واکنش کودکان به تجربه دندانپزشکي


 

نويسنده :دکتر مينو صابرپور




 
واکنش کودکان به تجربه دندانپزشکي دغدغه فکري والديني است که براي اولين بار کودک خود را به دندانپزشکي مي برند. کودکان از نظر همکاري به سه دسته تقسيم مي شوند.
1- کودکان کاملاً همکار
2- کودک فاقد قابليت همکاري
3- کودک مستعد براي همکاري
1)کودکاني که روحيه همکاري دارند آرام هستند، تشويش ندارند و مي توانند به روش ساده توسط دندانپزشک درمان شوند؛ يعني با راهنمايي هايي که دندانپزشک به آنها مي کند، در چارچوب تعيين شده رفتار مي کنند.
2) کودکان فاقد قابليت همکاري: کودکاني هستند که به دليل سنشان توانايي همکاري ندارند، مثلاً کودکان زير 3 سال يا کودکاني که ضعف هاي خاصي دارند يا عقب افتاده هستند جزء اين گروه محسوب مي شوند. در بيشتر اين موارد اعمال دندانپزشکي تحت بيهوشي عمومي براي اين کودکان تجويز مي شود.
3)کودک مستعد براي همکاري کودکي است که قابليت همکاري دارد ولي با دندانپزشک همکاري نمي کند. اين کودکان کساني هستند که با شکل دهي رفتار توسط دندانپزشک ، مي توانند به کودک همکار تبديل شوند مثل کودکان ترسو، مضطرب ، کم رو و مقاوم. گاهي هم ترکيبي از اين واکنش ها در کودک بروز مي کند.

ترس
 

ترس، يکي از اولين احساساتي است که پس از تولد کسب مي شود. گرچه نوزاد نسبت به عوامل تحريکي که ترس را به وجود مي آورند ناآگاه است، اما همچنان که رشد مي کند و ظرفيت مغزي اش افزايش مي يابد از اين تحريکات آگاه شده و مي تواند آن را به صورت مجزا تشخيص دهد. برخلاف عقيده عموم ، ترس ها بسيار با ارزش هستند، به شرطي که جهت درستي يابند و کنترل شوند. ترس کودک مي تواند او را به صورت فيزيکي (مثل ترس از آتش يا خطرهاي ديگر) و اجتماعي (ترس از تنبيه شدن و نهايتاً کسب رفتاري صحيح)حمايت کند. والدين هرگز نبايد بردن کودک نزد دندانپزشک را به عنوان يک تنبيه مطرح کنند.ترس ها به صورتobjective (مفعولي ) هستند يا به صورت subjective (فاعلي).
ترس objective ترس هايي هستند که با تحريک فيزيکي مستقيم اعضاي حساس ايجاد مي شوند و معمولاً والدين در آن نقشي ندارند. اين نوع ترس، عکس العملي نسبت به حواس پنجگانه بينايي، شنوايي ،بويايي ، چشايي و لامسه است و طبيعت ناخوشايندي دارد. مثلاً اگر کودک زماني که در بيمارستان بستري بوده توسط شخصي با لباس سفيد مداوا شده است، چون تجربه ناخوشايند درد را داشته ، همين مساله را به زماني که با يک دندانپزشک با لباس سفيد مواجه مي شود تعميم مي دهد. همچنين اگر با کودکي در اولين ملاقاتش در مطب دندانپزشکي به طور ضعيفي رفتار شود يا کودک درد غيرضروري را تجربه کند، مسلماً در رفتارهاي او در ملاقات هاي بعدي تأثير خواهد گذاشت. حتي استشمام بوي ناخوشايند يک دارو مي تواند اين نوع ترس را در کودک به وجود آورد. ترس هاي objective ترس هايي هستند که بر اساس احساسات القا شده از جانب ديگران به وجود مي آيند . بدون اينکه کودک تجربه شخصي نسبت به آنها داشته باشد مانند شنيدن موقعيت هاي دردناک يا ناخوشايند از والدين يا ديگران. اين نوع ترس مي تواند تا بزرگسالي ادامه پيدا کند و تا زماني که کودک مطمئن شود که خطري متوجه او نيست ترس از دندانپزشکي در او باقي مي ماند، براي اغلب کودکان ترس از دندانپزشکي يک ترس subjective است و نتيجه معالجات دنداني قبلي نيست. رفتار احساسي مثل هر رفتار ديگري تحت تأثير روند بلوغ قرار مي گيرد. و ترس کودک نيز همگام با رشد او تغيير مي کند. اولين ترس هاي کودک در رابطه با دندانپزشکي غير منتظره هستند. هر تحريک ناگهاني مي تواند شروع ترس باشد. صدا و لرزش توربين و فشار در استفاده از وسايل درستي در تهيه حفره مي تواند سبب ايجاد ترس در بچه هاي کوچک باشد. در حين انجام اعمال دندانپزشکي کودک معمولاً بيشتر از صداي ايجاد شده مي ترسد تا عملي که انجام مي شود.
از آنجا که بچه هاي کوچک از افتادن مي ترسند حرکات ناگهاني يونيت بدون اطلاع مي تواند سبب ترس آنها شود. همچنين حرکات ناگهاني دست يا نور شديد نيز مي توانند عوامل ايجاد کننده ترس در کودکان باشند.
براي مقابله با ترس در کودکان ،دندانپزشک ابتدا بايستي نوع ترس را در کودک تعيين کند. کودک ترسو نبايد شاهد معالجه فرد ديگري توسط دندانپزشک باشد، زيرا ترس وي با اين روش کاسته نمي شود. بهترين راه درمان بيماران ترسو، تماس و نزديکي تدريجي است و بهتر است که درمان از معالجات ساده تر مثل فلورايدتراپي، تشکيل پرونده و توضيح مشکلات وي شروع شود و هر وسيله به نحوي که براي او قابل فهم باشد معرفي شود. درمان بلافاصله پس از درد و بدون آمادگي ذهني نتيجه اي جز شکست به دنبال نخواهد داشت.

اضطراب
 

اضطراب يا تزلزل روحي رابطه نزديکي با ترس دارد و گاهي غيرقابل تفکيک است. اضطراب، نشان دهنده يک بحران هيجاني در فرد است. به عبارت ديگر نوعي حالت ناخوشايند هيجاني است که به نظر مي رسد در آن خواسته ها و رفتن به سوي ايده آل از مسير خود خارج مي شود و به هدف نمي رسد. اضطراب به ويژه عامل خراب کردن رفتار کودکان در اولين جلسه درمان است . به اين منظور از داروهاي ضداضطراب دو ساعت قبل از عمل دندانپزشکي کودکان استفاده مي شود.

مقاومت
 

مقاومت نشانه اضطراب و تزلزل روحي است و در آن کودک، بر عليه محيط اطراف خود عصيان مي کند. کودک ممکن است از خود لجاجت نشان دهد و در هنگام درمان، مرتباً سر خود را تکان دهد، حالت سرفه يا استفراغ را تقليد کند. دائم ابراز کند که نيازمند دستشويي رفتن است يا ممکن است از صحبت کردن امتناع کرده و از ارتباط خودداري کند. علت اين امر تربيت خانوادگي يا تأثير محيط اطراف مثل مهدکودک و مدرسه بر روي کودک است.
در چنين کودکاني روشvoice control (کنترل صدا) موفقيت آميز است .زير و بم بودن صدا، حالت همدردي يا خشونت را به کودک مي رساند، اين روش مي تواند توجه کودک را برانگيخته و يا او را از کاري که مشغول انجام آن است باز دارد. کيفيت صدا مهم نيست بلکه چگونگي تغيير سرعت بيان و جلب توجه بيمار مهم است.

منبع:نشريه کودک، شماره62.