اسلام و آزادی
اسلام و آزادی
اسلام و آزادی
نويسنده:سید اصغر مرتضوی
منبع : سایت راسخون
منبع : سایت راسخون
مقدمه :
بشر فطرتاً می خواهد که آزادانه به آنچه میل دارد عمل کند ، در انتخاب خوراک و لباس و مسکن ، گفتار و فکر و عقیده و بالاخره در کلیه شئون آزاد باشد و هیچگونه محدودیتی از هیج ناحیه برایش پیش نیاد؛ لیکن از طرفی با احساس به همنوعان خود و فطرت اجتماعی می خواهد با مردم دیگر زندگی کند ، لذا یک نوع محدودیتهای اجتماعی پیش می آید و در این صورت مجبور است اگر بخواهد آزادانه با مردم زندگی کند باید به آزادی دیگران صدمه نزند( مال و عرض ، جان و ناموس) و در یک کلمه منافع دیگران را در خطر نیندازد و اراده خود را در چهاردیوار قوانین و مقررات قرار داده و از حدود آزادی اراده خود بکاهد.
تمدن جدید
جوانان هرزه و بی بند و باری را می شناسیم که به جای تحصیل و مطالعه در کوچه و خیابان ، پارک و ... مشغول ولگردی و مزاحمت این و آن هستند و تکیه کلامشان همین کلمه آزادی است. زنان بی بند و بار با بدنهای نیمه عریان از مقابل چشم هزاران تماشاچی می گذرند و آتش فساد اخلاق را در میان جوانان دامن می زنند و عمل خود را مطابق با اصل آزادی می دانند.
برخی روزنامه نویسان هر روز یا هرهفته مغز خوانندگان گرامی خود را از انواع افسانه های مبتذل ، شرح کامل ازدواج ها و طلاق ها و قهرها و آشتیهای بی هنران ( هنرمند نام ) با عکس و تفصیلات ، مقابله با جناح های مخالف و ... پر می کنند و نام آن را آزادی قلم می گذارند ؛ اگر خدای ناکرده با کسی لج افتادند او را به اسفل السافلین می کشانند ، اگر چه مجموعه فضایل باشد و اگر هم میل مبارکشان قرار گیرد آنقدر مدح و ثنا خوانی می کنند که دیو را به اعلی علیین می رسانند.
فرنگی آبهای ما هم، برای اینکه در این عصر اتم و ماهواره از هم قطاران اروپایی خود عقب نمانند اگر توفیق کنار دریا نصیب آنها نشود، مراسم خود را در استخرهای خصوصی بجا می آورند تا بدینوسیله دوشا دوش ملل مترقی جهان ! قدمهای سریعی بسوی تمدن بردارند و آن را نمونه کامل آزادی می دانند.
به هر حال امروز این کلمه آزادی یک دستاویز عمومی شده و پرده خوش نمایی است که به روی انواع زشتیهای اجتماعی کشیده می شود ، این افراد به قول مرحوم حافظ از سکندری فقط آئینه ساختن و از قلندری تنها سرتراشیدن را یاد گرفته اند.
اگر راستی آزادی اینکه هرکس هر کاری را خواست بکند ، در این صورت قبل از همه حیوانات جنگل و وحوش بیابان از این نعمت عظمی برخوردارند و لذا باید قانون جنگل مترقی ترین قوانین دنیا باشد، چون اصل آزادی به حداکثر در آن رعایت شده است.
آزادی حد و حدودی دارد
هیچ عاقلی اجازه نمی دهد انسان آزاد باشد اینهمه نیروهای عظیم طبیعی که مسخّر اوست و همچنین ذخایز وجودی خود را در مجرای بدبختی خود یا اجتماع به کار اندازد و مسلما از این نظر محدود است؛ به عبارت دیگر آزادی تنها در درون مرزهای قانون است( قانون صحیحی که ضامن مصالح فرد و اجتماع باشد) نه در قانون شکنی و تجاوز از مرزهای فضیلت.
آزادی تا آنجا مقدس است که مزاحم آزادی دیگران نباشد و موجب سلب آزادی از دیگران نشود. آزادی در این است که افراد صلاحیت دار در منطقه صلاحیت خود آزاد باشند تا بتوانند نبوغ و ابتکار خود را آشکار سازند.
آزادی و حریت در اسلام
قرآن کریم : قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلي كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ ألّا نَعْبُدَ إِلَّا اللّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِه شَيْءًا و لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضًا أَرْبابًا مِنْ دُونِ اللّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنّا مُسْلِمُونَ
بگو: «اى اهل كتاب، بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه: جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم، و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد.» پس اگر [از اين پيشنهاد] اعراض كردند، بگوييد: «شاهد باشيد كه ما مسلمانيم [نه شما].» سوره آل عمران/64
اسلام می خواهد انسان از تپه بندگی هوس و بندگی خلق و مادیات و ستایش و کرنش در مقابل پول و قدرت آزاد باشد، اسلام می خواهد کششها، محبتها و علاقه ها به یک طرف باشد به آن وجودی که پدیدآورنده همه چیز است. امیر المومنین علی (ع) در نهج البلاغه مي فرمايد: « لا تکن عبد غيرک و قد جعلک الله حرا» « بنده غير خودت نباش ، خدا تو را آزاد آفريده است. » (نامه 31،دشتي، ص532)
اسلام می گوید مردم در عین آنکه باید دنیای خود را آباد کنند، نباید اسیر و بنده آن باشند . حضرت امیر علیه السلام بهای انسان را بهشت می داند و می فرماید:" الا حر یدع هذه اللماظه لاهلها انه لیس لانفسکم ثمن الا الجنه فلاتبیعوها الا بها" ( آیا آزادمردی نیست که این نیمخوار را برای اهلش بگذارد ، برای شما قیمتی جز بهشت نیست ، خود را به چیز دیگری نفروشید) . (نهج البلاغه/ حکمت: 456/ ص 528)
اسلام نه تنها مردم را در تفکر آزاد گذارده( آزادی فکر) بلکه دعوت به تفکر کرده و یک ساعت فکر را از سالهای عبادت برتر دانسته است( فکره الساعه خیر من عباده ستین سنه) (نهج الفصاحه/ ص 173/ ح 968)
لیکن اجازه انحراف در عقیده نمی دهد . اسلام می گوید: آزاد از تربیت های محیط، آزاد از روش نیاکان، آزاد از هوا و هوسها فکر کنید و به سوی حقیقت پیش آیند و حق را بپذیرید ، آزادید فکر کنید ولی آزاد نیستید کج فکر کنید یا به عقیده باطل بگرایید.
آزادی از زندان هوس و شهوت
شاید برخی از مردم چنین پندارند که تمدن امروز با آزادی که به همراه دارد می تواند اجتماعات بشری را به آسایش و راحتی سوق داده ، دل و روح آدمی را به سعادت و آرامش نزدیک سازد ولی با اندکی محاسبه معلوم می گردد این خواسته علاوه بر اینکه تامین نمی شود سر انجام باعث گرفتار شدن در زندان روح است که به مراتب وحشتناکتر از زندان تن است. بشر تا از این زنجیر و قیدهای نفسانی و شهوانی آزاد نشود ، همچون بندگانی ذلیل ، مطبع و فرمان بردار دستورهای شیطانی خواهد بود.
آزادی و فرهنگ بی حجابی و بی بندو باری
تلاش استعمارگران غرب و شرق جهت نفوذ در کشورهای اسلامی ترویج بی بند و باری از راه گستردگی بی حجابی و بدحجابی است؛ این واقعیتی است که مستمر همسفر جاسوس انگلیس در خاطرات خود بطور واضح به آن اعتراف نموده است که متاسفانه استعمار تا اندازه ای از این طریق موفق شده و به اهداف خود رسیده است.(خاطرات مستر همفر)
رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای ( مدظله العالی) می فرماید: عده ای از چادر فرار می کنند به خاطر آنکه هجوم تبلیغاتی غرب دامنگیرشان نشود ... تصور نکنید اگر ما فورا چادر را کنار گذاشتیم دست از سر ما بر می دارند ، آنها به این چیزها قانع نیستند بلکه می خواهند همان فرهنگ خودشان را در این جا مثل زمان شاه که زنان اصلا حجاب و پوشش نداشتند ، عملی کنند.(سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع خواهران حوزه علمیه قم)
اسلام طرفدار آزادی عقیده به طور مطلق نیست
آیه مزبور این حقیقت را بما می فهماند که چون واقعیت اسلام در سایه آیات قرآن و کلمات پیامبر اعظم (ص) و ائمه هدی (ع) واضح و هویدا شده ، احتیاجی ندارد که مردم را به پذیرفتن اسلام اجبار و اکراه کند. علاوه بر اینکه اکراه و اجبار تنها در اعمال ظاهر و حرکات بدن تاثیر دارد، اما اعتقادات قلبی از منطقه نفوذ آن خارج است در واقع لا اکراه فی الدین ...یعنی کسی را مجبور به پذیرفتن دین حق نکنید، چه اینکه ممکن نیست ازراه اجبار به مقصود خود برسید؛ از همه گذشته این آیه شریفه مردم را به ترک تقلید در عقاید و پیروی از منطق و استدلال دعوت می کند ، چه اینکه عقیده ای که از روی اکراه صورت می گیرد حتما جنبه تقلیدی دارد و به هر حال این موضوع یعنی نهی از اکراه در این غیر از مسئله آزادی افراد در انتخاب هر گونه عقیده است. (مجله مکتب اسلام/ سال دوم/ شماره 4 / علامه طباطبایی)
امیدواریم جامعه اسلامی ما بیش از پیش نسبت به تعلیمات نجات بخش اسلام به دیده احترام بنگرد و در اجرای آن بکوشد و اجتماعی بر پایه حریّت و آزادی آنطور که به ما دستور می دهد بنیان نهد و زمینه حکومت جهانی حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان ( راواحنافداه) را فراهم آورد. به امید آن روز
منابع و مآخذ:
1- قرآن کریم
2- نهج البلاغه/ مرحوم دشتی/ چاپ اول/ قم / سرور/ 1386
3- نهج الفصاحه/ ترجمه علی اکبر میرزایی/ چاپ دوم/ بی جا/ 1385
4- خاطرات مستر همفر
5- مجله مکتب اسلام
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}