پيامک هاي عاشورايي


 

نويسندگان: سهيلا بهشتي ومحمدرضا سنگري





 
• هرروز عاشورا،وهرزمين کربلاست.
• عاشورا،روز شنيدن آواز حقيقت از حنجره شهادت است.
• درقلب هاي مؤمنان،شعله هاي عاشورايي هماره زنده و تابنده است.
• اينک ما مانده ايم و پيام عاشورا.
• عاشورا،آواي جاودان حنجره زخمي وجدان است.
• عاشورا،فصل يتيمي گل ها وجوانه هاي ايمان است که با خون هاي پاک شهيدان آبياري شده اند.
• عاشورا،باهمه غم بار بودنش ،زيباترين تابلويي است که شگفت انگيزترين قطعه هستي را نمايش مي دهد.
• فرياد شکسته و مقطع سردار آب،حسين (ع) را شکست
• اسب شيهه مي زند و حرم آتش مي گيرد. شعله فريادها،دشت را داغ تر مي کند.
• خوني که قطره قطره از يال فرو مي چکد،تفسير آخرين آيه کربلاست.
• با يک پرسش از اسب، بغض هستي در گلو شکست و سقف آسمان ترک برداشت. لحني کودکانه گفت: آيا در آخرين لحظه ،جامي با لب هاي خشکيده پدرم آشنا شديا نه؟
• ناگهان،جرئت بزرگ عشق درقامت بلند عباس ايستاد.
• عاشورا،کتاب جامع عشق است و بي حسين(ع) تاريخ ما ابتر بود وهر حماسه،قصه بي روحي که جز ملال خاطر و کسالت روح حاصلي نداشت.
• هرکس کربلا را عشق مي ورزد،بايد فاصله خويش با کربلا را اندازه بگيرد و از خويش بپرسد:برلب فرات زندگي،تا کنون چند بار به خاطر ديگران از خودگذشته است؟
• اگر حسين(ع) عريان نمي ماند،حقيقت در عريان ترين چهره رخ نمي نمود.
• اگر آن روز،خروش يک زن، بند بند قساوت را نمي لرزاند،ما نيز رسوب باور گذشته درباره زن را درخويش داشتيم.
• عاشورا،عروه الوثقاي نجات و سنگ نشان هدايت و کربلا،نقطه بيداري و کانون ظلمت زدايي است.
منبع: اشارات شماره128