خانم دکتر! ميزان شيوع بيشفعالي (ADHD) در کودکان و نوجوانان چقدر است؟
بيشفعالي يکي از مشکلات شايع رواني بين کودکان و نوجوانان است و گفته ميشود 3 تا 5 درصد در ايران و اروپا شيوع دارد اما به دليل تفاوت معيارهاي تشخيصي، در آمريکا تا ميزان 10 درصد هم گزارش شده است. در عين حال، امکان ابتلا به آن در پسران بيش از دختران است و در فرزندان اول خانواده هم بيشتر ديده ميشود.
اين مشکل با چه علايمي در کودکان و نوجوانان بروز ميکند؟
تحرک زياد و انجام فعاليتهاي تخريبي از مهمترين علايم اين اختلال محسوب ميشود اما در کنار اين علامتها بايد به موضوعات ديگري نيز توجه داشت. اين کودکان معمولا آرام و قرار ندارند، دست به کارهاي خطرناک ميزنند، دچار عدم تمرکزند و پرش افکار دارند، دچار افت تحصيلي ميشوند، قابل کنترل نيستند و گاهي نيز به خود يا ديگران آسيب ميرسانند. حتي خواب اين بچهها با ساير همسنوسالهايشان متفاوت است.
يعني کودکان بيشفعال، خواب کمتري دارند؟
بحث ميزان خواب، خيلي مطرح نيست. ما کيفيت خواب را مد نظر قرار ميدهيم. کودکان بيشفعال معمولا خواب ناآرامي دارند و همان فعاليتهاي فيزيکي و شيطنتهاي زمان بيداري را در خواب هم تکرار ميکنند. از طرفي فرستادن اين کودکان به تخت خواب نيز کار راحتي نيست؛ چراکه خستگي برايشان معنا ندارد و از خوابيدن متنفرند زيرا مانع فعاليتهاي آنها ميشود.
آيا مرز تشخيصي خاصي بين اين بچهها و بچههاي بازيگوشي که طبيعي هستند، وجود دارد؟
اصولا شيطنت، تحرک زياد، کنجکاوي و بازيگوشي در همه کودکان ديده ميشود اما اگر اين فعاليتها تخريبي باشد و مرتبط با محيط و موقعيت خاصي نباشد، ميتوان به بيشفعالي کودک شک کرد. در کودکان سالم و بازيگوش، فعاليت زياد باعث کاهش بازده کودک نميشود. به عبارت ديگر، کودک در کنار فعاليت زياد جسمي، در تحصيل و روابط اجتماعي خود، فرد موفقي است اما در کودکان مبتلا به بيشفعالي در کنار فعاليت زياد، اختلالات رفتاري و اختلال تحصيلي نيز ديده ميشود. بنابراين در واقع مرز تشخيص براي اين کودکان ايجاد اختلال در عملکردهاست؛ نه ميزان فعاليت آنها. از طرفي، حضور کودک در مهد کودک، پارک، ميهمانيها و ارزيابي عملکرد رفتاري او در محيطهاي مختلف ميتواند يک عامل تشخيصي باشد.
ممکن است شيطنت بيش از حد کودکان براي جلب توجه ديگران باشد؟
کلا بچهها عاشق جلب توجه هستند و گاهي نيز رفتارهايي مانند پرت کردن اشيا، لجبازي، سرکشي و رفتارهاي متضاد را تنها به دليل مورد توجه قرار گرفتن از خود بروز ميدهند اما در مورد کودکان بيشفعال بايد گفت اين بچهها قصد آزار و اذيت ندارند و اين يک اختلال رواني است که موجب بروز رفتارهاي تخريبي و پرخاشگرانه در آنها ميشود؛ چراکه کودکان بيشفعال همواره مانند يک موتور هميشه روشن فعاليت دارند و هرگز خسته نميشوند اما کودکان بازيگوش بالاخره بعد از مدتي از شيطنت خسته ميشوند و از خستگي به خواب ميروند.
اصلا چرا بعضي از کودکان بيشفعال ميشوند؟
در بروز اين عارضه، عوامل ژنتيک و محيطي دخالت دارند. مثلا گفته ميشود سابقه خانوادگي (بيشفعالي در اقوام درجه اول) در بروز اين مشکل موثر است و حتي بسياري از مادران که کودک بيشفعال دارند، از اين موضوع شکايت دارند که کودکشان در دوران جنيني نيز يک لحظه آرام و قرار نداشته و مدام در تکاپو بوده است اما معمولا از سنين 2 يا 3 سالگي اين اختلال رواني قابلتشخيص است. گاهي اوقات نيز قسمتهايي از مغز که وظيفه مهار رفتارهاي اضافي را بر عهده دارند با رشد تاخيري مواجه ميشوند و ديرتر رشد ميکنند و زمينهساز بروز بيشفعالي کودکان ميشود.
کودکان مبتلا به بيشفعالي چگونه درمان ميشوند؟
مباحث زيادي در خصوص درمان اين کودکان مطرح است. مثلا شناخت درماني، خانواده درماني، مشاوره شخصي با خود کودک و... از جمله اين موارد است اما به نظر من دارو، اصليترين درمان است؛ به ويژه زماني که اين بيشفعالي عملکرد کودک را تحت تاثير قرار ميدهد. عدهاي از والدين بر اين باورند با مرور زمان و بزرگتر شدن کودک اين مشکل حل ميشود و شيطنت را با بيماري اشتباه ميگيرند اما بررسيها نشان ميدهد که تنها 30 درصد مشکلات با گذشت زمان حل ميشود و 60 تا 70 درصد آنها پابرجا خواهد بود. در واقع اگر اين بيماري به موقع درمان نشود، در بزرگسالي ميتواند مشکلات متعددي ايجاد کند و بيشفعالي بزرگسالي از جمله اين مشکلات است.
چه توصيهاي به والدين داريد؟
والدين بايد با بروز کوچکترين علايمي که نشان از بيشفعالي کودک داشته باشد، به يک روانپزشک اطفال مراجعه کنند زيرا زمان در درمان اين اختلال بسيار حايز اهميت است. اگر هم اين علايم نشاندهنده شيطنت و بازيگوشي کودکشان باشد، خيال والدين راحت ميشود و با عمل به توصيههاي پزشک معالج خود قادر خواهند بود ميزان اين شيطنتها را تا حد طبيعي کاهش دهند.
منبع:www.salamat.com
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}