مقدمه:

اگر امام خمینی (رحمه الله) که در 5 آذر سال 1358 فرمان تشکیل بسیج مستضعفین را صادر کردند، امروز در میان ما بودند، بسیج را چگونه می‌دیدند؟ آیا آن را صرفا یک نیروی مردمی در لباس نظامی می‌دانستند یا ستون فقرات تمدن نوین اسلامی؟
 
حقیقت این است که بسیج نه فقط یک نهاد، بلکه یک گفتمان تمدن‌ساز است که انقلاب اسلامی را از مرحله پیروزی به مرحله تثبیت و بالندگی رسانده است. مردمی بودن، جامعیت مأموریت‌ها و توانایی پاسخ به نیازهای هر دوره، تمایز بنیادین بسیج از هر سازمان صرفا نظامی یا سیاسی است.
 
این گفتمان در عصر جنگ ترکیبی، جهاد تبیین و مقاومت منطقه‌ای، همچنان زنده و پویا و نیازمند بازخوانی دقیق است.
 
بسیج، نماد اراده جمعی ملتی است که نمی‌خواهد تحت سلطه باشد و همواره در خط مقدم دفاع از آرمان‌های دینی و ملی خود قرار گرفته است. این ساختار، با تکیه بر نیروی داوطلب و مومن، توانسته است در هر بزنگاهی، نقش مکمل و حیاتی ایفا کند؛ از روزهای پرالتهاب پس از پیروزی انقلاب، تا دوران دفاع مقدس و نبردهای نوین اطلاعاتی-سیاسی امروز.
 
این مقاله، تحلیل و بازآفرینی مفهوم بسیج به‌عنوان گفتمان و ساختاری تمدن‌ساز در انقلاب اسلامی است که به بررسی کارکردهای امروزین و ابعاد مختلف بسیج در تقابل با جنگ ترکیبی، جهاد تبیین و تحقق آرمان‌های امام خمینی (رحمه الله) می‌پردازد.
 

۱. سپهری تازه از مفهوم بسیج

بسیج، فراتر از یک سازمان نظامی است؛ این واژه بار معنایی عمیق دارد که ریشه در فرهنگ اسلامی و روحیه جهادی ملت ایران دارد. درک صحیح بسیج، نیازمند خروج از تعاریف کلاسیک نظامی و ورود به لایه‌های تمدنی آن است.
 
بسیج در اندیشه امام خمینی (رحمه الله)
امام راحل، بسیج را «شجره طیبه» نامیده و فرمودند: «بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه‌های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می‌دهد.» (صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۹۴)
 
این تعبیر، نشان‌دهنده ماهیت حیاتی و رویشی آن است. شجره طیبه در منطق اسلامی، درختی است که ریشه‌هایش در زمین ایمان و تقوا محکم است و میوه‌هایش مایه حیات و برکت است.
 
همچنین فرمودند: «بسیج لشکر مخلص خداست که‏ ‏دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده‌اند.‏» (همان منبع)
 
این تعریف، ابعاد غیرمادی و معنوی بسیج را برجسته می‌کند. بسیج، سازمانی نیست که با فرمان‌های اداری شکل گرفته باشد، بلکه تجلی اراده عمومی مردم برای حفاظت از اسلام است. از منظر امام، بسیج باید در همه صحنه‌ها حضور داشته باشد: در جبهه جنگ سخت، در میدان نبرد نرم، در عرصه اقتصاد مقاومتی و در فعالیت‌های سازندگی. این جامعیت، همان تمدن‌ساز بودن است؛ یعنی نه فقط پاسدار وضع موجود، بلکه معمار آینده. 
 
بسیج در اندیشه مقام معظم رهبری
رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) با ادامه دادن خط فکری امام خمینی (رحمه الله)، اما با توجه به اقتضائات دوران پس از دفاع مقدس و شرایط پرچالش جهان امروز، تعریفی نو از بسیج ارایه کرده‌اند که هم بعد معنوی و اخلاقی بسیج را تقویت می‌کند، هم بعد علمی، فناورانه و تمدنی آن را ارتقا می‌دهد.
 
ایشان بسیج را دیگر صرفا «نیروی آماده‌باش نظامی» نمی‌دانند، بلکه آن را شبکه‌ای گسترده از توانمندی‌های مردمی، علمی، فرهنگی و اجتماعی معرفی می‌کنند که می‌تواند در میدان‌های نوین، از جنگ ترکیبی گرفته تا سازندگی و پیشرفت ملی، نقش‌آفرینی کند.
 
در نگاه ایشان، بسیج یک «اندیشه زنده و پویا» است که هر زمان و در هر عرصه می‌تواند خود را متناسب با نیاز انقلاب و کشور بازآفرینی کند. چنانچه در بیانات گوناگون تأکید داشته‌اند که بسیجی بودن، قبل از آنکه یک لباس یا سازمان باشد، یک روحیه است: روحیه‌ای که خود را وقف خدا، مردم و آرمان‌های بزرگ اسلام می‌کند و از مرزهای ایران فراتر می‌رود تا حمایت از مظلومان جهان را در عمل معنا کند.
 
ایشان عصر حاضر را «دوران پیچیده‌ جنگ روایت‌ها و مهاجمه‌ نرم دشمن» می‌خوانند و معتقدند که بسیج باید همان ‌گونه که در دفاع مقدس خط‌‌شکن بود، در نبرد فکری و فرهنگی امروز نیز خط‌شکن باشد. از این رو، به نقش جهاد تبیین توسط بسیجیان اشاره می‌کنند و آن را تکلیف اصلی برای مقابله با تحریف حقایق و تهاجم رسانه‌ای دشمن می‌دانند.
 
ایشان همچنین بُعد علم و فناوری را در بسیج برجسته کرده و معتقدند بسیج باید پیشرو در تولید دانش بومی، فناوری‌های نوین و حل مسائل اساسی کشور باشد؛ از مهار بحران‌های زیست‌محیطی و اقتصادی تا توسعه صنایع پیشرفته و هوش مصنوعی.
 
این نگاه، نشان می‌دهد که بسیج امروز باید در کنار ایمان و شهادت‌طلبی، با مجهز شدن به دانش روز، قدرت تمدن‌سازی ایران اسلامی را متجلی سازد.
 
در نهایت، رهبر معظم انقلاب با این بازتعریف، بُرد تمدنی بسیج را فراتر از مرزهای ملی می‌برند و آن را به‌عنوان یک الگوی الهام‌بخش برای ملت‌های آزاده معرفی می‌کنند؛ الگویی که در عرصه مقاومت منطقه‌ای و حتی شکل‌دهی جبهه فرهنگی جهانی علیه سلطه، قابلیت بسط و تعمیم دارد.
 
ابعاد بسیج
* بُعد ریشه‌ای بسیج؛ ایمان و اخلاص: ریشه بسیج در باورهای عمیق مردم به مبانی انقلاب است. این ایمان، عامل اصلی بقای بسیج در برابر فشارهای خارجی و فتنه‌های داخلی بوده است. هنگامی که ساختارهای دولتی یا نظامی دچار سستی می‌شوند، این ریشه ایمانی است که بسیج را سرپا نگه می‌دارد.
 
* بُعد شاخه‌ای بسیج؛ گسترش در عرصه‌های مختلف: شاخه‌های این شجره باید همه عرصه‌های حیات اجتماعی را دربرگیرد: از آموزش، بهداشت، فرهنگ، علم و فناوری تا اقتصاد مقاومتی و دفاع سایبری. این گستردگی، بسیج را از یک نیروی واکنش سریع به یک شبکه بنیادین تبدیل می‌کند که می‌تواند در تمامی سطوح جامعه اثرگذار باشد.
 
* بسیج و تطبیق با تحولات جهانی و نظم نوین: نظم جهانی در حال گذار از چندقطبی‌گری کلاسیک به شبکه‌های قدرت منطقه‌ای و جنگ‌های شناختی است. دیگر نبردها تنها با تانک و موشک تعیین نمی‌شوند، بلکه در عرصه اطلاعات، روایت و نفوذ ذهنی رخ می‌دهند. در این بستر، بسیج باید نقش خود را به‌عنوان یک بازیگر فعال در حوزه «قدرت نرم» و «قدرت شبکه‌ای» تعریف کند.
 
* بسیج و انتقال از جنگ کلاسیک به جنگ‌های نوین: در گذشته، بسیج بیشتر در نقش نیروی ذخیره نظامی و دفاع سرزمینی تعریف می‌شد. امروز، اگرچه دفاع نظامی همچنان محور است، اما جنگ ترکیبی دشمن نیازمند واکنشی شبکه‌ای و همه‌جانبه است. این یعنی بسیج باید در لایه‌های فرهنگی، رسانه‌ای و ادراکی جامعه حضور مستمر داشته باشد تا بتواند در برابر عملیات روانی دشمن مقاومت کند.
 
* نقش بسیج در بلوک‌بندی‌های منطقه‌ای: جهان امروز شاهد شکل‌گیری محورهای مقاومت منطقه‌ای است. بسیج، نه تنها در مرزهای ایران، بلکه به‌عنوان یک مدل و الگو برای نیروهای مردمی در منطقه، نقش‌آفرین است. این نقش، فراتر از حمایت نظامی صرف، شامل ترویج گفتمان مقاومت و خوداتکایی است.
 

۲. چرایی پیدایش بسیج؛ فراتر از ضرورت‌های انقلابی

بسیج در مقطع خاصی از تاریخ انقلاب اسلامی شکل گرفت، اما اهداف و انگیزه‌های آن بسیار عمیق‌تر از رفع یک نیاز مقطعی بود. بسیج در سال ۱۳۵۸، تنها یک سال پس از پیروزی انقلاب، برای پر کردن خلاءهای امنیتی و حفاظتی در برابر توطئه‌های داخلی و خارجی تشکیل شد. اما بلافاصله، نقش آن تکامل یافت.
 
* ایجاد پیوند با ساختار نظام اسلامی: بسیج پل ارتباطی حیاتی میان ساختارهای رسمی انقلاب (حاکمیت) و بدنه عظیم مردمی گردید. این نهاد تضمین کرد که انقلاب به یک نهاد بوروکراتیک و منفصل از مردم تبدیل نشود. مردمی بودن بسیج، منبع قدرت مشروعیت‌بخش آن است. در هر زمان که نیاز به بسیج انرژی عمومی جامعه باشد، بسیج این قابلیت را دارد که در کوتاه‌ترین زمان فعال شود.
 
* تامین امنیت درونی: یکی از اولین وظایف بسیج، مقابله با گروه‌های ضدانقلابی بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سعی در براندازی داشتند. این وظیفه، با تکیه بر نیروهای محلی و آشنا به محیط، به شکلی موثر انجام شد که از تبدیل شدن انقلاب به یک جنگ داخلی تمام عیار جلوگیری کرد.
 
* جامعیت مأموریت‌های بسیج: جامعیت مأموریت بسیج، شاخصه اصلی آن است. این نهاد از یک پایگاه مقاومت بسیج در یک محله شروع می‌شود و تا فرماندهی سایبری و پایگاه‌های علمی پیش می‌رود.
 
* تقسیم وظایف بر اساس نیاز: بسیج بر اساس اصل «هرجا نیاز است، حضور دارد» عمل می‌کند. این انعطاف‌پذیری ذاتی، مانع از تک‌بعدی شدن و انجماد سازمانی آن می‌شود.
 
الف) دفاعی-امنیتی: آموزش نظامی، دفاع از مرزها و مقابله با نفوذ.
ب) سازندگی و محرومیت‌زدایی: پروژه‌های عمرانی کوچک، امدادرسانی در بلایا و طرح‌های جهادی سازندگی.
ج) علمی و فرهنگی: نهضت‌های سوادآموزی، حلقه‌های معرفتی و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان.
د) جهاد تبیین: مقابله با تحریف واقعیت‌ها و روشنگری در فضای مجازی و حقیقی.
 

۳. بسیج؛ مدرسه انسان‌سازی انقلاب

بسیج صرفا یک نیروی عملیاتی نیست؛ بلکه یک مکتب تربیتی است که هدف آن تربیت انسان‌هایی با ویژگی‌های خاص انقلابی است.
 
الگوهای رفتاری مبتنی بر اخلاص و ایثار
هسته اصلی تربیت بسیجی، ترویج ارزش‌های اسلامی است. در این مکتب، معیار سنجش موفقیت، نه مقام و شهرت، بلکه میزان اخلاص در عمل است.
 
* اهمیت گمنامی: حضرت امام خمینی (رحمه الله) بر این نکته تأکید داشتند که بسیجی واقعی به دنبال کسب شهرت و مقام نیست. این «گمنامی» است که ارزش اخلاقی عملیات را بالا می‌برد. در مقابل، جریان‌های سیاسی و اجتماعی امروزی اغلب بر محور «شهرت» و «برندسازی» شکل می‌گیرند، اما بسیج بر مبنای «خدمت بی‌ادعا» بنا شده است.
 
* مفهوم «جهاد اکبر» در بسیج: آموزش‌های نظامی و امنیتی در بسیج، همیشه با آموزش‌های معرفتی همراه است. بسیجی باید در میدان جهاد اکبر (مقابله با نفس اماره) موفق باشد تا بتواند در جهاد اصغر (میدان‌های فیزیکی و اجتماعی) تأثیرگذار باشد. این ترکیب، استقامت روحی و روانی لازم برای مقابله با فشارها را فراهم می‌آورد.
 
* تعهد و تخصص؛ ستون گفتمان بسیج: در سال‌های ابتدایی، بسیج بیشتر بر عنصر تعهد و وفاداری به آرمان‌های انقلاب اسلامی متکی بوده است. اما برای تمدن‌سازی، این تعهد باید با تخصص همراه شود. انقلاب اسلامی نیازمند بسیجیانی است که در عین تعهد، متخصص‌ترین افراد در حوزه کاری خود باشند (مانند شهدای هسته‌ای یا متخصصان فضایی).
 
* تکامل تخصص‌گرایی: بسیج امروز نیازمند ساماندهی نیروهای متخصص خود است. یک بسیجی متخصص  ITباید بتواند در برابر حملات سایبری دشمن دفاع کند، و یک بسیجی پزشک باید بتواند در مناطق محروم خدمات درمانی تخصصی ارائه دهد. این تغییر رویکرد از «حضور در همه جا» به «حضور تخصصی در همه جا» برای تمدن‌سازی حیاتی است.
 

۴. غیریت‌سازی هوشمند در عصر جنگ روایت‌ها

بسیج در عرصه سیاسی، حضوری موثر دارد اما نباید دچار سیاسی‌کاری و جناحی‌گری شود. تعریف دقیق «غیریت» بسیج، کلید فهم نقش سیاسی آن است.
 
* تفاوت بسیج با احزاب سیاسی: احزاب سیاسی بر محور منافع کوتاه‌مدت، کسب قدرت و رأی تعریف می‌شوند و غیریت آنها عمدتا در درون ساختار سیاسی تعریف می‌شود (رقیب سیاسی). بسیج، نه یک حزب است و نه وابسته به جریان خاصی.
 
* غیریت اصلی بسیج؛ نظام سلطه، استکبار جهانی و هر آنچه در تضاد با استقلال، عدالت و آرمان‌های اسلامی است، می‌باشد. این غیریت، ایستا نیست، بلکه با تغییر شکل استراتژی‌های دشمنان، تطبیق می‌یابد.
 
* حضور سیاسی موثر بدون جناح‌بندی: بسیج باید نقش «تنظیم‌کننده اخلاقی» و «پشتیبان آرمان‌های اصلی» انقلاب را ایفا کند. این به معنای ورود به نزاع‌های روزمره سیاسی یا حمایت از یک جناح خاص نیست، بلکه به معنای حفظ قطب‌نمای اصلی انقلاب در برابر انحرافات است. وقتی سخن از فساد یا انحراف از اصول می‌شود، بسیج باید اولین مدافع گفتمان اصلی باشد، فارغ از اینکه چه کسی در قدرت است.
 

۵. کارکردهای بسیج در چهار دهه انقلاب

بسیج در طول چهار دهه انقلاب اسلامی، ابعاد مختلفی از حیات انقلاب را پوشش داده و در هر مقطع، کارکرد خود را اثبات کرده است.
 
* کادرسازی انقلابی و نهادی بسیج: بسیج به‌عنوان یک سرمایه انسانی عظیم، همواره منبع اصلی تأمین مدیران، فرماندهان و متخصصان نظام بوده است. بسیاری از مدیران ارشد کشور، سابقه حضور فعال و سازنده در بسیج را دارند. این کادرها، به دلیل تربیت مبتنی بر اخلاص، عموماً در برابر وسوسه‌های مادی مقاومت بیشتری از خود نشان می‌دهند.
 
* بازدارندگی نظامی و دفاع در عمق بسیج: نقش محوری بسیج در دوران دفاع مقدس، از تثبیت نظام در برابر جنگ تحمیلی دفاع کرد. امروز، این نقش به «دفاع در عمق» و آمادگی برای هرگونه تهدید (شامل جنگ‌های نامتقارن و سایبری) تکامل یافته است. حضور سازمان‌یافته بسیج در مناطق مختلف، بازدارندگی را برای دشمن ملموس‌تر می‌کند.
 
* خدمت‌رسانی فراگیر بسیج و جهاد سازندگی نوین: پس از جنگ، بسیج با تشکیل «سازندگی بسیج» و پس از آن در قالب گروه‌های جهادی، به یکی از بزرگترین نیروهای محرومیت‌زدا در سطح کشور تبدیل شد.
 
* نقش‌آفرینی فرهنگی و علمی: بسیج صرفا متولی حفظ ارزش‌های گذشته نیست، بلکه موتور پیشران فرهنگی و علمی آینده است.
 
* حلقه‌های معرفتی و روشنگری: بسیج در مقابله با تهاجم فرهنگی غرب، از طریق برگزاری جلسات تفسیر قرآن، نقد ادبیات وارداتی و ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی، نقش کلیدی ایفا می‌کند.
 
* نقش در جهاد علمی: تشکیل پایگاه‌های علمی، مراکز نوآوری و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان، نشان‌دهنده تعهد بسیج به ساختن آینده‌ای متکی بر علم و فناوری بومی است. این بخش، مستقیما در راستای تحقق شعار "ما می‌توانیم" است.
 
* صدور انقلاب و هویت‌سازی منطقه‌ای: فلسفه صدور انقلاب، نه تجاوز نظامی، بلکه الگوسازی موفق از یک نظام اسلامی مبتنی بر مردم است. بسیج، به‌عنوان تبلور این الگو، الهام‌بخش جنبش‌های مردمی در منطقه است. این الگو بر این محور استوار است که مردم می‌توانند خود، اداره‌کننده جامعه خود باشند و در برابر قدرت‌های بزرگ بایستند.
 

۶. بسیج و جنگ ترکیبی دشمن

امروزه، دشمن به جای تمرکز بر نبرد کلاسیک، از ابزارهای ترکیبی (هیبریدی) استفاده می‌کند که شامل جنگ اطلاعاتی، روانی، سایبری، اقتصادی و سیاسی است.
 
شناخت تاکتیک‌های هیبریدی
دشمن با جنگ ترکیبی، به دنبال ایجاد شکاف در اجماع داخلی، تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای رسمی و القای حس ناامیدی است. بسیج در این میدان، خط مقدم دفاع از ادراک جامعه است.
 
الف) جنگ روایت‌ها: دشمن تلاش می‌کند واقعیت را وارونه جلوه دهد. بسیج موظف است با اتکا به ظرفیت جهاد تبیین، روایت‌های درست و مبتنی بر واقعیت‌های میدانی را تقویت کند. این کار صرفا اطلاع‌رسانی نیست، بلکه نیازمند تحلیل عمیق برای خنثی‌سازی عملیات‌های روانی است.
 
ب) عملیات سایبری و نفوذ اطلاعاتی: نیروهای بسیج در قالب گردان‌های سایبری، در حال پایش شبکه‌های اجتماعی و شناسایی تلاش‌های دشمن برای ایجاد آشوب و تفرقه هستند. این نیروها باید آموزش‌های تخصصی برای مقابله با اخبار جعلی و پروژه‌های فیک‌نیوز داشته باشند.
 
ج) جنگ اقتصادی (تحریم‌ها و فشار معیشتی): بسیج با تکیه بر ظرفیت‌های اقتصاد مقاومتی و بسیج امکانات مردمی، می‌تواند حلقه مفقوده بین سیاست‌های کلان اقتصادی و معیشت مردم باشد. طرح‌های تولیدی کوچک و زودبازده که توسط گروه‌های بسیج در مناطق محروم اجرا می‌شود، نمونه‌هایی از این مقابله عملیاتی با جنگ اقتصادی است.
 
ابزارهای مقابله: جهاد تبیین در ابعاد مختلف
جهاد تبیین، نیاز به ابزارهایی دارد که بسیج می‌تواند آنها را فراهم کند:
* نیروی انسانی فعال: تربیت مبلغان و فعالان رسانه‌ای که توانایی برقراری ارتباط موثر با نسل جدید را دارند.
* زبان مشترک: استفاده از زبان و ابزارهای روز (محتوای تصویری، پادکست، شبکه‌های اجتماعی تخصصی).
* تمرکز بر امیدآفرینی: روایت موفقیت‌ها و نمایش پتانسیل‌های داخلی به جای تمرکز صرف بر نقاط ضعف.
 

۷. چرایی هجمه به بسیج

موج گسترده اتهامات و تخریب‌ها علیه بسیج در داخل و خارج از کشور، نشان‌دهنده اهمیت راهبردی این نهاد است.
 
* ماهیت ضدسلطه بسیج: بزرگترین دلیلی که نظام سلطه (به‌ویژه آمریکا) به بسیج هجمه می‌کند، ماهیت ضدسلطه‌گر و ضداستعماری آن است. بسیج، نماد مقاومت مردمی در برابر پروژه‌های هژمونیک است.
 
* بسیج؛ مانع بزرگ در مسیر نفوذ نرم: سرمایه‌گذاری کلان دشمنان بر روی شکاف طبقاتی، شکاف نسلی و فروپاشی معنوی متمرکز است. بسیج، به دلیل ریشه‌دار بودن در بطن جامعه و داشتن شبکه گسترده ایمانی، عملا در برابر این نوع از نفوذ، یک سد دفاعی قوی ایجاد کرده است.
 
* کارآمدی بسیج در بحران‌ها: هر گاه کشور با بحرانی بزرگ (سیل، زلزله، اغتشاشات سازمان‌یافته) مواجه شده است، بسیج اولین نهادی بوده که با قدرت وارد عمل شده است. این کارآمدی عملی، باعث می‌شود دشمنان نتوانند با تخریب‌های سیاسی، جایگاه واقعی بسیج را در میان بخش بزرگی از مردم مخدوش کنند.
 
* امیدآفرینی بسیج در برابر جریان تحریف: در عصری که هدف اصلی جنگ رسانه‌ای، القای شکست و ناامیدی است، بسیج با حضور فعال در عرصه سازندگی و دفاع، تصویری از یک ملت مقاوم و امیدوار ارائه می‌دهد. این تصویر، مستقیما با اهداف جریان‌های ناامیدکننده داخلی در تضاد است و به همین دلیل هدف اصلی تخریب قرار می‌گیرد.
 

۸. بسیج و مقاومت فراملی

مدل بسیج، تنها مختص به ایران نیست، بلکه به‌عنوان یک مدل عملیاتی برای جنبش‌های مقاومت در منطقه و جهان اسلام مطرح شده است.
 
الگوی مقاومت مردمی در جهان
بسیج، الگویی از سازمان‌دهی غیرمتمرکز و مردمی را ارائه می‌دهد که در برابر ارتش‌های مجهز و وابسته به قدرت‌های بزرگ، توان دفاعی مشروع و موثر ایجاد می‌کند.
 
نمونه‌ها در منطقه:
* حزب ‌الله لبنان: ساختار مقاومت حزب ‌الله، به‌ویژه در ابعاد اجتماعی، پشتیبانی و سازمان‌دهی نیروهای داوطلب، ریشه‌های عمیقی در الگوبرداری از فرهنگ بسیج دارد.
 
* نیروهای مردمی عراق (حشد الشعبی): پس از فتوای جهاد کفایی مرجعیت دینی، سازمان‌دهی این نیروها به ‌سرعت بر اساس ساختارهای مردمی شکل گرفت که شباهت‌های فراوانی با تشکیل اولیه بسیج دارد.
 
* یمن (انصارالله): با وجود تفاوت‌های فرهنگی، روحیه مقاومت و تکیه بر نیروی جوان و مومن در برابر ائتلاف‌های منطقه‌ای، یادآور روحیه بسیج است.
 
صدور گفتمان استقلال‌طلبی
آنچه در این میان صادر می‌شود، تکنیک نظامی نیست، بلکه گفتمان «مقاومت عزت‌مندانه» و «خوداتکایی در برابر سلطه» است. این گفتمان، پتانسیل جذب جوانان در تمامی کشورهایی که تحت فشار قدرت‌های بزرگ هستند را دارد.
 

۹. الگوسازی برای آینده تمدن اسلامی

هدف نهایی بسیج، زمینه‌سازی برای استقرار تمدن نوین اسلامی است. این امر نیازمند بکارگیری پتانسیل‌های بسیج در سه حوزه اصلی است.
 
بسیج در پروژه تمدن نوین اسلامی
تمدن‌سازی نیازمند زیرساخت‌های مادی (علم و اقتصاد) و زیرساخت‌های معنوی (فرهنگ و اخلاق) است. بسیج در هر دو حوزه ظرفیت دارد. نیاز است سازوکارهایی تعریف شود که بسیج بتواند از حالت «واکنشی» (پاسخ به بحران) به حالت «پیش‌برنده» (پیش‌قدم شدن در پروژه‌های تمدنی) حرکت کند. این امر نیازمند اعتمادسازی بیشتر نهادهای رسمی به ظرفیت‌های عملیاتی بسیج در حوزه تخصصی است.
 
ظرفیت‌های بسیج
الف) ظرفیت فرهنگی و اخلاقی: بسیج می‌تواند به‌عنوان نهاد اصلی ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی عمل کند و در مقابل سیل فرهنگ مصرف‌گرایی و فردگرایی غربی، گفتمان اخلاقی و جمعی را تقویت کند.
 
ب) ظرفیت علمی و فناوری: نیروهای متخصص بسیج باید ساماندهی شده و در مسیر نخبگی به خدمت پروژه‌های بزرگ ملی درآیند. ایجاد مراکز تحقیقاتی و نوآوری تحت نظارت و حمایت بسیج می‌تواند مسیر پیشرفت را تسریع کند.
 
ج) ظرفیت اقتصادی (اقتصاد مقاومتی عملی): اقتصاد مقاومتی، صرفا یک شعار نیست، بلکه یک راهبرد عملی است. بسیج با فعال‌سازی کارگاه‌های کوچک، تعاونی‌های مردمی و پروژه‌های محله‌محور، می‌تواند در کاهش وابستگی و افزایش تاب‌آوری اقتصادی مناطق مختلف مشارکت کند.
 

نتیجه‌گیری:

بسیج، فراتر از یک سازمان نظامی یا یک نهاد خدماتی، یک گفتمان زنده و یک شجره طیبه است که ریشه در عمق باورهای مردم ایران دارد. پویایی آن در گرو دو عامل کلیدی است: اتصال مستمر به ریشه‌های اصیل انقلاب (ایمان و اخلاص) و بازآفرینی مستمر مأموریت‌ها در مواجهه با مقتضیات زمان.
 
بسیج هم ساختار است و هم گفتمان؛ ساختار فیزیکی آن (پایگاه‌ها، رده‌ها، نیروها) ابزاری برای تحقق گفتمان آن (ایثار، مقاومت، خدمت‌رسانی خالصانه) است. هر گونه تلاش برای تعریف بسیج صرفا در قالب یک ساختار، منجر به انجماد و دور شدن آن از روح اصلی‌اش می‌شود.
 
بقا و بالندگی بسیج در عصر جنگ ترکیبی و چالش‌های نوین، وابسته به این است که بتواند:
* در عرصه تبیین: حقیقت را با قدرت و سرعت روایت کند و در برابر تحریف بایستد.
* در عرصه میدانی: چابکی و انعطاف خود را حفظ کرده و تخصص را با تعهد تلفیق کند.
* در عرصه اخلاقی: از دام سیاسی‌کاری و جناح‌بندی‌ها دوری کرده و همواره بر محور اخلاص (دال مرکزی گفتمان) تأکید ورزد.
 
در نتیجه، بسیج، میراث‌دار اراده ملت برای استقرار حکومت اسلامی مبتنی بر عدالت و مقاومت است و در میدان‌های نوین انقلاب، همچنان نقش ستون فقرات را ایفا خواهد کرد. بازخوانی این نقش و حمایت هوشمندانه از ظرفیت‌های آن، شرط اساسی برای تحقق اهداف عالیه انقلاب اسلامی و تثبیت تمدن نوین آن است.

نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.