باغ كهكشان


 





 
طراحي باغ گياهان در جزيره بزرگ هاوايي، فقط نخستين مكان براي قدم زدن در راه شيري مدل سازي شده نيست بلكه تمايشي همزمان از علم و زيبايي است. باغ كهكشان تجربه اي شهودي براي هر فردي است كه درباره ي مكان ما در كيهان كنجكاو است.
تقريباً تمام مردم مي دانند كه سياره ي زمين بخشي از منظومه شمسي است. اما فقط شمار اندكي از اين موضوع آگاهند كه منظومه شمسي فقط جزء بسيار كوچكي از كهكشان راه شيري است. بيشتر اوقات شنيده ام كه مردم «منظومه شمسي» و «كهكشان» را به جاي هم به اشتباه به كار مي برند. بخشي از مسئله مربوط به تجسم اين دو است. اختلاف مقياس بين منظومه اي سياره اي و كهكشان به قدري زياد است كه توضيح و شرح اين بي شباهتي دشوار است.
بيش از سه دهه كهكشان خودمان را شرح و نمايش داده ام. من اين كار را بيشتر با نقاشي، در مجموعه ي تلويزيوني كارل ساگان به نام كيهان (كاسموس- Cosmos)، در فيلم تماس (Contact)، روي ديواري براي موزه ي ملي هوا و فضا، و در تصويري براي مجله ي اسكاي اند تلسكوپ و ديگر مجلات انجام داده ام. اما تصاوير تخت دو بعدي محدوديتهاي خودشان را دارند. براي نمونه، در تصوير دو بعدي نشان دادن و تفسير مقياس دشوارتر است و علت آن حركت مارپيچي در هم و برهم كهكشان است.
علاقه مندان به گياهان اين مشكل را حل كرده اند. شما مي توانيد مدل هاي مقياس منظومه ي شمسي را در موزه ها، مراكز علمي و حتي در مركز تجاري ملي در واشنگتن دي سي ببينيد. در اين مكان ها، بينندگان از كره اي بازديد خود را آغاز مي كنند كه نشان دهنده ي خورشيد است و با قدم زدن در طول فاصله هايي با مقياس مي توانند به پلوتون برسند. در واقع با اين تجربه ملموس و محسوس مي توان به خوبي اندازه ي منظومه ي شمسي را درك كرد، اما نمي توان جايمان را در آن مشخص كرد. و به اين ترتيب اين ايده به ذهنم رسيد تا با درست كردن مقياسي راه شيري را نيز به نمايش بگذارم.
مدل راه شيري در آبان 1385/ اكتبر 2007 براي عموم افتتاح شد و به اين ترتيب مجموعه اي بي نظير براي قدم زدن و ديدن در دسترس ديگران قرار گرفت. هم اينك در كناي جنوبي در ساحل غربي جزيره بزرگ هاوايي مجموعه اي زنده براي نمايش كهكشانمان وجود دارد. در اين مكان مي توان مدلي از راه شيري را با پهناي 30 متر در مساحتي حدود 1000 متر مربع پوشيده از چمن پيدا كرد كه تورم ملايم آن پيچ و تاب قرص كهكشاني را به تصوير مي كشد. مقياس انتخابي برابر 1000 سال نوري بر فوت يا حدود 3280 سال نوري بر متر است.
نقشه ي كهكشان براساس كاري از لئوبليتز، اخترشناس دانشگاه بركلي كاليفرنيا، است. او كسي است كه ميله ي مركزي راه شيري را كشف كرد. بليتز، با روش ترسيم راديويي هيدروژن،‌شكل مارپيچي و ساختار نامرئي آن را در مقابل ديدگان انسان به تصوير كشيد. در واقع آن نقشه هاي راديويي،‌اساس كار باغ كهكشان بودند.
چرا باغ؟ يك علت، سمبوليك بودن آن است. چرخه ي كيهاني كه در آن گازها و غبار به ستاره هايي تبديل مي شوند كه بعدها مي ميرند و فضاي خلاء ميان ستاره اي را دوباره با گاز و غبار بيشتري غني مي كنند، هميشه براي من يادآور چرخه ي زيستي بوده است و تصويرهاي باشكوه سحابي هاي بزرگ با ستاره هايي در حال شكل گيري در آنها، گل ها را به ياد من مي آورد.
در هنگام طراحي باغ، گياهان و گلها را سنبلي از ستاره ها، غبار و گاز انتخاب كردم. كرچك هندي خال طلايي، كه روي برگ هاي آن خال هاي زرد وجود دارد، نماينده ي ستاره هاست. هركدام از برگ ها يك ميدان ستاره اي است و كرچك هاي هندي با برگ هاي سياه و قرمز مشخص كننده ي گاز و غبار هستند.
گلهاي هيبيسكوس نماينده ي سحابي هايي است كه ستاره هايي در آن در حال شكل گيري اند. ديگر گياهان نشان دهنده ي سحابي هاي سياره نما و خوشه هاي كروي اند. پرچين ها تعريف كننده ي بازوهاي مارپيچي اند. بين آنها مسيرهاي خاكستر سياه نماينده ي غبارهاي تيره اند و با خاكستر قرمز خال خالي شده اند كه مشخص كننده ي ستاره هاي كم نورتر و سردتر قرمزند كه قرص ميان بازوهاي روشن تر را پر كرده اند.
افرادي كه در باغ به دنبال خانه ي خودمان مي گردند، بايد مستقيماً به سمت بازوي شكارچي بروند. آنجا در لبه ي داخلي يك كرچك هندي، گهواره ي منظومه ي خورشيدي ما است. براي پي بردن به اين كه زمين واقعاً چقدر كوچك است، تمام سيارات منظومه ي شمسي، سيارك ها، اجزاي كمربند كويي پر و دنباله دارها نقطه اي هستند كه به اندازه ي يك هزارم گويي است كه خانه ي ما را روي برگي از كرچك نشان مي دهد.
ستاره درخشان همسايه مان، شباهنگ- درخشان ترين ستاره در آسمان شب- فقط 25/0 سانتي متر دورتر قرار دارد. ديگر ستارگان نزديك با جواهرات كوچكي نشان داده شده اند كه به برگ چسبانده شده اند. در واقع بيشتر ستاره هاي آشكار براي چشم برهنه بر روي برگي كه خانه ي ما روي آن است يا روي برگ هاي همسايه از همان بوته قرار دارند. اگر توث بسكتبالي را به جاي خورشيد در باغ قرار دهيد، تقريباً تمام سياره هايي كه در آسمان شب ديده مي شوند، با رعايت تناسب درون آن جاي مي گيرند حتي ستاره ي ردف دوردست نيز فقط يك بوته آن طرف تر است. چندين متر آن طرف تر، شكوفه هاي رنگا رنگي را مي يابند كه نمايندگان سحابي هاي مشهور شكارچي، سه تكه و مرداب هستند.
در اين مكان از باغ به اين موضوع پي مي بريد كه چشم انداز مركز كهكشان با پرچين ضخيمي پوشيده شده كه نمايشگر بازوي قوس كهكشان است. اين ابزار گياهي دو نكته مهم را يادآوري مي كنند: نخست مي آموزيد كه مركز راه شيري نسبت به زمين چه موقعيتي دارد، همچنين به سرعت در خواهيد يافت كه چرا نمي توانيم مركز كهكشان را در نور مرئي ببينيم (كمي بوته كني ميان شاخ و برگ ها، مشخص كننده ي پنجره ي باده است؛ «روزنه اي» در غبار كه اجازه ي نگاهي دزدكي به هسته را مي دهد).
خوشه هاي كروي با گوي هاي كروي از برگ بالاي درختان خون سياوشان مجسم مي شوند. تقريباً 40 تا از 158 خوشه ي كروي شناخته شده كاشته شده اند، گرچه ممكن است چندين سال رشد آن ها به طول انجامد تا به اندازه ي مناسب برسند. مشهورترين اين خوشه هاي كروي،‌ امگا قنطورس،3M و 13M ، هم اينك وجود دارند. طراحي ديگر خوشه ها، تپ اخترها و خوشه هاي بازبخشي از برنامه ي بلند مدتي است كه در نظر داريم تا باغ را تا جاي ممكن با گياهان گوناگون پر كنيم.
باغي بزرگ بدون وجود فواره اي مناسب كامل نيست. فواره ي باغ من، علاوه بر زيبا تر كردن آن، نمادي از سياهچاله اي در مركز كهكشان است. گرانشي سبك وار به خوبي مواد را در قرصي جاري به سوي مركزي ناديدني نمايش مي دهد. افسون براين، فوران تندآب قادر است تا چندين متر بالاتر عمود براين قرص پرتاب شود يا اينكه به كل ناپديد شود.
گسترش و توسعه اين باغ كار عاشقانه اي بوده كه بيش از هشت سال ادامه داشت تا در سال 1385/2006 به بهره برداري رسيد و بيشتر بودجه ي اين پروژه را بنياد «تغيير اتفاق مي افتد» (Change Happens) تامين كرده است. همچنين دانش آموزان داوطلب دبيرستاني در اين نزديكي (كه هم اينك جغرافياي كيهاني را از بيشتر اخترشناسان بهتر مي دانند!) براي اين پروژه زحمت بسيار كشيدند.
بر آن بوديم باغ كهكشان را در مقام ابزاري آموزشي استفاده كنيم تا بسياري از مفاهيم مشكل نجومي به روشي جديد بيان شوند. به همين منظور اين باغ براي بازديدهاي فردي و گروهي آماده ي ارائه خدمات به عموم مردم است.
هنگام طراحي ساختار باغ بر اين باور بودم كه درك درستي درباره ي شكل كهكشانمان دارم اما با گردشي در طول بازوهاي مارپيچي كهكشان تا مركز و برگشت از آن تازه به درك خوبي از مقياس و هندسه ي راه شيري دست يافتم كه به نظرم خيز بي نهايت كوچكي در درك و فهم بهتر مطالب حتي براي خود من بوده است.
قول مي دهم حتي بهترين و مطلع ترين اخترشناسان نيز نمي توانند دوباره به اين روش كهكشانمان را ببينند. قدم زدن در «باغ كهكشان» هم تجربه اي علمي و هم ماجراجويي احساسي در اكتشاف است. اين باغ تبديل كننده ي پديده هاي اختر فيزيكي به تجربه اي شهودي براي هر فردي است كه درباره ي مكان ما در كيهان كنجكاو است.
منبع:نشريه نجوم،شماره187