بررسي Snow Leopard
بررسي Snow Leopard
بررسي Snow Leopard
شرکت اپل دهه گذشته را در ساخت و تقويت Mac OS X سپري کرد، آنهم از طريق امتزاج MAC OS کلاسيک و فناوري Next که از Steve Jobs دريافت کرده بود بصورت يک سيستم عامل ساده، روان و تأثيرگذار که بطور گسترده اي در نوع خود بعنوان بهترين محصول در نظر گرفته مي شود. اما پس از يک دهه پيشرفت مداوم و بروزرساني هاي منظم سيستم عامل اپل با Mac OS X 10.6 که تحت عنوان Snow Leopard نيزشناخته مي شود، ظاهراً اپل به يک نقطه توقف رسيده است. به جاي اضافه کردن صدها ويژگي جديد، اپل تصميم گرفته است تا از Snow Leopard براي قطع ارتباط با گذشته ،طرح ريزي براي آينده و يک تير خلاص براي رقابت هاي کنوني خود استفاده نمايد.
نتيجه نهايي، يک بروزرساني Mac OS X مغاير با هر چيز ديگري در حافظه کاربران است، نسخه اي که سرعت را تقويت کرده، فضاي ديسک را حفظ نموده، انبوهي از ويژگي ها را تنظيم کرده و براي نسل جديدي از کامپيوترهاي مجهز به پردازنده هاي چند هسته اي 64 بيتي، پردازنده هاي گرافيکي فوق العاده قدرتمند و مقادير بالاي حافظه زمينه سازي مي نمايد. اين ويژگي ها در کنار قيمت اندکي بروز رساني ( 29 دلار)Snow Leopard را به بزرگترين بروزرساني غيرمنتظره ازMac OS X 10.1 تاکنون تبديل مي کند.
با اينحال، برخلاف مايکروسافت ( که يک آرايه گيج کننده از نسخه هاي کامل و ارتقائي ويندوز را ارائه مي نمايد که همه آنها کاربران را ملزم به وارد کردن يک شماره سريال منحصر بفرد مي نمايد تا ثابت کند که نرم افزار را سرقت نکرده اند)، اپل به تکيه بر سيستم احترام به مشتري براي Mac OS X ادامه مي دهد.)Snow Leopard نه تنها نيازي به ورود هر گونه شماره سريالي نخواهند داشت، بلکه نسخه استاندارد آن يک ديسک " نصب کامل " قابل بوت است که عملاً حضور Leopard را براي نصب خود بررسي نمي کند. اين ويژگي در عين حال به معناي آن خواهد بود که اگر بعداً مايل باشيد درايو ديسک سخت خود را کاملاً پاکسازي نموده و مجدداً Snow Leopard را بر روي آن نصب کنيد، نيازي نخواهيد داشت که ابتدا Leopard را بر روي ماشين نصب کرده و سپس يک ارتقاء Snow Leopard جداگانه را بر روي آن اجرا نمائيد.
فرآيند نصب Snow Leopard تا حدودي با نصب کننده هاي قبلي OS X تفاوت دارد. بجاي آنکه بلافاصله به يک Restart فوري نياز داشته باشد، بخش عمده اي از کارها به محض آنکه دو بار بر روي Installer کليک مي کنيد، انجام مي شوند. اپل اساساً زمان انتظار را از اين فرآيند حذف کرده است: اکنون شما تمام تنظيمات نصب خود را انجام داده و سپس به دنبال کارهاي ديگرتان مي رويد؛ بقيه فرآيند نصب (شامل يک بوت مجدد) مي تواند بدون دخالت مستقيم شما انجام شود. خود فرآيند نصب نيز در Snow Leopard به زمان کمتري در مقايسه با Leopard نياز دارد.
اگر تصميم بگيريد که نصب خود را سفارشي سازي نمائيد، متوجه خواهيد شد که درايورهاي چاپگر در Snow Leopard کاملاً متفاوت هستند. در نسخه هاي قبلي OS X، شما گزينه نصب درايورها براي چاپگرهاي فروشندگان خاص را در اختيار داشتيد. اين موضوع هميشه تا حدودي گيج کننده بود: اگر همين حالا درايورهاي HP را نصب نکنم، آيا به معناي آن خواهد بود که ديگر هرگز قادر به استفاده از چاپگرهاي HP نيستم؟ اما عملکرد Snow Leopard اصلاً چنين وضعيتي ندارد. در مقابل، اين سيستم عامل به طور خودکار درايورها را براي چاپگرهائي که کامپيوتر شما درگذشته از آنها استفاده کرده است، نصب مي نمايد. اگر بر روي يک شبکه باشيد، Snow Leopard درايورها را براي چاپگرهاي موجود در روي شبکه اي که مي يابد نيز نصب خواهد کرد. در عين حال، درايورهاي چاپگرهائي که اپل آنها را بعنوان "محبوب" در نظر مي گيرد نيز نصب خواهند شد.
اپل ادعا مي کند که Snow Leopard در مقايسه با نسخه هاي قبلي OS X به فضاي کمتري بر روي ديسک نياز دارد. باور کنيد يا نه، بخش عمده اي از اين صرفه جويي در فضاي ذخيره سازي به سيستم درايور چاپ بهينه سازي شده آن مربوط مي شود. اين واقعيت ثابت مي کند که اکثر ما بخش عمده اي از فضاي درايو ديسک سخت خود را تاکنون براي درايورهايي هدر مي کرديم که به آنها نياز نداشتيم.
اگر با يک چاپگر جديد و غريبه مواجه شويد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟ در اين شرايط اگر يک اتصال اينترنت در اختيار داشته باشيد، با هيچ مشکلي مواجه نخواهيد شد زيرا Snow Leopard بطور خودکار درايورهاي مورد نياز را بار گذاري و نصب خواهد کرد .
اگر واقعاً به يک سازگاري فوري و مطمئن با دامنه گسترده اي از چاپگرها نياز داريد ،مي توانيد تصميم به نصب تمام درايوها بگيريد (گرچه نمي توانيد تصور کنيد که در اينصورت چه سطحي از صرفه جويي در فضاي ديسک را از دست مي دهيد ).اما براي اکثر کاربران، شيوه جديد نصب درايو چاپگر اپل مي تواند کاملا نامرئي باشد، البته به استثناء فضاي ديسک بازيابي شده .
گزينه هاي جالب توجه ديگري نيز در پنجره نصب سفارشي سازي شده وجود دارند، Rosetta فناوري که به کد کامپايل شده براي تراشه هاي Power PC امکان مي دهد تا بر روي تراشه هاي اينتل اجرا شوند، در دسترس قرار دارد (اما به طور پيش فرض نصب نمي شود). Rosetta تنها چند مگابايت از فضاي ديسک را اشغال مي کند و برنامه هاي قديمي تر بدون آن اجرا نخواهد شد، بنابراين اگرچنين برنامه هايي را در اختيار داريد، اين گزينه ارزش فعال کردن آن را خواهد داشت. براي اينکه بفهميد آيا يک نرم افزار کاربردي مخصوص Power PC است يا خير، يک نرم افزار کاربردي قديمي را انتخاب کرده و سپس گزينه Get Info را انتخاب نمائيد، اگر اطلاعات Kind بصورت Aplication Power PC ارائه شد، به Rosetta نيازخواهد داشت.
اگر اين گزينه را فعال نکنيد و بعداً براي اجراي يک نرم افزار کاربردي Power PC تلاش نمائيد، Snow Leopard پنجره اي را نمايش خواهد داد که توضيح مي دهد شما به Rosetta نياز داريد و در عين حال گزينه نصب آن را (از طريق يوتيليتي Software Update اپل) در اختيار شما مي گذارد. به نظر مي رسد دليل اختياري بودن نصب Rosetta اين است که اپل تلاش مي کند تا کاربران را براي ارتقاء نرم ا فزارهاي کاربرديشان تشويق نمايد و در عين حال برنامه نويساني که هنوز نرم افزارهاي کاربردي خود را جهت اجرا بر روي تراشه هاي اينتل مجدداً کامپايل نکرده اند را سرزنش نمايد. اما با در نظر گرفتن اين واقعيت که کاربران روزمره هيچ ايده اي از اين موضوع در اختيار ندارند که کداميک از نرم افزارهاي کاربردي آنها " بومي اينتل " هستند و کداميک مخصوص Power PC، اين وضعيت يک دردسر غيرضروري به نظر مي رسد.
فناوري ديگري که يک حضور غافلگير کننده را در فهرست گزينه هاي نصب به خود اختصاص مي دهد، Quick Time است. Quick Time بطور ناگهاني به يک گزينه اختياري در Snow Leopard تبديل نشده است. اما Quick Time Player جديد Snow Leopard همانقدر يک انتقال بنيادي از مدل قبلي خود به حساب مي آيد که iMovie 08 نسبت به iMovie HD بود. اکنون شما با يک جسم کاملاً جديد از اين نرم افزار کاربردي روبه رو هستيد، نمونه اي که بسياري از ويژگيهائي که از نظر ما مفيد بودند را کنار گذاشته است. اگر ماشيني که در حال ارتقاء آن به Snow Leopard هستيد داراي يک کليد Quick Time Pro باشد، متوجه خواهيد شد که Quick Time Player 7 نيز هنوز بر روي Mac شما حضور دارد، اما به فولدر Aplications/ Utilities/ انتقال يافته است. اگر يک کليد Quick Time Pro را در اختيار نداريد اما هنوز مي خواهيد به پخش کننده Quick Time Player 7 کلاسيک دسترسي داشته باشيد، بايد يک نصب شخصي را براي بدست آوردن آن انجام دهيد.
Dock سيستم عامل Snow Leopard که در نسخه Leopard يک جراحي پلاستيک چهره را پشت سر گذاشته بود، در اولين نگاه کاملاً بدون تغيير به نظر مي رسد. شما تنها با چند تفاوت تزئيني در آن مواجه خواهيد شد: زمانيکه با نگهداشتن کليد Control بر روي هر آيتمي کليک کنيد، خواهيد ديد که منوهاي Contextual ديگر داراي همان نماي استاندارد " متن سياه بر روي پس زمينه سفيدي " نيستند که در ساير بخشهاي OS X ديده مي شوند. در مقابل، آنها از يک متن سفيد بر روي يک پس زمينه سياه رنگ نيمه شفاف استفاده مي کنند.
در يک تغيير اساسي تر، تابع Stack در Dock حالا بسيار مفيدتر شده است. شما اکنون مي توانيد در نماي Grid اين تابع Scroll نمائيد. اين ويژگي به شما امکان مي دهد تا بخش هاي بسيار بيشتري از آيتم هاي موجود در يک فولدر بخصوص را مشاهده کنيد. ( اگر فولدرهاي Stacks حاوي تعداد زيادي از آيتمها داشته باشيد، واقعاً اين ويژگي را تحسين خواهيد کرد). شما در عين حال مي توانيد بر روي يک فولدر کليک کنيد تا به محتويات آن که مستقيماً در داخل Stacks نمايش داده مي شوند، دسترسي پيدا کنيد. همين وضعيت باعث شده است که ما براي اولين بار عملاً از نماي Gird تابع Stacks بطور منظم با فولدرDownload خود استفاده کنيم.
ما هرگز از طرفداران جدي اداره پنجره هاي Minimize شده توسط OS X به حساب نمي آمديم ( موضوعي که به عرضه اوليه Mac OS X ) بر مي گردد. عليرغم وجود يک جلوه انيميشني جذاب، ما هرگز به فرآيند فشار يک کليد زرد رنگ در گوشه بالا و سمت چپ يک پنجره براي تبعيد پنجره به يک Plantom Zone در گوشه Dock (جايي که پنجره مورد نظر بايد با ساير پنجره هاي تبعيد شده به همراه ساير فايلها و فولدر هايي که به اين محل کشيده بوديم، منتظرمي ماند) علاقمند نشديم. اين وضعيت باعث آشفتگي Dock مي گرديد. در عين حال اگر بر روي پنجره اشتباهي کليک مي کرديد، بطور ناخوانده اي از Dock خارج مي گرديد. به همين دليل است که ما هرگز بر روي کليد کوچک زرد رنگ گوشه پنجره ها کليک نمي کنيم.
البته طرفداران کليد زرد رنگ نبايد وحشت زده شوند: بطور پيش فرض، Snow Leopard هنوز پنجره را به همان شيوه احمقانه اي که Mac OS X ده سال گذشته از آن استفاده کرده است، Minimize مي کند. با اينحال، اکنون يک راه حل جايگزين براي گروه ديگري که مثل ما به روش مذکور انتقاد داشتند، ارائه شده است: يک گزينه Minimize Windows Into Application Icon در صفحه Dock تنظيمات System Preferences با فعال کردن اين گزينه، هنگاميکه شما بر روي کليد زرد رنگ کليک مي کنيد، پنجره شما هنوز به داخل Dock پرواز مي نمايد. اما به جاي آنکه در توده آشفته سمت راست ناپديد شود، در آيکن نرم افزار کاربردي که به آن تعلق دارد Minimize خواهد شد. اين وضعيت باعث مي شود که بازگرداندن پنجره مورد نظر بسيار آسان باشد. پنجره هاي Minimize شده که در اکثر برنامه ها توسط يک الماس در منوي Windows نرم افزار کاربردي مورد نظرمشخص مي شوند. شما مي توانيد همين ليست را با کليک بر روي آيکن نرم افزار کاربردي مورد نظر در Dock در حاليکه کليد Control را نگهداشته ايد، مشاهده نمائيد. حتي بهتر، اين ويژگي با Expose نيز کار مي کند: وقتي شما Expose را اجرا مي نمائيد، تمام پنجره هاي Minimize شده به همراه يکديگر در قسمت پائيني صفحه ظاهر مي شوند.
خود Expose نيز بهبود يافته است. ضميمه مورد علاقه ما اين است که وقتي شما بر روي آيکن يک نرم افزار کليدي در Dock کليک کرده و کليد ماوس را نگهداريد، Expose تمام پنجره هاي متعلق به آن نرم افزار کاربردي معين را نمايش مي دهد. براي افرادي که بيشتر از ماوس استفاده مي کنند تا صفحه کليد، اين روش بسيار طبيعي تر از سروکارداشتن با يک کليد تابع ( و يا اگر مثل ما باشيد، فشار دادن تمام کليدهاي تابع به نوبت تا زمانيکه نهايتاً کليد مناسب را پيدا کنيد) است. اين مکانيزم حتي از طريق Drag and Drop نيز کار مي کند: يک آيتم را بر روي يک آيتم Dock نرم افزار کاربردي کشانده و آن را براي چند ثانيه در همانجا نگهداريد تا Expose ظاهر شود. شما مي توانيد آيتم مورد نظر خود را بر روي يک پنجره بخصوص بکشانيد که آن را به پيش زمينه خواهد آورد. سپس مي توانيد آيتم مورد نظر را کشيده و هر جائي در داخل پنجره مورد نظر بيندازيد. اين يک ضميمه هوشمندانه است که با يک بهبود چشمگير بهره وري براي Expose همراه خواهد بود.
اگر Snow Leopard کاملاً بر روي حفظ ظاهر بيروني و در عين حال ايجاد تغييرات بزرگ در هسته داخلي تمرکز کرده است، مي توان Finder را بعنوان يک مدل کوچک شده از سيستم عامل جديد در نظر گرفت. Finder اوليه در زماني ايجاد شده بود که توسعه سيستم با استفاده از چهارچوبهاي برنامه نويسي Carbon انجام مي شد. درآن زمان، هدف اصلي اين بود که انتقال از Mac OS X به Mac OS X تا حد امکان تسهيل گردد. با اينحال، اپل در طول چند سال گذشته يک پيام واضح را به دنياي خارج ارسال کرده است که نشان مي دهد ايجاد نرم افزارهاي کاربردي در Carbon آينده چنداني نخواهد داشت، خصوصاً زمانيکه مشخص گرديد نسل بعدي تمام نرم افزارهاي کاربردي 64 بيتي با استفاده از چارچوب رقيب Cocoa توسعه خواهند يافت.
در حال حاضر تقريباً تمام نرم افزارهاي کاربردي در Snow Leopard از قابليت 64 بيتي برخوردارند. اين بدان معني است که نرم افزارهاي کاربردي قديمي مبتني بر چارچوبهاي Carbon بايد با استفاده از Cocoa بازنويسي مي شده اند . اين همان کاري است که اپل در مورد Finder انجام داده، هر چند که شما اين موضوع را با نگاه کردن به آن نخواهيد فهميد. به استثناء تغييراتي که در نمايش آيکن ( آنها مي توانند به بزرگي 512×512 پيکسل باشند و شما مي توانيد اندازه آيکن ها را درست در داخل پنجره از طريق يک کنترل لغزنده تنظيم نمائيد. شما همچنين مي توانيد به ورق زدن يک PDF پرداخته و يا ويديوها را درست در داخل آيکن هاي Finder آنها پخش کنيد)،نکات جديد زيادي در اينجا به چشم نمي خورند .اين آيکنهاي غول آسا در اکثر مواقع بي فايده هستند ،حداقل تا زمانيکه اپل وابستگيMac OS X به تفکيک پذيري را قطعه نمايد که در اين شرايط آيکنهاي مجلل 512×512 پيکسلي مي تواند کوچک بوده و از جزئيات غير قابل تصوري برخوردار باشند . در حال حاضر اين آيکنها به چکهاي بسيار بزرگي شباهت دارند که در مراسمهاي خاص بصورت سمبوليک به برندگان جوايز اهدا مي شوند.
اپل معتقد است حالا که Findet در حالت 64 بيتي اجرا مي شود و به خاطر استفاده خود از Grand Central Dispatch بهره گيري بهتري از هسته هاي متعدد پردازنده دارد، بايستي احساس پاسخگويي بيشتري را به همراه داشته باشد. Finder هنوز سکسکه هاي گاه و بيگاه خود را دارد، اما اپل کار بسيار خوبي را براي افزايش کارائي آن انجام داده است.
در عين حال، کاربران تازه کار Finder هيجان زده خواهند شد که بفهمند اپل سرانجام رفتار کليد مستطيل شکلي که در گوشه بالا و سمت راست اين پنجره قرار دارد را اصلاح نموده است: اين کليد باعث مي شود که Toolbar و Sidebar با يک جلوه انيميشني زيبا ناپديد شوند، اما در ساير موارد هيچ تغييري در ظاهر پنجره ايجاد نخواهد کرد.
ما چند هفته اي است که از Snow Leopard با يک سرورExchange استفاده مي کنيم و اين تجربه کاملاً آرام، پايدار و حتي لذت بخش بوده است. ما توانسته ايم دعوتنامه هاي جلسات را از داخل Mail اعلام وصول کرده و وضعيت Free/Busy يک همکار را به منظور زمانبندي يک ملاقات در iCal بررسي نمائيم. از آنجاييکه سازمان ما هنوز از Exchange استفاده نمي کند، ما نمي توانيم آزمايش هايي در مقياس بزرگ را انجام دهيم. کاربران در Enterprise هاي کلان مبتني بر Exchange يقيناً خواهند توانست آن را با سخت گيري بيشتري ارزيابي نمايند.
چند ماه پيش از آنکه ما آزمايش Snow Loepard را آغازکنيم، مدير IT شرکت ما پيش بيني کرده بود که احتمالاً در آينده به Exchange حرکت خواهيم کرد. بايد اعتراف کنيم که ما با شنيدن اين خبر کاملاً وحشتزده شده بوديم. تا حدود زيادي بخاطر آنکه از طرفداران بزرگ Microsoft Entourage که در آن زمان تنها شيوه واقعي براي پشتيباني از Exchange بر روي Mac به حساب مي آمد، نيستيم. اما با عرضه iPhone 2.0 و حالا Snow Leopard ديدگاه ما نسبتاً به Exchange نيز 180 درجه تغيير کرده است. اگر بخش IT ما بخواهد به سمت Exchange حرکت کند، مطمئناً از اين حرکت پشتيباني خواهيم کرد. تعجبي ندارد که مايکروسافت پيش از عرضه Snow Leopard اعلام کرده بود Entourage را در مدت 15 ماه با Out Look for Mac جايگزين خواهد کرد. اگر ما واحد تجارت Mac شرکت مايکروسافت بوديم، بايد به شدت از اين موضوع وحشتزده مي شديم که تا اواخر سال 2010 ( زمان پيش بيني شده اين شرکت براي اقدام مذکور)، هر Mac استفاده کنند از Exchang در حال اجراي Mail, iCal و Adress Book خواهد بود.
بزرگترين تغييرات احتمالاً به Previewمربوط مي شوند، يوتيليتي همه کاره اپل براي نمايش تصاوير و PDFها. ما سالها است که از Preview بعنوان نمايش دهنده PDF پيش فرض خود استفاده مي کنيم و معتقديم که از نظر سرعت و اينترفيس بر Adobe Reader برتري دارد. تغييرات Preview در Snow Leopard عبارتند از انتخاب بهبود يافته متن در داخل PDFها، خصوصاً فايل هائي که متن چند ستوني دارند. در عين حال، يک نوار ابزار Annotation جديد براي کاربراني که نياز دارند PDFها را با توضيحاتي نشانه گذاري کنند، در نظر گرفته شده است.
برنامه هاي مختلف نظير TextEdit,Mail و iChat مي توانند از يک سرويس جديد Substitutions سراسري در سيستم استفاده کنند که مي تواند اشتباهات عمومي را تصحيح نموده و تبديلات مختلفي را در نقطه گذاري متن انجام دهد. حتي بهتر،يک برگه در صفحه Keyboard نرم افزار کاربردي System Preferences به شما اجازه مي دهد تا ميان برهاي خودتان را اضافه نمائيد.
System Preferences در عين حال مکاني است که شما زشت ترين مدرک تبديل نرم افزارهاي کاربردي اپل به ساختار 64 بيتي در سراسر سيستم را مشاهده خواهيد کرد. اگر تنها از صفحه هاي Preferences پيش فرض اپل استفاده مي کند، همه چيز به خوبي پيش خواهد رفت. اما اگر بر روي يک صفحه Preferences طرف ثالث کليک کنيد که هنوز به يک نسخه 64 بيتي ارتقاء نيافته است، System Preferences به شما خواهد گفت که بايد بسته شده و مجدداً خود را در حالت 32 بيتي باز کند تا قادر به باز کردن صفحه Preferences مورد نظر شما باشد. در حاليکه شايد اين موضوع ظاهراً اهميت چنداني نداشته باشد، اما پس از آنکه چندين بار با اين نمايش اجرا- خروج - اجرا مواجه شديد براي شما نيز خسته کننده خواهد بود. راه حل براي برنامه نويسان اين است که صفحه Preferences خود را ارتقاء دهند (که احتمالاً به سرعت اتفاق خواهد افتاد). اما اين وضعيت باعث مي شود که ما فکرکنيم شايد بهتر بود اپل System Preferences را مجبور مي کرد تا به طور پيش فرض در حالت 32 بيتي باز شود ( حداقل فعلاً).
Snow Leopard به همراه Safari4 عرضه مي شود، آخرين نسخه از مرورگر وب شرکت اپل. اين نسخه مدتي است که براي Leopard در دسترس قرار گرفته است اما در Snow Leopard در حالت 64 بيتي اجرا مي شود. اين ويژگي باعث شتابدهي بعضي از روتين هاي محاسبات رياضي جاوا اسکريپت آن مي گردد. مهمتر اينکه اپل مي گويد Plug-inهاي مرورگر نظير Flash برروي Snow Leopard بصورت فرآيندهاي جداگانه اي در داخل Safari اجرا مي شوند و اين بدان معني است که خطاهاي Plug-inنمي توانند تمام مرورگر شما را از پا در آورند. با اينحال، پس از چند هفته استفاده از Safari بر روي Snow Leopard ما هرگز با وضعيتي مواجه نشديم که در آن عملاً به Plug-in به اين صورت دچار سقوط گردد. با اينحال، کل مرورگر چند بار به زانو در آمد و براي ما هيچ راه حلي به جز اجراي مجدد Safari و گردش در منوي History براي يافتن صفحاتي که پيش از وقوع مشکل مشغول بازديد از آنها بوده ايم، باقي نگذاشت.
Quick Time Player اپل که مدتها يک ابزار قدرتمندي براي پخش صدا و ويديو به حساب مي آمده، کاملاً براي Snow Leopard مورد بازنگري قرار گرفته است. همانطور که قبلاً نيز اشاره کرديم ، اين نرم افزار کاربردي Quick Time Player Xجديد فاقد بسياري از ويژگيهاي نسخه قبلي مي باشد و به همين دليل 7 Quick Time Player را به صورت اختياري بعنوان يک نصب جداگانه در دسترس کاربران قرار داده است.
به گفته اپل، Quick Time Player جديد بر پخش رسانه متمرکز شده است به اينترفيس جديد خود مي بالد. تقريباً مي توان گفت که اين اينترفيس عملاً وجود ندارد: اگر يک ويديو را باز کنيد خواهيد ديد که اينترفيس به خودي خود ظاهر مي شود ، با يک نوار پنجره سياه رنگ کوچک در بالا براي نمايش اسم ويديو. هنگاميکه ويديو را پخش مي کنيد، اينترفيس به کلي ناپديد مي شود و شما را با ويديوئي که بطور کامل بر روي صفحه نمايشگر شما در حال پخش مي باشد، تنها مي گذارد. تمام کنترلهاي پخش ( ولوم صدا، Play, Forward, Revese,Full Screen و يک لغزنده نسبت زماني ) در يک پالت شناور در داخل خود فيلم قرار گرفته اند. اگر در حالت پخش تمام صفحه قرار داشته باشيد، اين اينترفيس مي تواند بسيار جذاب باشد اما در غيراينصورت يک مصيبت واقعي خواهد بود. هرتغييري در تنظيمات شما نظير يک افزايش يا کاهش ناچيز در ولوم صدا، باعث مي شود که پالت شناور و نوار ابزار ظاهر شده و بخشي از ويديوي شما را بپوشانند ( که بر روي ويديوهاي کوچکتر، به معناي بخش بزرگي از ويديوي شما خواهد بود). هر بار که ما مي خواستيم صداي ويديوي خود را حتي از طريق يک ميان بر صفحه کليد افزايش يا کاهش دهيم، اين پالت شناور ظاهر مي شد و سپس براي چند ثانيه در همان وضعيت باقي مي ماند تا سرانجام مجدداً ناپديد گردد. اين وضعيت را با Quick Time Player قديمي مقايسه کنيد ( نه در حالت پخش تمام صفحه) که تمام کنترلهاي شما را درست در زير ويديو قرار مي داد و به اين ترتيب شما عملاً مي توانستيد بدون از دست دادن بخش هايي از ويديويي که در حال تماشاي آن هستيد به کنترلها دسترسي داشته باشيد.
ما فکر نمي کنيم که اينترفيس ناپديد شونده واقعاً کار کند. هنگاميکه شما در حال پخش يک فيلم هستيد، حتي نوار عنوان آن نيز ناپديد مي شود، حداقل تا زمانيکه ماوس خود را بر روي آن حرکت دهيد. در طول سال ها، ما عادت کرده ايم که هر پنجره منفرد بر روي Mac خود را با نوار عنوان بالاي آن شناسائي نمائيم که نام آنچه در حال تماشاي آن هستيم را نشان مي دهد. حالا اين پنجره عجيب Quick Time وارد ميدان شده است که فاقد هرگونه قابي مي باشد. اين وضعيت بيشتر به يک "اشتباه" شباهت دارد. ما کاملاً طرفدار حذف کنترلها از ديد کاربر در شرايط پخش تمام صفحه هستيم. اما وقتي مشغول تماشاي چيزي باشيد که با تمام پنجره هاي ديگر Mac شما ترکيب مي شود، ترجيح مي دهيد که ويديوي شما به يک پنجره شباهت داشته باشد، نه يک ويديوي فراري بي نام که فاقد يک نوار پنجره براي معرفي خودش است.
Quick Time Player X عليرغم تمرکز خود بر پخش، چند ابزار ويرايشي را نيز در اختيار شما مي گذارد. براي مثال مي توان به Trimming( برش قسمتي از فيلم )اشاره کرد، اما اين ابزار فوق العاده ابتدائي بوده و چندان پيچيده تر از چيزي که بر روي يک iPhone پيدا خواهيد کرد ( که در آن مي توانيد نقاط شروع و پايان را مشخص نمائيد )، نيست. ويژگي Sharing در Quick Time Xنيز بسيار محدود تر از چيزي است که به استفاده از آن در Quick Time Proعادت کرده ايد: شما مي توانيد گزينه مورد نظر خود را ازميان 3 پيش تنظيم Prest ( Video-Export) انتخاب کرده و يا فايل ها را با MobileMe يا You Tube به اشتراک بگذاريد. بطور کلي، اگر تاکنون از Quick Time Pro براي برش، Export و يا ارسال رسانه ها به صورت پيام استفاده کرده باشيد، از عملکرد Quick Time Xنا اميد خواهيد شد.
Quick Time X در عين حال شامل چند ويژگي ضبط جديد است که به شما اجازه مي دهند محتويات صفحه نمايش کامپيوتر خود را آشکار نموده و در يک فيلم Quick Time ذخيره کنيد. وقتي ما تلاش کرديم صفحه MacBook Air خود را ضبط کنيم، Quick Time X بطور کامل با شکست مواجه شد، عليرغم اين واقعيت که ما با موفقيت ويديويي را بر روي همان سيستم با استفاده از Snapz Pro X شرکت Ambrosia Software و ScreenFlow شرکت Telestream ضبط کرده بوديم.
Eject نمودن ديسک ها اکنون بسيار آسان تر شده است و با در نظر گرفتن اين موضوع که ما يک درايو ديسک سخت خارجي را هر روز در محل کار به Mac خود متصل مي کنيم، با دردسر تلاش براي Dismount نمودن اين Volume در حاليکه سيستم به شما مي گويد چيزي بر روي Mac شما معتقد است که درايو خارجي شما داراي اهميت حياتي مي باشد و حاضر به رها کردن آن نيست، آشنايي داريم. حالا هنگاميکه شما براي Eject نمودن يک ديسک تلاش مي کنيد، آيکن Finder آن تيره شده وسيستم پيامي را به تمام نرم افزارهاي کاربردي ارسال مي کند که اعلام مي نمايد بايد ديسک مورد نظر را رها کنند مگر آنکه دليل واقعاً خوبي براي عدم انجام اينکار داشته باشند. در اکثر مواقع، نتيجه کار يک Ejection تميز و فوري است. اما اگر براي مثال iTunes در حال پخش موسيقي از آن درايو باشد، سيستم در مقابل يک پنجره مفيد را نمايش خواهد داد که با ذکر نام iTunes بعنوان مقصر، به شما اطلاع مي دهد که نمي توانيد ديسک را Eject کنيد و به شما امکان مي دهد تا تصميم بگيريد که جداسازي ديسک برايتان مهمتر است يا ادامه پخش موسيقي.
بعنوان يک کاربر تمام وقت MacBook، ما دائماً Mac خود را در حالت Sleep قرار داده و سپس آن را بازيابي مي کنيم. در Leopard و نسخه هاي OS X پيش از آن ، سرورهاي Mount شده عموماً تحمل فرآيند Wake-up را نداشتند. Leopard در اين زمينه بهتر از نسخه هاي قبلي بود. سيستم هاي عامل قديمي غالباً Mac شما را براي نزديک به يک دقيقه معطل نموده و نهايتاً اعلام مي کردند که سرور شما ناپديد شده است ( که البته نشده بود)، اما Leopard تنها يک هشدار را نمايش مي داد که اعلام مي کرد بعضي از سرورها قابل دسترسي نيستند.
اداره اين شرايط در Snow Leopard بسيار بهتر شده است. پنجره هشدار مذکور هنوز ظاهر مي شود، اما همانطور که در آن ذکر شده است، Snow Leopard تلاش مي کند تا مجدداً با آن سرورها ارتباط برقرار نمايد و شما را به جايي که پيش از بستن لپ تاپ خود قرار داشته ايد برگرداند. به طور کلي اين فرآيند از يک عملکرد جادوئي برخوردار است و بدون آنکه مجبور باشيد مجدداً با سرورهاي خود ارتباط برقرار کنيد، دوباره به آنها خواهيد پيوست.
Snow Leopard هنگاميکه نوبت به اشتراک گذاري فايل با Mac هاي درحال خواب ( Sleep ) مي رسد نيز بسيار باهوش تر است. اگر بر روي يک شبکه با يک ايستگاه مبناي AirPort و يا يک Time Capsule باشيد، Snow Leopard براي بيدار شدن در مواقعي که ساير Mac ها مي خواهند فايل هايي را به اشتراک بگذارند و سپس بازگشت به حالت خواب پس از اتمام نشست File-Sharing، با اين ابزار کار مي کند. اين بدان معني است که اگر بتوانيد تنظيمات شبکه را بطور صحيح پيکربندي کنيد، مي توانيد Mac خود را در حالت خواب قرار داده و در صورت نياز همچنان به فايل هاي آن دسترسي داشته باشيد.
برنامه نويساني که به فونتها علاقه دارند نيز بسيار خوشحال خواهند شد که بدانند در Snow Leopard فونت Monospaced پيش فرض و محترم Monaco با فونت Bitstream جديد Menlo جايگزين شده است. ما اطمينان داريم که عده اي ازکاربران واقعاً به Monaco علاقه داشته اند، اما به عنوان افرادي که سالها از آن استفاده کرده ايم، بايد اعتراف کنيم که ما در بين اين عده قرار نداريم. ما در طول چند سال گذشته بيشتر از فونت عالي Consolas که (Microsoft Office در کنار ساير موارد به همراه خود مي آورد) بعنوان فونت منتخب ويرايشگر متني خود استفاده کرده ايم. انتخاب فونتها نيز به اندازه آرايش مو و يا انتخاب يک لباس به سليقه شخصي افراد مربوط مي شوند، ولي ما پس از مدت کوتاهي کار با Menlo با قاطعيت مي گوييم که اين فونت مي تواند جايگزين بسيار خوبي براي Consolas باشد. اين فونت به طور چشمگيري بهتر از Monaco است.
در نهايت، اسکريپت نويسي و اتوماسيون نيز به لطف يک بازنگري در سرويس هاي Mac OS X ( که مدتها به تعويق افتاده بود) درSnow Leopard با يک ارتقاء جذاب همراه است. هر کسي که جرات بازديد از منوي OS X Services ( در منوي Application ) نسخه هاي قبلي را داشته است، يک ترکيب آشفته از فرامين گوناگون و غالباً مبهم را مشاهده کرده است. اگر بخواهيم صادق باشيم، بايد بپذيريم که تعداد بسيار اندکي از ما اقدام به چنين کاري کرده ايم. به نظر مي رسد که سيستم جديد سرويس ها احتمالاً به مخاطبين گسترده تر نزديک خواهد شد. کاربران مي توانند سرويس هاي جديد را از طريق يوتيليتي Automator ايجاد کرده و سپس آنها را از طريق منوي Services و يا يک آيتم منوي Contextual در داخل هر نرم افزار کاربردي مرتبط اجرا نمايند.
يک نکته در اين بين وجود دارد:با وجود آنکه منوي Services بصورت قابل اعتمادي ظاهر مي شود، آيتمهاي منوي Contextual در بعضي از سيستم هاي آزمايشي ما ظاهر مي شدند و بر روي گروه ديگري از آنها اصلاً ظاهر نمي شدند. پس از آنکه اپل اين باگ را برطرف نمايد، Services مي تواند به ابزار منتخب و مورد علاقه کاربران قدرتمند تبديل شود.
يک ويژگي مخفي Snow Leopard توانايي محدود آن براي بررسي فايل هاي بارگذاري شده جهت يافتن Malwareهاي شناخته شده است که يک نام عمومي براي نرم افزارهاي شيطاني نظير ويروسها و برنامه هاي اسب تروا به حساب مي آيد. اين توانايي اسکن جديد به سيستم محافظت فعلي اضافه شده است که پيش از باز کرد نرم افزارهاي کاربردي و با Mount نمودن Imageهاي ديسکي که از اينترنت بارگذاري کرده ايد، به شما هشدار مي دهد. اين يک محافظت کمينه به حساب مي آيد، اما يک خط دفاعي خوب براي کاربران کم توجه خواهد بود و اپل به خاطر تأمين آن تحسين خواهد شد. با اينحال، سيستم اپل به هيچوجه با ابزارهاي آنتي ويروس طرف ثالث مطابقت ندارد و حتي اپل نيز اين موضوع را تصديق مي کند.
هنگاميکه نوبت به سرعت مي رسد، عملاً دو داستان درباره Snow Leopard وجود دارند: يکي به تقويت سرعت تأمين شده توسط سيستمهاي امروزي و ديگري به بهبود احتمالي سرعتي که ممکن است کاربران در آينده با ادامه تکامل سخت افزاري و نرم افزاري شاهد آن باشند، مربوط مي شود.
اجازه بدهيد صحبت را از وضعيت کنوني آغاز کنيم. Mac Word Lab سيستم عامل Snow Leopard رادر 16 آزمايش سرعتي مختلف بر روي سه سيستم متفاوت Leopard مقايسه کرده است. بر روي نيمي از اين آزمايشها، Snow Leopard يک بهبود سرعت چشمگير را در مقايسه با Leopard به نمايش گذاشت.
در ميان آزمايش هاي که Snow Leopard در آنها Leopard را پشت سر گذاشته است، مي توان به Time Machine backup( که در آنSnow Leopard به طور متوسط 32 درصد سريعتر از Leopard بود)، زمان Shotdown کد گذاري فايل ويديوئي به فرمت H.264,Scroll يک PDF در Preview، اجراي آزمايش مقايسه اي SunspiderJavaScript فشرده سازي يک فولدر 2گيگا بايتي، وارد نمودن عکسها به iPhoto و Scroll يک سند در Page اشاره کرد. در دو آزمايش ديگر Leopard اندکي سريعتر از Snow Leopard بود. در ساير آزمايش ها، نتايج بدست آمده از دو سيستم عامل تفاوت بسيار اندکي داشتند ويا کاملاً يکسان بودند.
تجربه فردي ما با استفاده از Snow Leopardبراي چند هفته نيز اساساً به نتايج بدست آمده از اين آزمايشها مطابقت دارد. بعضي از وظايف در Snow Leopard کاملاً سريعتر از Leopard به نظر مي رسند، در حاليکه تعداد ديگري از آنها هيچ تفاوتي را نشان نمي دهند. بطور کلي، ما فکر مي کنيم که Snow Leopard از ديدگاه اکثر کاربران عملکرد سريعتر و روانتري را در مقايسه با سلف خود به نمايش مي گذارد.
با اينحال، نرم افزارهايي که بر روي Snow Leopard اجرا مي شوند در آينده از اين پتانسيل براي افزايش چشمگير سرعت برخوردار خواهند بود. دليل اين مسئله آن است که اپل دو فناوري را در اختيار توسعه دهندگان نرم افزاري قرار داده که به آنها امکان مي دهند سرعت نرم افزارهاي کاربردي خود را تقويت نمايند، به شرط آنکه در کارهاي خود از فناوريهاي جديد بهره گيري کرده باشند.
فناوري اول يعني Grand central Dispatch به برنامه نويسان کمک مي کند تا برنامه هاي خود را به قطعات کوچکتري تقسيم کنند که مي توانند به طور کارآمدتري از قدرت کامپيوترهايي با هسته هاي پردازشي متعدد بهره گيري نمايند. اين برتري هنوز به مقداري کار از سوي برنامه نويسان براي شکستن وظايف در قطعات کوچکتر نياز خواهد داشت، اما اپل مي گويد:که اميدوار است اين کار از ديدگاه برنامه نويسان بسيار آسانتر از گذشته باشد.
نتيجه نهايي، نرم افزارهاي سريعتر خواهند بود زيرا هر مدل فعلي Macحداقل داراي دو هسته پردازشي مي باشد.
فناوري دوم يعني OpenCL، سيستمي است که برنامه نويس مي تواند از آن براي بهره گيري از حجم انبوه قدرت پردازشي نهفته در پردازنده گرافيکي کامپيوتر استفاده کند. با واگذار نمودن وظايف معين به پردازنده گرافيکي، برنامه نويسان مي توانند قدرت بيشتري را براي بهبود سرعت برنامه هايشان مهار نمايند. مسير بلند مدت صنعت کامپيوتر به سمت کامپيوترهاي با هسته هاي پردازشي بسيار بيشتر و پردازنده هاي گرافيکي با قدرت غيرقابل تصور ( و به طور فزاينده اي انعطاف پذير) است. کامپيوتر فعلي شما احتمالاً داراي يک يا دو هسته است و شايد حتي به يک پردازنده گرافيکي سطح بالا نيز مجهز نباشد. اما با پياده سازي Grand Central Dispatch و Open CL در سيستم عامل Snow Leopard، شرکت اپل بر روي آينده سرمايه گذاري کرده از جامعه برنامه نويسان طرف ثالث (و همچنين برنامه نويسان تمام نرم افزارهاي کاربردي عرضه شده به همراه Snow Leopard ) مي خواهد تا آن را بپذيرند. شايد اين تلاش در حال حاضر نتيجه اندکي به همراه داشته باشد، ولي Mac هاي سال آينده بدون ترديد به طور گسترده تري از اين ويژگيها بهره برداري خواهند نمود.
واقعيت اين است که هيچ يک از ويژگيهاي مذکور نمي تواند به عنوان دليلي در نظر گرفته شود که امروز خريد Snow Leopard را توجيه نمايد. اما آنها به Mac بعدي که احتمالاً خواهيد خريد کمک مي کنند تا بسيار سريعتر باشد.
در انتها اجازه بدهيد اندکي در مورد پايداري صحبت کنيم. به طور کلي هر ارتقاء عمده سيستم عامل با يک گام به سمت جلو در زمينه ويژگيها و يک گام به سمت عقب در زمينه پايداري همراه است. مهندسين اپل تقريباً دو سال تلاش کرده اند تا باگهاي Leopard برطرف نمايند. با اينحال، ويژگيهاي جديد معرفي شده در Snow Leopard نيز بدون ترديد باگ هاي جديدي را به همراه خواهند داشت. ولي ما با خوشحالي اعلام مي کنيم که به طور کلي پايداري Snow Leopard به اندازه سرعت آن است. بله ما با مشکلاتي در Safari مواجه شديم و تعداد سقوط Mail در سيستم عامل جديد بيشتر از مواردي است که در هنگام استفاده از Leopard با آنها مواجه شده بوديم. احتمالاً اپل اينگونه باگها را با بروزرساني هاي بعدي براي Snow Leopard برطرف خواهد کرد اما مشکلات پايداري هرگز باعث نشدند که ما به خاطر سوئيچ از Leopard به Snow Leopard پشيمان شويد.
منبع:نشريه بزرگراه رايانه شماره 122
نتيجه نهايي، يک بروزرساني Mac OS X مغاير با هر چيز ديگري در حافظه کاربران است، نسخه اي که سرعت را تقويت کرده، فضاي ديسک را حفظ نموده، انبوهي از ويژگي ها را تنظيم کرده و براي نسل جديدي از کامپيوترهاي مجهز به پردازنده هاي چند هسته اي 64 بيتي، پردازنده هاي گرافيکي فوق العاده قدرتمند و مقادير بالاي حافظه زمينه سازي مي نمايد. اين ويژگي ها در کنار قيمت اندکي بروز رساني ( 29 دلار)Snow Leopard را به بزرگترين بروزرساني غيرمنتظره ازMac OS X 10.1 تاکنون تبديل مي کند.
ارتقاء
با اينحال، برخلاف مايکروسافت ( که يک آرايه گيج کننده از نسخه هاي کامل و ارتقائي ويندوز را ارائه مي نمايد که همه آنها کاربران را ملزم به وارد کردن يک شماره سريال منحصر بفرد مي نمايد تا ثابت کند که نرم افزار را سرقت نکرده اند)، اپل به تکيه بر سيستم احترام به مشتري براي Mac OS X ادامه مي دهد.)Snow Leopard نه تنها نيازي به ورود هر گونه شماره سريالي نخواهند داشت، بلکه نسخه استاندارد آن يک ديسک " نصب کامل " قابل بوت است که عملاً حضور Leopard را براي نصب خود بررسي نمي کند. اين ويژگي در عين حال به معناي آن خواهد بود که اگر بعداً مايل باشيد درايو ديسک سخت خود را کاملاً پاکسازي نموده و مجدداً Snow Leopard را بر روي آن نصب کنيد، نيازي نخواهيد داشت که ابتدا Leopard را بر روي ماشين نصب کرده و سپس يک ارتقاء Snow Leopard جداگانه را بر روي آن اجرا نمائيد.
فرآيند نصب Snow Leopard تا حدودي با نصب کننده هاي قبلي OS X تفاوت دارد. بجاي آنکه بلافاصله به يک Restart فوري نياز داشته باشد، بخش عمده اي از کارها به محض آنکه دو بار بر روي Installer کليک مي کنيد، انجام مي شوند. اپل اساساً زمان انتظار را از اين فرآيند حذف کرده است: اکنون شما تمام تنظيمات نصب خود را انجام داده و سپس به دنبال کارهاي ديگرتان مي رويد؛ بقيه فرآيند نصب (شامل يک بوت مجدد) مي تواند بدون دخالت مستقيم شما انجام شود. خود فرآيند نصب نيز در Snow Leopard به زمان کمتري در مقايسه با Leopard نياز دارد.
اگر تصميم بگيريد که نصب خود را سفارشي سازي نمائيد، متوجه خواهيد شد که درايورهاي چاپگر در Snow Leopard کاملاً متفاوت هستند. در نسخه هاي قبلي OS X، شما گزينه نصب درايورها براي چاپگرهاي فروشندگان خاص را در اختيار داشتيد. اين موضوع هميشه تا حدودي گيج کننده بود: اگر همين حالا درايورهاي HP را نصب نکنم، آيا به معناي آن خواهد بود که ديگر هرگز قادر به استفاده از چاپگرهاي HP نيستم؟ اما عملکرد Snow Leopard اصلاً چنين وضعيتي ندارد. در مقابل، اين سيستم عامل به طور خودکار درايورها را براي چاپگرهائي که کامپيوتر شما درگذشته از آنها استفاده کرده است، نصب مي نمايد. اگر بر روي يک شبکه باشيد، Snow Leopard درايورها را براي چاپگرهاي موجود در روي شبکه اي که مي يابد نيز نصب خواهد کرد. در عين حال، درايورهاي چاپگرهائي که اپل آنها را بعنوان "محبوب" در نظر مي گيرد نيز نصب خواهند شد.
اپل ادعا مي کند که Snow Leopard در مقايسه با نسخه هاي قبلي OS X به فضاي کمتري بر روي ديسک نياز دارد. باور کنيد يا نه، بخش عمده اي از اين صرفه جويي در فضاي ذخيره سازي به سيستم درايور چاپ بهينه سازي شده آن مربوط مي شود. اين واقعيت ثابت مي کند که اکثر ما بخش عمده اي از فضاي درايو ديسک سخت خود را تاکنون براي درايورهايي هدر مي کرديم که به آنها نياز نداشتيم.
اگر با يک چاپگر جديد و غريبه مواجه شويد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟ در اين شرايط اگر يک اتصال اينترنت در اختيار داشته باشيد، با هيچ مشکلي مواجه نخواهيد شد زيرا Snow Leopard بطور خودکار درايورهاي مورد نياز را بار گذاري و نصب خواهد کرد .
اگر واقعاً به يک سازگاري فوري و مطمئن با دامنه گسترده اي از چاپگرها نياز داريد ،مي توانيد تصميم به نصب تمام درايوها بگيريد (گرچه نمي توانيد تصور کنيد که در اينصورت چه سطحي از صرفه جويي در فضاي ديسک را از دست مي دهيد ).اما براي اکثر کاربران، شيوه جديد نصب درايو چاپگر اپل مي تواند کاملا نامرئي باشد، البته به استثناء فضاي ديسک بازيابي شده .
گزينه هاي جالب توجه ديگري نيز در پنجره نصب سفارشي سازي شده وجود دارند، Rosetta فناوري که به کد کامپايل شده براي تراشه هاي Power PC امکان مي دهد تا بر روي تراشه هاي اينتل اجرا شوند، در دسترس قرار دارد (اما به طور پيش فرض نصب نمي شود). Rosetta تنها چند مگابايت از فضاي ديسک را اشغال مي کند و برنامه هاي قديمي تر بدون آن اجرا نخواهد شد، بنابراين اگرچنين برنامه هايي را در اختيار داريد، اين گزينه ارزش فعال کردن آن را خواهد داشت. براي اينکه بفهميد آيا يک نرم افزار کاربردي مخصوص Power PC است يا خير، يک نرم افزار کاربردي قديمي را انتخاب کرده و سپس گزينه Get Info را انتخاب نمائيد، اگر اطلاعات Kind بصورت Aplication Power PC ارائه شد، به Rosetta نيازخواهد داشت.
اگر اين گزينه را فعال نکنيد و بعداً براي اجراي يک نرم افزار کاربردي Power PC تلاش نمائيد، Snow Leopard پنجره اي را نمايش خواهد داد که توضيح مي دهد شما به Rosetta نياز داريد و در عين حال گزينه نصب آن را (از طريق يوتيليتي Software Update اپل) در اختيار شما مي گذارد. به نظر مي رسد دليل اختياري بودن نصب Rosetta اين است که اپل تلاش مي کند تا کاربران را براي ارتقاء نرم ا فزارهاي کاربرديشان تشويق نمايد و در عين حال برنامه نويساني که هنوز نرم افزارهاي کاربردي خود را جهت اجرا بر روي تراشه هاي اينتل مجدداً کامپايل نکرده اند را سرزنش نمايد. اما با در نظر گرفتن اين واقعيت که کاربران روزمره هيچ ايده اي از اين موضوع در اختيار ندارند که کداميک از نرم افزارهاي کاربردي آنها " بومي اينتل " هستند و کداميک مخصوص Power PC، اين وضعيت يک دردسر غيرضروري به نظر مي رسد.
فناوري ديگري که يک حضور غافلگير کننده را در فهرست گزينه هاي نصب به خود اختصاص مي دهد، Quick Time است. Quick Time بطور ناگهاني به يک گزينه اختياري در Snow Leopard تبديل نشده است. اما Quick Time Player جديد Snow Leopard همانقدر يک انتقال بنيادي از مدل قبلي خود به حساب مي آيد که iMovie 08 نسبت به iMovie HD بود. اکنون شما با يک جسم کاملاً جديد از اين نرم افزار کاربردي روبه رو هستيد، نمونه اي که بسياري از ويژگيهائي که از نظر ما مفيد بودند را کنار گذاشته است. اگر ماشيني که در حال ارتقاء آن به Snow Leopard هستيد داراي يک کليد Quick Time Pro باشد، متوجه خواهيد شد که Quick Time Player 7 نيز هنوز بر روي Mac شما حضور دارد، اما به فولدر Aplications/ Utilities/ انتقال يافته است. اگر يک کليد Quick Time Pro را در اختيار نداريد اما هنوز مي خواهيد به پخش کننده Quick Time Player 7 کلاسيک دسترسي داشته باشيد، بايد يک نصب شخصي را براي بدست آوردن آن انجام دهيد.
يک چهره آشنا
Dock سيستم عامل Snow Leopard که در نسخه Leopard يک جراحي پلاستيک چهره را پشت سر گذاشته بود، در اولين نگاه کاملاً بدون تغيير به نظر مي رسد. شما تنها با چند تفاوت تزئيني در آن مواجه خواهيد شد: زمانيکه با نگهداشتن کليد Control بر روي هر آيتمي کليک کنيد، خواهيد ديد که منوهاي Contextual ديگر داراي همان نماي استاندارد " متن سياه بر روي پس زمينه سفيدي " نيستند که در ساير بخشهاي OS X ديده مي شوند. در مقابل، آنها از يک متن سفيد بر روي يک پس زمينه سياه رنگ نيمه شفاف استفاده مي کنند.
در يک تغيير اساسي تر، تابع Stack در Dock حالا بسيار مفيدتر شده است. شما اکنون مي توانيد در نماي Grid اين تابع Scroll نمائيد. اين ويژگي به شما امکان مي دهد تا بخش هاي بسيار بيشتري از آيتم هاي موجود در يک فولدر بخصوص را مشاهده کنيد. ( اگر فولدرهاي Stacks حاوي تعداد زيادي از آيتمها داشته باشيد، واقعاً اين ويژگي را تحسين خواهيد کرد). شما در عين حال مي توانيد بر روي يک فولدر کليک کنيد تا به محتويات آن که مستقيماً در داخل Stacks نمايش داده مي شوند، دسترسي پيدا کنيد. همين وضعيت باعث شده است که ما براي اولين بار عملاً از نماي Gird تابع Stacks بطور منظم با فولدرDownload خود استفاده کنيم.
ما هرگز از طرفداران جدي اداره پنجره هاي Minimize شده توسط OS X به حساب نمي آمديم ( موضوعي که به عرضه اوليه Mac OS X ) بر مي گردد. عليرغم وجود يک جلوه انيميشني جذاب، ما هرگز به فرآيند فشار يک کليد زرد رنگ در گوشه بالا و سمت چپ يک پنجره براي تبعيد پنجره به يک Plantom Zone در گوشه Dock (جايي که پنجره مورد نظر بايد با ساير پنجره هاي تبعيد شده به همراه ساير فايلها و فولدر هايي که به اين محل کشيده بوديم، منتظرمي ماند) علاقمند نشديم. اين وضعيت باعث آشفتگي Dock مي گرديد. در عين حال اگر بر روي پنجره اشتباهي کليک مي کرديد، بطور ناخوانده اي از Dock خارج مي گرديد. به همين دليل است که ما هرگز بر روي کليد کوچک زرد رنگ گوشه پنجره ها کليک نمي کنيم.
البته طرفداران کليد زرد رنگ نبايد وحشت زده شوند: بطور پيش فرض، Snow Leopard هنوز پنجره را به همان شيوه احمقانه اي که Mac OS X ده سال گذشته از آن استفاده کرده است، Minimize مي کند. با اينحال، اکنون يک راه حل جايگزين براي گروه ديگري که مثل ما به روش مذکور انتقاد داشتند، ارائه شده است: يک گزينه Minimize Windows Into Application Icon در صفحه Dock تنظيمات System Preferences با فعال کردن اين گزينه، هنگاميکه شما بر روي کليد زرد رنگ کليک مي کنيد، پنجره شما هنوز به داخل Dock پرواز مي نمايد. اما به جاي آنکه در توده آشفته سمت راست ناپديد شود، در آيکن نرم افزار کاربردي که به آن تعلق دارد Minimize خواهد شد. اين وضعيت باعث مي شود که بازگرداندن پنجره مورد نظر بسيار آسان باشد. پنجره هاي Minimize شده که در اکثر برنامه ها توسط يک الماس در منوي Windows نرم افزار کاربردي مورد نظرمشخص مي شوند. شما مي توانيد همين ليست را با کليک بر روي آيکن نرم افزار کاربردي مورد نظر در Dock در حاليکه کليد Control را نگهداشته ايد، مشاهده نمائيد. حتي بهتر، اين ويژگي با Expose نيز کار مي کند: وقتي شما Expose را اجرا مي نمائيد، تمام پنجره هاي Minimize شده به همراه يکديگر در قسمت پائيني صفحه ظاهر مي شوند.
خود Expose نيز بهبود يافته است. ضميمه مورد علاقه ما اين است که وقتي شما بر روي آيکن يک نرم افزار کليدي در Dock کليک کرده و کليد ماوس را نگهداريد، Expose تمام پنجره هاي متعلق به آن نرم افزار کاربردي معين را نمايش مي دهد. براي افرادي که بيشتر از ماوس استفاده مي کنند تا صفحه کليد، اين روش بسيار طبيعي تر از سروکارداشتن با يک کليد تابع ( و يا اگر مثل ما باشيد، فشار دادن تمام کليدهاي تابع به نوبت تا زمانيکه نهايتاً کليد مناسب را پيدا کنيد) است. اين مکانيزم حتي از طريق Drag and Drop نيز کار مي کند: يک آيتم را بر روي يک آيتم Dock نرم افزار کاربردي کشانده و آن را براي چند ثانيه در همانجا نگهداريد تا Expose ظاهر شود. شما مي توانيد آيتم مورد نظر خود را بر روي يک پنجره بخصوص بکشانيد که آن را به پيش زمينه خواهد آورد. سپس مي توانيد آيتم مورد نظر را کشيده و هر جائي در داخل پنجره مورد نظر بيندازيد. اين يک ضميمه هوشمندانه است که با يک بهبود چشمگير بهره وري براي Expose همراه خواهد بود.
اگر Snow Leopard کاملاً بر روي حفظ ظاهر بيروني و در عين حال ايجاد تغييرات بزرگ در هسته داخلي تمرکز کرده است، مي توان Finder را بعنوان يک مدل کوچک شده از سيستم عامل جديد در نظر گرفت. Finder اوليه در زماني ايجاد شده بود که توسعه سيستم با استفاده از چهارچوبهاي برنامه نويسي Carbon انجام مي شد. درآن زمان، هدف اصلي اين بود که انتقال از Mac OS X به Mac OS X تا حد امکان تسهيل گردد. با اينحال، اپل در طول چند سال گذشته يک پيام واضح را به دنياي خارج ارسال کرده است که نشان مي دهد ايجاد نرم افزارهاي کاربردي در Carbon آينده چنداني نخواهد داشت، خصوصاً زمانيکه مشخص گرديد نسل بعدي تمام نرم افزارهاي کاربردي 64 بيتي با استفاده از چارچوب رقيب Cocoa توسعه خواهند يافت.
در حال حاضر تقريباً تمام نرم افزارهاي کاربردي در Snow Leopard از قابليت 64 بيتي برخوردارند. اين بدان معني است که نرم افزارهاي کاربردي قديمي مبتني بر چارچوبهاي Carbon بايد با استفاده از Cocoa بازنويسي مي شده اند . اين همان کاري است که اپل در مورد Finder انجام داده، هر چند که شما اين موضوع را با نگاه کردن به آن نخواهيد فهميد. به استثناء تغييراتي که در نمايش آيکن ( آنها مي توانند به بزرگي 512×512 پيکسل باشند و شما مي توانيد اندازه آيکن ها را درست در داخل پنجره از طريق يک کنترل لغزنده تنظيم نمائيد. شما همچنين مي توانيد به ورق زدن يک PDF پرداخته و يا ويديوها را درست در داخل آيکن هاي Finder آنها پخش کنيد)،نکات جديد زيادي در اينجا به چشم نمي خورند .اين آيکنهاي غول آسا در اکثر مواقع بي فايده هستند ،حداقل تا زمانيکه اپل وابستگيMac OS X به تفکيک پذيري را قطعه نمايد که در اين شرايط آيکنهاي مجلل 512×512 پيکسلي مي تواند کوچک بوده و از جزئيات غير قابل تصوري برخوردار باشند . در حال حاضر اين آيکنها به چکهاي بسيار بزرگي شباهت دارند که در مراسمهاي خاص بصورت سمبوليک به برندگان جوايز اهدا مي شوند.
اپل معتقد است حالا که Findet در حالت 64 بيتي اجرا مي شود و به خاطر استفاده خود از Grand Central Dispatch بهره گيري بهتري از هسته هاي متعدد پردازنده دارد، بايستي احساس پاسخگويي بيشتري را به همراه داشته باشد. Finder هنوز سکسکه هاي گاه و بيگاه خود را دارد، اما اپل کار بسيار خوبي را براي افزايش کارائي آن انجام داده است.
در عين حال، کاربران تازه کار Finder هيجان زده خواهند شد که بفهمند اپل سرانجام رفتار کليد مستطيل شکلي که در گوشه بالا و سمت راست اين پنجره قرار دارد را اصلاح نموده است: اين کليد باعث مي شود که Toolbar و Sidebar با يک جلوه انيميشني زيبا ناپديد شوند، اما در ساير موارد هيچ تغييري در ظاهر پنجره ايجاد نخواهد کرد.
Exchange بدون Entourage
ما چند هفته اي است که از Snow Leopard با يک سرورExchange استفاده مي کنيم و اين تجربه کاملاً آرام، پايدار و حتي لذت بخش بوده است. ما توانسته ايم دعوتنامه هاي جلسات را از داخل Mail اعلام وصول کرده و وضعيت Free/Busy يک همکار را به منظور زمانبندي يک ملاقات در iCal بررسي نمائيم. از آنجاييکه سازمان ما هنوز از Exchange استفاده نمي کند، ما نمي توانيم آزمايش هايي در مقياس بزرگ را انجام دهيم. کاربران در Enterprise هاي کلان مبتني بر Exchange يقيناً خواهند توانست آن را با سخت گيري بيشتري ارزيابي نمايند.
چند ماه پيش از آنکه ما آزمايش Snow Loepard را آغازکنيم، مدير IT شرکت ما پيش بيني کرده بود که احتمالاً در آينده به Exchange حرکت خواهيم کرد. بايد اعتراف کنيم که ما با شنيدن اين خبر کاملاً وحشتزده شده بوديم. تا حدود زيادي بخاطر آنکه از طرفداران بزرگ Microsoft Entourage که در آن زمان تنها شيوه واقعي براي پشتيباني از Exchange بر روي Mac به حساب مي آمد، نيستيم. اما با عرضه iPhone 2.0 و حالا Snow Leopard ديدگاه ما نسبتاً به Exchange نيز 180 درجه تغيير کرده است. اگر بخش IT ما بخواهد به سمت Exchange حرکت کند، مطمئناً از اين حرکت پشتيباني خواهيم کرد. تعجبي ندارد که مايکروسافت پيش از عرضه Snow Leopard اعلام کرده بود Entourage را در مدت 15 ماه با Out Look for Mac جايگزين خواهد کرد. اگر ما واحد تجارت Mac شرکت مايکروسافت بوديم، بايد به شدت از اين موضوع وحشتزده مي شديم که تا اواخر سال 2010 ( زمان پيش بيني شده اين شرکت براي اقدام مذکور)، هر Mac استفاده کنند از Exchang در حال اجراي Mail, iCal و Adress Book خواهد بود.
تغييرات نرم افزارهاي کاربردي
بزرگترين تغييرات احتمالاً به Previewمربوط مي شوند، يوتيليتي همه کاره اپل براي نمايش تصاوير و PDFها. ما سالها است که از Preview بعنوان نمايش دهنده PDF پيش فرض خود استفاده مي کنيم و معتقديم که از نظر سرعت و اينترفيس بر Adobe Reader برتري دارد. تغييرات Preview در Snow Leopard عبارتند از انتخاب بهبود يافته متن در داخل PDFها، خصوصاً فايل هائي که متن چند ستوني دارند. در عين حال، يک نوار ابزار Annotation جديد براي کاربراني که نياز دارند PDFها را با توضيحاتي نشانه گذاري کنند، در نظر گرفته شده است.
برنامه هاي مختلف نظير TextEdit,Mail و iChat مي توانند از يک سرويس جديد Substitutions سراسري در سيستم استفاده کنند که مي تواند اشتباهات عمومي را تصحيح نموده و تبديلات مختلفي را در نقطه گذاري متن انجام دهد. حتي بهتر،يک برگه در صفحه Keyboard نرم افزار کاربردي System Preferences به شما اجازه مي دهد تا ميان برهاي خودتان را اضافه نمائيد.
System Preferences در عين حال مکاني است که شما زشت ترين مدرک تبديل نرم افزارهاي کاربردي اپل به ساختار 64 بيتي در سراسر سيستم را مشاهده خواهيد کرد. اگر تنها از صفحه هاي Preferences پيش فرض اپل استفاده مي کند، همه چيز به خوبي پيش خواهد رفت. اما اگر بر روي يک صفحه Preferences طرف ثالث کليک کنيد که هنوز به يک نسخه 64 بيتي ارتقاء نيافته است، System Preferences به شما خواهد گفت که بايد بسته شده و مجدداً خود را در حالت 32 بيتي باز کند تا قادر به باز کردن صفحه Preferences مورد نظر شما باشد. در حاليکه شايد اين موضوع ظاهراً اهميت چنداني نداشته باشد، اما پس از آنکه چندين بار با اين نمايش اجرا- خروج - اجرا مواجه شديد براي شما نيز خسته کننده خواهد بود. راه حل براي برنامه نويسان اين است که صفحه Preferences خود را ارتقاء دهند (که احتمالاً به سرعت اتفاق خواهد افتاد). اما اين وضعيت باعث مي شود که ما فکرکنيم شايد بهتر بود اپل System Preferences را مجبور مي کرد تا به طور پيش فرض در حالت 32 بيتي باز شود ( حداقل فعلاً).
Snow Leopard به همراه Safari4 عرضه مي شود، آخرين نسخه از مرورگر وب شرکت اپل. اين نسخه مدتي است که براي Leopard در دسترس قرار گرفته است اما در Snow Leopard در حالت 64 بيتي اجرا مي شود. اين ويژگي باعث شتابدهي بعضي از روتين هاي محاسبات رياضي جاوا اسکريپت آن مي گردد. مهمتر اينکه اپل مي گويد Plug-inهاي مرورگر نظير Flash برروي Snow Leopard بصورت فرآيندهاي جداگانه اي در داخل Safari اجرا مي شوند و اين بدان معني است که خطاهاي Plug-inنمي توانند تمام مرورگر شما را از پا در آورند. با اينحال، پس از چند هفته استفاده از Safari بر روي Snow Leopard ما هرگز با وضعيتي مواجه نشديم که در آن عملاً به Plug-in به اين صورت دچار سقوط گردد. با اينحال، کل مرورگر چند بار به زانو در آمد و براي ما هيچ راه حلي به جز اجراي مجدد Safari و گردش در منوي History براي يافتن صفحاتي که پيش از وقوع مشکل مشغول بازديد از آنها بوده ايم، باقي نگذاشت.
Quick Time Player اپل که مدتها يک ابزار قدرتمندي براي پخش صدا و ويديو به حساب مي آمده، کاملاً براي Snow Leopard مورد بازنگري قرار گرفته است. همانطور که قبلاً نيز اشاره کرديم ، اين نرم افزار کاربردي Quick Time Player Xجديد فاقد بسياري از ويژگيهاي نسخه قبلي مي باشد و به همين دليل 7 Quick Time Player را به صورت اختياري بعنوان يک نصب جداگانه در دسترس کاربران قرار داده است.
به گفته اپل، Quick Time Player جديد بر پخش رسانه متمرکز شده است به اينترفيس جديد خود مي بالد. تقريباً مي توان گفت که اين اينترفيس عملاً وجود ندارد: اگر يک ويديو را باز کنيد خواهيد ديد که اينترفيس به خودي خود ظاهر مي شود ، با يک نوار پنجره سياه رنگ کوچک در بالا براي نمايش اسم ويديو. هنگاميکه ويديو را پخش مي کنيد، اينترفيس به کلي ناپديد مي شود و شما را با ويديوئي که بطور کامل بر روي صفحه نمايشگر شما در حال پخش مي باشد، تنها مي گذارد. تمام کنترلهاي پخش ( ولوم صدا، Play, Forward, Revese,Full Screen و يک لغزنده نسبت زماني ) در يک پالت شناور در داخل خود فيلم قرار گرفته اند. اگر در حالت پخش تمام صفحه قرار داشته باشيد، اين اينترفيس مي تواند بسيار جذاب باشد اما در غيراينصورت يک مصيبت واقعي خواهد بود. هرتغييري در تنظيمات شما نظير يک افزايش يا کاهش ناچيز در ولوم صدا، باعث مي شود که پالت شناور و نوار ابزار ظاهر شده و بخشي از ويديوي شما را بپوشانند ( که بر روي ويديوهاي کوچکتر، به معناي بخش بزرگي از ويديوي شما خواهد بود). هر بار که ما مي خواستيم صداي ويديوي خود را حتي از طريق يک ميان بر صفحه کليد افزايش يا کاهش دهيم، اين پالت شناور ظاهر مي شد و سپس براي چند ثانيه در همان وضعيت باقي مي ماند تا سرانجام مجدداً ناپديد گردد. اين وضعيت را با Quick Time Player قديمي مقايسه کنيد ( نه در حالت پخش تمام صفحه) که تمام کنترلهاي شما را درست در زير ويديو قرار مي داد و به اين ترتيب شما عملاً مي توانستيد بدون از دست دادن بخش هايي از ويديويي که در حال تماشاي آن هستيد به کنترلها دسترسي داشته باشيد.
ما فکر نمي کنيم که اينترفيس ناپديد شونده واقعاً کار کند. هنگاميکه شما در حال پخش يک فيلم هستيد، حتي نوار عنوان آن نيز ناپديد مي شود، حداقل تا زمانيکه ماوس خود را بر روي آن حرکت دهيد. در طول سال ها، ما عادت کرده ايم که هر پنجره منفرد بر روي Mac خود را با نوار عنوان بالاي آن شناسائي نمائيم که نام آنچه در حال تماشاي آن هستيم را نشان مي دهد. حالا اين پنجره عجيب Quick Time وارد ميدان شده است که فاقد هرگونه قابي مي باشد. اين وضعيت بيشتر به يک "اشتباه" شباهت دارد. ما کاملاً طرفدار حذف کنترلها از ديد کاربر در شرايط پخش تمام صفحه هستيم. اما وقتي مشغول تماشاي چيزي باشيد که با تمام پنجره هاي ديگر Mac شما ترکيب مي شود، ترجيح مي دهيد که ويديوي شما به يک پنجره شباهت داشته باشد، نه يک ويديوي فراري بي نام که فاقد يک نوار پنجره براي معرفي خودش است.
Quick Time Player X عليرغم تمرکز خود بر پخش، چند ابزار ويرايشي را نيز در اختيار شما مي گذارد. براي مثال مي توان به Trimming( برش قسمتي از فيلم )اشاره کرد، اما اين ابزار فوق العاده ابتدائي بوده و چندان پيچيده تر از چيزي که بر روي يک iPhone پيدا خواهيد کرد ( که در آن مي توانيد نقاط شروع و پايان را مشخص نمائيد )، نيست. ويژگي Sharing در Quick Time Xنيز بسيار محدود تر از چيزي است که به استفاده از آن در Quick Time Proعادت کرده ايد: شما مي توانيد گزينه مورد نظر خود را ازميان 3 پيش تنظيم Prest ( Video-Export) انتخاب کرده و يا فايل ها را با MobileMe يا You Tube به اشتراک بگذاريد. بطور کلي، اگر تاکنون از Quick Time Pro براي برش، Export و يا ارسال رسانه ها به صورت پيام استفاده کرده باشيد، از عملکرد Quick Time Xنا اميد خواهيد شد.
Quick Time X در عين حال شامل چند ويژگي ضبط جديد است که به شما اجازه مي دهند محتويات صفحه نمايش کامپيوتر خود را آشکار نموده و در يک فيلم Quick Time ذخيره کنيد. وقتي ما تلاش کرديم صفحه MacBook Air خود را ضبط کنيم، Quick Time X بطور کامل با شکست مواجه شد، عليرغم اين واقعيت که ما با موفقيت ويديويي را بر روي همان سيستم با استفاده از Snapz Pro X شرکت Ambrosia Software و ScreenFlow شرکت Telestream ضبط کرده بوديم.
تنظيمات ظريف و زيبا
Eject نمودن ديسک ها اکنون بسيار آسان تر شده است و با در نظر گرفتن اين موضوع که ما يک درايو ديسک سخت خارجي را هر روز در محل کار به Mac خود متصل مي کنيم، با دردسر تلاش براي Dismount نمودن اين Volume در حاليکه سيستم به شما مي گويد چيزي بر روي Mac شما معتقد است که درايو خارجي شما داراي اهميت حياتي مي باشد و حاضر به رها کردن آن نيست، آشنايي داريم. حالا هنگاميکه شما براي Eject نمودن يک ديسک تلاش مي کنيد، آيکن Finder آن تيره شده وسيستم پيامي را به تمام نرم افزارهاي کاربردي ارسال مي کند که اعلام مي نمايد بايد ديسک مورد نظر را رها کنند مگر آنکه دليل واقعاً خوبي براي عدم انجام اينکار داشته باشند. در اکثر مواقع، نتيجه کار يک Ejection تميز و فوري است. اما اگر براي مثال iTunes در حال پخش موسيقي از آن درايو باشد، سيستم در مقابل يک پنجره مفيد را نمايش خواهد داد که با ذکر نام iTunes بعنوان مقصر، به شما اطلاع مي دهد که نمي توانيد ديسک را Eject کنيد و به شما امکان مي دهد تا تصميم بگيريد که جداسازي ديسک برايتان مهمتر است يا ادامه پخش موسيقي.
بعنوان يک کاربر تمام وقت MacBook، ما دائماً Mac خود را در حالت Sleep قرار داده و سپس آن را بازيابي مي کنيم. در Leopard و نسخه هاي OS X پيش از آن ، سرورهاي Mount شده عموماً تحمل فرآيند Wake-up را نداشتند. Leopard در اين زمينه بهتر از نسخه هاي قبلي بود. سيستم هاي عامل قديمي غالباً Mac شما را براي نزديک به يک دقيقه معطل نموده و نهايتاً اعلام مي کردند که سرور شما ناپديد شده است ( که البته نشده بود)، اما Leopard تنها يک هشدار را نمايش مي داد که اعلام مي کرد بعضي از سرورها قابل دسترسي نيستند.
اداره اين شرايط در Snow Leopard بسيار بهتر شده است. پنجره هشدار مذکور هنوز ظاهر مي شود، اما همانطور که در آن ذکر شده است، Snow Leopard تلاش مي کند تا مجدداً با آن سرورها ارتباط برقرار نمايد و شما را به جايي که پيش از بستن لپ تاپ خود قرار داشته ايد برگرداند. به طور کلي اين فرآيند از يک عملکرد جادوئي برخوردار است و بدون آنکه مجبور باشيد مجدداً با سرورهاي خود ارتباط برقرار کنيد، دوباره به آنها خواهيد پيوست.
Snow Leopard هنگاميکه نوبت به اشتراک گذاري فايل با Mac هاي درحال خواب ( Sleep ) مي رسد نيز بسيار باهوش تر است. اگر بر روي يک شبکه با يک ايستگاه مبناي AirPort و يا يک Time Capsule باشيد، Snow Leopard براي بيدار شدن در مواقعي که ساير Mac ها مي خواهند فايل هايي را به اشتراک بگذارند و سپس بازگشت به حالت خواب پس از اتمام نشست File-Sharing، با اين ابزار کار مي کند. اين بدان معني است که اگر بتوانيد تنظيمات شبکه را بطور صحيح پيکربندي کنيد، مي توانيد Mac خود را در حالت خواب قرار داده و در صورت نياز همچنان به فايل هاي آن دسترسي داشته باشيد.
برنامه نويساني که به فونتها علاقه دارند نيز بسيار خوشحال خواهند شد که بدانند در Snow Leopard فونت Monospaced پيش فرض و محترم Monaco با فونت Bitstream جديد Menlo جايگزين شده است. ما اطمينان داريم که عده اي ازکاربران واقعاً به Monaco علاقه داشته اند، اما به عنوان افرادي که سالها از آن استفاده کرده ايم، بايد اعتراف کنيم که ما در بين اين عده قرار نداريم. ما در طول چند سال گذشته بيشتر از فونت عالي Consolas که (Microsoft Office در کنار ساير موارد به همراه خود مي آورد) بعنوان فونت منتخب ويرايشگر متني خود استفاده کرده ايم. انتخاب فونتها نيز به اندازه آرايش مو و يا انتخاب يک لباس به سليقه شخصي افراد مربوط مي شوند، ولي ما پس از مدت کوتاهي کار با Menlo با قاطعيت مي گوييم که اين فونت مي تواند جايگزين بسيار خوبي براي Consolas باشد. اين فونت به طور چشمگيري بهتر از Monaco است.
در نهايت، اسکريپت نويسي و اتوماسيون نيز به لطف يک بازنگري در سرويس هاي Mac OS X ( که مدتها به تعويق افتاده بود) درSnow Leopard با يک ارتقاء جذاب همراه است. هر کسي که جرات بازديد از منوي OS X Services ( در منوي Application ) نسخه هاي قبلي را داشته است، يک ترکيب آشفته از فرامين گوناگون و غالباً مبهم را مشاهده کرده است. اگر بخواهيم صادق باشيم، بايد بپذيريم که تعداد بسيار اندکي از ما اقدام به چنين کاري کرده ايم. به نظر مي رسد که سيستم جديد سرويس ها احتمالاً به مخاطبين گسترده تر نزديک خواهد شد. کاربران مي توانند سرويس هاي جديد را از طريق يوتيليتي Automator ايجاد کرده و سپس آنها را از طريق منوي Services و يا يک آيتم منوي Contextual در داخل هر نرم افزار کاربردي مرتبط اجرا نمايند.
يک نکته در اين بين وجود دارد:با وجود آنکه منوي Services بصورت قابل اعتمادي ظاهر مي شود، آيتمهاي منوي Contextual در بعضي از سيستم هاي آزمايشي ما ظاهر مي شدند و بر روي گروه ديگري از آنها اصلاً ظاهر نمي شدند. پس از آنکه اپل اين باگ را برطرف نمايد، Services مي تواند به ابزار منتخب و مورد علاقه کاربران قدرتمند تبديل شود.
يک ويژگي مخفي Snow Leopard توانايي محدود آن براي بررسي فايل هاي بارگذاري شده جهت يافتن Malwareهاي شناخته شده است که يک نام عمومي براي نرم افزارهاي شيطاني نظير ويروسها و برنامه هاي اسب تروا به حساب مي آيد. اين توانايي اسکن جديد به سيستم محافظت فعلي اضافه شده است که پيش از باز کرد نرم افزارهاي کاربردي و با Mount نمودن Imageهاي ديسکي که از اينترنت بارگذاري کرده ايد، به شما هشدار مي دهد. اين يک محافظت کمينه به حساب مي آيد، اما يک خط دفاعي خوب براي کاربران کم توجه خواهد بود و اپل به خاطر تأمين آن تحسين خواهد شد. با اينحال، سيستم اپل به هيچوجه با ابزارهاي آنتي ويروس طرف ثالث مطابقت ندارد و حتي اپل نيز اين موضوع را تصديق مي کند.
ارتقاء براي افزايش سرعت؟
هنگاميکه نوبت به سرعت مي رسد، عملاً دو داستان درباره Snow Leopard وجود دارند: يکي به تقويت سرعت تأمين شده توسط سيستمهاي امروزي و ديگري به بهبود احتمالي سرعتي که ممکن است کاربران در آينده با ادامه تکامل سخت افزاري و نرم افزاري شاهد آن باشند، مربوط مي شود.
اجازه بدهيد صحبت را از وضعيت کنوني آغاز کنيم. Mac Word Lab سيستم عامل Snow Leopard رادر 16 آزمايش سرعتي مختلف بر روي سه سيستم متفاوت Leopard مقايسه کرده است. بر روي نيمي از اين آزمايشها، Snow Leopard يک بهبود سرعت چشمگير را در مقايسه با Leopard به نمايش گذاشت.
در ميان آزمايش هاي که Snow Leopard در آنها Leopard را پشت سر گذاشته است، مي توان به Time Machine backup( که در آنSnow Leopard به طور متوسط 32 درصد سريعتر از Leopard بود)، زمان Shotdown کد گذاري فايل ويديوئي به فرمت H.264,Scroll يک PDF در Preview، اجراي آزمايش مقايسه اي SunspiderJavaScript فشرده سازي يک فولدر 2گيگا بايتي، وارد نمودن عکسها به iPhoto و Scroll يک سند در Page اشاره کرد. در دو آزمايش ديگر Leopard اندکي سريعتر از Snow Leopard بود. در ساير آزمايش ها، نتايج بدست آمده از دو سيستم عامل تفاوت بسيار اندکي داشتند ويا کاملاً يکسان بودند.
تجربه فردي ما با استفاده از Snow Leopardبراي چند هفته نيز اساساً به نتايج بدست آمده از اين آزمايشها مطابقت دارد. بعضي از وظايف در Snow Leopard کاملاً سريعتر از Leopard به نظر مي رسند، در حاليکه تعداد ديگري از آنها هيچ تفاوتي را نشان نمي دهند. بطور کلي، ما فکر مي کنيم که Snow Leopard از ديدگاه اکثر کاربران عملکرد سريعتر و روانتري را در مقايسه با سلف خود به نمايش مي گذارد.
با اينحال، نرم افزارهايي که بر روي Snow Leopard اجرا مي شوند در آينده از اين پتانسيل براي افزايش چشمگير سرعت برخوردار خواهند بود. دليل اين مسئله آن است که اپل دو فناوري را در اختيار توسعه دهندگان نرم افزاري قرار داده که به آنها امکان مي دهند سرعت نرم افزارهاي کاربردي خود را تقويت نمايند، به شرط آنکه در کارهاي خود از فناوريهاي جديد بهره گيري کرده باشند.
فناوري اول يعني Grand central Dispatch به برنامه نويسان کمک مي کند تا برنامه هاي خود را به قطعات کوچکتري تقسيم کنند که مي توانند به طور کارآمدتري از قدرت کامپيوترهايي با هسته هاي پردازشي متعدد بهره گيري نمايند. اين برتري هنوز به مقداري کار از سوي برنامه نويسان براي شکستن وظايف در قطعات کوچکتر نياز خواهد داشت، اما اپل مي گويد:که اميدوار است اين کار از ديدگاه برنامه نويسان بسيار آسانتر از گذشته باشد.
نتيجه نهايي، نرم افزارهاي سريعتر خواهند بود زيرا هر مدل فعلي Macحداقل داراي دو هسته پردازشي مي باشد.
فناوري دوم يعني OpenCL، سيستمي است که برنامه نويس مي تواند از آن براي بهره گيري از حجم انبوه قدرت پردازشي نهفته در پردازنده گرافيکي کامپيوتر استفاده کند. با واگذار نمودن وظايف معين به پردازنده گرافيکي، برنامه نويسان مي توانند قدرت بيشتري را براي بهبود سرعت برنامه هايشان مهار نمايند. مسير بلند مدت صنعت کامپيوتر به سمت کامپيوترهاي با هسته هاي پردازشي بسيار بيشتر و پردازنده هاي گرافيکي با قدرت غيرقابل تصور ( و به طور فزاينده اي انعطاف پذير) است. کامپيوتر فعلي شما احتمالاً داراي يک يا دو هسته است و شايد حتي به يک پردازنده گرافيکي سطح بالا نيز مجهز نباشد. اما با پياده سازي Grand Central Dispatch و Open CL در سيستم عامل Snow Leopard، شرکت اپل بر روي آينده سرمايه گذاري کرده از جامعه برنامه نويسان طرف ثالث (و همچنين برنامه نويسان تمام نرم افزارهاي کاربردي عرضه شده به همراه Snow Leopard ) مي خواهد تا آن را بپذيرند. شايد اين تلاش در حال حاضر نتيجه اندکي به همراه داشته باشد، ولي Mac هاي سال آينده بدون ترديد به طور گسترده تري از اين ويژگيها بهره برداري خواهند نمود.
واقعيت اين است که هيچ يک از ويژگيهاي مذکور نمي تواند به عنوان دليلي در نظر گرفته شود که امروز خريد Snow Leopard را توجيه نمايد. اما آنها به Mac بعدي که احتمالاً خواهيد خريد کمک مي کنند تا بسيار سريعتر باشد.
در انتها اجازه بدهيد اندکي در مورد پايداري صحبت کنيم. به طور کلي هر ارتقاء عمده سيستم عامل با يک گام به سمت جلو در زمينه ويژگيها و يک گام به سمت عقب در زمينه پايداري همراه است. مهندسين اپل تقريباً دو سال تلاش کرده اند تا باگهاي Leopard برطرف نمايند. با اينحال، ويژگيهاي جديد معرفي شده در Snow Leopard نيز بدون ترديد باگ هاي جديدي را به همراه خواهند داشت. ولي ما با خوشحالي اعلام مي کنيم که به طور کلي پايداري Snow Leopard به اندازه سرعت آن است. بله ما با مشکلاتي در Safari مواجه شديم و تعداد سقوط Mail در سيستم عامل جديد بيشتر از مواردي است که در هنگام استفاده از Leopard با آنها مواجه شده بوديم. احتمالاً اپل اينگونه باگها را با بروزرساني هاي بعدي براي Snow Leopard برطرف خواهد کرد اما مشکلات پايداري هرگز باعث نشدند که ما به خاطر سوئيچ از Leopard به Snow Leopard پشيمان شويد.
منبع:نشريه بزرگراه رايانه شماره 122
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}