آيا سلمان در كتابت وحى كمك كرد؟!


 





 
البته كه سلمان بزرگوار و یكى از افتخارات ما ایرانیان است؛ كسى كه براى یافتن حقیقت از خانه و كاشانه جدا مى‏شود و سر به دیار غربت مى‏نهد و در این راه از راحتى و آسایش خویش مى‏گذرد و نفس خود را مقهور فطرت خدا جوئیش مى‏كند و تن به راه مى‏سپارد و با مشكلات و مصائب فراوانى، برخورد مى‏كند، حتى در این راه آزادى خود را از دست مى‏دهد و به بردگى در مى‏آید.
ولى بالاخره به آرزویش مى‏رسد و گمشده‏اش را مى‏یابد و پیامبر را دیدار مى‏كند و به افتخار اسلام نائل مى‏گردد. در نهایت توسط پیامبر اكرم (صلى اللَّه علیه و آله)، از رقیت آزاد مى‏شود.(1)
سلمان در اندك مدتى، نزد پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) و میان مسلمانان از احترام و جایگاه خاصى برخوردار مى‏شود؛ به حدى كه پیامبر اكرم فرموده: «السلمان منا اهل البیت»(2) درباره علم و آگاهیش فرمود: «اگر دین در ثریا بود، سلمان به آن دست مى‏یافت»؛(3) امیرالمؤمنین نیز فرمود: «همانند سلمان را كجا مى‏یابید؛ او همچون لقمان حكیم است و علم اول و آخر را مى‏داند؛ سلمان دریایى بى كران است؛(4) امام صادق (علیه السلام) نیز در فضیلت سلمان، فرموده: « در اسلام مردى كه فقیه‏تر از همه مردم باشد همچون او آفریده نشده است.»(5)
تغییر و تحول روزگار بعد از پیامبر نیز سلمان را دگرگون نكرد و او را متزلزل ننمود و بلكه به گردانندگان سقیفه اعتراض كرد و گفت: «كردید و نكردید و ندانید چه كردید؟) چه عذرى دارید كه خود را از داناترین و نزدیك‏ترین افراد به پیامبر(صلى اللَّه علیه و آله) و دانا به تأویل كتاب خدا و سنت پیامبر مقدم مى‏دارید؟»(6)
و در جاى دیگر گفته: «اگر از روز نخست، ولایت امر را به على(علیه السلام) وا گذاشته بودید، از آسمان و زمین و از بالا و پایین روزى مى‏خوردید.»(7)
البته افتخار و مباهات ما ایرانیان، در خدمت به اسلام و مسلمین، تنها به سلمان منحصر نمى‏شود بلكه در طول تاریخ دانشمندان و عالمان ایرانى خدمات فراوانى، به اسلام كرده‏اند كه بر كسى پوشیده نیست.
اما سلمان خود به مسلمانیش افتخار مى‏كرد و خود را مرهون اسلام مى‏دانست كه او را به راه راست رهنمون كرده و از ظلمت و تاریكى خارج ساخته و به نور و روشنایى داخل نموده است والاّ چه بسیار ایرانیانى كه در عصر سلمان مى‏زیستند و سلمان را كسى نمى‏دانستند، ولى اسمى از آنها نمانده است، اما نام سلمان با نام اسلام همواره مى‏درخشد.
اما این كه سلمان به كتابت وحى كمك كرده باشد، در كتاب‏هاى سیره و تراجم كه كاتبان وحى را مشخص نموده‏اند، نامى از سلمان برده نشده است.(8)
همچنان كه بسیارى از یاران بزرگ و صدیق پیامبر چون: ابوذر غفارى و عمار یاسر چنین وظیفه‏اى نداشته‏اند.
البته كه ما باید بزرگان كشور و دینمان را تعریف كنیم و بستاییم اما در تعریف از ایران و ایرانى نباید طورى وانمود كرد كه این ایرانیان بودند كه به گردن اسلام حق داشتند و براى بزرگ كردن ایرانى، نباید از اسلام و قرآن ایه گذاشت و براى بالا بردن ایرانى، نباید بزرگان اسلام و مقدسات آن را پایین آورد. والسلام.

پي نوشت ها :
 

1) ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج 4، ص 56.
2) ابن هشام، السیره النبویه، ج 1، ص 70.
3) ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج18، ص 36.
4) همان مأخذ.
5) تنقیح المقال، ج 2، ص 47.
6) ترجمه احتجاج طبرسى، ج 1، ص 208.
7) شیخ طوسى، اختیار معرفه الرجال، معروف به رجال كشى، ج 1، ص 20.
8) رجوع شود به: ابن هشام، السیره النبویه، ابن سعد، الطبقات الكبرى و عبد الحى الكتانى، التراتیب الاداریه، بخش كاتبان وحى.
 

منبع:andisheqom.com
ارسالي از طرف کاربر محترم : omidayandh