نویسنده : رقیه ندیری




 

القاب زیبا
 

زین العابدین، سید العابدین، سید المتقین، امام المؤمنین، امین، سجاد، زین الصالحین، منارالقانتین، عدل، امام الامه والبکاء، القاب امام چهارم، حضرت علی بن الحسین (علیه‌السلام) است. از میان این القاب، سجاد و زین العابدین شهرت بیشتری دارد. این لقب ها مانند القابی نیست که عرب روی کودکان تازه متولد شده خود می گذارند یا مانند القابی که در سده سوم هجری در قلمرو حکومت اسلامی رایج شد.امام سجاد(علیه‌السلام) از طرف مردم به این القاب مشهور شد؛ مردمی که گوهر شناس،عارف و انسان جو بودند.
بیشتر کسانی که امام سجاد (علیه‌السلام) را به این القاب منسوب کرده اند، نه شیعه بودند ونه به امامت آن حضرت اعتقاد داشتند،ولی نمی توانستند ویژگی های آن حضرت را نادیده بگیرند.هرکدام از این لقب ها مرتبه ای از کمال نفس وبعدی از شخصیت والای این امام بزرگوار را نشان می دهد و از اعتماد مردم نسبت به دارنده این عنوان ها سرچشمه گرفته است . القابی چون سید عابدان، پیشوای زاهدان،مهتر پرهیزکاران،امام مؤمنان، زیور صالحان و چراغ شب زنده داران ، تنها جنبه هایی از شخصیت امامی را مطرح می کند که هنوز هم در میان مردم ناشناخته است.(1)

دورنمای کلی
 

دوران امامت امام سجاد(علیه‌السلام) به سه بخش تقسیم می شود:
1. دوره اسارت؛
2.دوره قیام و شورش ها؛
3.زمان ثبات وسازندگی.
1.دوره اسارت؛ ازعصر عاشورا شروع شد و تا بازگشت به مدینه ادامه داشت.
در این مرحله، اگرچه امام در دست حاکمان ستمگری چون ابن زیاد و یزید اسیر بود، ولی برخوردی صریح و افشاگرانه داشت. به طور کلی ،موضع گیری این دوره امام سجاد(علیه‌السلام) با موضوع گیری های دیگر آن بزرگوار درطول عمر شریفش متفاوت است.در این زمان، امام زین العابدین(علیه‌السلام) برخوردی پرخاش گرانه، افشاگرانه و هشدار دهنده در پیش می گیرد.امام سجاد(علیه‌السلام) در کوفه به گونه ای خطبه می خواند که ابن زیاد دستور می دهد، آن حضرت را به قتل برسانند. ایشان در شام نیز در محلس یزید و در برابر جمعیت بسیاری حقایق را به روشنی بیان می کند تا حقانیت اهل بیت(علیه‌السلام) را ثابت و مردم غافل را از خواب سنگین بیدار کند و به شهادت تاریخ، از عهده این رسالت به خوبی برآمد.
2. دوره قیام وشورش ها؛ در این مرحله، امام سجاد(علیه‌السلام) هر قیامی را که برای خون خواهی شهدای کربلا بود، تأیید می کرد و مردم را برای پیوستن به آن قیام تشویق می کرد، ولی هر گاه تشخیص می داد قیام ها با هدفی غیر الهی برپا شده اند، مردم را از ادامه این قیام ها دور می کرد.
در مواردی نیز موضع گیری های مثبت امام سجاد(علیه‌السلام) پنهانی بود. دلیل این پنهان کاری را باید در کارهای ناپسند بنی امیه جست و جو کرد که حادثه عاشورا، هجوم به مدینه و مباح کردن خون و ناموس ومال مردم وبه آتش کشیدن خانه خدا از برجسته ترین رفتارهای وحشیانه بنی امیه بود. این رفتار و اعمال بنی امیه نفس ها را در سینه ها حبس کرده بود و به کسی جرئت مخالفت و اعتراض نمی داد. عالمان درباری نیز با جعل احادیث و وارونه نمایش دادن حقیقت، عرصه را طوری تنگ کرده بودند که دوست داران و یاران اهل بیت(علیه‌السلام) انگشت شمار شده بودند.بنابراین، امام سجاد(علیه‌السلام) باید این یاران اندک را از آسیب ها دور نگه می داشت و تقیه،راهی مناسب بود تا امام سجاد(علیه‌السلام) با حفظ یاران خود به تربیت شیعیان بپردازد.با این راهکار امام، در پایان عمر شریف آن حضرت، شیعه از انزوا درآمد.
3. دوران ثبات و سازندگی؛ برنامه های امام در این دوره متنوع تر بود که برخی از آنها عبارتند از :
الف) زنده نگه داشتن یاد وخاطره عاشورا و رساندن پیام آن به مردم؛
ب) نشر مبانی اعتقادی و فرهنگی شیعه که بیشتر در قالب دعاها، مواعظ وسخنان بود؛
ج) زیر نظر داشتن جریان های دینی- سیاسی و امور داخلی جامعه اسلامی؛ سخنان امام درباره مکاتب فکری وهشدار به زُهَری،عالم دربار اموی نمونه ای از فعالیت های امام سجاد(علیه‌السلام) است.
د) تربیت نیروهای کارآمد؛ یکی از فعالیت های اساسی امام در این راه، خرید بردگان و آموزش دادن و آزاد کردن آنان بود. نقل است امام سجاد(علیه‌السلام) خدمتکارانش را بیشتر از یک سال نگه نمی داشت وآنها را آزاد می کرد. همچنین، آن حضرت شاگردانی داشت که ابوحمزه ثمالی، سعید بن جبیر و ابوخالد کابلی از برجسته ترین آنها بودند.
هـ) افشای چهره امویان؛ خطبه های امام سجاد(علیه‌السلام) درکوفه و شام و مدینه، بیشترین نقش را در این زمینه داشت(2).

پی نوشت :
 

1-جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(علیه‌السلام)، ص 7.
2-محسن رنجبر، نقش امام سجاد(علیه‌السلام) در رهبری شیعه، ص 51.
 

منبع:اشارات شماره128