موفقيت در کنکور 89


 

نويسنده:محمدرضا پوردستمالچي




 
در واقع ما زماني مي توانيم به نتيجه ي دلخواه خود برسيم که تمامي عوامل مؤثر در رسيدن به نتيجه را رعايت کنيم.آزمون کنکور به عنوان بزرگ ترين آزمون علمي کشور-که مي تواند نقش مؤثري در جهت گيري شغلي داشته باشد،از جمله اهداف و نتايج پر اهميت و حساسي ست که بايد در صحت و درستي عوامل مؤثر در آن،با دقت بسياري عمل کرد.
موفقيت در کنکور ،متأثر از عوامل متعددي ست که شايد برخي از آن ها ،در دسترس و قابل کنترل نباشد اما عوامل در دسترس و قابل کنترلي هم وجود دارد که در صورت رعايت آن ها،احتمال موفقيت ،چند برابر خواهد شد.
در اين شماره قصد داريم به بررسي اين عوامل قابل دسترسي بپردازيم:

1-هدف گذاري :
 

به طور قطع ،اولين و مهم ترين گام در هر مسيري ،هدف گذاري ست .داشتن اهداف واضح و روشن،علاوه بر اين که مي تواند در افزايش ميزان انرژي فرد ،اثر زيادي داشته باشد،در تعيين جهت زندگي او نيز بسيار مؤثر است.يکي از فرق هاي بين افراد موفق و ناموفق که داشتن اهداف از پيش تعيين شده است نيز مي تواند تأييد همين ادعا باشد.
شايد ندانستن فرق بين آرزو و هدف،سبب شود تا بسياري از افراد نتوانند انرژي و جهت لازم را از اهداف شان کسب کنند .مکتوب کردن اهداف ،يکي از تفاوت هاي بارز با آرزوست.وقتي شما هدفي در ذهن تان داريد اما آن را مکتوب نکرده ايد ،مانند اين است که غذايي داشته باشيد اما آن را نخوريد ؛طبيعي ست که شما سير نمي شويد.
براي مکتوب کردن اهداف،بايد وقت بگذاريد .چند ساعت با خودتان خلوت نموده و به اهدافتان فکر کنيد .سپس آن ها را مکتوب کنيد .البته شايد لازم باشد قبل از اين کار،رشته هاي دانشگاهي را خوب بشناسيد که بايد از طريق کتاب هاي موجود در بازار ،گفت و گو با متخصصان و صاحب نظران رشته ها،اين کار را انجام دهيد.

2-برنامه ريزي (استراتژِي):
 

به طور حتم مي دانيد که يکي از مهم ترين تفاوت هاي سال هاي پايه و پيش دانشگاهي ،حجم مباحثي ست که بايد براي آزمون کنکور مطالعه يامرور کنيد .اين حجم زياد مباحث،به طور معمول سبب مي شود داوطلبان کنکور که عادت به مطالعه و برنامه ريزي براي اين حجم ندارند؛با مشکل مواجه شوند.
برنامه ريزي دقيق ،از مهم ترين عوامل کنترل و غلبه بر اين حجم زياد است.اگر از ابتداي سال تحصيلي ،برنامه ريزي دقيق و درستي داشته باشيم ،به طور قطع خواهيم توانست تمامي مباحث مورد نظر را مطالعه و جمع بندي کنيم.
در علم مديريت،4 نوع برنامه ريزي وجود دارد؛برنامه ريزي کلان (سالانه )،ميان مدت(ماهانه)،کوتاه مدت(هفتگي)و جزئي (روزانه)
مهم ترين و اساسي ترين نوع برنامه ريزي در بين اين 4 نوع،برنامه ريزي کلان يا سالانه است و 3 نوع ديگر،بر اساس آن شکل مي گيرد .اگر برنامه ريزي کلان ،درست و منطقي باشد،برنامه ريزي هاي ديگر هم منطقي طراحي خواهد شد.
برنامه ريزي کلان يا استراتژي ،نوع و چگونگي حرکت را در طول سال تحصيلي تعيين مي کند .نگاه کلي به برنامه و اهداف آن ،از اثرات مهم اين نوع برنامه ريزي ست.به بياني ساده تر،اين نوع برنامه ريزي مشخص مي کند که ما تا انتهاي هر فصل يا هر ماه ،بايد چه حدي از مطالب را خوانده باشيم؟چه زماني به مرور مطالب مي پردازيم؟و...
بهترين نوع برنامه ريزي کلان (استراتژي )،اعتماد به برنامه هاي يک سيستم است.داوطلبان به طور معمول در اين نوع برنامه ريزي ،با اشتباه مواجه مي شوند و نمي توانند برنامه اي منظم،دقيق و قابل اجرا در طول يک سال ،تنظيم کنند.بنابراين بهتر است مطابق برنامه هاي يک سيستم عمل کرد؛اين سيستم مي تواند مدرسه ،آزمون يا مشاور باشد.دواطلباني که در مدرسه ثبت نام مي کنند (که اين مدرسه بايد دورس پيش دانشگاهي و پايه را تدريس کند)،کافي ست مطابق برنامه ي مدرسه،درس هر روز را همان روز بخواند تا تمامي مباحث مورد نياز آزمون کنکور را مطالعه کنند.داوطلباني که به برنامه ي يک آزمون ،اعتماد مي کنند ،بايد در فاصله ي هر 2 آزمون (2 هفته يا 3 هفته )مطابق با سر فصل هاي آزمون بعدي عمل کنند وبرنامه هاي خود را بر اساس آن تنظيم نمايد اما داوطلباني که طبق برنامه هاي مشاور عمل مي کنند،کافي ست بر اساس برنامه ي هفتگي يا دو هفتگي که مشاور تنظيم کرده،مطالعه نمايند.
شايد بتوان گفت مهم ترين عامل موفقيت رتبه هاي برتر سال هاي گذشته ،ثبات و نظم در انتخاب استراتژي بوده است .بسياري از داوطلبان بعد از مدتي کوتاه،تصميم مي گيرند نوع برنامه ي کلان خود را تغيير دهند که سبب بي نظمي و سردرگمي شان مي شود .براي نمونه ،داوطلبي که مدرسه را به عنوان استراتژي کلان خود انتخاب کرده،تصميم مي گيرد در آزموني ديگر که سر فصل هاي آن با روند تدريس مدرسه هماهنگي ندارد،شرکت کند.در اين صورت،عدم هماهنگي سر فصل مباحث آزمون با روند تدريس دبيران ،سبب آشفتگي و خستگي داوطلب خواهد شد.بنابراين شايد ثبات ما در انتخاب مان مهم تر از نوع سيستمي که براي برنامه ي کلان خود انتخاب کرده ايم،باشد.

3-آزمون :
 

آزمون هاي آزمايشي در طول سال تحصيلي ،علاوه بر اين که سبب مأنوس شدن ذهن و جسم با فضاي آزمون مي شود،اشکالات و اشتباهات فرد را نيز مشخص خواهد کرد تا در فرصتي مناسب ،آن ها را برطرف کند .پس آزمون،نقش مهمي در نتيجه گيري خواهد داشت و به همين دليل بايد در انتخاب آن دقت کرد.يک آزمون آزمايشي مناسب بايد داراي شرايط زير باشد:

الف)هماهنگي با سر فصل هاي مطالعاتي :
 

اگر ما آزمون آزمايشي را به عنوان استراتژي حرکت خود انتخاب کرده ايم،اين اتفاق خواهد افتاد اما اگر استراتژي کلان ما،براساس برنامه ي مدرسه يا ...است ،بايد آزمون آزمايشي ،با سر فصل مطالعاتي هماهنگ باشد.

ب)سؤالات استاندارد:
 

استاندارد در کنکور،به معني نزديک بودن آزمون به سؤالات آزمون هاي سراسري ست؛يعني هر قدر سؤالات يک آزمون به سؤالات سال هاي قبل آزمون سراسري نزديک تر باشد،سؤالات آزمون ،قابل اعتمادتر و استاندارد تر است.

ج)جامعه ي آماري مناسب:
 

سؤالات استاندارد و برنامه ي مطالعاتي مناسب ،مهم ترين عامل مؤثر است،در حالي که بسياري از داوطلبان تصور مي کنند مقايسه ،مهم ترين نقش يک آزمون آزمايشي ست.البته درست است که مقايسه با رقبا هم جزو اهداف آزمون است اما هدف نهايي نيست .يک آزمون آزمايشي ،بايد سؤالات استاندارد وبرنامه ي مناسبي داشته باشد.

د)ارائه ي کارنامه ي کامل و به موقع:
 

متأسفانه برخي مؤسسات برگزار کننده ي آزمون آزمايشي ،حدود 10 روز بعد از برگزاري آزمون،کارنامه را در اختيار داوطلب قرار مي دهند .حال ،پس از 10 روز آيا اين داوطلب باز هم مي تواند به اشکالات 10 روز قبل خود استناد کند يا نه امري جداست اما اين که رفع اشکالات و نقاط ضعف بايد سريع صورت گيرد ،لزوم ارائه ي کارنامه ي به موقع و مناسب را نشان مي دهد.

ه)پاسخ نامه ي تشريحي مناسب و کامل :
 

همان طور که گفته شد،مهم ترين هدف آزمون هاي آزمايشي ،پيدا کردن و برطرف ساختن اشکالات است که اين امر ميسر نمي گردد مگر با داشتن پاسخ نامه اي کامل و تشريحي.

4-مهارت هاي موفقيت در تحصيل:
 

داوطلبان بسياري در سال هاي گذشته ،با وجود تلاش زيادي که کرده اند،به دليل عدم استفاده از مهارت ها و روش هاي صحيح ،نتوانسته اند به نتيجه ي دلخواه خود دست يابند .اين مهارت ها که شامل برنامه ريزي درسي،روش هاي مطالعه،شرايط مطالعه،تکنيک هاي ايجاد تمرکز و دقت و هنر آزمون دادن،روش جمع بندي و...است،متناسب با زمان ،به شما داوطلبان عزيز ارائه خواهد شد.

5-تلاش (کميت مطالعه):
 

يادگيري روش هاي صحيح مطالعه و برنامه ريزي ،به طور قطع مي تواند در افزايش کيفيت مطالعه ي شما مؤثر باشد اما کيفيت مطالعه ،جايگزين کميت آن نيست.
موفقيت در هر زمينه اي ،نيازمند به کارگيري روش ها و ابزار لازم است.براي موفقيت در کنکور هم لازم است بيش ترين مقدار ممکن در طول يک روز ،درس بخوانيد يعني تا جايي که به کيفيت مطالعه ي شما لطمه اي وارد نشود.اين عدد در روز هاي تعطيل و روزهايي که به مدرسه مي رويد ،متفاوت خواهد بود،براي نمونه:
در روزهاي تعطيل ،شما از 24 ساعت زمان،بايد حدود 7 ساعت بخوابيد و احتمالاً حدود 4 ساعت به کارهاي متفرقه (وعده هاي غذايي و...)بپردازيد و از زمان باقي مانده (يعني 13 ساعت)بايد 10 تا 12 ساعت درس بخوانيد اما در روزهايي که به مدرسه مي رويد ،از 24 ساعت شبانه روز
،7 ساعت به خواب ،2 ساعت به امور متفرقه و حدود 8 ساعت به حضور در مدرسه اختصاص مي يابد که بايد از آزمون باقي مانده (يعني 7 ساعت)،حدود 5 تا6 ساعت درس بخوانيد.
البته يادتان باشد که لزومي ندارد اين ساعت مطالعه ،به صورت دائمي رخ دهد،به يقين اگر در يک روند تدريجي ،شما ساعت مطالعه تان را به ساعت مطلوب برسانيد ،ثبات و استمرار بيش تري خواهد داشت.
در مقاله ي بعد،در مورد اولين و مهم ترين اصل مهارت هاي موفقيت در تحصيل -يعني برنامه ريزي درسي -و اين که ساعت مطالعه بايد چگونه بين دروس ،تقسيم شود تا بهترين نتيجه ي ممکن حاصل گردد ،توضيح خواهيم داد.
منبع: مجله ي شادکامي و موفقيت شماره ي 66