اين مقاله خيلي عصبي است!


 

نويسنده:دکتر مهدي تيموري




 
آنچه بايد درباره اعصاب بدن بدانيد
دستگاه عصبي با همراهي دستگاه غدد درون ريز، بيشتر وظايف کنترلي بدن را بر عهده دارد. دستگاه عصبي، فعاليت هاي سريع بدن (مثل انقباضات عضلاني، وقايع احشايي و ميزان ترشح برخي از غدد درون ريز) را کنترل مي کند و به واقع، ميليون ها ذره اطلاعاتي را از اعضاي حسي مختلف دريافت مي کند و با درنظر گرفتن مجموعه آنها، پاسخي را که بدن بايد بدهد، مشخص مي کند. دستگاه عصبي شامل دو بخش مرکزي و محيطي است که بخش محيطي، خود به دو بخش گانگليون ها و اعصاب محيطي تقسيم مي شود؛ و اما بعد:

دستگاه اعصاب مرکزي
 

دستگاه اعصاب مرکزي، قسمتي از دستگاه عصبي است که در درون محفظه اي استخواني (استخوان جمجمه و ستون مهره ها) قرار گرفته و شامل مغز و نخاع است. از نظر ساختماني، در سيستم اعصاب مرکزي، دو قسمت به نام هاي ماده سفيد و ماده خاکستري قابل تشخيص است. ماده سفيد، حاوي رشته هاي عصبي و سلول هاي گليال است. عمده رشته هاي ماده سفيد از نوع ميلين دار هستند و علت سفيد ديده شدن آن نيز همين امر است. و ماده خاکستري، بخشي است که حاوي جسم سلولي نورون ها و سلول هاي گليال است. نورون هاي سيستم اعصاب مرکزي از نظر شکل، اندازه تعداد و طول زوايدشان بسيار متنوع اند. دستگاه اعصاب مرکزي شامل قسمت هاي زير است.

دستگاه عصبي اتونوم يا خودمختار
 

آن دسته از نورون هاي حرکتي که فعاليت عضلات صاف، ترشح غدد، ريتم قلب و در مجموع فعاليت ارگان هاي احشايي را تنظيم مي کنند تحت عنوان سيستم عصبي اتونوم شناخته مي شوند. دستگاه عصبي اتونوم از تعداد زيادي گانگليون اتونوم و دو نورون حرکتي در هر زنجيره به نام نورون هاي پيش گانگليوني و پس گانگليوني تشکيل شده است. نورون هاي پيش گانگليوني، نورون هايي هستند که جسم سلولي آنها در سيستم عصبي مرکزي قرار گرفته و آکسون آنها براي سيناپس با نورون بعدي تا گانگليون امتداد يافته است.
نورون هاي پس گانگليوني، نورون هايي هستند که جسم سلولي آنها در گانگليون واقع شده و آکسون آنها تا ارگان عامل، امتداد يافته و پايانه عصبي را تشکيل داده است. دو نورون پيش گانگليوني و پس گانگليوني در محل گانگليون با يکديگر سيناپس مي يابند.

اعصاب سمپاتيک
 

از آنجايي که اعصاب سمپاتيک در ناحيه سينه اي - کمري از نخاع خارج مي شوند، به بخش سينه اي - کمري نيز موسوم هستند. در اعصاب سمپاتيک ناقل مترشحه از رشته پيش گانگليوني، استيل کولين و از رشته هاي پس گانگليوني، نوراپي نفرين است (ماده اي که از بخش مرکزي غدد فوق کليوي نيز ترشح مي شود) و به همين دليل اعصاب سمپاتيک را اعصاب آدرنرژيک نيز مي نامند.

اعصاب پارا سمپاتيک
 

در اعصاب پارا سمپاتيک بر خلاف اعصاب سمپاتيک رشته پيش گانگليوني بسيار بلند و رشته پس گانگليوني کوتاه است. از آنجا که اعصاب پارا سمپاتيک در ناحيه جمجمه اي خاجي از نخاع خارج مي شوند، به بخش جمجمه اي خاجي موسوم هستند. در اعصاب پارا سمپاتيک ناقل مترشحه از رشته هاي پيش گانگليوني و پس گانگليوني، استيل کولين است و به همين دليل اعصاب پاراسمپاتيک را اعصاب کولينرژيک نيز مي نامند.

اعصاب حسي و حرکتي
 

آن دسته اي که عضلات مخطط را عصب ذهني مي کنند و عمل آنها ارادي است، اعصاب حرکتي سوماتيک ناميده مي شوند و دسته اي که عضلات صاف جدار احشا و سلول هاي مترشحه را عصب دهي مي کند، اعصاب حرکتي احشايي يا غير ارادي ناميده مي شوند. به اين دسته، دستگاه عصبي اتونوم يا خودمختار هم گفته مي شود.
اعصاب حسي که تحريکات دريافتي از پوست را به سيستم عصبي مرکزي منتقل مي کند، اعصاب حسي سوماتيک ناميده مي شوند در مقايسه با اعصاب حسي سوماتيک، آن دسته از اعصاب حسي که تحريکات دريافتي از ارگان هاي احشايي را به سيستم عصبي مرکزي منتقل مي نمايند، اعصاب حسي احشايي ناميده مي شوند. در حالت کلي، اعصاب حسي، پيام ها را به مراکز عصبي برده و اعصاب حرکتي از مراکز عصبي مي آورند.

تکامل دستگاه عصبي مرکزي
 

دستگاه عصبي اوليه در اواسط هفته سوم بارداري، به صورت صفحه عصبي نمايان مي شود. بعد، اين صفحه عصبي، چين خورده و در وسط به هم رسيده و جوش مي خورند و به لوله عصبي تبديل مي شود. انتهاي سري اين لوله، به مغز تبديل مي شود و انتهاي دمي آن، به نخاع و قسمت هاي مختلف آن.

تخليه نور آدرنرژيک
 

بخش نور آدرنرژيک در حالات فوريتي به صورت يک مجموعه واحد تخليه مي شود. اثرات اين تخليه ارزش قابل ملاحظه اي از نظر آماده کردن فرد براي مقابله با فوريت ها دارند. به عنوان مثال، تخليه نور آدرنرژيک تطابق را در چشم ها شل کرده و مردمک ها را گشاد مي کند (به منظور ورود نوربيشتر به چشم ها)، ضربان قلب را تند کرده و فشارخون را بالا مي برد و رگ هاي خوني پوست را تنگ مي کند (که خون ريزي از زخم ها را محدود سازد). تخليه سمپاتيک باعث تقويت هوشياري مي شود و غلظت گلوکز و اسيدهاي چرب آزاد خون را افزايش مي دهد (به منظور تامين انرژي بيشتر)، بنابراين تخليه سيستم عصبي سمپاتيک بر اثر فوريت ها، بدن را آماده ستيز يا گريز مي کند.
تخليه سمپاتيک در انسان روزه دار کاهش مي يابد و هنگامي که انسان روزه دار مجدداً تغذيه مي کند، افزايش مي يابد. اين تغييرات مي توانند کاهش فشار خون وفعاليت متابوليک ناشي از روزه داري و تغييرات مخالف ناشي از غذا خوردن را توجيه کنند.

راه هاي نخاع
 

راه هاي بالا رو و پايين رو نخاع يعني راه هاي که پيام هاي حسي را به مغز يا پيام هاي حرکتي را به عضلات بدن مي برند به صورت گروه هاي تارهاي عصبي جداگانه در کنار هم در طول نخاع قرار دارند و هر کدام بخشي از بافت نخاع را تشکيل مي دهند. به عنوان مثال، هر يک از راه هاي حسي مربوط به لامسه، گرما، سرما، درد و راه هاي حرکتي بخش معيني از ماده سفيد نخاع را اشغال کرده اند.

اعصاب نخاعي
 

در انسان 21 جفت عصب نخاعي وجود دارد. اعصاب نخاعي به ترتيب از گردن تا کمر قرار دارند و هر يک از آنها به قسمت خاصي از بدن مربوطند. اين اعصاب به ترتيب شامل 8 زوج گردني، 12 زوج کمري، 5 زوج خاجي و 1 زوج دنبالچه اي است. هر عصب نخاعي پس از آن که از نخاع خارج شد به انشعاباتي تقسيم مي شود و هر شاخه از آن به بخشي از بدن منتهي مي شود.اعصاب کمري و خاجي و دنبالچه اي تقريباً به صورت عمودي از نخاع بيرون مي آيند و يک دسته تار عصبي به نام دم اسب به وجود مي آورند. ريشه هاي خلفي نخاع از تارهاي عصبي حسي و ريشه هاي قدامي آن از تارهاي عصبي حرکتي تشکيل شده است و قطع شدن آنها به ترتيب باعث ايجاد بي حسي يا فلج در اندام هاي وابسته مي شود.

تارهاي عصبي يا آکسون ها
 

تارهاي عصبي در مهره داران به دو نوع قطور (1 تا25 ميکرون) ونازک (کمتر از 1 ميکرون)تقسيم مي شوند. تارهاي قطور به يک يا چند غلاف مجهزند. معمولاً سلول هاي شوان تمام آکسون هاي محيطي را مي پوشانند.اين سلول ها اغلب با يک نظم خاصي همانند شيريني رولت در اطراف آکسون ها پيچيده شده اند. علاوه برغلاف شوان ممکن است آکسون ها داراي پوششي از لايه ميلين باشند. وجود يا نبود لايه ميلين را مي توان معياري براي تقسيم بندي تارهاي عصبي در نظر گرفت. ميلين عمدتاً از چربي تشکيل شده، منعکس کننده نور و سفيد رنگ است.

اندازه قطر آکسون ها
 

قطر آکسون ها از لحاظ تعيين سرعت انتقال جريان عصبي بسيار مهم هستند. در سيستم عصبي بايد پاره اي از سيگنال ها به سرعت به مراکز منتقل گردند و در برخي حالات نيازي به تسريع انتقال جريان عصبي وجود ندارد. حداکثر سرعت جريان عصبي 120 متر بر ثانيه و حداقل 0/5 متر بر ثانيه مي رسد. براي تعيين رابطه بين سرعت جريان و قطر آکسون ها از نوعي تقسيم بندي تارهاي عصبي به گروه C و A استفاده مي کنند.

گانگليون ها
 

در مسير هر يک از ريشه هاي خلفي در نزديکي نخاع يک برجستگي به نام عقده نخاعي وجود دارد. نخاع در دو ناحيه از طول خود قطر بيشتري دارد. يکي در ناحيه گردن که از چهارمين مهره گردن تا اولين مهره پشتي است و برجستي گردني خوانده مي شود و اعصابي که به گردن و دستها مي روند از آن ريشه مي گيرند. ديگري در ناحيه کمر که از دهمين مهره پشتي تا اولين مهره کمري ادامه مي يابد و برجستگي کمر نام دارد و اعصاب پاها از آن ريشه مي گيرند.

اطلاعات اوليه
 

بافت عصبي کل سيستم عصبي بدن را شامل مي شود که از سلول هاي عصبي يا نورون و سلول هاي پشتيبان به نام سلول هاي گليال يا نوروگلي تشکيل شده است. نورون واحد ساختماني و عملکردي دستگاه عصبي است که در مرحله جنيني از سلولهاي پوشاننده لوله عصبي منشا مي گيرد. ويژگي هاي اصلي نورون ها تحريک پذيري و توليد تکانه ها يا ايمپالس هاي عصبي و انتقال اين تکانه است.هرنورون از جسم سلولي و دو نوع زايده به نام هاي دندريت و آکسون تشکيل شده است. جسم سلولي، حجيم ترين قسمت سلول و حاوي هسته و عمده اجزاي سلول عصبي است. دندريت ها به صورت زوايدي کوتاه و بلند، منشعب و متعدد ديده مي شوند گيرنده تحريکات هستند. محل تماس سلول هاي عصبي با يکديگر و يا با سلول هاي ساير بافت ها جهت انتقال تحريکات،اصطلاحاً سيناپس ناميده مي شود.

خواص نورون
 

نورون ها با داشتن ساختار ويژه براي کاري که انجام مي دهند سازگاري حاصل کرده اند.تحريک پذيري، هدايت پيام عصبي و انتقال پيام عصبي سه ويژگي عمده نورون ها هستند.

تقسيم بندي نورون ها
 

نورون ها را برحسب اينکه پيام عصبي را در چه جهتي هدايت کنند به دو گروه نورون هاي حسي و نورون هاي حرکتي تقسيم مي کنند. نورون هاي حسي دندريت بلند و آکسون کوتاه دارند و پيام هاي عصبي را از گيرنده هاي حسي به سمت مراکز عصبي هدايت مي کنند و نورون هاي حرکتي آکسون بلند و دندريت کوتاه دارند و پيام ها را به اندام هاي واکنش مانند ماهيچه ها و غده ها مي رسانند.

عقده عصبي
 

يک عقده عصبي داراي تعداد زيادي نورون است که درون کپسولي از بافت پيوند قرار گرفته اند. تعداد اين نورون ها ممکن است به 50000عدد برسد، در نتيجه اندازه عقده ها متفاوت است هر نورون عقده يک سلول گانگليون خوانده مي شود.

گره هاي رانويه
 

ميلين در فواصل منظم 0/5 تا 0/1 ميلي متر قطع مي گردد و بريدگي هايي موسوم به گره هاي رانويه را ايجاد مي کند. سلول هاي شوان که سازنده ميلين محسوب مي شوند، روي ميلين قرار مي گيرند.

نقش سلول هاي شوان
 

سلول هاي شوان در ترميم آکسون هاي قطع شده نقش مهمي را به عهده دارند. هم چنين به هنگام بروز جراحات و آسيب بافتي با عمل فاگوسيتوز (بيگانه خواري) به پاکسازي بافت عصبي مي پردازند. عمل سلول هاي شوان در داخل سيستم عصبي مرکزي به عهده سلول هاي گليال ديگري به نام اليگودندروسيت است.
منبع:روزنامه سلامت شماره 230