يهوديان و نقش آنان در دوران ظهور


 

نویسنده : محمد جواد رمضاني




 
در بررسي پيرامون نقش يهوديان در آخرالزمان و عصر ظهور حضرت مهدي (علیه السّلام)، تنها آيه هاي نخستين سوره بني اسرائيل مي تواند براي تعیين ِِيک استراتژِِي و شناخت خط مشِِي کافِِي باشد، ‌زيرا اين آيات در عين خلاصه بودن،‌ وحي الهي بوده و به گونه اي رسا و گويا، شمه اي از تاريخ و سرگذشت آنها را بيان كرده است و به نحو معجزه آسا و با دقت، آينده آنها را روشن مي سازد. علاوه بر اين آيه ها و آيات ديگر، تعدادي روايات وجود دارد كه پاره اي از آنها مربوط به تفسير آيات، و برخي ديگر پيرامون وضع يهوديان در عصر ظهور و انقلاب حضرت مهدي (علیه السّلام) مي باشد، كه پس از تفسير آيات به بيان آنها مي پردازيم.
« منزه و پاك است آن كه يك شب، بنده اش را به سفر شبانه برد از مسجد الحرام به مسجد اقصي كه مبارك گردانيم (بركت داديم) پيرامونش را تا از نشانه هاي خود به او نشان دهيم بدرستي كه او شنوا و بيناست. و به موسي تورات را داده و او را هدايت گر فرزندان يعقوب (بني اسرائيل) گردانيديم، كه غير از من سرپرستي را نپذيرد. فرزندان كسي را كه با نوح حمل نموديم،‌كه او بنده اي شكرگزار بود.» «ما در تورات حكم در انقراض بني اسرائيل نموديم زيرا شما (بني اسرائيل) در زمين دوبار فساد نموديد و بر ديگران فخر و بزرگي بسيار خواهيد نمود.» (سوره اسراء آِِيات اول تا هشتم)
يعني ما در توراتي كه بر آنان فرو فرستاديم حكم قطعي به انقراض آنها كرديم شما بزودي از راه راست منحرف شده و دوباره در جامعه تبهكاري مي كنيد،‌چه اينكه بزودي بر ديگران فخر و برتري جوئي بسيار مي نمائيد.
«وقتي كه هنگام كيفر اولين فساد فرا رسد بندگاني را از ناحيه خود كه توانمند و ستبر مي باشند جهت سركوبي شما فرستاديم، در ميان خانه ها به جستجوي خانه به خانه پرداختند و اين وعده اي قطعي بوده.»
زمانيكه وقت مجازات شما بر نخستين تبهكاري خودتان رسيد بندگاني را از طرف خود كه داراي صلابت مي باشند بسوي تان فرستاديم تا شما را جزاِِيِِي سخت دهند آنان ميان خانه ها به جسنجوي خانه به خانه پرداختند و اين وعده اي حتمي است.
«آنگاه پيروزي را براي شما، ‌بر آنان برگردانديم و شما را با ثروتها و پسران ياري نموديم و تعداد شما را بيش از آنان قرار داديم»
«اگر خوبي كرديد، خوبي به خود نموده ايد و اگر بدي كرديد به خود بدي نموده ايد و هنگامي كه وعده بار دوم بيايد چهره هاي شما را ناخوش دارند و وارد مسجد اقصي گردند همانگونه كه نخستين بار داخل شدند و آنچه را كه برتر آمده نابود كنند نابود كردني.» «شايد پروردگار شما بر شما رحم نموده و اگر باز گرديد بازگرديم و ما دوزخ را تنگنائي براي كافران قرار داديم".
نخستين نتيجه اي كه از اِِين آيات استفاده مي شود اين است كه تاريخ يهوديان بعد از موسي تا پايان زندگاني آنها بدين صورت خلاصه مي شود كه آنها در جامعه فساد نموده تا آن كه هنگام مجازات شان فرا رسد، و خداوند افرادي را از ناحيه خود بر مي انگيزد كه بر آنان چيره خواهند شد سپس خداوند بنابر مصلحت هايي يهوديان را بر آنان پيروز مي گرداند و اموال و اولاد به آنها عطا نموده و طرفدارانشان را در جهان بيش از آن قوم مي گرداند، اما يهود از اين اموال و ياران بهره برداري صحيح نمي نمايند، بلكه سوء‌استفاده نموده و بار دوم در روي زمين فساد به بار مي آورند، البته اين بار علاوه بر فساد، خوي تكبر و برتري طلبي خويش که خود را بسيار بهتر و برتر از ساير مردم مي پندارند. و زماني كه وقت كيفرشان فرا مي رسد خداوند بار ديگر آن قوم را بر آنان چيره ساخته، و مجازات را در سه مرحله و سخت تر از بار اول برآنان وارد مي سازد.
نتيجه دوم ‌اين است كه، ‌قومي را كه خداوند بار اول بر ضد آنان بر مي انگيزد، به آساني بر آنها چيره مي گردند،‌و به جستجوي خانه به خانه مي پردازند، آن گاه داخل مسجد اقصي شده و نيروهاي نظامي آنان را متلاشي مي كنند. آنگاه خداوند بار دوم آنها را مي فرستد و بر خلاف غلبه يهوديان بر آنها و زيادي ياران و هوادارانشان، ضربات شديدتري را در سه نوبت بر آنها وارد مي سازند،‌كه در اولين نوبت، چهره هاي پلِِيد آنان را آشكار و آنها را رسوا ساخته و همچون بار اول، فاتحانه وارد مسجد مي گردند. و سپس خوي تكبر و برتري جوئي آنان بر ملتها را، پايمال مي كنند.
سوال اساسي كه مفسران مطرح مي كنند اين است كه آيا اين دو نوع فساد كه يكي همراه با برتري طلبي است پايان يافته و يا آن دو كيفر وعده داده شده بر آنان واقع شده است يا خير؟
برخي از مفسران بر اين عقيده اند كه هر دو مورد، انجام شده، بدين ترتيب كه كيفر فتنه و فساد نخستين بنوخذنشر (بخت النصر) و مجازات دومين مرحله فساد و تباهي بدست (تيتوس) رومي انجام پذيرفته است و بعضي ديگر معتقدند كه هنوز آن دو كيفر رخ نداده است.
اما نظريه درست اين است كه اولين كيفر در برابر نخستين فساد، درصدر اسلام بدست مسلمانان انجام پذيرفته، و آنگاه كه مسلمانان از اسلام فاصله گرفته و دور شدند خداوند يهوديان را برآنان چيره ساخت، و در اين مرحله نيز براي دومين بار، يهوديان در زمين ايجاد فساد و طغيان نمودند و هرگاه كه مسلمانان دوباره به اسلام روي آورند زمان كيفر دوم فرا رسيده و به دست مسلمانان انجام خواهد شد. و براساس همين تفسير از امامان عليهم السلام رواياتي رسيده، از جمله آنكه، آن قومي را كه خداوند در مرحله دوم عليه يهوديان بر مي انگيزد، حضرت مهدي (علیه السّلام) و ياران وي اند و هم آنان كه خداوند آنها را قبل از ظهور حضرت قائم (علیه السّلام) بر مي انگيزد، در تفسير عياشي از امام باقر (علیه السّلام) روايت شده كه حضرت بعد از آن كه آيه شريفه «بعثنا عليكم عباداً‌ لنا اولي باس شديد»‌را قرائت نمود، فرمود: «مراد از اين آيه حضرت قائم (علیه السّلام) و ياران اوست كه نيرومند و داراي صلابت مي باشند.»
و نيز در تفسير نورالتقلين، از كتاب روضه كافي از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده كه آن حضرت در تفسير آيه شريفه فوق فرمود: «خداوند قبل از خروج حضرت قائم، قومي را برانگيزد كه دشمني از دشمنان آل محمد (ص) را رها ننموده، مگر اينكه او را به هلاكت مي رسانند.»
و در كتاب بحارالانوار،‌ از امام صادق (علیه السّلام) روايت شده كه وقتي اين آيه را قرائت فرمود، عرض كرديم «آنها چه كساني هستند؟ امام سه بار فرمود: آنان بخدا سوگند اهل قم، آنان بخدا سوگند اهل قم، آنان بخدا سوگند اهل قم مي باشند.»
اهل قم يعني اهل ايران، همان ياران حضرت مهدي (علیه السّلام) هستند كه خداوند آنان را براي زمينه سازي ظهور آن بزرگوار بر مي انگيزد و بطوري كه روايات دلالت دارد، به هنگام ظهور تعدادي از اصحاب خاص ايشان در بين آنها وجود دارند. علاوه بر اينكه مقاومت يهوديان در مقابل اين مردم و مسلمان هواداران آنان در چند نوبت انجام مي گيرد، تا آنكه حضرت مهدي (علیه السّلام) ظهور كند كه نابودي نهائي يهوديان را به رهبري وي و بدست با كفايت او خواهد بود.
آن قومي را كه خداوند وعده فرمود، ‌دوبار عليه يهوديان بر مي انگيزد، در حقِِيقت يك امت باِِيد باشد و صفاتي كه براي آنان ياد شده و ويژگيهاي جنگ آنان يا يهوديان جز بر مسلمانان تطبيق نمي كند،‌ زيرا پادشاهان مصر و بابل و يونان و ايران و روم و ديگران كه بر يهوديان تسلط يافتند با صفت «عباداً لنا»‌(بندگان ما) سازگار نيستند و طبق بيان آيات بعد از كيفر اول حادثه اي پيش نيامده كه يهوديان برآنان چيره گردند، در حالي كه پس از مجازات اول يهوديان، بدست ما در صدر اسلام، ‌آنان بر ما غلبه پيدا نمودند، و خداوند آنها را با اموال و فرزندان ياري داد، به گونه اي كه افزايش هواداران آنها در جهان بيش از طرفداران مسلمانان گشته و با پشتيباني ابرقدرتان عليه ما قيام نمودند. و هم آنان هستند كه در زمين فساد نموده، ‌و بر ما و ملتهاي محروم، برتري طلبي و فخر مي فروشند و اين مجاهدان و كفرستيزان اسلام هستند كه ضربات خود را بر پيكر و چهره كريه آنها وارد مي سازند.
و نيز آنچه بر اين معني دلالت دارد و با بررسي تاريخ يهوديان بعد از حضرت موسي (علیه السّلام) روشن مي گردد،‌اين است كه فساد در زمان گذشته، و حال يهود تحقق يافته، اما برتري وعده داده شده آنها تنها در زمان ما بوجود آمده است و همين غلبه آنهاست كه در پي آن دومين كيفر وعده داده شده فرا خواهد رسيد و آنها نابود خواهند شد.
بشارت خداوند برای برچیدگی همیشگی یهود:
خداوند متعال در قرآن کريم مي فرمايد:
«پروردگار تو اعلام مي دارد، کساني را بر يهوديان چيره خواهد کرد که تا روز قيامت، آنان را مجازات و شکنجه خواهند نمود، و خداست که زود مجازات نموده و هم اوست بخشنده و عفو کننده، و از جمله مجازات خداوند اين است که آنان را پراکنده و گروه گروه در زمين قرار داده بعضي از آنان نيکوکار و برخي نابکارند و آنان را با خوبي و بدي آزمايش کرديم، شايد توبه نموده و به راه حق و هدايت بازگردند.»
معني اين دو آيه شريفه اين است که: خداوند اعلان و مقدر فرموده که بزودي کسي را بر يهوديان مسلط مي گرداند که تا روز رستاخيز آنان را مجازات و شکنجه دهد، او (خداي) بسرعت مجازات نموده و هم اوست آمرزنده ومهربان، از جمله مجازاتهاي خداوند درباره يهوديان اين است که آنها را در زمين پراکنده و دسته دسته مي گرداند، گروهي از آنان نيکوکار و گروهي بدکارند و آنها را بوسيله خوبي و بدي آزمايش مي کند شايد توبه نموده و هدايت گردند.
ما اجراي اين وعده الهي را در کيفر يهوديان، در تمام دورانهاي تاريخي آنان به استثناي دوران حکومت پيامبراني چون موسي و يوشع و دادو و سليمان عليهم السلام مشاهده مي کنيم و خداوند اقوام و ملتهاي مختلفي را بر آنها مسلط گردانيد که آنان را شکنجه و مجازاتي دردناک نمودند.
اِِين سوال دور از دهن نخواهد بود که، پادشاهان مصر و بابل و يونان و فارس و روم و ديگران بودند که بر يهوديان تسلط يافته و آنان را مجازات سختي دادند اما مسلمانان چنان رفتاري با آنها ننموده، بلکه تنها بر نيروهاي نظامي آنها پيروز گشتند و سپس زندگي در سايه دولت اسلامي را از آنان پذيرفتند، که با برخورداري از آزادي و حقوق خود در قوانين اسلامي، جزيه بپردازند.
در جواب اِِين سوال مِِي توان چنِِين گفت که، آنها را بدترين عذاب چشانيدند، به اين معني نيست که پيوسته آنها را کشته و يا آواره و زنداني نمودند، آن چنانکه بيشتر حکومتهايي که پيش از اسلام بر آنان تسلط يافتند، اين گونه عمل کردند، بلکه به اين معني است که آنها از لحاظ نظامي، سياسي، تسليم آن حکومتي گرديدند که خداوند برآنان مسلط ساخت اگرچه مسلمانان در آزار و کيفر يهوديان، از ديگران ملايم تر بودند، اما مصداق تسلط بر يهوديان، و کيفر نمودن آنان مي باشند.
بلي تاريخ يهوديان تطبيق اين وعده خدا را بر آنها گواهي مي دهد، در عصر حاضر که يک و يا حداقل نيم قرن بر آنها سپري گشته، کسي که آنان را مجازات و کيفر دهد بر آنان مسلط نشده، بلکه آنان بيش از نيم قرن است يعني از سال 1936م. بدترين شکنجه ها را در فلسطين و ديگر مناطق به مسلمانان روا مي دارند!
اين همان دوره بازگشت قدرت آنهاست که خداوند در سوره اسراء به آنان وعده داده است.
در اين زمينه روايات زيادي از امامان عليهم السلام رسيده که اين وعده الهي نيز بدست مسلمانان انجام مي پذيرد، در همين خصوص صاحب مجمع البيان، در تفسير آيه ياد شده، اتفاق نظر مفسران را بر اين معني بيان کرده و فرموده مراد از آن نزد تمام مفسرين، امت پيامبر اسلام حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مي باشد، و همين معني از امام باقر (علیه السّلام) نقل شده، و علي بن ابراهيم قمي، در تفسير خود آن را از ابي الجارود، از امام باقر (علیه السّلام) نقل فرموده است.
منابع :
يهود در المِِيزان
تفسِِير برهان
بحارالانوار ج 52
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : senatorman