بررسي روابط ايران واروپا در دوره ي ترکمنان آق قويونلو(4)


 

نويسنده:علي ططري(1)




 

دلائل اقتصادي اتحاد با اروپا:
 

ايجاد ارتباط و يا اتحاد اروپا با شرق آن روز، افزون بر مسائل سياي و ديني مي توانست دلائل مهم تري هم داشته باشد.در بحث از روابط، يکي از مهم ترين مسائلي که بايد در نظر گرفته شود، انگيزه هاي اقتصادي برقراري يک ارتباط است.ترديدي نيست که در دوره ي مورد بحث، منافع اقتصادي اروپاييان به خطر افتاده بود .توسعه و تجهيز روز افزون ارتش و ناوگان دريايي عثماني و همچنين سقوط روم شرقي و بسته شدن تنگه هاي استراتژيک بسفر و داردانل، ضربه ي جبران ناپذيري بر منافع اقتصادي دولتهاي اروپايي وارد آورد؛ آنها نمي توانستند مسدود شدن راههاي تجاري به شرق را تحمل کنند؛ زيرا شاهرگ حيات اقتصادي اروپا بود.
با نگاهي به فعاليتها و آمار کالاهاي تجاري اروپا در مي يابيم که از راههاي تجاري شرق، سود بسياري به اين قاره وارد مي شده است يکي از آثار مثبت جنگهاي صليبي براي اروپاييان رونق تجارت، با مشرق زمين بود .آنان، اين داد و ستد تجاري را حتي تا چين پيش بردند.جمهوريها و دولت -شهرهاي کوچکي همچون ونيز و جنوا با ناوگانهاي مجهز نظامي و تجاري توانستند جاي جاي درياي مديترانه را در نوردند و با ساختن مستعمره هاي بزرگ و کوچک، پايگاههاي تجري وسيعي براي خود به وجود آورند.
«افتادن شهر قسطنطنيه به دست ونيزيان و رفت و امد عيسوياني که براي زيارت بيت المقدس يا شرکت در جنگ هاي صليبي از اروپا به مشرق زمين مي رفتند، تدارک مواد غذايي و اسلحه و وارد کردن کالاهاي شرقي مانند حرير ايراني، ديباي شرقي، ادويه هندي و ظروف چيني موجب شد که حوزه ي ونيز به صورت يک مرکز عظيم تجارتي در آيد.ونيزيان ، فلفل، دارچين ، زنجبيل، کندر، چوب چيني ، ترياک ، زردچوبه و هل را از مشرق زمين به اروپا مي رسانيدند و کتان روسي ، پارچه هاي پشمي قبرسي، پوست سمور و ديگر حيوانات و ساير کالاهاي اروپايي را به مشرق زمين مي رسانيدند.»(نوائي ،1 ج، 1377،ص116).
با توجه به اين مطالب، فتح قسطنطنيه ضربه ي مخربي بر پيکره ي اقتصاد دولتهاي اروپايي به ويژه دولت -شهرهاي ايتاليايي وارد آورد و برتري دريايي ونيز، جنوا و پيزا را در هم شکست و مقدما ت چيرگي کشورهايي چون اسپانيا ، فرانسه، پرتغال ، هلند و انگلستان را در عرصه ي درياها فراهم کرد؛ بدين ترتيب، مي توان گفت که در هم شکستن قدرتهايي که با ناوهاي کوچک خود، بازرگاني در شرق و برتري تجارت دريايي را در دست داشتند، از نتايج دراز مدت فتح قسطنطنيه بود(طاهري، 1349،ص42-.
گفتني است که تسلط ترکان عثماني بر قسطنطنيه و اروپاي شرقي براي همه ي حکومتهاي اروپا ناخوشايند نبود، بلکه اوضاع پيش آمده براي برخي از آنها سودمند بود:
«کشورهاي لهستان و مجارستان به علت مجاورت و ارتباطي که با مسلمانان داشتند به دو دليل علناً با دولت عثماني مخالفت نمي کردند:يکي انکه ياراي مقاومت در برابر آن دولت را نداشتند و ديگر آنکه، اين ارتباط از نظر فرهنگي و اقتصادي کاملاً به نفع آنها بود و اگر گاهي هم با جمهوري ونيز اظهار همدردي و همگامي مي کردند، فقط جنبه ي لفظي داشت و عملاً دست به هيچ گونه اقدام خصمانه اي نمي زدند (کنتاريني،1349،ص2).
ميزان صدمه ي مالي و خسارت اقتصادي که از جانب عثماني به اروپاييان وارد آمد، يکسان نبود؛ برخي به دليل مسامحه و سازش کمتر لطمه خوردند و حتي سود مادي نصيبشان شد، اما برخي ديگر، چون جنوا، پيزا و به ويژه ونيز که پرچم جنگ با عثماني را در دست داشتند، بسيار متضرر شدند؛ پس، بي گمان مي توان به اين نتيجه رسيد که مهم ترين دليل برقراري روابط بين شرق و غرب همانا عوامل اقتصادي بوده است

نتيجه
 

در دوره ي اق قويونلو به جز دوره اي کوتاه،آن هم در زمان حکومت اوزون حسن آق قويونلو، روابط ايران و اروپا بسيار محدود بوده است.اين دوره ي کوتاه، هر چند به روابط نافرجام ايران و غرب معروف شده است، هنوز جاي بحث دارد.بررسي جنبه هاي مثبت و منفي روابط ايران و اروپا بهترين راه براي درک نتيجه ي برقراري اين ارتباط است.
به جز تنظيم مبادلات اقتصادي ميان شرق و غرب، بي گمان به رسميت شناختن حکومت آق قويونلو از سوي قدرتهاي بزرگ اروپايي آن زمان و تثبيت جايگاه ايران در منطقه ، ورود برخي اختراعات و دستاوردهاي جديد اروپاييان به ايران و پديدار شدن هنر ايراني در شهرهاي اروپايي مهم ترين جنبه هاي مثبت برقراري ارتباط ميان ايران و اروپا بوده است.سرپرسي سايکس در مورد تبادل سفيران و تأثير هنر و صنعت ايراني در اروپاي آن روز مي نويسد :
«پايدارترين نتيجه ي اين هيئت هاي سياسي و نمايندگان همانااقامت يک عده از صنعتگران فلزي ايران در ونيز بوده است.ايشان در آنجا ا ز هنرهاي خودشان مسطوره (2)و نمونه هاي عالي و برجسته اي رواج دادند .اين نقشه ها و طرح ها تا نورنبرگ و اگسبرگ اشاعت و انتشار يافت و کتاب هايي در آنجا از اين الگوها نوشته شد که در آنها طرح هاي عجيب مشبک کاري و در هم را با زرگري وفق داده اند و با آن منطبق ساختند .اين کتاب ها مخصوصاً کتاب ويرجيل سوليزنومبرگ به تمام اطراف و اکناف انتشار يافت و حتي به انگلستان رسيد؛ چنان که کارهاي زرگري زمان ملکه اليزابت شاهد صادقي است بر نفوذ صنايع ايران»(همو،2 ج،1330،ص202-203).
بي گمان، از اين دوره به بعد بود که توجه کشورهاي اروپايي به موقعيت تجاري و نظامي ايران در منطقه جلب شد؛ بنابراين، تقويت توان نظامي ايران در پيشبرد اهداف سياسي، اقتصادي اروپا مهم به نظر رسيد.آمدن مستشاران نظامي به ايران و مجهز کردن اق قويونلوها به اسلحه ي گرم وبه کارگيري آن در نبردهاي مختلف داخلي و خارجي -در واپسين سالهاي عمر اوزون حسن-نخستين گام اروپاييان در رسيدن به اهدافشان بود.
اين روند به لحاظ سياسي چه سودي براي ايران داشت؟ اگر بپذيريم که ايران در زمان اوزون حسن از نظر سياسي و نظامي جنبه ي ابزاري يافته بود و در جنگ با عثماني، نرسيدن به موقع کمکهاي نظامي غرب ، شکست سنگيني را بر او تحميل کرد و موجب از دست رفتن نواحي غرب و شمال غربي خاک ايران و مسدود شدن مرز غربي ايران تا رود فرات شد و خسارت جبران ناپذيري بر کشور وارد آورد ، بي گمان به ذهن مي رسد که اين رابطه به لحاظ سياسي شکست خورد و هيچ سودي براي ايران نداشت، اما بايد توجه کنيم که برقراري همين ارتباط نافرجام، مقدمه وتجربه اي شد براي صفويان که با آگاهي بيشتر( به ويژه در زمان اوج شکوفايي سياسي و اقتصادي انها)روابط ديپلماسي ايران و اروپا را از سرگيرند و در اين راه به جز جنبه سياسي و اقتصادي، آها) روابط ديپلماسي ايران و اروپا را از سر گيرند و در اين راه به جز جنبه ي سياسي و اقتصادي ، شکوه و عظمت فرهنگ ايراني -اسلامي و هنر و معماري ايران را در اروپا به نمايش بگذارند.

پی نوشت ها :
 

1.مسطوره در اينجا به معني کالا است (معين،1378،مدخل مسطوره.
2.دانشجوي دکتري تاريخ دانشگاه ازاد اسلامي واحد نجف آباد .
 

کتابنامه
1.اوزون چارشلي، اسماعيل حقي، تاريخ عثماني، ج2،برگردان:وهاب ولي، تهران :مؤسسه مطالعات فرهنگي، 1370
2._،تاريخ عثماني،ج1، برگردان:وهاب ولي، تهران :پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1380
3._،«نگاهي به تشکيلات دولتهاي قراقويونلو و آق قويونلو»برگردان :وهاب ولي، مجله تحقيقات تاريخي، ش8، بهار1372
4.حسن زاده ، اسماعيل ، حکومت ترکمانان قراقويونلو و آق قويونلو ، تهران، سمت :1379
5.دهخدا ، علي اکبر، لغت نامه ي دهخدا، تهران :مجلس، 1325
6.روملو ، حسن، احسن التواريخ، به کوشش و تصحيح چارلز نورمن سيدن، تهران :کتابخانه صدر،1347
7.رويمر، ه ر، «سلسله هاي ترکمانان»تاريخ ايران دوره تيموريان ( پژوهش از دانشگاه کمبريج)، برگردان :يعقوب اژند، تهران :جامي 1379
8.سايکس ،سرپرسي، تاريخ ايران، ج1، برگردان :سيد محمد تقي فخر داعي گيلاني، تهران:چاپخانه نگبن،1330
9.سفرنامه هاي ونيزيان در ايران، برگردان:منوچهر اميري، تهران: خوارزمي،1349
10.شاو، استانفورد جي و ازل کورال اشاه، تاريخ امپراتوري عثماني وترکيه جديد، ج1، برگردان :محمود رمضان زاده، مشهد:آستان قدس رضوي، 1370
11.طاهري، ابوالقاسم ،تاريخ سياسي واجتماعي ايران از مرگ تيمور تا مرگ شاه عباس، تهران :فرانکلين، 1349
12.کنتاريني ، آمبروسيو، سفرنامه آمبروسيو کنتاريني، برگردان :قدرت الله روشني، تهران، امير کبير،1349
13.معين، محمد ،فرهنگ معين، چ13،تهران،1378
14.مير جعفري ، حسين، تاريخ تيموريان و ترکمانان، اصفهان، سمت و دانشگاه اصفهان،1379
15.نوائي ، عبدالحسين ،ايران و جهان، ج1، چ4، تهران:هما،1377
16.هينتس، والتر، تشکيل دولت ملي در ايران، برگردان:کيکاووس جهانداري ،چ3، تهران:خوارزمي ، 1362
17.يوسف جمالي، محمد کريم ، زندگاني شاه اسماعيل اول، کاشان؛ محتشم 1376.
منبع:نشريه پايگاه نور، شماره24.