وكالت دادگستري در تركيه (1)
وكالت دادگستري در تركيه (1)
وكالت دادگستري در تركيه (1)
نویسنده : محمد سرشار
در مقدمه بايستي متذكر گردد كه قانون وكالت وكانون وكلاي تركيه نمي تواند به عنوان يك نمونه والگوي ايده آل براي وكلا وكانون وكلاي امروزي ايران باشد زيرا با روي كار آمدن « آتاتورك » در تركيه حكومت جمهوري لائيك جايگزين خلافت اسلامي سلاطين عثماني شد .
در تاريخ 8 آوريل 1924 (20 فروردين 1313 شمسي ) ،به موجب قانوني كه به تصويب مجلس ملي كبير تركيه رسيد ، محاكم شرعي از تشكيلات قضائي تركيه حذف شدند و به جاي قانون مدني ،كه بر مبناي احكام قرآني واسلامي تدوين شده بود ، در تاريخ 4 نوامبر 1926 (13 آبان 1315 ) قانون مدني و قانون تعهدات سوئيس (يعني يك كشور پيشرفته مسيحي ) عيناً ترجمه وتصويب شد .در همان سال قانون كيفر ايتاليا ترجمه وبه عنوان قانون كيفر تركيه به مورد اجرا گذاشته شد ، در ساير شاخه هاي حقوق نيز اصول وقوانين ديني لغو شدند و به جاي آنها قوانين ومقررات لائيك ،كه از كشورهاي غربي ترجمه و اقتباس شده بودند ، وضع وتصويب گرديدند .
قانون وكالت و تشكيل كانون وكلاهم از كشورهاي بلژيك وفرانسه اقتباس شدكه از اين جهت با قوانين وكالتي ايران مشابهتي دارند .
(براي توضيحات بيشتر رجوع شود به بخش چهردهم سلسله مقالات « لائيسم از ديروز تا امروز » روزنامه كيهان مورخ 31 فروردين 1377 صفحه 8 )
در لايحه جديد احكام تازه اي گنجانيده شده كه براي وكلاي دادگستري ايران بسيار جالب توجه است وترجمه قسمتي از آنها را در آخر اين مقاله به نظر همكاران عزيز مي رسانم .
بزرگترين كانون هاي تركيه از حيث تعداد وكلاي اول استانبول است وبعد آنكارا ودر درجه سوم ازمير . هريك از اين كانون ها داراي رئيس وهيأت مديره وتشكيلات مستقل هستند
هر سال رئيس كانون وكلا هيأت عمومي وكلاي دادگستري را از طريق نشر آگهي و ارسال دعوت نامه دعوت مي كند وجلسه با حضور نصف بعلاوه يك وكلاي محل رسميت پيدا مي كند . اگر در جلسه اول اين اكثريت حاصل نشد جلسه بعد كه نبايد دورتر از يك ماه باشند با حضور هر تعداد از وكلا رسميت خواهد داشت .
در جلسه هيأت عمومي بدواً يك رئيس و دو منشي از بين وكلاي حاضر براي اداره جلسه انتخاب مي كنند، سپس گزارش اقدامات يكسال گذشته كانون و همچنين حساب هزينه ودر آمد بودجه كانون كه از طرف رئيس كانون تهيه شده مطرح مي شود وبعداً رئيس كانون وكلا واعضاي هيأت مديره و اعضاي دادگاه انتظامي و هيأت بازرسان كانون را جداگانه و به ترتيب زير براي مدت دو سال انتخاب مي كنند :
در پايان هر سال 5 نفر از اعضاي اصلي ويك نفر از اعضاي علي البدل هيأت مديره كه مدت دو سال مديريت آنها خاتمه يافته است از هيأت مديره خارج مي شوند وهيأت عمومي شش نفر ديگر را بجاي آنها انتخاب مي كند در اولين دوره كه تمام مديران براي دو سال انتخابمي شوند در پايان سال اول 5 نفر عضو اصلي و يكنفر عضو علي البدل به قيد قرعه از عضويت هيأت مديره خارج مي شوند .
بدين ترتيب هيچ يك از اعضاي هيأت مديره نمي تواند بيش از دو سال بطور متوالي عضويت هيأت مديره را عهده دار گردد .
چنانچه رئيس كانون وكلا بخواهد از سمت خود استعفاء دهد موضوع در هيأت عمومي مطرح شده و در صورتي كه مورد تصويب قرار نگيرد نمي تواند سمت خود استعفاء دهد .در صورت فوت رئيس نيز هيأت عمومي در جلسه فوق العاده يكنفر ديگر را به رياست انتخاب مي كنند .
استعفاي اعضاي هيأت مديره در هيأت مديره مطرح شد و تعيين تكليف با هيأت مديره است . در صورت فوت يا استعفاء يا ممنوع شدن عضو اصلي هيأت مديره از اين سمت يكي از اعضاي علي البدل تا انتخابات مجدد عهده دار وظيفه او خواهد شد .
اعضاي هيأت مديره مجبورند در جلسات شركت كنند و درصورتيكه عذر موجهي داشته باشند به موقع رئيس كانون را از عدم حضور خود مطلع سازند .سه جلسه متوالي غيبت بدون عذر موجه عزل از عضويت هيأت مديره مي شود .
بعد از رئيس كانون به ترتيب دادستان استان استانبول و مسن ترين قضات حاضر در جلسه يك نطق تشريفاتي ايراد مي نمايند .
در همين جلسه رئيس كانون وكلاي استانبول به سه نفر از شاگرد اول هاي رشته هاي سه گانه دانشكده حقوق استانبول با تشريفات خاصي جايزه مي دهد .
پس از طي دوره كار آموزي و قبولي در اختيار ، در روز معين كليه اعضاي هيأت مديره با لباس رسمي وكالت در كانون حاضر مي شوند و در روي صندليهاي مخصوص خود جلوس مي كنند . (جاي هريك از اعضاي هيأت مديره قبلاً تعيين و مشخص مي شود ودر تمام دوره مديريت روي صندلي مخصوص خود مي نشينند )
در اين موقع رئيس كانون متن قسم نامه را بشرح زير به صداي بلند كلمه به كلمه قرائت مي كند وداوطلب وكالت نيز عيناً كلمات را تكرار مي نمايد :
(به ناموس ووجدانم قسم مي خورم كه بر خلاف قانون ، اخلاق ، وقار وحيثيت شغلي هيچ رفتاري نكنم و سخني نگويم .)
بعد از اداي سوگند فوق ، رئيس كانون خطاب به وكيل مي گويد :
« به اعتبار قولي كه داديد پروانه شما را اعطا مي كنم و اگر به قول خودتان وفانكنيد آنرا مسترد خواهم داشت . »
آن گاه رئيس كانون نطق كوتاهي درباره وظايف وكيل و مقام واعتبار وكالت ايراد مي كند و سپس شنل وكالت را كه قبلاً داوطلب وكالت تهيه كرده و در اختيار كانون گذاشته است بدوش وكيل جديد مي اندازد . از اين تاريخ نام وكيل جديد در تابلوي كانون و جزو وكلاي رسمي دادگستري تركيه به سمت مي رسد و داوطلب وكيل شناخته مي شود .
در داخل كاخ دادگستري هر شهرستان اطاق كوچكي براي وكلاي دادگستري تخصيص داده شده وبراي هر وكيل چوب رختي مشخصي در نظر گرفته اند كه وكلا به محض به كاخ دادگستري شنل را به دوش مي اندازند ودر موقع خروج به مأمور مربوطه مي سپارند . خود شنل هم طوري تعبيه شده كه در چمدان وبسته خيلي كوچك جاي مي گيرد .
در مهرماه 1344 كه با آقاي « صفوت نزيهي بلوك باشي » رئيس كانون وكلاي آنكارا ، ديدار وگفتگوئي داشتم ايشان يك عدد شنل وكلاي دادگستري تركيه را لطف كرده به من هديه دادند .
به گواهي صورت جلسات هيأت مديره كانون وكلا ،در سالهاي 1340 تا 1350 كه افتخار عضويت هيأت مديره كانون وكلاي تهران را داشتم ، چندين بار پيشنهاد كرده ام كه براي مشخص و متمايز كردن وكلاي دادگستري از ساير كارچاق كن ها و ارباب رجوع دادگستري ترتيبي داده شود كه وكلاي ايران هم با شنل وكالت انجام وظيفه نمايند منتها طرح شنل فعلي كه پوشيدن و حمل ومحافظت آن مشكل وخرج تهيه آن گران است تغيير داده شود ساده تر گردد تا براي تمام وكلا امكان تهيه و استفاده آن مقدور گردد .
همچنين در يكي از جلسات هيأت مديره پيشنهاد كردم كه اعطاي پروانه وكالت توأم با تشريفاتي كه در بالا ذكر شد باشد تا داوطلبي كه مفتخر به اخذ پروانه وكالت مي شود از همان ابتداي كار تحت تأثير اين تشريفات قرار گرفته ودرك كند كه با اخذ اين پروانه وارد خانواده اي مي شود كه نمايندگان ومنتخبين آن به صورت خيلي جدي تري به حرفه ووظايف خود مي نگرند و اهميت فوق العاده اي براي آن قائل هستند .
متأسفانه با اين كه اين پيشنهادات مورد تأييد عده اي از همكاران محترم قرار گرفت امامورد تصويب اكثريت واقع نشد ، وفقط براي مشخص ساختن وكلا با تهيه ونصب نشان موافقت كردند كه البته وافي به مقصود نبودونيست .
در شماره 3 و2 مجله ارزنده وكالت ، مورخه تيرومردادماه 1379 هم اين پيشنهاد را براي كم اثرتر ساختن ماده 187 قانون برنامه پنج ساله سوم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي مطرح كردم كه ظاهراً مورد پسند و قبول هيأت مديره محترم كانون قرار نگرفته است .
استفاده از لباس رسمي وكالت و قضاوت در دادگستري و محاكم بيش از شصت سال است كه در تركيه الزامي مي باشد .
آقايان وكلاي دادگستري و قضات به خوبي منافع اين روش را تشخيص مي دهند و توجه مي فرمايند كه اتخاذ اين رويه تا چه حد از مشكلات وتطويل محاكمات وبعضي سوء استفاده هاي احتمالي جلوگيري مي نمايد .
اميدوارم كه هم پوشيدن لباس رسمي براي قضات ووكلا وهم تقرير نويسي بوسيله ماشين نويسهاي آزموده هر چه زودتر در دادگاههاي ايران هم مرسوم و معمول شود .
منبع:www.lawnet.ir
در تاريخ 8 آوريل 1924 (20 فروردين 1313 شمسي ) ،به موجب قانوني كه به تصويب مجلس ملي كبير تركيه رسيد ، محاكم شرعي از تشكيلات قضائي تركيه حذف شدند و به جاي قانون مدني ،كه بر مبناي احكام قرآني واسلامي تدوين شده بود ، در تاريخ 4 نوامبر 1926 (13 آبان 1315 ) قانون مدني و قانون تعهدات سوئيس (يعني يك كشور پيشرفته مسيحي ) عيناً ترجمه وتصويب شد .در همان سال قانون كيفر ايتاليا ترجمه وبه عنوان قانون كيفر تركيه به مورد اجرا گذاشته شد ، در ساير شاخه هاي حقوق نيز اصول وقوانين ديني لغو شدند و به جاي آنها قوانين ومقررات لائيك ،كه از كشورهاي غربي ترجمه و اقتباس شده بودند ، وضع وتصويب گرديدند .
قانون وكالت و تشكيل كانون وكلاهم از كشورهاي بلژيك وفرانسه اقتباس شدكه از اين جهت با قوانين وكالتي ايران مشابهتي دارند .
(براي توضيحات بيشتر رجوع شود به بخش چهردهم سلسله مقالات « لائيسم از ديروز تا امروز » روزنامه كيهان مورخ 31 فروردين 1377 صفحه 8 )
وكالت دادگستري در تركيه
در لايحه جديد احكام تازه اي گنجانيده شده كه براي وكلاي دادگستري ايران بسيار جالب توجه است وترجمه قسمتي از آنها را در آخر اين مقاله به نظر همكاران عزيز مي رسانم .
تعداد كانون ها
بزرگترين كانون هاي تركيه از حيث تعداد وكلاي اول استانبول است وبعد آنكارا ودر درجه سوم ازمير . هريك از اين كانون ها داراي رئيس وهيأت مديره وتشكيلات مستقل هستند
هيأت مديره كانون
هر سال رئيس كانون وكلا هيأت عمومي وكلاي دادگستري را از طريق نشر آگهي و ارسال دعوت نامه دعوت مي كند وجلسه با حضور نصف بعلاوه يك وكلاي محل رسميت پيدا مي كند . اگر در جلسه اول اين اكثريت حاصل نشد جلسه بعد كه نبايد دورتر از يك ماه باشند با حضور هر تعداد از وكلا رسميت خواهد داشت .
در جلسه هيأت عمومي بدواً يك رئيس و دو منشي از بين وكلاي حاضر براي اداره جلسه انتخاب مي كنند، سپس گزارش اقدامات يكسال گذشته كانون و همچنين حساب هزينه ودر آمد بودجه كانون كه از طرف رئيس كانون تهيه شده مطرح مي شود وبعداً رئيس كانون وكلا واعضاي هيأت مديره و اعضاي دادگاه انتظامي و هيأت بازرسان كانون را جداگانه و به ترتيب زير براي مدت دو سال انتخاب مي كنند :
در پايان هر سال 5 نفر از اعضاي اصلي ويك نفر از اعضاي علي البدل هيأت مديره كه مدت دو سال مديريت آنها خاتمه يافته است از هيأت مديره خارج مي شوند وهيأت عمومي شش نفر ديگر را بجاي آنها انتخاب مي كند در اولين دوره كه تمام مديران براي دو سال انتخابمي شوند در پايان سال اول 5 نفر عضو اصلي و يكنفر عضو علي البدل به قيد قرعه از عضويت هيأت مديره خارج مي شوند .
منع تجديد انتخاب اعضاي هيأت مديره
بدين ترتيب هيچ يك از اعضاي هيأت مديره نمي تواند بيش از دو سال بطور متوالي عضويت هيأت مديره را عهده دار گردد .
رئيس كانون وكلا
چنانچه رئيس كانون وكلا بخواهد از سمت خود استعفاء دهد موضوع در هيأت عمومي مطرح شده و در صورتي كه مورد تصويب قرار نگيرد نمي تواند سمت خود استعفاء دهد .در صورت فوت رئيس نيز هيأت عمومي در جلسه فوق العاده يكنفر ديگر را به رياست انتخاب مي كنند .
استعفاي اعضاي هيأت مديره در هيأت مديره مطرح شد و تعيين تكليف با هيأت مديره است . در صورت فوت يا استعفاء يا ممنوع شدن عضو اصلي هيأت مديره از اين سمت يكي از اعضاي علي البدل تا انتخابات مجدد عهده دار وظيفه او خواهد شد .
اعضاي هيأت مديره مجبورند در جلسات شركت كنند و درصورتيكه عذر موجهي داشته باشند به موقع رئيس كانون را از عدم حضور خود مطلع سازند .سه جلسه متوالي غيبت بدون عذر موجه عزل از عضويت هيأت مديره مي شود .
مقام و شخصيت رئيس كانون وكلا
بعد از رئيس كانون به ترتيب دادستان استان استانبول و مسن ترين قضات حاضر در جلسه يك نطق تشريفاتي ايراد مي نمايند .
در همين جلسه رئيس كانون وكلاي استانبول به سه نفر از شاگرد اول هاي رشته هاي سه گانه دانشكده حقوق استانبول با تشريفات خاصي جايزه مي دهد .
طرز اعطاي پروانه وكالت
پس از طي دوره كار آموزي و قبولي در اختيار ، در روز معين كليه اعضاي هيأت مديره با لباس رسمي وكالت در كانون حاضر مي شوند و در روي صندليهاي مخصوص خود جلوس مي كنند . (جاي هريك از اعضاي هيأت مديره قبلاً تعيين و مشخص مي شود ودر تمام دوره مديريت روي صندلي مخصوص خود مي نشينند )
در اين موقع رئيس كانون متن قسم نامه را بشرح زير به صداي بلند كلمه به كلمه قرائت مي كند وداوطلب وكالت نيز عيناً كلمات را تكرار مي نمايد :
(به ناموس ووجدانم قسم مي خورم كه بر خلاف قانون ، اخلاق ، وقار وحيثيت شغلي هيچ رفتاري نكنم و سخني نگويم .)
بعد از اداي سوگند فوق ، رئيس كانون خطاب به وكيل مي گويد :
« به اعتبار قولي كه داديد پروانه شما را اعطا مي كنم و اگر به قول خودتان وفانكنيد آنرا مسترد خواهم داشت . »
آن گاه رئيس كانون نطق كوتاهي درباره وظايف وكيل و مقام واعتبار وكالت ايراد مي كند و سپس شنل وكالت را كه قبلاً داوطلب وكالت تهيه كرده و در اختيار كانون گذاشته است بدوش وكيل جديد مي اندازد . از اين تاريخ نام وكيل جديد در تابلوي كانون و جزو وكلاي رسمي دادگستري تركيه به سمت مي رسد و داوطلب وكيل شناخته مي شود .
انتشار نام و عكس وكلا
لباس رسمي وكالت
در داخل كاخ دادگستري هر شهرستان اطاق كوچكي براي وكلاي دادگستري تخصيص داده شده وبراي هر وكيل چوب رختي مشخصي در نظر گرفته اند كه وكلا به محض به كاخ دادگستري شنل را به دوش مي اندازند ودر موقع خروج به مأمور مربوطه مي سپارند . خود شنل هم طوري تعبيه شده كه در چمدان وبسته خيلي كوچك جاي مي گيرد .
در مهرماه 1344 كه با آقاي « صفوت نزيهي بلوك باشي » رئيس كانون وكلاي آنكارا ، ديدار وگفتگوئي داشتم ايشان يك عدد شنل وكلاي دادگستري تركيه را لطف كرده به من هديه دادند .
به گواهي صورت جلسات هيأت مديره كانون وكلا ،در سالهاي 1340 تا 1350 كه افتخار عضويت هيأت مديره كانون وكلاي تهران را داشتم ، چندين بار پيشنهاد كرده ام كه براي مشخص و متمايز كردن وكلاي دادگستري از ساير كارچاق كن ها و ارباب رجوع دادگستري ترتيبي داده شود كه وكلاي ايران هم با شنل وكالت انجام وظيفه نمايند منتها طرح شنل فعلي كه پوشيدن و حمل ومحافظت آن مشكل وخرج تهيه آن گران است تغيير داده شود ساده تر گردد تا براي تمام وكلا امكان تهيه و استفاده آن مقدور گردد .
همچنين در يكي از جلسات هيأت مديره پيشنهاد كردم كه اعطاي پروانه وكالت توأم با تشريفاتي كه در بالا ذكر شد باشد تا داوطلبي كه مفتخر به اخذ پروانه وكالت مي شود از همان ابتداي كار تحت تأثير اين تشريفات قرار گرفته ودرك كند كه با اخذ اين پروانه وارد خانواده اي مي شود كه نمايندگان ومنتخبين آن به صورت خيلي جدي تري به حرفه ووظايف خود مي نگرند و اهميت فوق العاده اي براي آن قائل هستند .
متأسفانه با اين كه اين پيشنهادات مورد تأييد عده اي از همكاران محترم قرار گرفت امامورد تصويب اكثريت واقع نشد ، وفقط براي مشخص ساختن وكلا با تهيه ونصب نشان موافقت كردند كه البته وافي به مقصود نبودونيست .
در شماره 3 و2 مجله ارزنده وكالت ، مورخه تيرومردادماه 1379 هم اين پيشنهاد را براي كم اثرتر ساختن ماده 187 قانون برنامه پنج ساله سوم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي مطرح كردم كه ظاهراً مورد پسند و قبول هيأت مديره محترم كانون قرار نگرفته است .
لباس رسمي قضات
استفاده از لباس رسمي وكالت و قضاوت در دادگستري و محاكم بيش از شصت سال است كه در تركيه الزامي مي باشد .
تقرير نويسي بوسيله ماشين تحرير
آقايان وكلاي دادگستري و قضات به خوبي منافع اين روش را تشخيص مي دهند و توجه مي فرمايند كه اتخاذ اين رويه تا چه حد از مشكلات وتطويل محاكمات وبعضي سوء استفاده هاي احتمالي جلوگيري مي نمايد .
اميدوارم كه هم پوشيدن لباس رسمي براي قضات ووكلا وهم تقرير نويسي بوسيله ماشين نويسهاي آزموده هر چه زودتر در دادگاههاي ايران هم مرسوم و معمول شود .
وكالت تسخيري
منبع:www.lawnet.ir
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}