كليات زراعت مخلوط


 





 

مقدمه
 

زراعت فن كشت و كار و بهره برداري از عوامل محيطي براي توليد محصولات كشاورزي ميباشد. با توجه به وجود محدوديت هاي زياد در اين ضمينه شايد بتوان بهترين راه و تنهاراه رسيدن به اين مقصود را انجام چند كشتي و زراعت مخلوط دانست.
زراعت مخلوط يعني كشت بيش از يك نبات دريك قطعه زمين و در يك سال زراعي به ترتيبي كه يك گياه همزمان كشت و برداشت شود.بلكه ميتوان يك گياه را را همزمان و مدتي پس از گياه اول كشت نمود و همزمان يا بعد از ان برداشت كرد.
كشت غلات پا بلند مانند ذرت خوشه اي وذرت با حبوبات يكي از معمولترين نوع زراعت مخلوط است. اين نوع زراعت از ساليان سال دراز در بسياري از مناطق گرمسير در كشورهاي درحال توسعه رايج بوده است. و زارعين رغبت بيشتري به اين نوع كشت دارند چون اثر مكملي كه كه در اين قبيل كشت ها در بردارندتقليل افات و امراض است . دلايلي وجود دارد كه در بسياري از نقاط جهان زراعت مخلوط برتك كشتي برتري داردازجمله:
استفاده حداكثر از منابع محيطي
تقليل خطرات احتمالي
موازنه در امر تغذيه
حاصلخيزي خاك
علاوه بر مزاياي فوق مهمترين فايده كشت مخلوط اينست كه مقدارتوليددرواحدسطح نسبت به تك كشتي افزايش خواهد يافت.و دليل ان استفاده بهتر از منابع نور آب و مواد غذايي موجود در خاك ميباشد.همچنين از نظر محيط زيست چون سطح استفاده سموم كمتر ميباشد.

تعاريف خاص
 

زراعت چند كشتي multiple cropping
 

روياندن بيش از يك گياه در يك سال زراعي در يك قطعه زمين كه خود شامل زير مجموعه هايي هست
الف ) چند كشتي پي در پي
دراين نوع زراعت بذور گياهان مختلف در يك سال زراعي بطور متوالي كشت ميشوند بطوريكه كه بذر هر گياه را بعدازبرداشت محصول زراعت قبلي ميكارند افزايش محصول در اين فقط در بعد زمان است و هيچ نوع رقابتي بين گياهان وجود ندارد.كه خود شامل موارد زير است
1 كشت دوگانه : كاشت دو گياه در يك سال زراعي در يك قطعه زمين بطور پي در پي مانند كاشت ذرت زودرس بعد از برداشت گندم و يا جودر مثلا در اصفهان رايج است.
2. كشت هاي سه گانه : كاشت سه گياه بطور متوالي در يك سال زراعي و در يك قطعه زمين مانند كاشت برنج بادام زميني و برنج اژلند
3. كشت چهارگانه : كاشت پي در پي 4گياه در يك قطعه زمين در يك سال زراعي
ب) چند كشتي همزمان
در اين روش بذور مختلف نسبتا همزمان در يك قطعه زمين و در يك سال زراعي كشت ميشوند و لزومي ندارد كه تاريخ كاشت و برداشت يكي باشد و گياهان در بيشتر دوره رويش با هم روي زمين هستند اين روش از نظر شيوه كاشت به سه دسته تقسيم ميشود:
1. كشت درهم
دراين روش دو يا چند گياه در يك قطعه زمين بطور همزمان غيررديفي و يه صورت دستپاش كاشته ميشوند بذور گياهان ميتوانند با هم مخلوط شده و سپس كشت شوند مثل غلات با يونجه
2. كشت محلوط يا رديفي توام
در اين روش يكي از گياهان در رديف هاي معين و مشخص كاشته ميشود و گياه ديگر ممكن است بطور رديفي يا تصادفي با گياه اول كاشته شود.
3. كشت مخلوط نواري
هريك از گياهان در چند رديف يا بصورت نواري و همزمان در يك قطعه زمين كاشته ميشوند.عرض نوارهارابه اندازه اي در نظر ميگيرندتاضمن سهولت كارباماشين هاي كشاورزي و كسترش كافي اثر متقابل گياهان روي يكديگرظاهرشود.
ج) كشت تاخيري و يا چند كشتي پس و پيش
در اين سيستم بذور مختلف بطور متوالي در يك سال زراعي در يك قطعه زمين كشت ميشوند ولي بذور هرگياه راقبل ازبرداشت محصول گيياه قبل ميكارندتاريخ كاشت بذور دوم يا سوم مصادف است با بعدازگل كردن گياه قبلي.

رقابت گياهان در مجاورت يكديگر
 

كلمه رقابت از كلمه لاتين كامپيوتر computer به معني تقاضايا طلب چيزي كه مورد نياز ديگري هم باشد گرفته شده و در لغت انگليسي گفته شده انجام عملي براي كسب چيزي است كه درهمان زمان موجود ديگرسعي در جذب يا بدست آوردن آن دارد.
در گياهان تا زمانيكه اب و مواد غذايي و حرارت و نور بيش از احتياج دوياچندگياه باشد هرقدر هم كه نزديك به يكديگر كاشته شوند رقابت نمي نمايند برخلاف حيوانات . امازماني رقابت شروع ميگردد كه مقدار يك يا چند عامل رشدازحد احتياج دوياچند گياه كمتر باشند و يا به عبارت ديگر رقابت بين دو ياچندگياه موقعي شروع ميشود كه ان گياهان احتياج به ماده مخصوصي داشته باشند ولي مقدار آن ماده از حداحتياج اندو يا چند گياه ديگر كمتر باشد بنابراين رقابت را در مورد گياهان ميتوان بشرح زير تعريف نمود.
توانايي و ظرفيت گياهان در بدست اوردن و تامين موادمورد نياز رشدو نمو در حاليكه محدوديت يك يا چند ماده وجود داشته باشددربرخي شرايط وجود مواد و عوامل رشدبه ميزان بيش از نيازميتواند در رقابت گياهان نيز تاثير داشته باشدبه عنوان مثال دو گياه مختلف مانند برنج و گندم كه نياز ابي انها متفاوت است اگر در شرايط غرق ابي كشت شوند اب زياد براي رشد برنج مطلوب است ولي براي گندم مضر است و يا وجود ازت زياد در خاك ممكن است براي رشد ذرت مفيد باشد ولي همان ميزان ازت سبب كند شدن فعاليت باكتري هاي تثبيت كننده ازت درخاك شده رشد يونجه را كاهش ميدهد.
عواملي كه باعث رقابت در گياهان ميشوند عبارتند از:آب موادغذايي نوراكسيژن دي اكسيدكربن و اكسيژن خاك.فضاي موجود براي رشد و نمو گياهان نيزممكن است از عوامل رقابت بشمار آيند ولي اين امرفقط در مواقعي كه تراكم گياهي ( تعداد بوته در واحد سطح) بسيار باشد اتفاق مي افتد.درغيراينصورت معمولا فضاي كافي براي رشد ريشه و شاخ و برگ موجوداست.دراثرتراكم زيادتغييراتي درمورفولوژي گياه بوجودمي ايدمثلا ريشه هاي هويج تغييرشكل داده و يا غلات ورس ميكنند.
بيشتر عواملي كه در رقابت گياهاي موثرندميتوان به يك منبع غذايي تشبيه نمود.اگرمخزن داراي مقدارموادمحدودي باشديابطورمتناوب توسط گياهان در حال رقابت تخليه شودرقابت كننده موفق گياهي است كه سريعترازمخزن استفاده نمايد(گياه غالب) گارتمام گياهان ازنظررقابت مشابه باشند از اين منبع بطور اشتراكي استفاده مينمايندواگرهم كمبودي در مخزن باشدروي تمام گياهان اثرمشابه ميگذارد.
غالب يا مغلوب بودن گياه از نظررقابت بستگي به خصوصيات مرفولوژيكي و ژنتيكي و فيزيولوژي گياه دارد كه به شمارش مختصات كلي هريك بسنده ميكند:
مشخصات مرفولوژيكي:مانند داشتن موادغذايي زياددرريشه يابذر،ارتفاع گياه،تعدادشاخ و برگ عمق توسعه ريشه تعداد پنجه ها يابذر،تعداد گل و برگ
خصوصيات ژنتيكي:شامل سرعت جوانه زدن ظرفيت جذب آب و موادغذايي و اكسيژن
سرانجام از خصوصيات فيزيولوژيكي ميتوان نحوه جذب اب يااكسيژن از خاك هاي خشك ومرطوب چگونگي جذب موادغذايي ونحوه رشدگياه درشرايط بخصوص اب وهوايي را نام برد.
رقابت ضرورتاوقتي كه تامين يك منبع ضعيف است اتفاق نمي افتددريك جامعه گياهي تمام گياهان ممكن است ازنظرميزان يك عنصردركمبودباشندولي اگرمحيط هرگياه مستقل از گياهان مجاورخودباشدگياهان مجاوردخالتي درجذب موادورشدونمونميكنند.براي مثال جوانه زني و رشدگياهچه گندم در شرايط كمبوداكسيژن در يك خاك مرطوب وباساختمان نامناسب امكان داردكاهش يافته وياباتاخيرانجام شودواين امرمستقل ازتاثيرگياهان مجاوراست.
تاثير رقابت در گياه امكان داردبه صورت مثبت منفي وياخنثي باشد.مثلا افزايش طول ساقه دراثركمبودنوريك نوع رقابت مثبت يا همكاري است.نمونه ديگرازرقابت مثبت ياهمكاري جوانه زني بذورشبدر است.بعضي ازارقام اينگونه شبدرراچنانچه در معرض هواي محتوي0.5درصد دي اكسيدكربن قراردهند دورمانسي آن شكسته ميشود.دريك توده بذر كه در شرايط مساعدجوانه زني ازنظررطوبت و حرارت قرارداردمشاهده شده كه جوانه زني هرتك بذرباعث توليددي اكسيدكربن شده واين گازدرجوانه زدن سايربذورموثربوده است.

رقابت نوري در گياهان
 

رقابت در نورباعث كم شدن نورموثردرفتوسنتزدرگياه مغلوب شده سايرعوامل رشدراتحت تاثيرقرارميدهد.بنابراين شناختن راههاي كاهش رقابت براي استفاده از نورازمهمترين عوامل موثردرفتوسنتزورشدوهمچنين فراهم نمودن شرايط جهت استفاده موثرازسايرعوامل رشدبشمارميرود. رقابت براي نورزماني اتفاق مي افتدكه يك بوته روي بوته ديگروياحتي برگ روي برگ ديگررابه مدت طولاني پوشانده و مانع نفوذ نور به گياه ويا برگ زيرين شوداين حالت در بين گياهچه ها كه تازه روييده اند ديده نميشود ولي وقتي گياه به اندازه كافي رشد نمود در مزرعه مشاهده ميشود اگر اب و مواد غذايي به اندازه كافي در اختيار گياه گذاشته شود تنها عامل محدود كننده توليد نور خواهد بود امروزه به دليل مصرف زياد كود و اب اين وضعيت حادتر شده از طرف ديگر حتي در نواحي كمبود اب و مواد غذايي وجود دارد به دليل عدم توجه به تراكم مطلوب رقابت براي نور به عنوان يك عامل مهم تلقي ميشود.
رقابت براي نور از رقابت براي اب و مواد غذايي متفاوت است زيرا با مصرف نور بوسيله گياه ميزان آن كاهش پيدا نميكند انرژي نوراني دردسترس گياه بايد فورا جذب شده و يا به مصرف فتوسنتز برسد گياه غالب الزاما گياهي نيست كه شاخ و برگ بيشتري داشته باشد بلكه گياهاي است كه شاخ و برگ آن در وضعيت مفيدتري در مقايسه با گياهان رقابت كننده براي جذب نور قرار گرفته باشد بنابراين يك گياه گرامينه ممكن است يك علف هرز و يا گياه علوفه اي زير كشت خود را تحت فشار قرار دهدآن هم نه بدليل انبوهي شاخ و برگ و يا افقي بودن انها بلكه احتمالا بدليل ارتفاع بيشتر وهمچنين طرز قرار گرفتن شاخ و برگ است.
عوامل موثربر براستفاده مفيد از نور عبارتند از :
نوع گياه-ارتفاع گياه-شاخص سطح برگ-دوام و پايداري برگ-توزيع و پراكندگي برگ –زاويه برگ-تراكم گياه و نوع كشت و با توجه به اينكه شناخت اين عوامل در فراهم نمودن شرايط مناسب براي استفاده مناسب از نور باعث افزايش توليد ميشود و بطور اختصار بشرح آن مبادرت مي ورزد.

وضعيت برگ و رشد و سايه اندازي گياه
 

براي نشان دادن ميزان كربن تثبيت شده درهر سانتي متر مربع برگ در روز ميزان تجمع مواد خشك در هر واحد سطح برگ را كه فتوسنتز خالص نامييده ميشود در نظر ميگيرند در هر لحظه ميزان فتوسنتز خالص
با افزايش شدت نور ميزان فتوسنتز برگهاي تحتاني نسبت به تنفس انها بيشتر ميگردد مثلا در كاج وقتي كه برگ در حدود1200لوكس از نور اشباع ميشود.درخت جوان كاج ميزان فتوسنتز خود را تا 3300لوكس افزايش ميدهد و برگ هاي جداشده از برنج در 800تا1000لوكس اشباع ميشوند در حاليكه نور مورد نياز براي اشباع يك بوته برنج با توجه به ارتفاع و ميزان شاخ و برگ تا 2500 لوكس در بالاترين ارتفاع متغير است.

ارتفاع گياه
 

افزايش ارتفاع در گياه باعث تشكيل برگ هاي جديد با كارايي مصرف نور بيشتر دربالاي برگ هاي مسن ميشود شكل زير ميزان فتوسنتز خالص را در لايه يك كه در بالاترين قسمت گياه قرار گرفته را نشان ميدهد ميزان فتوسنتز خالص در لايه هاي پايينتر كاهش يافته و از لايه 11تا15 بسيار ناچيز و اندك ميباشد.در برخي گونه ها الگوي افزايش ارتفاع در ارتباط باسن گياه شباهت به افزايش وزن خشك گياه دارد ولي اين نشانه در تمام گونه ها عموميت ندارد.به عنوان مثال ذرت قبل ازآغاز تشكيل ميوه به حداكثر ارتفاع خود ميرسددرحاليكه دربعضي گياهان ديگر افزايش ارتفاع درجريان ميوه دهي نيزادامه ميابد.درتراكم خيلي زيادارتفاع بوته ها بيش ازاندازه زياد شده است كه اين امر باعث ضعيف شدن بوته گرديده و درنتيجه كارايي آنهانيز كاهش ميابد.
دركشت مخلوط ارتفاع گياه در روي رقابت نوري موثراست.جلوگيري ازتابش نوربرروي شبدر(دركشت مخلوطشبدر-گراس) توسط گراس مثال روشني ازتاثيرارتفاع ميباشد.
دركشت مخلوط شبدرارقامي كه برگ طويل دارندغالب وارقامي كه برگ كوتاهتردارندمغلوب ميشوند.درمطالعاتي كه روي تاثيراندازه بذربرروي ارتفاع گياه انجام شده گزارش گرديده ارقامي كه بذوردرشتري دارند نسبت به بذورريزبوته هاي بلندتري بوجودمي آورند.دربررسي كه برروي شبدرشده نشان ميدهدكهبذوردرشترنسبت به بذورريزترداراي سطح برگ بزرگتروارتفاع بيشتري است.

شاخص سطح برگ
 

در مراحل اوليه رويش گياه رشدآن اغلب بصورت خطي و براساس شاخص سطح برگ ميباشد.اگر ميزان بذرمتغيرباشددرزمان ظهور گياهچه شاخص سطح برگ نيزبه صورت خطي متناسب با ميزان بذرخواهدبود.تادوماه بعد ازكاشت تفاوت فاحشي درتوليدبرگوجوددارد.تراكم زياد1235 گياه در متر مربع زودتر از ساير تراكم ها به اپتيمم LA خودرسيده ولي به مرور زمان دوتراكم ديگرنيز به اپتيمم LAI ميرسندوسرانجام در هر سه تراكم ميزان سقف LAI يكي ميشود همچنين در مرحله ظهورگياهچه بذوردرشترشاخص سطح برگ بيشتري توليدميكنند.درمجموع مقدارواندازه بذربرروي شاخص برگ بيان متفاوتي ازاثريك فاكتورمشابه به نام تنوع در سطح فتوسنتزي كل گياهچه در حال ظهورهستندوتازماني كه برگهاي يك گياه در سايه قرارنگرفته باشند فتوسنتز و توليد ماده خشك متناسب بااندازه سطح برگ است.درنيمه اول فصل رويش منحني هاي برگ و سطح برگ شبيه وزن خشك گياه ميباشد.درانتهاي مراحل رشدالگوهاي افزايش سطح و وزن و سطح برگها كاهش ميابدزيراازبين رفتن و ريزش برگهاي مسن بمراتب بيش ازظهوربرگهاي جديداست.
باافزايش سطح برگ درصدنوري كه ازجامعه گياهي عبورميكندكاهش ميابدرابطه نفوذ و پوشش گياهي بصورت فرمول زيرخلاصه شده است.
12-K(LAI)=LOGII.'>
كه در اين فرمول I. ميزان تابش نور در بالاي پوشش گياهي و ميزان تابش نوردرزيرپوشش گياهي وk ضريب استهلاك يانوري است كه درواحدLAI دريافت ميشود.درگياهانزراعي افزايش سريع سطح برگ و رسيدن به شاخص سطح برگ بحراني كه باعث گرددفتوسنتزوسرعت رشددر آغازحيات گياه به حداكثربرسدحائزاهميت است زيراباعث افزايش عملكردوكاهش رقابت علف هرزميشود.
باافزايش سطح برگ ميزان جذب نورهم بيشترميگردد.چون درمرحله به گل رفتن افزايش سطح برگ اكثر گياهان زراعيمتوقف ميشوداهداف زراعي بايددرجهتي باشدكه بتواندباجذب نورخورشيدي بيشترميزان فتوسنتزرابه حداكثربرساند.به عبارت ديگردركشت گياهان شرايط رابايدبه نحوي ايجادنمودكه ميزان رشدگياهي حداكثرباشد.وبراي نيل به اين هدف گياهان اعم ازاينكه به صورت تك كشتي يامخلوط كاشته شوند.بايد ضمن داشتن شاخص سطح برگLAI مطلوب از نظرميزان رقابت نيزدرحداقل باشند.درچندكشتي و مخلوط لازمه اين امردرنظرگرفتن جنبه هاي مختلف عوامل است.بنابراين قبل ازانتخاب سيستم كشت بايدمشخص نمودكه هر گياهي درچه شاخص سطح برگي حداكثرCGR راداردكه اين نقطه راشاخص سطح برگ مطلوب نامندوبراي گياهان مختلف متفاوت ميباشد.

پايداري برگ
 

اختلافي كه در عملكرد ماده خشك گياهان ديده ميشودبه دوعامل بستگي دارد:
الف- سرعت فتوسنتز
ب- طول مدتي كه فتوسنتزگياهان انجام ميشود.
هرچه دريافت انرژي خورشيدي درمدت طولاني تري صورت گيردميزان توليدماده خشك هم بيشترخواهدشد.درشرايط آب و هوايي متغيروعمليات زراعي مختلف50درصد نوسانات عملكردبه دوام سطح برگ بستگي دارد.دركشت مخلوط وجودرقابت و ايجادمحدوديت روي جذب نوربرروي پايداري برگ تاثيرميگذاردواگراين محدوديت زيادباشدباعث پيري زودرس وكاهشLAD شده و در نتيجه گياه مغلوب شده و عملكردآن كم ميشود.بنابراين تركيب گياهان بايد به نحوي باشدكه حداقل كاهش LAD بوجودآيد.

اثرتراكم برگياه
 

گياه قابليت انعطاف داشته وشكل و اندازه آن با شرايط محيط تغييرميكند.يكي از مهمترين عواملي كه روي گياه اثر ميگذارد رقابت گياه مجاورميباشدكه ممكن است تاثيرآن به حدي باشدكه شكل و اندازه گياه بطور قابل توجهي تقليل يابدازمشخصات ديگر گياه زنده اينست كه قابليت و ظرفيت آن را داردكه در شرايط محيطي خوب حداكثر استفاده راازعوامل رشدبنمايدو ازطرف ديگردرشرايط بدمقاومت نموده وخودرازنده نگه دارد.به علت همين قابليت قابليت انعطاف بودن گياه است كه وقتي كه ميزتن بذر درواحد سطح تقليل ميابد مقدار محصول به همان اندازه تغييرنمي كند.تفاوت بين گياهي كه بطور تكي ميرويدباگياهي كه بصورت متراكم و تحت شرايط رقابت قرار داردبوسيله مقايسه رشدنسبي نشان داده ميشود.اگرگياهان با فواصل زياد كاشته شده و نور آب و مواد غذايي به اندازه كافي در اختيارآنهاقرار بگيرد.هيچگونه رقابتي بوجودنيامده وبطور ثابتي رشدمي نمايد.درحاليكه اگر گياهان به صورت ممتراكم كشت شوندتحت تاثيرگياهانمجاور خودقرارگرفته ميزان رشد آنهابطورقابل ملاحظه اي تقليل ميابد. بطور كلي گياهاني كه بافواصل متعادل كاشته شوند نسبت به گياهانيكه با فواصل زياد كاشته ميشوندتوليد ساقه برگ و گل كمتري ميكنند.ولي اين امر در موردتمام گياهان صادق نيست.مثلا درشبدر سفيد اگرچه محصول خشك وتعداد بذر در هرگل با تراكم ابتدا نسبت مستقيم داشته تازمانيكه به حدماكزيممي برسد.پس از آن با افزايش تراكم ميزان بذردرهرگل كم ميشود.
بايد در نظرداشت كه در تراكم اپتيمم وزن دانه و تعداد دانه درهر گل آذين بستگي به زماني داردكه رقابت بين گياهان شروع شده است.گياهان تحت تاثير دو نوع رقابت امكان دارد قراربگيرد:
الف- رقابت درون گونه اي
ب- رقابت برون گونه اي
در تراكم اپتيمم رقابت برون گونه اي و درون گونه اي در زمان ظهورگل بوجودمي ايدو در اثر تعداد گل در هر گياه كاهش ميابدوميزان كاهش بستگي به ظرفيت گياه در مقابله با رقابت دارد. در تراكم بسيار زياد گياه تحت تاثير هر دو نوع رقابت قرار مي گيرد و زمان شروع آن معمولا در هنگام ظهور ساقه است . با وجود انعطاف پذيري كه گياه داراد در تراكم زياد امكان دارد تاثير رقابت به اندازه اي باشد كه حتي تعدادي از گياهان از بين بروند .
با مطالعاتي كه بر روي گياه در داخل جوامع گياهي زراعي و مرتعي انجام شده مشخص گرديد كه يك جامعه گياهي داراي همشكلي وزن اوليه به تدريج به طرف يك توزيع كج پيش مي روند . با ادامه ي رشد سهم گياهان كوچك افزايش يافته و گياهان بزرگ كاهش ميابد . از نظر تئروري اين پديده مستقل از رقابت بين گياهان در جامعه ي گياهي اتفاق مي افتد و از نرخ رشد نسبي پاييزي شده است .

رشد و نمو دو گياه مختلف در مجاورت يكديگر
 

با اينكه در طبيعت جامعه گياهي از نباتات مختلف تشكيل شده و فقط در اراضي نامناسب مانند اراضي شور يا باتلاقي يك نوع گياه مي رويد معهذا كوشش بشر براين بوده است كه در زمين مزروعي فقط يك نوع گياه كشت نموده و بقيه گياهياني كه در زمين مي رويند علف هرز تلقي نمايد بطور طبيعي جامعه گياهي مركب از گونه هاي متفاوت است مثلا گونه هايي كه به نور كم احتياج دارند در پناه گياهان پا بلند مي رويند و يا تركيبي از گياهان با ريشه هاي متفاوت از اعماق مختلف خاك آب و مواد غذايي را جذب مي نمايند بايد ديد كه در زاعت هم دو يا چند گياه با هم كشت شوند آيا نسب به زراعت تك بزري كربن بيشتر به خود تثبيت مي نمايند .

رقابت براي مواد غذايي
 

در تك كشتي رقابت براي جذب هر ماده غذايي وجود دارد . براي مطالعه ي جذب ازت گياه Bromus sp. با تراكم هاي 3-6-12 و 50 بوته و در سطح كودي 0-150-750 ميلي گرم در گلدان كشت كرديم . ملاحضه شدكه در سطوح و كم و متوسط ازت عملكرد گياه تحت تاثير تعداد قرار نمي گيرد . اگر يك گياه در گلدان باشد تمام ازت را دريافت مي كند و لي اگر 50گياه در گلدان باشد كل ازت را بين خود تقسيم كرده و در سطح 750 ميلي گرم ازت يك گياه قادر به استفاده ازت موجود نيست رقابت براي مواد غذايي درمخلوط بستگي به گياهان تركيب شونده دارند . رقابت براي جذب پتاسيم در مخلوط شبدر و گراس مطالعه شد و افزايش عملكرد مشاهده گرديد كه ناشي از مخصول زياد شبدر بود با اضافه كردن ازت عملكرد شبدر كاهش يافت ولي محصول گراس افزايش يافت يعني در كرتهايي كه ازت و پتاسيم مصرف گرديد ميزان پتاسيم كمتر از كرتهاي شاهد بود .
در آزمايش ديگري باافزايش ميزان ازت رشدگراس بيشترشده ودررقابت براي جذب پتاسيم موفقتربوده است.بنابراين ميتوان استنباط نمودكه گراس ها دراويال بهار نسبت به شبدرداراي رشدبيشتري بوده ودراين زمان پتاسيم موجود درخاك را مصرف مي نمايدوباافزايش درجه حرارت رقابت براي پتاسيمزياد شده و مصرف كودكودازته كه باعث تحريك رشدگراس ميشود اين رقابت راتشديدميكند.توصيه ميشودكه در مخلوط گراس هايي كه به حرارتهاي پايين ناسازگارهستندبالگوم هايي كه قدرت جذب موادغذايي زياددارندانتخاب شوند. رقابت براي جذب ازت گسترده ترين شكل رقابت بين گياهان زراعي و همچنين گياه زراعي با علفهاي هرزاست.مثلادرشرايط بارندگي رقابت براي ازت مهمترين فاكتور دركاهش عملكردغلات توسط علفهاي هرزخانواده كروسيفراست(cruciferea).
رقابت مشابهي بين گراس و شبدردرموردجذب گوگرد و فسفرنيزگزارش شده است.درسطوح پايين گوگردويافسفرتقريبا تمام اين موادتوسط گراس جذب شده و شبدرباكمبودفسفرياگوگردروبرو ميشود.باافزايش ميزان ازت اين كمبودبيشترمحسوس بوده ولي بامصرف گوگردويافسفركمبودجبران شده وگياه شروع به رشدونموميكند.

رقابت براي آب
 

آب مهمترين عامل محدود كننده رشداندام هاي زميني گياه است.رقابت براي جذب آب معمولا همراه اشكال ديگررقابت بويژه ازت و نوراتفاق مي افتد.اگر رقابت براي آب وياازت آنقدرشديدباشد كه رشدگياه رامحدودكندرقابت براي نور بي اهميت ميشودوبرعكس.درتك كشتي كمبودآب روي تمام بوته هاي اثر ميگذاردوبراي كسب محصول متعادل ميزان تراكم رادرشرايط خشكي كمتر ازشرايط محيط مرطوب در نظر ميگيرند.
درهمبستگي بارندگي يا آبياري باتراكم گياهي بايد به ژنوتيپ گياهي نيزتوجه داشت در يك مطالعه 10ساله روي دو ژنوتيپ سورگوم بنام كفير وميلومشخص شدكه ژنوتيپ كفيرعكس العمل قابل توجهي نسبت به رطوبت نشان داده واپتيمم تراكم آن درفصول مرطوب حدود10برابرفصول خشك است.درحاليكه اگررقم ميلوبافاصله رديف وبوته زيادكاشته شودحداكثرعملكردخودراهم درفصول مرطوب وهم در فصول خشك ميدهد وعلت آن خاصيت پنجه زني اين رقم است.
موفقيت هرگياه دررقابت براي آب بستگي به خواص ژنتيكي گياه وبكارانداختن اين خواص دارد.عامل مهم موفقيت يك گياه عبارتندازسرعت رشدريشه وميزان رشدنسبي گياه وتقاضاي اوليه گياه براي آب
تفاوت هاي رقابت براي آب دربين گياهان زراعي مربوط به يك وياهردوعامل زيراست:
• توزيع افقي ياعمودي مستقيم ريشه
• فيزيولوژ‍ی گياه
ذرت وقتي با فاصله زيادكاشته ميشودالگوي توزيع ريشه بصورت دايره اي استدرحاليكه در كشت متراكم رديفي ريشه ها بصورت افقي بين رديف ها نفوذ ميكند.پنبه درمقايسه باسورگوم وبادام زميني تنش آب را كمتر تحمل ميكندكه اين امر ناشي ازعدم كنترل آب داخل گياه از طريق فشار تورژيسانس ،عدم نفوذريشه در اعماق پايينتر خاك و نيز كارايي كمتر ريشه هاي بالايي پنبه دربهره برداري از آب در مقايسه با دوگياه ديگر است در زراعت مخلوط كه دوياچند گياه ديگر در مجاورت همديگر رشد ميكنندممكن است به دلايلي از قبيل متفاوت بودن مرفولوژي گياهان و يا گريزان بودن ريشه هاي گونه هاي مختلف از همديگر ميزان رقابت براي اب كاهش يابد.

رقابت براي دو ياچند عامل
 

درشرايطي كه رقابت براي بيش از يك عامل وجود داشته باشد اثر متقابل رقابت نيزممكن است اتفاق بيافتد و در اينصورت گونه اي موفقتر است كه نه تنها از دويا چند عامل بلكه اثر متقابل انها نيز استفاده كند.
اثرمتقابل رقابت براي نورومواد غذايي در كشت مخلوطlolium وfestuca مطالعه شد.پس از 14 ماه لوليوم بصورت گياه غالب خود را نشان داد و فستوكا گياه مغلوب و ضعيفي بود در تيمارهايي كه لوليوم برداشت شده بود و همچنين تيمارهايي كه بدون برداشت فستوكا مواد غذايي كافي به خاك داده شدباز هم گياه فستوكا ضعيف و مغلوب بود ولي تميارهايي كه لوليوم برداشت گرديد و هم مواد غذايي به خاك اضافه شد فستوكا رشد قوي از خود نشان داد.
اثر متقابل رقابت براي نور و ازت بر روي لوليوم وphalaris مطالعه گرديد آزمايش به نحوي طراحي گرديد كه اثر هر فاكتور بطور جداگانه و اثر متقابل عوامل مشخص باشد. وجود صفحه هايي جداكننده در بالاي خاك و بين ريشه هاي هردو گياه باعث ميشود كه رقابت براي ازت از رقبت براي نور بطور جداگانه قابل بررسي باشد نتايج آزمايش نشان داده كه فالوريس بشدت تحت تاثير رقابت قرار گرفت و ميتوان نتيجه گيري كرد كه چنانچه يك گياه در رقابت براي نور مغلوب جلوه نمايد فعاليت فتوسنتزي آن كاهش يافته و بدنبال آن رشد گياه تقليل ميابد.
داشتن سيستم ريشه اي ضعيف باعث ميشود كه ازمواد غذايي معدني وآب بهره برداري ننمايد.
درمورد رقابت براي مواد غذايي ميتوان استنباط نمود كه اگر گياه مغلوب باشدجذب كمتر شده و كاهش رشد ريشه و بدنبال آن كاهش جذب آب و مواد غذايي اتفاق مي افتد از طرف ديگر بدليل رشد كم اندام هاي زيرزميني رشد ساقه و برگ نيز تقليل يافته كه در نتيجه ميزان جذب نوروعمل فتوسنتزكاهش ميابد.

آللوپاتي
 

آللوپاتي از ديرباز بوسيله زارعين شناخته شده و مشاهده گرديده است كه بسياري از گونه هاي گياهي داراي اثرات شيميايي بر روي خود و يا سايرگونه هاي ديگر هستند.ازجمله نخودسفيد يا نخودايراني باعث ازبين رفتن شاه بلوط آبي ميشود همچنين معتقددند كه قبل از كشت ذرت نبايددرهمان زمين جو،شنبليله،نخود وياخلركاشت ويادرخت گردودرانسان باعث سردرد وبه گياهانيكه مجاور آن قرار دارند صدمه ميرساند.
درسال1937 اثرمتقابل بيوشميايي بين گياهان را آللوپاتي ناميدند.بنابراين آللوپاتي يعني اثر مستقيم ياغيرمستقيمي كه يك گياه روي گياه ديگربوجودميآورد.عده اي از محققين اللوپاتي را جنگ شيميايي بين گياهان تعبيرنمودند.مواد شيميايي كه اللوپاتي ايجادكرده و به داخل محيط تراوش ميكننداللوپاتيك ناميدند.اللوپاتيك ممكن است بازدارنده رشديك گياه ويا تحريك كننده آن باشدكه در اينصورت اللوپاتي مثبت خواهدبود.مواد شيميايي اللوپاتيك ممكن است مانع رشدگياهان گونه هاي مختلف وياگياهان از يك رقم ويايكگونه شوند.اللوپاتيك دو گونه است:
الف-آللوپاتيك واقعي : ماده فعال ازيكي از اندام هاي گياه تراوش شده و روي گياه ديگروياخودگياه تاثيرميگذارد.
ب-آللوپاتيك كاربردي:ماده شميايي مترشحه ازگياه فعال نبوده بلكه به مرور زمان در اثرفعاليت ميكروارگانيسم فعال ميشود.
درزراعت تاثر سوعلفهاي هرزويااثرمنفي گياهان مختلف درچندكشتي مشخص نيست كه به دليل رقابت است ياآللوپاتي.روش مناسبي راكه بتوان رقابت راازاللوپاتي در روي زمين تفكيك نمودوجودندارد.باآزمايشهاي گلخانه اي مشخص شده است كه بقاياي برخي از گياهان ازقبيل سورگوم ازطريق آزاد ساختن مواد سمي ازرشد برخي ازگياهان جلوگيري ميكنند.
گياهان تركيبات آللوپاتيك را بطريق مختلف آزادميكنند:
1. گاز
گياهان زنده ممكن است گازهايي از خود متصاعدكنندكه براي سايرگياهان بازدارنده رشدباشد.گازهايي كه از گياهsalvia reflexa متصاعد ميشودحاوي موادي از جملهpinens است كه روي جوانه زدن ورشدگياهچه بعضي از گياهان ازجمله گندم اثرمنفي دارد.گونه هايي از جنس درمنه و اكاليپتوس نيز گازهايي متصاعد ميكنند كه داراي اثر آللوپانيك است.
2. ترشحات ريشه اي
موادي كه از ريشه هاي سورگوم و مرغ ترشح ميشوندازرشدبرخي از گياهان جلوگيري ميكند.موادمترشحه ازگردهوخيارحالت خودمسمومي دارند و موادي كه ازآلو تراوش ميشوندغيرسمي هستندودراثرميكروارگانيسم هابه ماده فعال خودمسمومي و مسموم كردني تبديل ميگردد.وجودموادآلي از قبيل اسيدمانوليك واسيداكساليك درريشه علف هرزترشك مانع از تجزيه شدن آن به وسيله ميكروارگانيسم ها ميشوند.
3.ترشحات برگ و ساقه
تركيبات شيميايي متفاوتي از برگ وساقه گياهان خارج شده كه بوسيله آب باران وادرخاك ميشوندمثلا از كرك هاي موجوددرساقه و برگ هاي گياه گاوپنبه فيتوتوكسين ترشخح ميگرددكه بوسيله آب ازگياه جداشده ووادرخاك ميشودوياروي گياه مجاوراثرميكند.
4.بقاياي گياهي
بقاياي گياهي ممكن است منبع تركيباتي با خاصيت آللوپاتيك باشند.برخي از اين تركيبات گليكوزيدهاي حاوي سيانيدهستندكه تجزيه شده وسموم سيانيدوبنزالدئيدتوليدميكنند.سموم ناشي از كود سبزويابقاياي گياهي كه براي تقويت زمين به خاك برگردانده ميشوندازرشدبعضي ازگياهان جلوگيري ميكنند.
مواد حاصل از بقاياي پوسيده گياهان ممكن است روي گياهان جوان كه در بين گياهان مسن بصورت كشت تاخيري كاشته ميشوندويادربين كلش ( در كشت هاي دوگانه سه گانه چهارگانه) كاشته ميشوند تاثير بگذارد.
امروزه كوشش هايي براي بكارگيري عملي از خاصيت اللوپاتي در كنترل علفهاي هرز انجام ميشود.ازجمله استفاده ازاللوپاتيك گراس ها در تناوب گياهان يكساله و چندساله است.دراين سيستم روي قدرت دخالت كودسبزگياهان زراعي وتاثيرسمي انها در كنترل علف هاي هرزيكساله پهن برگ بسيارموثراست.دركاروليناي شمالي ايالات متحده آمريكا پس از برگرداندن چاوداربه زمين و سپس كشت سوياوآفتابگردان از تراكم سلمك به ميزان 99درصدوتاج خروس به ميزان96درصددرمقايسه باشاهدكاشته شد.ازتجزيه بقاياي كاه و كلش چاودار اسيدبتافنيلاكتيك واسيد بتاهيدروكسي بوتريك استخراج شده كه رشد ريشه و بوته سلمك و تاج خروس وحشي را كنترل مينمايد.
بذور علف هاي هرزاغلب براي مدت طولاني قوه ناميه خودراحفظ مي نمايند.زيرادرپوسته انهاموادبازدارنده كه يك تركيب شيميايي آللوپاتيك است وجودداردكه باعث ايجادخواب زمستانه dormancy شده ازتجزيه آنهادرمقابل ميكروارگانيسم ها جلوگيري ميكند.باشناخت موادبازدارنده درعلفهاي هرزشايدبتوان بردرمانسي آن فائق گشته واين گونه علفهاي هرزراآسانتر كنترل نمود.

آللوپاتيك گياهان مختلف
 

بسياري از گونه هاي گياهي داراي آللوپاتيك ميباشندكه مانع رشدگونه هاي وياگياهان همانگونه خودميشوندكه ذيلابه چندنمونه ازآنها اشاره ميشود:
تراكم گياهانيكه درمجاورت گردو كاشته ميشوندكاهش يافته وياممكن است به كلي ازبين بروند.به عنوان مثال اگريونجه گوجه فرنگي وسيب زميني درنزديكي گردو كاشته شوندپژمرده شده وازبين ميروند.درآزمايشي با قرار گرفتن چند قطعه پوست ريشه گردودرمحيط كشت آبي گوجه فرنگي گياها پژمرده شدند.علت ان ترشح ماده جوگلن يا موادي مشابه آن است.
افراي چناري acer pseudoplanus روي درخت غان زرداثراللوپاتي دارد.ترشحات حاصل از بذرافراروي رشدونموغان زردتاثيرمنفي گذاشته وباعث ضعيف شدن نهال و سرانجام خشك شدن آن ميشود.ولي ترشحات حاصل از برگ ها و بقاياي افرا روي درخت غانتاثيرندارد.ترشحات حاصل از نوك ريشه فعال افراي قندي از رشد طولي غان زردجلوگيري ميكند وباعث توقف شدن رشدونمو نهال اين گياه ميشود.
برخي از نواحي واقع در شمال ايالات متحده آمريكاوكانادادرابتداپوشيده ازگونه هاي مختلف توسكابودكه بعدابوسيله گونه هاي مختلف ديگرازقبيل سپيدارياصنوبربالسام جايگزين شدند.پژوهشگران مشاهده كردندكه در مجاورت رويشگاه سپيدارياصنوبررشدتوسكامحدوداست.تحقيقات نشان داده عصاره استخراج شده از بقاياي برگ و جوانه و ترشحات حاصل از برگهاي تازه صنوبرازرشدجوانه و ريشه چه نونهال هاي توسكاجلوگيري ميكند.عامل بازدارندگي تغييرات اسيديته ويافشارهاي اسمزي نيست بلكه بدليل اللوپاتي تغييرات مرفولوژيكي ازقبيل عدم رشدونموتارهاي كشنده ونكروزه شدن مريستم هاي ريشه چه بوجودمي آيد.اثرسپيداربررشدونموتارهاي كشنده باعث كاهش غددتثبيت ازت نيزميشود.
جاروازجمله گياهاني است كه برروي چندين گونه ديگراثرآللوپاتيك دارد عصاره آبي حاصل از شاخه هاي زنده وپوسيده جاورازرشدونمواندام هاي هوايي وزمين كاج تداجلوگيري ميكندعصاره اين گياه همچنين مانع ازافزايش ماده خشك ريشه هاوشاخه شده، باعث كاهش غلظت ازت درساقه ها ميشود.درعصاره گياه تعداد13 تركيب فنولوژيكي شناسايي شدندكه مهمترين تركيبات بازدارنده عبارتند از : وانيليك-تم-كوماريك و اِم هيدروكسي فنيل پرپيونيك اسيد.
آللوپاتيك برخي از گونه ها ممكن است روي ميكرو ارگانيسم هاي درون خاك نيزتاثيربگذاردمثلامواد سمي مترشحه از ريشه برخي از گراس هاباعث عدم حضورقارچ ميكوريزاميشود.اين قارچ نسبت به ترشحات ريشه گراس ها وياترشحات حاصل ازموادپوسيده گياهي حساس است.بنابراين در چمنزارهاصنوبرياكاج به علتعدم حضور ميكوريزارشدونمونميابد.
آللوپاتيك يك گونه ممكن است روي همان گونه تاثير منفي داشته باشد.عدم موفقيت كشت مجددنهال هاي هلوسيب و مركبات بدنبال حذف درختان قديمي به دليل اللوپاتي(خودمسمومي) گزارش شده است.درآمريكا انهدام درختان كهن هلووكشتمجددهلودرهمان زمين باعث عدم رشدونمووظهوركلروزدربين رگبرگ ها شد.دليل عدم موفقيت عوامل زيرعنوان شده:
1. كاهش عناصرغذايي پرمصرف وكم مصرف بدليل جذب مواد فوق بوسيله ريشه درختان قبلي
2. انتقال عوامل بيماريزاازدرختان قبلي
3. اثرات مستقيم مسموميت ريشه هاوياموادحاصل ازتجزيه ريشه ها
چون با افزايش كودوقابل كنترل بودن بيماريهاتغييري در رشدونمودرختان حاصل نشد بنابراين ممكنن است اللوپاتي عامل ازبين رفتن هلوهاباشدبراي نشان دادن اثرآللوپاتيك در هلوهامقداري پوست و چوب هلوپس از خشك كردن آسياب شدوبه مقاديرمختلف به گلدان هاي حاوي نهالهاي هلواضافه شدوجود10گرم پوست در اطراف ريشه هاباعث ازبين رفتن نهال هاي هلوپس از4تا5روز گرديد.درآزمايش ديگري درمحيط كشت شن خالص تميارهاي زير درنظر گرفته شد:
1. پوست ريشه
2. پوست ريشه آسياب شده+مقداري پيت
3. چوب ريشه آسياب شده
4. عصاره پوست ريشه
5. بقاياي پوست (پس از عصاره گيري)
6. آب درون پوست
7. بقاياي پوست ريشه پس از استخراج آب
8. شن خالص (شاهد)
كليه تيمارهابايك محصول غذايي آبياري شدند.
نتايج نشان داددرمقايسه باشاهدغيراز تيمار5 بقيه تميارها به اندام هاي هوايي و ريشه هلو صدمه زدند.


كشت مخلوط غلات و كرچك
 

غلات با كرچك بصورت مخلوط كشت ميشوند.دركشورهندوستان ارزن وياسورگوم ودر شمال شرقي برزيل ذرت و حبوبات باكرچك بصورت مخلوط كشت ميكردد.كرچك معمولا به رقابت غلات حساسيت نشان داده ولي پس از برداشت غلات مزان رقابت كاهش يافته ورشدونموكرچك فزوني ميابدو در آمدمطلوبي دارد.
مخلوط غلات با گياهانيكه دوره رويش طولاني دارند
دربرزيل نوعي كاكتوس بيخارجهت توليدعلوفه كشت ميشود.اين گياه رشدكندداشته وپس ازسال اول چين ژان برداشت ميشودلذادرسال اول و دوم بين رديف هاي اين كاكتوس ارزن يا سورگوم ياذرت كاشته ميشود.
غلات با محصولات باغي نيزميتوانند نظيرمركبات انجير انبه و نارگيل در سال هاي اول احداث باغ بصورت كشت مخلوط كشت شوند.

مخلوط غلات با حبوبات
 

مخلوط ذرت و لوبيا يكي از متداولترين روش هاي كشت در آمريكا و آفريقاست.درشرق آفريقا در اراضي پست لوبياچشم بلبلي و در اراضي مرتفع لوبيارونده باذرت كشت ميشوند.دراوگاندامخلوط ذرت و لوبياحدود38درصدافزايش عملكردداشته بنابراين درمناطق خشك سودمندي كشت مخلوط ذرت و لوبيا30درصد و در نواحي مرطوب 39درصداست.باتوجه به اينكه دوره رويش لوبيا حدود 90 روز و دوره رويش ذرت حدود150-120 روز است در شرايط مطلوب آب و هوايي پس از برداشت محصول لوبيا ميتوان مجددادربين رديف هاي ذرت اقدام به كشت لوبيا كرد.درچنين حالتي ذرت در يك مرحله خودباكمترين رقابت نوري مواجه شده وازنظر رسيدن فيزيولوژيكي به بيش از دوبرابر توان خود دست ميابد و اين زمان مصادف بامراحل اوليه رشد لوبياست.

آفات در سيستم چند كشتي
 

درسيستم چند كشتي امكان افزايش محصول از دو جهت وجوددارد
1. افزايش محصول هر گياه زراعي
2. ميزان محصول بدست آمده در يك سال زراعي
باكاشت ارقام پرمحصول مصرف كودوسموم مناسب براي مبارزه با آفات و بيماريهاي گياهي،انتخاب تراكم گياهي مناسب تامين آب مورد نيازگياه و كشت مخلوط ميزان محصول هرگياه افزايش ميابد.
درچند كشتي بررسي آفات بايددرطول مدت سال زراعي موردمطالعه قرارگيرد.سمومي كه براي مبارزه با آفات بكارميروند بايدبادقت بيشتري مصرف شوند و به نحوي كه سم مناسب هرگياه برروي گياه ديگراثرزيان آورنداشته باشد.در موقه بكار بردن علف كش هابايد اثر سم روي كليه گياهانيكه در يك سال زراعي كاشته ميشوند مورد بررسي قرار گيرد و اين امردر نواحي معتدله بيشترشايان توجه است زيرادرنواحي گرمسيري مشكل زيادي راامكان دارد ايجاد نكند.
مثلا مصرف علفكش در مزارع برنج اثرسوئي روي هندوانه يا طالبي بعد از آن ندارد.يا مثلا دوماه بعد از مصرف اترازين در مزارع به مقدار 4كيلوگرم ماده موثردرهكتارميتوان لوبياچشم بلبلي كاشت.بديهي است كه چنانچه يك نوع علف كش در يك قطعه زمين به مدت طولاني مصرف شودامكان بروز مسموميت وجود خواهدداشت.
مصرف سموم نباتي ممكن است باعث آلودگي خاك گرددكه براي گياه ديگري كه بعدازآن كاشته ميشود زيان اورباشد.بااين حال بقاياي سموم ممكن است روي آفات گياه بعدي اثرمنفي داشته باشد.مثلا سمپاشي ذرت در مرحله سبزشدن با كاربوفوران به مقدار 2كيلوگرم ماده موثر در هكتاربراي مبارزه با كرم ساقه خوار ذرت باعث جلوگيري از خسارت مگس لوبياروي ماش ميشود.
مهمترين عواملي كه در كشت مخلوط روي يا چندكشتي روي آفات تاثيرميگذارندبدين صورت هستند:
1. نحوه كشت و كار
بكارگيري تكنولوژي پيشرفته در زراعت باعث تغييراكوسيستم شده و ممكن است شرايط مناسبي براي برخي از گونه آفات فراهم اورد.اگرچه كشاورزي مدرن جايگاه زيست افات را فراهم مي اوردولي اگر در اين سيستم از ارقام زودرس استفاده شوددوره ميزباني آفت كاهش ميابد.
2. گونه هاي گياهي
گونه هاي گياهي از نظر ميزباني افت و عوامل بيماريزا و نماتدبايكديگر اختلاف دارند.وقتي گونه جديد وادر منطقه اي ميشود علاوه بر افات خود ممن است مورد حمله آفات بومي منطقه قرار بگيردهمچنين اين مطلب در مورد علف هرز صادق است.
3. ارقام گياهي
ميزان حساسيت گياه به ارقام و كولتيوار بستگي داردباانتخاب ارقام پر محصول و حساس به آفات ممكن است هزينه محافظت گياه از آفات بيشتراز درامدي باشد كه ازمحصول زياد بدست مي آيدكه دراينصورت كاشت سودمند نخواهد بود.
4. يكساله و چندساله بودن گياه
بوطر طبيعي دشمنان در گياه چند ساله بيشتر از يكساله ها هستندزيراعمليات زمين در آنها كمتر از چند ساله ها هستند.زمان انجام وجين در گياهان يكساله محدود است در حاليكه در گياهان چند ساله اگر وجين نشوند ميزان محصول كاهش ميابدو يا گل دهي به تاخيرمي افتد.
5.دوره رويش گياه
گياهان زودرس كمترازگياهاني كه دوره رويش طولاني دارنددرمعرض حمله آفات قرار ميگرند.بيشترين خسارت علفهاي هرزدر3/1اوليه دوره رشد گياه زراعي مشاهده ميشود،بنابراين گياهانيكه دوره رشد طولاني دارند به وجين بيشتري نياز دارند
6. آرايش گياه از نظر زماني
توضيح اين بحث خود نياز مند بخشي جداگانه است اما به اختصار بدانيد اين بخش خود به عواملي چون:
* كشت فردي
* تناوب زراعي
* كشت مداوم
* كشت غيرهمزمان
* تاثيرفصل
بستگي دارد.

چندكشتي رايج در آسيا
 

درنواحي كه داراي زمستان سردبوده وميزان بارندگي زياداستدوگانه گندم-برنج متداول است.اين مناطق شامل دامنه تپه هاي نپال شمال هندوستان وپاكستان است و بنگلادش است و بخشي از كره و چين كه داراي خاكهاي با بافت سبك هستند.درنقاطي كه داراي بارندگي تابستانه ميباشدكشت دوگانه ذرت برنج انجام ميشود.
درشاليزارهايي كه بافت خاك سنگين است كشت دوگانه برنج-سويارواج دارد ولي امكان كشت گياهاني نظيرهندوانه خياركدو وياحبوبات بعدازبرنج وجوددارد.
درختان چندساله مانند نارگيل نخل روغني ولاستيك در سالهاي اوليه رويش باگياهان يكساله نظيركاساوا،سوياوذرت بصورت مخلوط كشت ميشوند.درفيليپين كشت مخلوط انبه بانارگيل بابرنج وذرت معمول است.بطور كلي در نقلط مختلف آسياكشت هاي مخلوط زير رواج دارد:
1. گياهاين يكساله مانندذرت با كاساوا و يا ذرت بابادام زميني سويا برنج سيب زميني شيرين
2. كشت مخلوط گياهان بادوره رويش متفاوت مانندمخلوط ارزن وذرت يا سورگوم
3. كشت مخلوط گياهاني كه ازنظرارتفاع نبات بايكديگراختلاف دارندمثل يكساله و چندساله مانند نارگيل،لاستيك و موز

چندكشتي در شرق آمريكا
 

دربخش هايي از جنوب شرقي امريكاكشت دوگانه موفقيت آميزبوده است.درسالهاي اخيركشت دوگانه درجنوب كمربندسبز مري لند كنتاكي ايلي نويز رواج يافته است.علت اين امر وجود عواملي چون علف كش هاي مناسب معرفي ارقام زودرس گياهاني مانند سويا گندم وذرت قيمت مناسب محصولات وسرانجام عمليات كشاورزي بدون شخم وياباحداقل شخم است.عمليات بدون شخم باعث ميشود تا علاوه بر جلوگيري از هدررفت آب و فرسايش زمين كشت دوم نيز بدون تاخير كاشته شود.

چندكشتي در آفريقا
 

دراكثرنواحي آفريقازراعت مخلوط رواج دارد.درنيجريه گياهاني نظيريام كاساواموز و ذرت بابادام زميني كدوباميه خربزه و سبزيها بصورت مخلوط كاشته ميشوند.
دراوگاندادراكثرمواردسطح زيركشت مخلوط لوبيا،كاساوا،لوبيا چشم بلبلي، قهوه،موز،بادام زميني ذرتسورگوم،ارزن،سيب زميني شيرين،لپه هندي،وكنجد بيش از تك كشتي آنهاست.
زراعت چند كشتي در مناطق حاره اي آسيا
سيستم زراعت چند كشتي بستگي به شرايط مختلف محيطي اقتصادي اجتماعي و تكنولوژوي موجوددرجامعه دارد.بنابراين ابتدا عوامل اقتصادي و فيزيكي راكه چندكشتي تحت تاثيرآنها قرار ميگيردشرح داده و سپس نوع زراعتي كه هريك ازمناطق بكاربرده ميشودوشيوه هاي گوناگون زراعت مخلوط بحث ميشود.

تاريخ كاشت
 

عوامل تعيين كننده تاريخ كاشت درزراعت هاي تك كشتي باچندكشتي و مخلوط مشابه است.تاريخ كاشت معمولا براساس ميزان درجه حرارت مشخص ميشود وآن درجه حرارتي است كه جوانه زدن سبزشدن و رشد گياه راتضمين ميكند.درجه حرارت هاي بالا باعث ايجادتنش درگياه شده وازاستقراربوته هاي مناسب و رسيدن بذرجلوگيري ميكند.علاوه برحرارت تامين رطوبت براي رشدوتكميل چرخه حيات گياه و همچنين به حداقل رساندن تنش هاي محيطي درطول فصل رويش ضرورت دارد.
تغييرات ژنتيكي ايجاد شده درگونه هاي گياهي باعث افزايش بهره برداري ازطول دوره رويش شده ودرنتيجه درالگوهاي كشت پيشرفتهاي زيادي حاصل شده است.مثلا بابوجودآمدن ارقام زوردس ومقاوم به سرما ذرت امكان كشت آن را در بهار فراهم آورده وميتوان به كاشت گياه دومي نيزبعدازبرداشت ذرتويااواخردوره رويش آن اقدام نمود.بامعرفي ارقام جديدبرنج ميتوان دوباردرسال ازاين گياه محصول برداشت كرد.
كاشت دوگانه لگومينوزوذرت پتانسيل تثبيت ازت در خاك بوسيله لگومينوز مسائلي راازنظرتاريخ كاشت مطرح سازد.اگرهدف زارع برداشت محصول خوباز الگومينوزوتثبيت ازت در خاك باشد تاريخ كاشت لگومينوز در اواخر تابستان يااوائل پاييز خواهد بود.اگر از لگومينوز بادوره رشد طولاني استفاده شودمثل شبدر قرمزميزان تثبيت ازت در خاك زياد شده ولي محصول گياه دوم كه بعدازآن كاشته ميشودبه علت تاخيردرتاريخ كاشت كاهش ميابد.برعكس چنانچه شبدرزودترازموقع شخم زده شده باشدوباخاك برگردانده شودبه نحوي كه بتوان ذرت را در تاريخ مناسب كاشت ميزان تثبيت ازت در خاك كاهش ميابد.بنابراين توازن بين ازت آلي قيمت جايگزين كردن ازت بوسيله كود شيميايي ياحيواني وعملكردناشي ازتاخيركاشت ذرت نيازبه تحقيقات بيشتري دارد.تنظيم تاريخ كاشت در كشت مخلوط بمراتب سختر از و پيچيده تر از تك كشتي است زيرا يك مخلوط ممكن است شامل گونه هايي بادوره رويش ونيازهاي متفاوت باشند.بطور كلي هرچه اختلاف بين گونه هاازنظردوره رويش ونيازبه عوامل محيطي بيشترباشد، ميزان محصولي كه از كشت مخلوط بدست ميآيدبيشترازتك كشتي خواهد بود.مثلادركشت كاساوايالپه هندي كه دوره رويش طولاني دارندبالوبياچشم بلبلي يا ماش ملاحظه ميشود كه لوبيا چشم بلبلي وياماش در مدت كمتر از80روزدوره رويش خودراپايان ميرسانندواين امر روي محصول كاساوا ويالپه هندي تاثير محسوسي نمي گذارد.
عامل مهم ديگر نيزدرتاريخ كاشت در سيستم مخلوط اهداف توليدموردنظركشاورزاست.

منابع :
 

سرمدنيا.غلام حسين.1366.جنبه هاي فيزيولوژيكي زراعت ديم
كنشلو. هاشم1369 .مقايسه كشت مخلوط باتك كشتي چندگونه مرتعي
مظاهري داريوش1382.روش تحقيق درزراعت مخلوط.كشاورزي و دام
مظاهري داريوش1364.كشت مخلوط ذرت و لوبيا.علوم كشاورزي ايران.جلد16
مظاهري داريوش.1370.كشت مخلوط.دانشگاه تهران
Donald c .m 1983 competiton among crop and pasture plants. Symposium of the socity for experimental biology 15:282.313
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : MEHDIOMNIA
ae