حقيقت غايي در آيين بودا (1)
حقيقت غايي در آيين بودا (1)
چكيده
از سوي ديگر، مباحث الهيات، مخصوصاً نگرش اين عده به حقيقت غايي، موضوعي جذاب و جالب توجه است كه بايد با دقت بيشتري به آن توجه كرد. در اين نوشتار، تلاش بر اين است كه نگرش اين سه مكتب به امر الوهي و حقيقت غايي را بررسي كرده، الحادي بودن تراودا، و همه خدايي و يا شرک آميز بودن مهايانه و چرخ الماس را نشان دهيم.
البته لازم به ذكر است كه فرقه ي لامايي در حقيقت تقريري از فرقه ي مهايانه در اين موضوع شمرده مي شود.
كليد واژه ها: هينه يانه، تراودابوديسم، الحاد، همه خدايي، شرک، بودا.
مقدمه
زمينه هاي پيدايش آيين بودا
در يک تحليل كامل تر، موارد ذيل از جمله اصلي ترين زمينه هاي به وجود آمدن آيين هاي انقلابي همچون بوديسم و جينه است:
1.وداها، ملاک هندو بودن يا نبودن. نويسنده ي كتاب اديان و مكتب هاي فلسفي هند، به اين نكته اشاره مي كند كه «هندوان نظرات فلسفي خود را به دو گروه ناستيكه (6) و استيكه (7) تقسيم كرده اند. مراد از ناستيكه، اشاره به عقايد و آرايي است كه سنديت آسماني وداها را نمي پذيرد؛ مانند آيين بودايي و كيش جين و چارواكا كه غير متشرع هستند؛ وغرض از استيكه، شش مكتب فلسفي برهمني است كه بدون چون و چرا، حقايق منزل وداها را قبول دارند و از شريعت برهمني پيروي مي كنند و موجوديت خود را قائم بر آن مي دانند».(8) بر اين اساس، افرادي كه وداها را به منزله ي متون آسماني لحاظ نمي كردند، از دين خارج و بدعت گذار معرفي مي شدند و اين مسأله، براي عده ي زيادي مشكل ساز شده بود.
2.تأكيد بسيار بر روي مناسک (قشري گري). در اواخر دوران ودايي و پيش از تدوين اوپانيشادها، به دليل گسترش اعمال و مناسک ديني، و توجه مردم به انجام دقيق اين مناسک و توجه كمتر به محتوا و بنيان هاي معنوي آيين هندو، نوعي قشري گرايي در اين آيين به وجود آمد كه موجب اعتراض و ايجاد آيين هاي اصلاح طلبانه وانقلابي شد. در كتاب اديان و مكتب هاي فلسفي هند، در اين زمينه آمده است كه «آيين قرباني، سرانجام كارش به افراط و تفريط كشيد و آن چنان توسعه يافت كه امور معنوي و فلسفي را تحت الشعاع خود قرار داد. قرباني اسب و غيره كه در آن ايام، ساليان دراز به طول مي انجاميد، خزانه ي پادشاهان هندو را تهي مي ساخت و مانع گسترش فلسفه و انديشه مي شد؛ به طوري كه واكنشي در اين جهت ضروري مي نمود...».(9)
3.حاكميت مطلق براهمن ها. در اين دوران، كنترل آيين به دست براهمن ها افتاده بود؛ يعني، هندويسم به مرحله اي رسيده بود كه حتي حق و ناحق را نيز براهمن ها مشخص مي كردند تا جايي كه مي گفتند: هندو مساوي است با براهمن. زبان سانسكريت كه زبان آيين هندو بود، در اختيار اين طبقه قرار داشت و هر كس مي خواست سانسكريت ياد بگيرد، بايد جزو طبقه براهمن ها باشد و غير از افراد اين طبقه، كسي حق ياد گرفتن اين زبان را نداشت. اين طبقه، تمام آيين ها را در انحصار خود داشتند و خود را مالک تمام وداها مي دانستند و تنها راه بهره گيري از وداها، بهره گرفتن از براهمن ها معرفي مي شد. در اين دوران، حتي انجام مراسم هاي ديني، در اختيار و كنترل اين گروه قرار داشت. از ديگر سو، قواعد طبقاتي اجازه نمي داد كسي از طبقه ي ديگر وارد طبقه براهمن ها شود. اين مطلب براي ساير طبقات، به ويژه كشتريه ها (10) (طبقه ي حاكمان و جنگاوران) گران مي آمد؛ بنابراين، قوي ترين واكنش ها به اين قضيه، در كشتريه ها ديده مي شد. آيين جين و بوديسم، در همين بستر شكل گرفت.
بوديسم(11)
در اين نوشتار، آنچه مورد نظر ما قرار گرفته، نگرش اين آيين به حقيقت غايي است و اينكه آيا بوديسم در اين باره موضع گرفته است يا خير. شايسته است با توجه به اختلاف ديدگاهي كه ميان نگرش ها و مكاتب بودايي درباره ي حقيقت غايي وجود دارد، نخست اشاره اي كوتاه به تنوع اين آيين داشته باشيم و سپس، با دقت بيشتري، حقيقت غايي را بررسي كنيم.
تحولات مهم آيين بودا و شكل گيري فرقه هاي بودايي
با اين توضيحات، روشن است كه آيين بودا داراي سه فرقه ي مهم است: فرقه ي كهن (كه اغلب، خود را تراواد 21 معرفي مي كنند)، مهايانه بوديسم و لاماييسم. اكنون براي بررسي نگرش اين فرقه هاي سه گانه ي بودايي به حقيقت غايي، ضروري است جداگانه به هر يک از آنها توجه كنيم و به ارزيابي موضوع از منظر هر كدام بپردازيم. اما در همين فرصت، يادآور مي شويم كه به دليل نزديكي دو فرقه ي مهايانه و لامايي، از بررسي فرقه ي لامايي پرهيز مي كنيم.
پی نوشت ها :
1.ر.ک : داريوش شايگان، اديان و مكتب هاي فلسفي هند، ص 90-92.
2.Jainism.
3. Mahavira, 599-527.B.c.
4.ر.ک : رابرت ا. هيوم، اديان زنده جهان، ترجمه ي دكترعبدالرحيم گواهي، ص 79-83.
5.رابرت ا.هيوم، اديان زنده جهان، ص 79-80.
6.Nastika.
7.Astika.
8.داريوش شايگان، اديان و مكتب هاي فلسفي هند، ص 20.
9.داريوش شايگان، اديان و مكتب هاي فلسفي هند، ص 86-87.
10.Kshatriyas.
11.Buddhism.
12.Buddha.
13.James M .Kittelson, "Buddha", in: The Encyclopedia of Religion, ed.By: Mircea Eliade, Macmillan Publishing Company, New York, 1987, Vol.2, p319.
14.Siddharta.
15.Gautama.
16.Parinirvana.
17.Mahayana.
18.Lamaism.
19.ر.ک: ريچارد بوش وديگران، اديان در جهان امروز (جهان مذهبي)، ترجمه ي دكتر عبدالرحيم گواهي، ص 452.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}