ابريشم در عصر قاجار و تجارت آن از راه درياي خزر(2)


 

نويسنده:سيد رحمان حسني(1)




 
در سال 1276ق/1859م.ميان استاد گريگور ارمني تبعه ي عثماني و ميرزا محمود خان ناصر الملک قرار دادي در مورد تأسيس کارخانه ي ابريشم کشي در گيلان بسته شد (آدميت و ناطق، 1356،ص280-283)و اين خود گوياي فعاليت عثماني ها در امر توليد ابريشم بود.
در سال 1295ق/1878م هنگامي که تخم نوغان ايران از بين رفت ، تخم نوغان ژاپن با کيفيت متوسط باقيماند؛ تا سال 1308ق/1890م.تخم نوغاني که وارد ايران مي شد ، ترکيبي از تخم ژاپن و خراسان بود(جمالزاده، 1362،ص27)از اين زمان به بعد بازرگانان و اتباع يوناني و عثماني در وارد کردن تخم نوغان فعاليت داشتند.همان گونه که پيش تر گفته شد در پاره اي منابع از برخي بازرگانان عثماني مانند پاسکالي که در امر تجارت تخم نوغان نقش داشته اند و به عنوان افراد يوناني ياد شده است ؛ آنها تاجران بزرگ و معروف يوناني الاصل اما تبعه ي عثماني بودند که در سراسر مناطق شمالي ايران از جمله خراسان فعاليت مي کردند؛ اسناد و مدارکي وجود دارد که اين موضوع را تأييد مي کند، براي نمونه به سند زير اشاره مي کنيم:

«سواد حکم وزارت خارجه به منتظم الملک کارگذار گيلان
 

22شهر صفر 1317
به تاريخ شهر صفر المظفر مطابق سند تنگوزئيل خيريت دليل 1317مرقوم مي شود .چون ترويج تجارت تخم نوغان منظور نظر اولياي دولت عليه مي باشد لهذا عاليجاه عزت همراه مسيو بزانوس و برادران پاسقالدي و مسيو مارکو تجار تبعه دولت عثماني صاحب کارخانه نوغان در رشت اجازه داده مي شود علامت شير و خورشيد دولت عليه ايران را در بالاي دارالتجاره خود روي جعبه هاي مال التجاره نصب نمود، در ترويج اين تجارت مساعي موقوي به عمل آورد .»
اوج فعاليت بازرگانان و اتباع عثماني در تجارت نوغان بين سالهاي 1317-1324ق/1899-1906م.بوده است اسناد و مدارکي وجود دارد که بازگوکننده ي اين امر است؛برخي از اين اسناد حاوي اطلاعاتي در زمينه ي اختلاف مالي اهالي گيلان و مازندران (به ويژه گيلان )با شركتهاي مختلف و بازرگانان عثماني است؛ مانند شرکت پاسکالي و مسيو پهناجي که از طرف دولت عثماني امتياز نشان مرغ دو سر داشت تا بر روي جعبه هاي تخم نوغان چاپ کند.در کنار اين بازرگانان از بازرگاني ديگر نيز مي توان نام برد؛ مانند ميرزا هاريطون کالوستيان، تبعه ي عثماني و مسيو رمادي ، يوناني و اودايس مسيحي، تبعه ي عثماني و سيمون و استپان پسران يوسف بيک از اتباع عثماني
افزون بر بازرگانان عثماني، بازرگانان روس نيز به تجارت تخم نوغان مشغول بودند، البته فعاليت آنها کمتر از بازرگانان عثماني بود.بر اساس سند 4ذيقعده ي 1899/1317م.وزارت امور خارجه ، نصر الله و مشير الدوله در يادداشتي به منتظم الملک، کارگزار گيلان، دستور داد هنگامي که ميان رعايا و بازرگانان گيلان و اتباع روسي براي تجارت و فروش تخم نوغان قرار دادي بسته مي شود، براي معتبر شدن بايد به مهر دولتي ممهور شود.در ضمن سند معاملات آنها در کارگذاري مهام خارجه نيز مهر دولتي شود تا براي اتباع آن منطقه مشکلاتي به وجود نياورد .
از تجارتخانه هاي معروف روسي –ايراني که در تجارت تخم نوغان نقش داشتند، مي توان از تجارتخانه ي طومانيانس نام برد.جدول زير واردات تخم نوغان را از سال 1325تا1329ق/1907تا1911م. از عثماني و روسيه نشان مي دهد(همان)

ايت ئيل       
(سال سگ)    
1328-1329   

تخاقوي ئيل      
(سال مرغ)     
1328-1327     

پيچي ئيل       
(سال ميمون)      
1327-1326      

قوي ئيل       
(سال گوسفند)    
1326-1325     

اسم مملكت    

740/233/2قران

810/479/2قران

690/268/2قران  

732/099/3قران  

عثماني       

810/352قران 

726/355قران 

625/666قران   

253/187قران  

روسيه       

در سالهاي 1317 تا 1324ق /1899تا 1906م.با حضور تاجران عثماني ، يوناني، روسي، و ديگران در مناطق مختلف گيلان و مازندران (رشت، لاهيجان، لنگرود، بارفروش، ساري)و خراسان ميان آنها و اهالي و تاجران مناطق ياد شده بر سر خريد و فروش تخم نوغان اختلاف به وجود آمد .اختلاف مالي ميان ايرانيان و تاجران خارجي و درگيريهاي که ميان بازرگانان عثماني وجودداشت ، تقلب در معامله (فروش تخم نوغان نامناسب و فاسد شده )پرداخت نکردن به موقع بهاي تخم نوغان به بازرگانان و اعتراض اهالي نسبت به قيمت پيله از مشکلاتي بود که دولت مرکزي را وادار کرد براي تنظيم امور ابريشم و تجارت تخم نوغان و خريدو فروش پيله ي ابريشم کارهايي انجام دهد.در اينجا در مورد اعتراض اهالي گيلان نسبت به قيمت پيله، اختلاف طوّافان (خرده و عمده)درباره ي فروش تخم نوغان و خرابي آن به دو سند اشاره مي شود:

«راپرت گيلان اداره ي تلگراف دولت عليه ايران
 

سالار افخم مشغول مراقبت انتظام امورات ولايتي و تهيه ي جشن مولود مسعود همايوني ارواحنا فداه هستند .جمعي کثير از طوافان در تلگرافخانه و اصطبل دولتي متحصن و متظلمند که ملاکين قيمت پيله را الي سه تومان و شش هزار از ماها گرفته اند و حال اينکه مرحوم وزير دربار قطع قيمت را با فرنگيها در مني سه تومان و سه هزار کرده بودند.آنقدر ضرر را قوه تحمل نداريم.
به تاريخ 11شهر جمادي الثاني، 1321»
«کارگذاري مهام خارجه گيلان
مورخه دوم و چهارم شهر رجب
رشت 1323
چون تجار و طواف مدتي در تلگرافخانه مبارکه متحصن بودند .تظلمات کتبي و تلگرافي بطهران نمودند که تخم نوغان از مسيو لاسقاريد يس گرفته تمام خراب شده است .بايد سخارتيکه بما وارد آورده عهدها کند.همچنين مسيو لاسقاريديس براي مطالبات خود بسفارت عارض شد تا اينکه از وزير امور خارجه و سفير کبير عثماني جواب رسيده در مجلس کارگذاري مجلس تشکيل يافته چهار نفر از طرف اشخاصيکه تخم نوغان گرفته اند و چهار نفر از طرف مسيو لاسقاريديس حاضر شده بمطالب طرفين برسند ....»
از سال 1308ق/1890م.پس از يک دوره بحران در تجارت ابريشم، به دليل رشد فزاينده ي واردات تخم نوغان از عثماني توليد اين محصول رشد پيدا کرد و ميرزا محمود خان ناصر الملک در اين زمينه بسيار کوشيد(همان،ص 25)، البته اسنادي موجود است که بيانگر مشکلات خريد و فروش تخم نوغان و پيله ي ابريشم و اعتراض اهالي و بازرگانان در موردتجارت ابريشم است که به نمونه هايي از آن اشاره شده .دولت مرکزي براي حل مشکلات موجود در تاريخ 17شوال 1905/1323م.امتياز نامه اي با محتشم السلطنه امضا کرد که هدف دولت درامتياز نامه چنين آمده است:
«براي حفظ حاصل نوغان از خطرات فساد تخم و غيره ورفع خسارت رعايا و ملاکين از اين رهگذر و لزوم عمل آوردن اين تخم در خود مملکت و رسيدگي به تخم نوغان خارج که وارد مملکت محورسه مي شود.چون لازم است ترتيبي داده شود که من بعد اين حاصل از هر جهت محفوظ بماند و ترويج شود .انشاء الله تعالي، لهذا بتصويب جناب مستطاب اشرف امجد ارفع عين الدوله اتابک اعظم امتياز تخم نوغان در کليه ي ايران مطابق فصول ذيل[در 17فصل] از تاريخ امضاء اين امتياز نامه به جناب محتشم السلطنه مرحمت و مقرر مي شود ....»
براي نمونه به چند فصل از اين امتياز نامه اشاره مي شود :
«فصل اول:اين امتياز از تاريخ ذيل [1323ق/1905م]تا پنجاه سال شمسي با مشاراليه و وراث او خواهد بود
فصل دوم:به صاحب امتياز است که اولاً تخم نوغان در خود ايران به طور صحت به عمل آورد .ثالثاً در ترويج اين حاصل در مملکت محروسه کمال اهتمام را به عمل آورد.مراقب باشد به صحت بعمل آيد
فصل سوم:تا زماني که تخم در خود مملکت بقدر کفايت حاصل نشده چون لازم است تخم نوغان از خارج وارد شود صاحب امتياز تخم نوغان صحيح و آنچه وارد شود ؛ با ذره بين به ترتيب علمي بتوسط مخيرين و معلمين بصير خبير معايته وتفتيش نمايد .هر چه صحيح باشد بعد از زدن علامت صحت به موقع استعمال گردد و هر چه ضايع و خراب باشد، با طلاع اداره گمرک معدوم نمايد .
فصل هفتم :تا يکسال از تاريخ ذيل صاحب امتيازبايد شروع بتکاليف مقرر نموده و تا هفت سال بقدر حاجت مملکت تخم نوغان بعمل اورد که رفع حاجت از تخم نوغان خارج بشود
فصل دوازدهم :از طرف دولت عليه قدغن و اعلان خواهد شد که هيچ کس حق ندارد تخم نوغان بخرد بدون اينکه علامت تفتيش اين اداره در آن باشد و اگر کسي خريد مسئول و مؤاخذ خواهد بود.»
پس از امتياز نامه ي ياد شده در همان سال(1323ق/1905م.)اعلانيه اي از طرف اداره ي مرکزي نظارت بر محصول ابريشم ايران به عموم آقايان ملاکين و تجار و رعاياي ممالک محروسه ي ايران ابلاغ شد که براي جلوگيري از فاسد شدن تخم نوغان و فراهم کردن زمينه ي ترقي و رواج اين مال التجاره و رفع معايب ان و محفوظ نگهداشتن تجار و رعايا از خرابي اين محصول ، اقدامات سابق که به واسطه ي محذورات وارده چندي به تعويق افتاده بود ، از:
«هذا ه السنه اودئيل در تحت نظر دقت معلم مخصوص اينکار که از فرنگستان اجير و وارد شده است ، از روي اساس علمي تعقيب خواهد شد...»
پس از انتشار اين اعلانيه، اداره ي نظارت بر محصول ابريشم ايران نظامنامه اي تدوين کرد که در مقدمه ي آن آمده است:
«چون محصول ابريشم که يکي از مال التجاره بزرگ عالم به شمار مي آيد و مورد توجه دولتهاي زيادي است.جهت رفع معايب و ترقي و رواج مال التجاره و رفع معايب جلويگري از فاسد و نکث محصول و صيانت از منافع تجار و رعايا از خرابي آن محصول گران بها، شروع به عمليات شده بود ولي چندي بعد به واسطه پاره محذورات در اجرآت آن فترتي حاصل شد، و اينک چون تعقيب ان لازم شمرده شد، بر حسب نيت مقدسه اوليان دولت عليه به تکاليف مقرره آن شروع و به جهت اجراي آ به نشر اين نظامنامه ...مبادرت مي شود....»
نظامنامه ي اداره ي نظارت بر محصول ابريشم ايران در بيست فصل نوشته شده و زير فصل آخر آن نام محتشم السلطنه آمده است .مهم ترين نکته هايي را که در اين نظامنامه بر آن تأکيد شده مي توان در موارد زير خلاصه کرد
1.معاينه وا متحان تخم نوغان که وارد خاک ايران مي شود؛
2.نظارت بر عمل تربيت پيله و سلامت آن و تنظيمات تلمبارها و رفع امراض کرم پيله؛
3.تأسيس مدرسه براي آموختن اين فلاحت؛
4.ثبت اسناد راجع به معاملات اين تجارت ؛
5.ترويج اين فلاحت؛
6.اداره ي مرکزي نظارت بر محصول ابريشم ممالک محروسه ي ايران در تهران خواهد بود ؛
7.مهر اين اداره عبارت است از شير و خورشيد و دور آن اين عبارت نوشته خواهد شد:«اداره ي نظارت محصول ابريشم ايران و اسم آن محل»؛
8.در بندرهايي که محل ورود تخم نوغان است، معلم مخصوص تعيين خواهد شد که به روش علمي با ذره بينهاي خاص به معاينه و امتحان تخم نوغان بپردازد؛
9.فروش تخم نوغان در خاک دولت عليه از تاريخ تدوين نظامنامه و اعلام آن در محل و يا حوزه اي که اداره ي نظارت محصول ابريشم است،بدون تمبر دولت بر روي قوطيهاي تخم نوغان، ممنوع است ؛
10.تاجران تخم نوغان (داخلي و خارجي )بايد براي حفظ آن، محل مخصوص داشته باشند که تخم نوغان ضايع و فاسد نشود.هر گاه تخم نوغان فاسد شود، کارگزاران داخلي و مأموران خارجي، مورد را ضبط و اعلام مي کنند تا کارهاي لازم را در اين زمينه انجام شودهمچنين انبار مخصوصي در کنار انبار گمرک بندر انزلي احداث شود تا توقف تخم نوغان را در اين بندر سبب ضايع شدن آن نشود (جمالزاده ، 1362،ص84-85).
دولت مرکزي ايران با کارهايي که انجام داد توانست تا اندازه اي بر تجارت ابريشم نظارت کند و جلوي اختلاف و تقلب را بگيرد؛ البته چنان که گفته شد، در فاصله ي سالهاي 1280تا1290ق/1863تا1873م.ناصر الملک قراگزولو براي رونق و ترقي ابريشم فعاليتهايي کرده بود (همان،ص83).
در کنار فعاليت يوناني ها و يوناني هايي که جزو اتباع عثماني بودند و در امر تجارت تخم نوغان و تجارت ابريشم حضوري فعال داشتند، برخي تاجران يوناني ديگر نيز که تبعه ي فرانسه بودند در اين زمينه تجارت مي کردند و حتي با طرفهاي ايراني خود قرار دادهايي مي بستند؛ در يادداشت تاريخ بيستم محرم 1905/1323م.اشاره شد که مسيو کانکلاري يوناني ساکن لاهيجان با شرکت عمومي در رشت قراردادي بست و قبول کرد که از سال1321ق/1903م.تا مدت پنج سال،همه ساله سه هزار قوطي تخم ابريشم در اختيار شرکت ياددشده قرار دهد و آن شرکت پذيرفت که سالي دو هزار تومان بابت قيمت تخم نوغان به او دهد و يک قسط آن در بيست مارس 1321/1903ق.پرداخت شود.بر اساس اسناد موجود، مسيو کانکلاري يوناني تبعه ي فرانسه بود که در امر تجارت تخم نوغان و ابريشم فعاليت داشت.در زير به سندي در اين مورد اشاره مي شود:

«سواد يادداشت وزارت خارجه به سفارت فرانسه
 

نمره ي شهر صفر1325[1907م]
يادداشت آن سفارت فخيمه مورخ 4شهر ذيحجه داير بر عمل کانکلاري با شرکت عمومي واصل و از مفاد آن استحضار حاصل آمد.اينکه براي استحضار خاطر آنسفارت مزاحمت مي دهد که حسب الامر همايوني عمل حاجي ملک التجار با شرکاء شرکت عمومي موکول به رسيد[گي]مرکب از چند نفر از وزراء و تجار و غيره گرديده است .همين اوقات اين مجلس منعقد و به کليه ي اينکارها رسيد خواهد نمود، البته پس از انعقاد مجلس مزبور، ضمناً نيز در اين عمل مداخله خواهد شد(محمد علي، وزارت جليله خارجه)»
پس از انتشار اين اعلانيه، اداره ي نظارت بر محصول ابريشم ايران نظامنامه اي تدوين کرد که در مقدمه ي آن آمده است:
«چون محصول ابريشم که يکي از مال التجاره بزرگ عالم به شمار مي آيد و مورد توجه دولتهاي زيادي است.جهت رفع معايب و ترقي و رواج مال التجاره و رفع معايب جلويگري از فاسد و نکث محصول و صيانت از منافع تجار و رعايا از خرابي آن محصول گران بها، شروع به عمليات شده بود ولي چندي بعد به واسطه پاره محذورات در اجرآت آن فترتي حاصل شد، و اينک چون تعقيب ان لازم شمرده شد، بر حسب نيت مقدسه اوليان دولت عليه به تکاليف مقرره آن شروع و به جهت اجراي آ به نشر اين نظامنامه ...مبادرت مي شود....»
نظامنامه ي اداره ي نظارت بر محصول ابريشم ايران در بيست فصل نوشته شده و زير فصل آخر آن نام محتشم السلطنه آمده است .مهم ترين نکته هايي را که در اين نظامنامه بر آن تأکيد شده مي توان در موارد زير خلاصه کرد .
1.معاينه وا متحان تخم نوغان که وارد خاک ايران مي شود؛
2.نظارت بر عمل تربيت پيله و سلامت آن و تنظيمات تلمبارها و رفع امراض کرم پيله؛
3.تأسيس مدرسه براي آموختن اين فلاحت؛
4.ثبت اسناد راجع به معاملات اين تجارت ؛
5.ترويج اين فلاحت؛
6.اداره ي مرکزي نظارت بر محصول ابريشم ممالک محروسه ي ايران در تهران خواهد بود ؛
7.مهر اين اداره عبارت است از شير و خورشيد و دور آن اين عبارت نوشته خواهد شد:«اداره ي نظارت محصول ابريشم ايران و اسم آن محل»؛
8.در بندرهايي که محل ورود تخم نوغان است، معلم مخصوص تعيين خواهد شد که به روش علمي با ذره بينهاي خاص به معاينه و امتحان تخم نوغان بپردازد؛
9.فروش تخم نوغان در خاک دولت عليه از تاريخ تدوين نظامنامه و اعلام آن در محل و يا حوزه اي که اداره ي نظارت محصول ابريشم است،بدون تمبر دولت بر روي قوطيهاي تخم نوغان، ممنوع است ؛
10.تاجران تخم نوغان (داخلي و خارجي )بايد براي حفظ آن، محل مخصوص داشته باشند که تخم نوغان ضايع و فاسد نشود.هر گاه تخم نوغان فاسد شود، کارگزاران داخلي و مأموران خارجي، مورد را ضبط و اعلام مي کنند تا کارهاي لازم را در اين زمينه انجام شود.همچنين انبار مخصوصي در کنار انبار گمرک بندر انزلي احداث شود تا توقف تخم نوغان را در اين بندر سبب ضايع شدن آن نشود (جمالزاده ، 1362،ص84-85).
دولت مرکزي ايران با کارهايي که انجام داد توانست تا اندازه اي بر تجارت ابريشم نظارت کند و جلوي اختلاف و تقلب را بگيرد؛ البته چنان که گفته شد، در فاصله ي سالهاي 1280تا1290ق/1863تا1873م.ناصر الملک قراگزولو براي رونق و ترقي ابريشم فعاليتهايي کرده بود (همان،ص83).

پی نوشت ها :
 

1.کارشناس ارشد تاريخ ايران دوره ي اسلامي از دانشگاه شهيد بهشتي .
 

منبع:نشريه پايگاه نور، شماره24.