اختلال افسردگي کودکي


 

نويسنده : نسرين انصاري




 
احساس هاي غم و ناراحتي در مقابل از دست دادن عزيزان يا شغل ، يک پاسخ عادي است . با اين حال ، وقتي اين احساس هاي نامناسب ، افراطي و مخل کارآيي مي شود ، از آنها به عنوان « اختلال خلق » ياد مي شود .در واقع افسردگي به قدري متداول است که گاهي از آن به عنوان « سرماخوردگي روان پزشکي » ياد مي شود . به طور کلي افسردگي طبيعي و متعادل در انسان ، واکنشي است نسبت به يک عامل بيروني که فرد از آن آگاه است و محروميت آن را آگاهانه درک مي کند .
اختلال افسردگي ، فقط مختص بزرگسالي نمي باشد و از شايع ترين اختلال هايي است که در کودکي شناخته شده است . کودکاني در معرض ابتلا به افسردگي قرار دارند ، چه درباره ي مشکلات خود و چه درباره ي مشکلات جهان ، بدترين سناريوي ممکن را در ذهن مي آفرينند و به طرف منفي ترين تعبير از وقايع سوق پيدا مي کنند . براي آنان تصور وقايع خوش بينانه ، دشوار است .
برخي از کودکان افسرده ، نشانه هاي کلاسيک افسردگي شامل غمگيني ، اضطراب ، بي قراري و مشکلات در خوردن و خوابيدن را نشان مي دهند ، در حالي که برخي ديگر ، مشکلات و دردهاي جسماني را نشان مي دهند که به درمان هاي متداول پاسخ نمي دهند .
افسردگي به بازدهي فرد در محل کار يا تحصيل ، لطمه ي جدي وارد مي کند و حتي سلامت جسماني فرد را به خطر مي اندازد . افراد افسرده ، بيشتر روزهاي خود را به بدي سپري مي کنند . براي مثال کودک مي خوابد اما نمي آسايد ، غذا مي خورد در حالي که گرسنه نيست ، گاهي سردرد دارد و خسته مي نمايد، هنگامي که خانواده يا دوستان مي خواهند با او سخن بگويند ، گوش نمي دهد و يا دوست دارد تنها باشد ، به اين مي انديشد که در گذشته چه کارهايي انجام داده و ..شايد افراد عادي هم اين نشانه ها را داشته باشند اما فرد افسرده براي هفته ها ، ماه ها و حتي سال ها اين نشانه ها را دارد . بعضي از افراد افسرده ، اقدام به خودکشي نيز مي کنند .
نشانه هاي افسردگي در کودکان ، نوجوانان و بزرگسالان ، به طور تقريبي يکسان است اما ويژگي هاي اين نشانه ها ، با افزايش سن ، تغيير مي کند . کودکان به ويژه در رده ي سني پيش دبستاني ، نمي توانند احساسات خود را از راه زبان بيان کنند بنابراين نشانه هاي افسردگي را بايد از رفتار آنان دريافت ؛ بي احساسي ، کناره گيري از مادر ، خستگي و بيماري هاي جسمي بدون دليل فيزيکي و مسائل ديگر مانند تعارضات و ناسازگاري هاي خانوادگي ، انتقادهايي که به آنان وارد مي شود ، عدم پيشرفت آموزشي و ... منجر به افت عزت نفس در کودک مي شود . نشانه هاي کودکان افسرده در اين رده ي سني ، به شکل اختلال هاي اضطرابي (ترس از مدرسه و اختلال اضطراب جدايي ) ، شکايت هاي جسمي (سردرد و دل درد ) و آسيب پذيري (جار و جنجال و ديگر مشکلات رفتاري )بروز مي کند .
افسردگي کودکي ممکن است به عوامل شيميايي ، روان شناختي يا ترکيبي از هر دو مربوط باشد . عوامل گوناگوني در ايجاد افسردگي کودکي نقش دارد از جمله ژنتيک ، عوامل زيستي ، روان شناختي و محيط که عوامل محيطي شامل شيوه ي برخورد با کودک ، محيط زندگي او ، فقر ، راندن کودک از خود ، غفلت از کودک ، مرگ يکي از عزيزان، افسرده بودن پدر و مادر ، ازدواج مجدد پدر و مادر ، تعداد خواهر و برادر ، جايگاه اقتصادي و اجتماعي خانواده ، طلاق و ترکيب خانواده مي باشد . پژوهش ها نشان داده اند کودکاني که بيش از 6 ساعت به تماشاي تلويزيون مي نشينند ، بيش تر در معرض ابتلا به اختلال هاي اضطرابي ، پرخاشگري و نيز افسردگي قرار دارند .
ـ خلق افسرده در بيشتر اوقات روز ، با احساس دروني غمگيني يا پوچي مشخص مي شود ، براي مثال گريان به نظر مي رسد . در کودکان و نوجوانان ، بيشتر ، خلق تحريک پذير ديده مي شود .
کاهش آشکار علاقه يا لذت در تمام فعاليت ها
کاهش چشم گير وزن ، بدون قصد رژيم يا افزايش وزن (بيش از 50 درصد تغيير در يک ماه ) يا کم و زياد شدن اشتها
کم خوابي يا پرخوابي
خستگي و بي رمقي
احساس بي ارزشي يا گناه مفرط
کاهش توانايي تفکر و تمرکز يا سردرگمي
افکار تکراري درباره ي مرگ (نه فقط هراس از مرگ )، انديشه ي مکرر در مورد خودکشي يا کشيدن نقشه يا اقدام براي خودکشي

نشانه هاي منجر به ناراحتي يا افت قابل ملاحظه ي باليني در عملکرد اجتماعي و تحصيلي
 

نشانه هاي ناشي از اثرات فيزيولوژيکي مستقيم يک ماده ( مانند مواد مخدر يا دارو ) يا عارضه ي طبي عمومي ( مانند پرکاري غده ي تيروئيد )
البته اين نشانه ها ، تنها ملاک هاي افسردگي نيستند . نشانه هاي جسماني هم در اين گروه ، بسيار گسترده است . سردرد و دل درد ، از جمله اين نشانه ها مي باشد .

همبودي :
 

مفهوم همبودي در علم روان پزشکي ، بسيار مهم است . همبودي به اين معناست که اختلال هاي خاصي با هم در يک فرد رخ مي دهد . بسيار ديده شده که يک فرد افسرده ، مبتلا به اختلال رواني ديگري هم مي باشد . بر اساس تحقيقات دانشمندان ، حدود 40 تا 70 درصد کودکان افسرده ، دست کم يک اختلال رواني ديگر را هم تجربه مي کنند . اختلال هايي که ممکن است با اختلال افسردگي کودکي همبود شوند ، شامل اختلافهاي اضطرابي ، نارسايي بيش فعالي ، وسواس اجباري ، افسردگي ، پرخاشگري ، اختلال هاي شخصيت ، اختلال خوردن ، نافرماني و لج بازي ، اختلال يادگيري ، استرس پس از سانحه و ... مي باشد .

درمان :
 

در خصوص افسردگي کودکان ، هر چند همواره پيشگيري اوليه ، کارآمد و موثر نبوده ، ولي شواهد نشان مي دهد پيشگيري ثانويه ( مداخله هاي درماني )مي تواند مشکلات رواني و اجتماعي آن را به طور قابل ملاحظه اي کاهش دهد .
هنگامي که در کودک مشخصات بيماري ديده شد ، بايد به سرعت درمان صورت گيرد. شکايات افسردگي ممکن است پيامد اختلالي ديگر باشد ، براي مثال شب ادراري ، هراس از مدرسه ، بيش فعالي ، پرخاشگري و ..
در چنين مواردي ، درمان بايد نخست به منظور کاهش اين اختلال ها صورت گيرد . پس از برطرف شدن اين مسائل ، اگر افسردگي همچنان پايدار باشد ، بايد درمان با هدف رفتارهاي افسردگي خاص ، مورد توجه قرار گيرد . روند درمان جامع اختلال افسردگي کودکي ، مي تواند يکي از روش هاي زير باشد :

دارو درماني :
 

يکي از درمان هاي اصلي بزرگسالان يعني استفاده از داروهاي ضد افسردگي ، براي کودکان، بي اثر شناخته شده است .

درمان روان تحليلي :
 

به طور کلي هدف اين روش درمان ، ايجاد تغيير در ساختمان شخصيتي فرد است نه فقط رفع علائم افسردگي .

روان درماني :
 

در درمان اختلال افسردگي کودکي ، روان درماني مي تواند موثر باشد ، به خصوص در پرداختن به مسائل بين فردي ، روان درماني همراه دارو درماني ، مي تواند نتايج بهتري داشته باشد . محققان تاثير مثبت روان درماني بر درمان افسردگي کودکي را تاييد کرده اند .

درمان شناختي ـ رفتاري :
 

پژوهشگران بر اثر بخشي روش درمان شناختي ـ رفتاري تاکيد دارند و طي بررسي هاي خود ، به اين نتيجه رسيده اند که روش هاي مداخله اي شناختي ـ رفتاري در کنار دارو درماني ، به احتمال زياد اثرات مفيدتري بر درمان افسردگي کودکي خواهد داشت .

خانواده درماني :
 

اين روش ، به طور معمول درمان اوليه ي اختلال افسردگي کودکي نيست اما به بيمار براي کاهش و مقابله با فشار رواني کمک مي کند . اين روش ، نقش کودک افسرده را در رفاه رواني خانواده بررسي مي کند .

ساير روش هاي درماني :
 

دانشمندان بر مداخله هاي جسماني متعدد مانند نور درماني و الکتروشوک درماني در مواقع لزوم نيز اشاره دارند . راه هاي درماني ديگر ، شامل استفاده از امگا 3 ، هنر درماني ، تکنيک هاي حواس پرتي ، کتاب درماني ، ريلکسيشن ، ويتامين ث و ... مي باشد . به طور کلي وجود برخي رويکردهاي درماني در کنار هم مي تواند نتايج بهتري داشته باشد .
منبع: مجله ي شادکامي و موفقيت شماره ي 66