P55 بر روي مادربردهاي ارزان قيمت(1)


 






 

(5 مادربرد Core i5/i7 با قيمت 100 تا 150 دلار)
 

در حاليکه اکثر مشتاقان سخت افزاري سال گذشته با عرضه ی سکوي X58 و فناوري Core i7 اينتل، بطور چشمگيري مجذوب عملکرد ممتاز اين ترکيب شدند، اما اکثر آن ها منتظر نمونه ی ارزان تري ماندند. در نهايت، مادربردهاي مبتني بر سکو به سختي 200 دلار پائين تر آمده و ارزانترين پردازنده ی Bloomfield يعني 920-Core i7 نيز هنوز با قيمت 270 دلار عرضه مي گردد.
اخبار مربوط به يک خانواده پردازنده ی «آتي» که با يک اينترفيس سوکت جديد و يک چيت ست ارزانتر تکميل مي شد، اين جستجو گران کم طاقت را براي 10 ماه طولاني و غيرقابل تحمل ديگر منتظر گذاشت. با اينحال، اينتل مي داند که چه کاري انجام مي دهد. اين شرکت هنوز يک تغذيه ی قابل ملاحظه از محصولات Core 2 را در کنال هاي عرضه ی خود دارد که همچنان بعنوان مجريان قدرتمندي در نظر گرفته مي شوند و ارزش قيمت هاي «متوسط» خود را دارند.
در حاليکه هنوز هيچ محصول «ارزان قيمتي» در عرضه ی اولين پردازنده هاي مبتني بر سوکت LGA 1156 به چشم نمي خورد (Core i5-750 200 دلاري هنوز محصولي بالاتر از سطح «عمومي» در نظر گرفته مي شود)، ولي يقيناً مي توانيم صرفه جوئي چشمگيري در زمينه ی هزينه را بر روي مادربردهاي اين سکو (در مقايسه با نسل X58) مشاهده کنيم. به نظر مي رسد اکنون زمان کاملاً مناسبي براي جستجوي سکوهاي ارزانقيمت P55 است.
با اينحال، اجازه بدهيد فراموش نکنيم که دامنه ی فعلي مادربردهاي مبتني بر P55 هنوز نابالغ و آزمايش نشده به حساب مي آيد، ترکيبي که مي تواند براي خريداران اوليه مصيبت بار باشد. يک نگراني ديگر در حوزه ی عمومي اين است که کيفيت اين محصولات چه تناسبي با قيمت آن ها دارد. آيا محصولات عمومي دست چين شده ی امروزي ،مسيري براي خريداران داراي بودجه ی محدود در آينده ی نزديک به حساب مي آيند؟
ما در اين مقاله به بررسي و مقايسه ی 5 مادربرد ارزانقيمت مبتني بر سکوي P55 اينتل پرداخته و تلاش مي کنيم شما را به سمت بهترين و مطمئن ترين انتخاب ممکن در اين حوزه هدايت نمائيم.


 

ASRock P55 Rro
 

ASRock مادربرد P55 Rro خود که تنها 115 دلار قيمت دارد را با ويژگي هايي مجهز نموده است که انتظار داريم آن ها را در مادربردهايي با 30 درصد قيمت بالاتر مشاهده کنيم: FireWire، دو درگاه eSATA، خروجي هاي صوتي ديجيتال دو فرمتي و يک کليد CLR-CMOS مفيد بر روي پانل I/O. از ميان ساير ويژگي هاي مناسب براي مشتاقان سخت افزاري مي توان به کليدهاي داخلي Power و Reset و همچنين يک نمايشگر تشخيصي Port 80 اشاره کرد.
ASRock حتي 6 شکاف توسعه ی خود را در فضاي 7 شکاف استاندارد توزيع کرده و جاي شکاف باقيمانده را در زير کارت گرافيکي بالائي خالي گذاشته است، محلي که معمولاً با کارت هاي گرافيکي بزرگ اشغال گرديده و يا کاربران براي کمک به خنک شدن GPU خود عمداً آن را خالي مي گذارند. در واقع مي توان گفت که با 6 شکاف توسعه که 2 اسلات PCLe x1 و دو اينترفيس PCI استاندارد در ميان آن ها به چشم مي خورد، اکثر کاربران از تمام آنچه که برايشان قابل دسترسي خواهد بود، استفاده مي کنند.


 

اين شرکت در حالي به سمت جلو حرکت مي نمايد که هيچ يک از ويژگي هاي «سازگاري با گذشته» افسانه اي خود را قرباني نکرده است. بعبارت ديگر ASRock يک اينترفيس درايو فلاپي (که بسياري از کاربران ويندوز XP براي نصب درايورهاي RAID به آن نياز دارند)، يک کنترلر Ultra ATA براي ابزارهاي IDE موروثي و يک مجموعه از حفره هاي نگهدارنده ی خنک کننده ی LGA 775 را در اختيار کاربران خود قرار مي دهد. اين مشخصات باعث مي شوند که P55 Pro در ترکيب با يک پردازنده و RAM جديد به يک ارتقاء فوري براي سيستم هاي مبتني بر Core 2 تبديل گرديد که بسياري از مشتاقان عملکردي با بودجه ی محدود هنوز از آن ها استفاده مي کنند. از سوي ديگر، حالت PCLe 2.0 x4 که از طريق P55 PCH براي اسلات x16 دوم تأمين شده است، جذابيت چنداني براي کاربران پيکربندي هاي CrossFire سطح بالا ندارد.
البته طراحي اين مادربرد کاملاً بي نقص نيست. در ميان مشکلات بالقوه ی P55 Pro مي توان به بردي اشاره کرد که نزديک به يک اينج با سومين رديف از پايه هاي نگهدارنده ی مادربرد فاصله دارد، بعضي از توليد کنندگان سيستم ها در هنگام تلاش براي نصب ماجول هاي حافظه در اولين اسلات DIMM جلوئي بلافاصله متوجه اين موضوع خواهند شد. اين فشردگي اجزاء، مسئول ايجاد مشکلات انتقاد برانگيز ديگري نظير اين نکات است که هدر صداي پانل جلوئي به قسمت پائين و عقب مادربرد و همچنين کانکتور فلاپي به زير پايين ترين شکاف توسعه انتقال يافته اند. از سوي ديگر، گر چه درگاه هاي SATA که رو به جلو پياده سازي شده اند بخوبي در زير کارت هاي گرافيکي جا مي گيرند، اما کارت هاي گرافيکي بلندتر به اندازه ی کافي از اين درگاه عبور مي کنند تا نصب کابل هاي مربوطه را به يک مشکل واقعي تبديل نمايند.

بايوس
 

منوي OC Tweaker مادربرد ASRock تمام تنظيمات اورکلاکي که اکثر مشتاقان عملکردي به آن ها نياز دارند را در اختيارشان قرار مي دهد، اما بعضي از کنترل هاي ظريف که غالباً براي دستيابي به يک حاشيه ی رقابتي در زمينه ی اورکلاکينگ مورد استفاده قرار مي گيرند، از قلم افتاده اند.
محدوده هاي تنظيمات Uncore ،Vcore و ولتاژ DRAM همگي از سطوح امن متعارف گسترده تر هستند و اين ويژگي براي کاربران خودنمايي که اهميتي به طول عمر پردازنده هاي خود نمي دهند و تنها به دنبال دستيابي به بالاترين رکوردهاي اورکلاکينگ هستند، عالي خواهد بود. ASRock در عين حال «لغو افت ولتاژ» (Voltage Droop Override) را براي حفظ خروجي پايدار در طول اعمال فشار کاري سنگين بر پردازنده، پياده سازي کرده است.
ما زمان بندي هاي «آساني» را براي مقايسه هاي خود انتخاب کرديم، اما P55 Pro قادر است تأخيرهاي پائيني تا سطح 6-3-3-9 را پشتيباني نمايد.

بسته بندي
 

قيمت پايين اين محصول باعث مي شود که وجود تنها 4 کابل SATA در بسته بندي آن قابل قبول باشد، اما همين 4 کابل از نوع «ضامن دار» ( Latched) هستند که از کيفيت بهتري برخوردار است. کاربران ويندوز XP که هنوز به يک فلاپي براي نصب درايورهاي RAID نياز دارند نيز به خاطر وجود يک کابل نواري درايو فلاپي در اين بسته بندي بسيار خوشحال خواهند شد.


 

Asus P7P55D
 

P7P55D 150 دلاري از ويژگي هاي کمتري در مقابل رقيب ارزانتر خود از شرکت ASRock برخوردار است، اما کيفيت آن بطور قابل توجهي بالاتر مي باشد.
براي مثال، Asus در اين مادربرد از پياده سازي کليدهاي Reset، Power و CLR-CMOS صرفنظر کرده، اما در مقابل يک ويژگي «Mem OK» را در آن تعبيه نموده که بوت با حافظه هاي داراي کيفيت پايين را آسان تر مي کند. Asus يک ماجول تشخيصي Port 80 را در نظر نگرفته زيرا مي داند که بسياري از کاربران حتي قادر به ديدن آن نخواهند بود، اما شاخص هاي «Q-LED» را به مادربرد خود اضافه کرده که در هنگام راه اندازي، CPU DRAM و درايو ديسک سخت چشمک زده و در صورت تشخيص يک مشکل روشن مي مانند. Asus بر روي پانل I/O خود داراي يک درگاه eSATA خود را بطور داخلي براي استفاده با کانکتور eSATA پانل جلويي کيس پياده سازي نموده. از سوي ديگر، در حاليکه خروجي صداي ديجيتال تنها به کانکتور اپتيکال مجهز مي باشد، اما توسط VIA Vinyl VTI828S codec پشتيباني مي شود که گزينه ی بهتري است.


 

صاحبان P7P55D سازگاري با بلوک هاي خنک کننده ی مبتني بر مايع LGA 775 قديمي خود را از دست خواهند داد، اما در مقابل يک تنظيم کننده ی ولتاژ قدرتمندتر 2+12 فازي را بدست مي آورند. Asus حتي يک شکاف توسعه ی اضافي را در مقايسه با رقيب ارزانتر خود تعبيه کرده است، هر چند که اين شکاف توسعه در زير اسلات PCLe x16 بالايي قرار گرفته و در صورت نصب کارت هاي گرافيکي دو اسلاتي، غير قابل استفاده خواهد شد. اما وضعيت اسلات PCLe x16 دوم چگونه است؟ ما اميدوار بوديم که گرانترين محصول حاضر در اين گروه، سوئيچ هاي مسيرهاي الکترونيک را براي تشخيص خودکار يک کارت گرافيکي ثانويه و پيکربندي هر دو اسلات در حالت x8 فراهم کرده باشد. با اينحال، P7P55 نيز همانند بسياري از رقباي ارزان تر خود تنها 4 مسير PCI4 را از چيت ست به اين اسلات هدايت کرده است. با اينحال، P55 PCH فناوري PCLe 2.0 را با پهناي باند دو برابر تأمين مي کند و با کارت هاي گرافيکي يا کنترل هاي RAID کوچکتر سازگار است، ويژگي هايي که گزينه هاي توسعه را چندين برابر مي کنند، حتي اگر عملکرد آن برابر کارت هاي گرافيکي سطح بالا مناسب نباشد.
يکي از موارد ديگري که از قلم افتاده، کانکتور درايو فلاپي مي باشد که غالباً کاربران ويندوز XP براي اضافه کردن درايورهاي RAID در طول نصب سيستم عامل به آن نياز دارند و وقتي فضاي موجود بر روي اين مادربرد را در نظر بگيريم، نقصان مذکور حتي عجيب تر به نظر مي رسد (البته شايد بتوان گفت که اين کانکتور با عرضه ی Windows 7 ديگر يک «ويژگي» به حساب نمي آيد). فضاي کافي بر روي اين مادربرد از يک PCB سرچشمه مي گيرد که مي تواند به سومين رديف از پايه هاي نگهدارنده ی مادربرد بر روي کيس برسد و در نتيجه پشتيباني بهتري را در زير DIMM ها تأمين نمايد.


 

Asus اسلات PCLe x16 اصلي خود را کاملاً به بالا جابه جا کرده است که نصب آن در کيس هاي کوچکتر نوع «Riser Card» را کاملاً امکان پذير و عملي مي سازد. از سوي ديگر ،انجام اين کار بطور طبيعي باعث ازدحام در بخش گيره هاي DIMM مي گردد اما Asus از يک طراحي بدون گيره در انتهاي پائيني هر يک از اسلات هاي حافظه ی خود بهره گرفته است. ما شنيده ايم که اگر شما ماجول هايي فوق العاده سنگين را بر روي اين مادربرد نصب کرده و سپس کيس را به شدت بر روي پهلوي آن بيندازيد احتمال بيرون افتادن حافظه از اين اسلات ها وجود دارد، اما يقيناً هيچ کاربردي با سيستم خود اينطور رفتار نمي کند. بنابراين، بزرگترين اشکالي که مي توانيم در مورد اين طراحي به آن فکر کنيم، عدم توانايي پشتيباني از پنکه هاي خاصي است که بر روي ماجول هاي حافظه نصب مي شوند.
غير از حذف کانکتور فلاپي، دو نگراني در مورد چيدمان اين مادربرد به چشم مي خورند: کانکتور صداي پانل جلوئي کيس به يک نقطه ی غيرقابل دسترسي در گوشه ی پائين و عقب مادربرد انتقال يافته و در عين حال کارت هاي گرافيکي بسيار بلند (نظير Radeon HD 5870 جديد) مي توانند يک کانکتور منفرد SATA را مسدود نمايند. Asus يک کابل با زاويه ی 90 درجه را براي غلبه بر اين مشکل ارائه مي کند، اما طول کابل موجود براي رسيدن به کانکتور eSATA جلويي بعضي از کيس هاي Super-Tower کافي نيست.

بايوس
 

يک ويژگي جديد در مدل هاي اخير Asus، نرم افزار کاربردي OC Tuner در بايوس آن ها است که انجام اورکلاک خودکار و آزمايش فشار (Stress Test) را بر عهده دارد. البته عملکرد اين قابليت براي ما چندان خوب نبود و محدوده ی Turbo Boost پردازنده ی ما را در 3315 مگاهرتز متوقف کرد، در حاليکه Turbo را غيرفعال نموده و يک ضريب 19x فرکانس پردازنده را براي تقويت سرعت حافظه به کار گرفت.
اورکلاکينگ دستي مثل هميشه کار کرد، در حاليکه Load-Line Calibration ولتاژ را در زير فشارهاي کاري متغير نسبتاً ثابت نگه مي داشت. P7P55D داراي تنظيمات پيشرفته ی زيادي براي زمانبندي حافظه مي باشد که با يک ارزش پيکربندي «Auto» براي هر کدام، تسهيل شده اند.
اين مادر برد که در رده ی قيمت بالايي دامنه ی 100 تا 150 دلاري عرضه مي شود، داراي تنظيمات بايوس سطح بالاتري نظير Drive Strength و کنترل هاي Skew براي DRAM نيز مي باشد. Asus حتي فضاي کافي براي ذخيره سازي 8 پروفايل کاربر را بر روي IC بايوس خود در نظر گرفته است. اگر کاربري بخواهد پروفايل خود را براي کمک به پيکربندي صحيح تنظيمات براي دوستش ارسال کند، نرم افزار کاربردي مربوطه را نيز در اختيار خواهيد داشت.

بسته بندي
 

Asus با تمرکز بر کيفيت مادبرد به جاي ويژگي هاي بيشتر آن، تنها 4 کابل SATA (دو کابل با يک کانکتور 90 درجه) و يک کابل نواري Ultra ATA 80 سيمي را در کيت نصب P7P55D قرار داده است.


 

ECS P55H-A
 

Elitegroup Computer Systems که به خاطر محصولات ارزانقيمت خود شهرت دارد نيز چند سالي است که خانواده ی «Black Series» با گرايش عملکرد را توليد مي کند تا اعتبار خود را در بين مشتاقان سخت افزاري ارتقاء دهد. مادربردهاي Black Series در عين حال ويژگي هاي متوسط و بايوس هاي پيشرفته تري را در مقايسه با ساير محصولات اين شرکت ارائه مي کنند که البته P55H-A نيز از اين قاعده مستثني نيست. کليدهاي Power و Reset داخلي، يک نمايشگر تشخيصي Port 80 و يک کليد CLR- CMOS بر روي پانل I/O، مادربرد P55H-A را از محصولات ارزانتر ECS متمايز مي سازند، در حاليکه آن را جلوتر از مدل هايي با قيمت مشابه از نام هاي تجاري که در بين مشتاقان سخت افزاري و عملکردي شناخته شده تر هستند، قرار مي دهند.


 

يک رديف از سوئيچ هاي مسير الکترونيکي در بالاي اسلات PCLe بالايي به شما امکان مي دهند تا در هنگام نصب کارت گرافيکي دوم، حالت ها را از يک x16 واحد به مسير هاي 8 x دوگانه تغيير دهيد که در نتيجه P55H-A را در مقايسه با مدل هاي محدود به x16/x4 به انتخاب بهتري براي پيکربندي هاي CrossFire سطح بالا تبديل مي کند. يک اسلات x4 در سومين موقعيت از بالا، پهناي باند بيشتري را براي کارت هاي الحاقي با عملکرد متوسط تأمين مي کند، اما متأسفانه انتهاي بسته ی آن از نصب کارت هاي توسعه ی بلندتر x8 يا x16 جلوگيري خواهد کرد.
در حاليکه اين ويژگي به طور طبيعي يک تابع رايگان براي کنترلر Multi-I/O به حساب مي آيد، ECS هيچ اتصال فيزيکي را براي درايو فلاپي در نظر نگرفته، اما هنوز اينترفيس Ultra ATA (که هزينه ی توليد را افزايش مي دهد) را بر روي مادربرد خود پياده سازي کرده است. گرچه کانکتور Ultra ATA غالباً به عنوان روشي براي استفاده از درايوهاي اپتيکال قديمي تر و ارزانقيمت در نظر گرفته مي شود، ECS آن را در زير پايين ترين اسلات PCI قرار داده است که مشکل طول کابل عموماً آن را به مقرهاي پايين تر نصب درايو محدود مي سازد.


 

يک PCB با اندازه ی کامل فاقد تمام مشکلات پشتيباني فيزيکي است که گريبانگير مادربردهاي کوچکتر مي باشد، اما ECS هنوز اطراف اسلات هاي DIMM را با انتقال سوکت LGA 1156 خود به سمت جلوي مادربرد شلوغ کرده که از نصب خنک کننده هاي بزرگتر در ترکيب با 4 ماجول حافظه جلوگيري مي نمايد.
تنها انتقاد ديگر ما به چيدمان P55H-A استقرار کانکتور صداي پانل جلوئي آن در گوشه ی پايين و عقب مادربرد است، محلي که اتصال فيش هاي پانل و مقرهاي بالايي را فوق العاده دشوار مي سازد. اين استاندارد، وضعيتي است که بايد از آن اجتناب گردد زيرا فيش هاي پانل جلويي اکثر کيس ها در گوشه مقابل ی (بالا و جلوي) مادربرد قرار گرفته اند.

بايوس
 

در حاليکه P55H-A در گروه محصولات Black Series شرکت ECS براي مشتاقان سخت افزاري قرار مي گيرد، اما بايوس آن بيشتر براي اورکلاک کنندگان مبتدي مناسب است. تنها مهم ترين تنظيمات در منوي اورکلاکينگ ساده شده ی اين مادربرد قابل دسترسي مي باشند.
تغيير کنترل Performance Level امکان دسترسي به ضرايب CPU را فراهم مي سازد، تنظيمي که ما آن را در طول آزمايش هاي مقايسه اي بدون تغيير باقي گذاشتيم تا از عملکرد Turbo Boost اينتل جلوگيري نکند. در زير اين گزينه، تنظيمات DRAM و تأخير حافظه قرار گرفته اند که عملکرد بي نقصي را براي ما فراهم کردند (يک بهبود چشمگير در مقايسه با تنظيمات غير کاربردي نسل قبلي مادربردهاي Black Series).
هر دو سطوح ولتاژ Uncore و Vcore پردازنده قابل تنظيم بودند که در کنار ولتاژ PCH و DIMM به مادربرد امکان مي دهد با توجه به گزينه هاي محدود منوي خود تا به سرعت هاي قابل ملاحظه اي دست يابد.

بسته بندي
 

ECS 4 کابل SATA (هر کدام با يک کانکتور 90 درجه)، يک کابل نواري Ultra ATA 80 سيمي، يک CD درايور و يک سيستم عامل مبتني بر لينوکس را در بسته بندي P55H-A ارائه مي کند. به نظر مي رسد که اين سيستم عامل «سبک» پاسخ ECS به قابليت Express Gate مادربردهاي Asus باشد و مي تواند پيش از نصب سيستم عامل اصلي بر روي يک درايو ديسک سخت بارگذاري شود تا امکان دسترسي سريع به نرم افزارهاي کاربردي مجتمع خود را فراهم نمايد.


 

يک مشکل کوچک ديگر که بايد به آن اشاره نمائيم، اين است که Autoloader ديسک درايور ECS با Windows 7 کار نمي کند. در مقابل، کاربران بايد در صورت نياز درايورها را بصورت دستي نصب نمايند، حداقل تا زمانيکه ECS انتشار نسخه ی جديدي از اين ديسک را آغاز کند.

Gigabyte P55-UD3R
 

براي يک مادربرد در اندازه ی کامل که قيمتي کمتر از 140 دلار دارد، P55-UD3R بطور شگفت آوري با ويژگي هاي متنوع پر شده است. با اينحال، هيچ کليد و يا پانل وضعيتي بر روي آن تعبيه نشده است. حتي اينترفيس FireWire که به ندرت مورد استفاده قرار مي گيرد اما غالباً وجود آن بر روي چنين محصولاتي انتظار مي رود نيز از قلم افتاده است. در مقابل Gigabyte تصميم گرفته تا بر روي «اقلام رايگان» تمرکز نمايد. اين موارد، توابعي هستند که از قبل در يک multi-I/O درج شده اند و مدت ها بر روي محصولات اکثر توليد کنندگان غير قابل دسترسي بوده اند. يک اينترفيس فلاپي، درگاه Com و حتي درگاه موازي که مدت ها به فراموشي سپرده شده بود در حاشيه ی پائيني مادربرد قرار گرفته اند. کاربراني که واقعاً اينترفيس هاي موروثي را تحقير مي کنند بايد به ياد داشته باشند که محصول محبوب «Legacy-Free» (محصولي که فاقد ضمائم موروثي مي باشد) آن ها نيز داراي همين ويژگي ها مي باشد، اما آن ها را در داخل کنترلر I/O مخفي نگه داشته است.


 

پر کردن نيمي از مادربرد با ضمائم رايگان به Gigabyte امکان داده است تا پول خود را براي آيتم هاي مفيدتري نظير يک تنظيم کننده ی ولتاژ 10 مرحله اي و يک کنترلر Esata نگه دارد (بطور مجزا از کنترلر ترکيبي ATA/SATA داخلي). هر کاربري که به ويژگي هاي پياده سازي نشده بر روي اين مادربرد نياز داشته باشد، از وجود 7 شکاف توسعه بر روي آن خوشحال خواهد شد، هر چند که همانند مادربرد Asus، اسلات x16 دوم به 4 مسير PCLe 2.0 از P55 Express PCH محدود شده است.


 

Gigabyte با قراردادن هر دو اينترفيس Ultra ATA و صداي پانل جلوئي در بالاي خط مرکزي مادربرد P55-UD3R دسترسي به آن ها را تسهيل نموده است اما نصب کنندگان ويندوز XP با قابليت RAID از استقرار درگاه فلاپي در زير اسلات PCI پائيني مادربرد تا حدودي نااميد خواهند شد. مشکل بالقوه ی ديگر مادربرد Gigabyte اين است که درگاه هاي SATA مجتمع چيت ست آن همگي در زير دومين اسلات X16 بصورت مستقيم قرار گرفته اند و به آساني با کارت هاي گرافيکي دو اسلاتي بلند مسدود خواهند شد. گذشته از اشاره به اين مشکل احتمالي، بايد به شما يادآوري کنيم که وجود 4 مسير PCLe 2.0 در اسلات X16 دوم باعث مي شوند که براي کاربردهاي گرافيکي با عملکرد بالا چندان مناسب نباشد، هر چند که براي ميزباني کارت هاي گرافيکي ضعيف تر و يا ساير کارت هايي که به پهناي باند متوسط نياز دارند، مناسب خواهد بود.

بايوس
 

ما آخرين نسخه ی بايوس موجود را بر روي هر يک از مادربردها نصب کرديم که به معناي نسخه ی F3e براي مادربرد P55-UD3R شرکت Gigabyte بود. پس از اتمام آزمايش ها، مشخص شد دو باگي که بر نصب و تشخيص سخت افزار تأثير منفي داشتند بعداً در نسخه ی F3h برطرف شده اند.
منوي M.I.T جديد شرکت Gigabyte اطلاعات اصلي سيستم را فراهم مي کند، در حاليکه تمام تنظيمات قابل پيکربندي توسط کاربر به منوهاي فرعي مقتضي انتقال يافته اند.
منوي فرعي Advanced Frequency Settings داراي کنترل هايي براي يک ضريب پردازنده و کلاک مبنا، نسبت QPI، نسبت حافظه، فرکانس PCIe ، قدرت درايو DRAM و Clock Skew مي باشد. بخاطر يک اختلاف در تنظيمات «Automatic» اين بايوس، ما کلاک مبنا را بصورت دستي براي آزمايش هاي مقايسه اي خود بر روي 133 مگاهرتز تنظيم کرديم.
منوي فرعي Advanced Memory Settings امکان تنظيم خودکار زمانبندي هاي DRAM را براي هر کانال و يا براي تمام کانال ها فراهم مي سازد. انتخاب حالت «Quick» به زمانبندي هاي هر دو کانال اجازه مي دهد تا از منوي فرعي Channel A يا Channel B تنظيم شوند که در آن ها حالت « Auto» براي ارزش هايي که کمتر شناخته شده هستند، پيکربندي دستي را تسهيل مي نمايد.
مادربرد P55-UD3R شامل يک مجموعه ی نسبتاً گسترده از کنترل هاي ولتاژ براي راضي نمودن اورکلاک کنندگان نسبتاً پيشرفته است. تنها انتقاد ما اين بود که ولتاژ حافظه از 64/1 مستقيماً به 66/1 ولت جهش نموده و تنظيم 65/1 ولت که غالباً توسط توليد کنندگان حافظه توصيه مي شود را ناديده مي گيرد.
امکان ذخيره سازي حداکثر هشت پروفايل بايوس بر روي IC بايوس وجود دارد. در حاليکه امکان انتقال تعداد بيشتري از اين پروفايل ها به يک درايو ديسک سخت، فلاپي و يا درايو Flash USB وجود دارد.

بسته بندي
 

همانند اکثر مادربردها در دامنه ی قيمتي 100 تا 150 دلار، P55-UD3R نيز به همراه 4 کابل SATA و يک کابل نواري Ultra ATA 80 سيمي ارائه مي شود. هر کاربري که بخواهد به انبوه ويژگي هاي موروثي اين مادربرد دسترسي داشته باشد، بايد کابل ها و آداپتورهاي مربوط را بطور جداگانه خريداري نمايد.
منبع: ماهنامه ی کامپیوتری بزرگراه رایانه، شماره ی 126