و متوجه باشيد که هدف شما بايد حتماً طوري باشد که خودتان بتوانيد مستقيماً در رسيدن به آن مؤثر باشيد، يعني روي خودتان حساب کنيد.
به احتمال زياد تقريباً همه شما با اين قواعد موافقيد. حالا فرض کنيم من اهداف خود را پيدا و آنها را فهرست کرده و قواعد را هم تا جاي ممکن مراعات کردم و فهرست زير به دست آمد:
1- يک آپارتمان بزرگ با باغ و استخر مي خواهم (تا يک سال ديگر).
2- مي خواهم در دانشگاه در رشته هنري مورد علاقه ام قبول شوم.
3- مي خواهم ازدواج خوبي داشته باشم (تا يک سال ديگر).
4- مي خواهم کمي لاغرتر شوم (تا سه ماه ديگر).
5- مي خواهم با دوستم آشتي کنم (تا يک هفته ديگر).
6- مي خواهم سفري به يکي از کرات ديگر داشته باشم (تا دو سال ديگر).
7- مي خواهم يک سفر تفريحي داشته باشم (تا سه ماه ديگر).
8- مي خواهم يک بيزينس بزرگ راه بيندازم (تا دو سال ديگر).
9- مي خواهم يک بسکتباليست حرفه اي بشوم (تا يک سال ديگر).
حالا بايد چکار کنم؟
- آيا حقيقتاً خواهان اين هدف هستم؟
- آيا رسيدن به اين هدف با اهداف ديگرم تناقض دارد؟
- آيا مانع يا مشکل خاصي براي رسيدن به اين هدف وجود دارد؟
- آيا هدفم بيشتر مثبت است يا منفي؟
- آيا هدف ها را با جزئيات کامل و روشن بيان کرده ام؟
- آيا اين اهداف واقع گرايانه اند؟
- آيا اين اهداف به اندازه کافي عالي هستند؟
آلبرت پويسانت: هدف ها بايد با توجه به عزت نفس ما تعيين شوند؛ يعني با توجه به ارزشي که براي خود قائليم، در نظر گرفته شوند و چه بهتر که ما قدر و ارزش خود را که بالا هم هست، بشناسيم و بزرگ انديش باشيم. همچنين بايد دقيقاً بدانيم از هدف هاي مالي و شغلي خود در آينده چه انتظاري داريم.
ريچارد دني: در همين راستا اضافه کنم که هدف بهتر است تا حدي جاه طلبانه و همچنين قابل دسترس باشد.
الکس مک ميلان: و بهتر است از خود بپرسيم که آيا آمادگي لازم براي رسيدن به آنها را داريم يا نه؟
بدين ترتيب، بهتر است بعضي هدف ها را حذف کنم. مثلاً فعلاً آمادگي ازدواج ندارم و شايد سفر به کره ديگر در حال حاضر برايم امکان پذير نباشد. همچنين تحصيل و آموختن يک علم جديد با راه انداختن يک بيزنس بزرگ، به طور همزمان، کمي غير واقع بينانه و شايد متناقض باشد.
حالا بعد از اعمال اين تغييرات در فهرست هدف ها، ديگر چه کاري بايد انجام بدهم؟
جوکاربو: من اعلان روزانه را پيشنهاد مي کنم؛ يعني اين که هر روز صبح بلافاصله پس از بيدار شدن، فهرست اهداف خود را مرور کنيد (چه بهترکه اين مرور با صداي بلند انجام شود). پس از خواندن هر کدام از هدف ها، کمي صبر کنيد و آنچه را که خوانده ايد، کاملاً مجسم نماييد. هر شب نيز درست پيش از خواب هر قدر هم که خسته باشيد، کار صبح را تکرار کنيد.
آنتوني رابينز: موانع رسيدن به هر هدف را هم مشخص کنيد و راه هايي براي برداشتن تک تک آنها از سر راه کشف يا اختراع نماييد.
دنيس ويتلي: تمرکز يادتان نرود، بايد روي اهداف تمرکز کنيد و طوري به آنها بينديشيد که انگار به دست شان آورده ايد.
رابرت اوريلي: هدف خود را در هر زمينه به طور مشروح بر روي کاغذ بنويسيد و با افراد صاحبنظر درباره آنها صحبت کنيد تا کاملاً مطمئن شويد درست همان چيزهايي هستند که طالب آن هستيد و از طرف ديگران (و به طور ناخودآگاه) به شما تحميل نشده اند. ضمناً اهداف خود را دسته بندي کنيد. من چهار دسته مشخص را پيشنهاد مي کنم: اهداف مربوط به کسب و کار، مربوط به خانواده، مربوط به فعاليت هاي اجتماعي و پرورش شخصيت.
آنتوني رابينز: تقسيم بندي پيشنهادي من هم اين است: هدف هاي مربوط به توسعه و پرورش شخصي، هدف هاي شغلي ـ اقتصادي، اهداف تفريحي و ماجراجويانه و هدف هاي خيرخواهانه.
چون توضيحات همه دوستان نظريه پرداز روشن و گويا بود، جمع بندي نهايي را به عهده خود شما مي گذارم و سخن را با يکي از جملات آهنگساز مشهور، بتهوون به پايان مي برم:
«هيچ روزي بي هدف نباش، من اگر يک روز اجازه دهم که الهه الهام بخش هنرم به خواب رود، فقط براي اين است که روز ديگر، نيرومندتر از خواب بيدار شود».
پي نوشت:
نظريه پردازاني که در اينجا مطرح شده اند، همگي در زمينه موفقيت و هدفمندي کتبي دارند که به زبان فارسي، ترجمه شده است. آنتوني رابينز، نويسنده چهار جلد کتاب به «سوي کاميابي» است؛ از دنيس ويتلي کتاب هاي «بذرهاي عظمت و پيروزي مضاعف»؛ از جو کاربو کتاب «تجربه هاي من، موفقيت شما»؛ از آلبرت پويسانت کتاب «توانگران چگونه مي انديشند»، از الکس مک ميلان کتاب «بليت موفقيت» از ريچارد دني کتاب «موفقيت از آن شماست» به فارسي برگردانده شده است.
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}