انرژي هسته اي در آفريقا و نقش قدرتها و سازمان هاي بين المللي (6)


 

نويسنده: مهدي قويدل




 

الف:بعد امنيتي تسليحات هسته اي آفريقاي جنوبي
 

همزمان با فعاليت هسته اي آفريقاي جنوبي، مهم ترين فشارهايي كه در حوزه بين المللي و منطقه اي روي دوش پرترويا سنگيني مي كرد، به علت حمايت اين كشور از شورشيان آنگولا و همچنين اشغال ناميبيا بود. مقامات پرتوريا معتقد بودند، تسليحات هسته اي نمي تواند براي مواجهه با اين تهديد مفيد باشد. در اواسط دهه هفتاد، پرتوريا احساس كرد توسط نيروهاي پرتقالي در آنگولا وموزامبيك محاصره شده است. از آوريل 1974 كمك هاي شوروي به رژيم ماركسيستي آنگولا، دخالت هاي دولت كوبا در حمايت از رژيم مخالف آفريقاي جنوبي (شورشيان)، انتخاب نگران كننده جيمي كارتر در انتخابات رياست جمهوري نوامبر 1976، تحريم تسليحاتي با نظارت سازمان ملل متحد و افزايش فشارهاي غرب براي خروج نيروهاي آفريقاي جنوبي از ناميبيا شرايط سختي براي پرتوريا به وجود آورده بود. علاوه بر آن، امكان به كارگيري تسليحات هسته اي بيولوژيك و شيميايي عليه دولت پرتوريا از ديگر موارد نگراني اين دولت بود؛ زيرا برخي جاسوسان نظامي از استقرار تسليحات هسته اي و شيميايي در آنگولا خبر داده بودند.
دولتمردان آفريقاي جنوبي معتقد بودند، تسليحات هسته اي اين كشور راه حل جزئي در مقابل اين تهديدات است. آنها هشدار دادند، از تسليحات هسته اي عليه نيروهاي كوبايي، سپاه آفريقايي و نيروي دريايي شوروي در آفريقا استفاده خواهند كرد. اين هشدارها با هدف بازدارندگي صورت مي گرفت. همزمان با سياست اعلاني، آفريقاي جنوبي زرادخانه هاي مخفي خود را با هدف افزايش بازدارندگي تقويت كرد.

ب:قدرت هاي بزرگ و برنامه هسته اي آفريقاي جنوبي
 

هنگاهي كه اولين آزمايش هسته اي ناكام آفريقاي جنوبي در سال 1971 در صحراي كالاهاري صورت گرفت، سفير آمريكا در اين كشور از مقامات پرتوريا در اين مورد توضيح خواست. از آنجايي كه پنهان كاري هسته اي آفريقاي جنوبي يا به طورخاص، شوراي انرژي اتمي آفريقاي جنوبي به حدي بود كه برخي مقامات حتي پيك بوتا، وزير امور خارجه، طي سالهاي 1977 تا 1994 از آن خبر نداشت. وي از ورستر، نخست وزير، خواست پاسخ صفير آمريكا را بدهد، ولي ورستر به پيك بوتا گفت، به سفير آمريكا بگويد كه فعاليت هاي هسته اي آفريقاي جنوبي صلح آميز است.(23)
فشارهاي بين المللي مانع از آشكارسازي آزمايش ها يا تسليحات هسته اي آفريقاي جنوبي شد. اين كشور از اواسط دهه 70، با افزايش محدوديت هاي هسته اي و تحريم هاي بين المللي مواجه شد؛ ولي اين تحريم ها بر اقتصاد آفريقاي جنوبي تأثير چنداني نداشت. دولت هاي غربي تحت پوشش سياست مبارزه با نژادپرستي با هدف واقعي جلوگيري از برنامه تسليحات هسته اي، آفريقاي جنوبي را تحت فشار قرار دادند؛ زيرا تا اواخر سال هاي 1980، سياست هاي آپارتايد بدون توجه خاص و مذاكرات مهمي با دولت آفريقاي جنوبي، همچنان حيات خود را حفظ كرد.
آمريكا، فرانسه و آلمان غربي روابط تجاري و همكاريهاي خود را در زمينه هاي علمي و انرژي هسته اي از اواخر دهه 70 با آفريقاي جنوبي متوقف كردند. اعمال اين تحريم ها به منظور پيوستن آفريقاي جنوبي به معاهده عدم تكثير و پذيرش موافقتنامه پادماني آژانس در سايت هاي هسته اي بود. فعاليت هاي مبارزه با نژاد پرستي از سال 1976 با كشته شدن يكي از مخالفان تبعيض نژادي در زندان شدت يافت. انجمن مبارزه با نژادپرستي درسال 1975 از كشورهاي غربي خواست، انتقال سوخت هسته اي را متوقف سازد و در سال 1976 مانع از اجرايي شدن مناقصه كارخانه هسته اي آفريقاي جنوبي شده و در سال 1978 لابي عدم تكثير هسته اي درآمريكا از دولت خواست كه همكاريهاي هسته اي خود را با كشورهايي كه عضو معاهده عدم تكثير ان.پي.تي نيستند، متوقف كند. اين درخواست بدون توجه به سياست هاي آپارتايد دولت پرتوريا بود. اما جنبش هاي داخلي مخالف نژادپرستي با تحت فشار قرار دادن جيمي كارتر، رئيس جمهور وقت آمريكا از وي خواستند تا تمام فعاليت هاي هسته اي خود را حتي در صورت عضويت آفريقاي جنوبي در معاهده عدم تكثير با اين كشور متوقف سازد .
بعد از آزمايش هاي هسته اي آفريقاي جنوبي در سال 1977 آمريكا، فرانسه و آلمان غربي اين كشور را تهديد به قطع روابط ديپلماتيك و اعمال تحريم هاي تجاري و اقتصادي كردند. دولت فرانسه نيز ساخت كارخانه كوبرگ را در شمال شهر كيپ تاون به حالت تعليق درآورد.
از ميان 9 كشور سازنده سلاح هسته اي، آفريقاي جنوبي تنها كشوري است كه برنامه هايش را به طور داوطلبانه متوقف كرد. در اواخر سالهاي دهه 80، فشارهاي بين المللي زيادي براي برچيدن تأسيسات هسته اي آفريقاي جنوبي وجود نداشت، ولي حساسيت هاي پروتوريا در پذيرش مسئووليت هاي ديپلماتيك و اقتصادي افزايش يافته بود. در اين دوره، رهبران بخش هاي مدني (ملي گرا) با انگيزه اصلاح سياست هاي نژاد پرستانه دولت، خواهان انزوا و شكست حاكميت افراطي آفريقاي جنوبي بودند. دولت دي كلرك و هم طيفان وي با خاتمه سياست هاي پي ير بوتا، نخست وزير آفريقاي جنوبي، و كاهش حساسيت هاي هسته اي در داخل، سعي در تغيير سياست آپارتايد و اعمال رويه هاي جديد نمود. در نهايت، بوتا نيز تمايل خود را با سياست در كلرك نشان داد و با رد طرح توسعه (در زمينه مطالعات تحقيقاتي) بمب پيشرفته هسته اي ارمسكور در سال 1987 اعلام كرد، آفريقاي جنوبي آماده مذاكره براي پيوستن به معاهده عدم تكثير است. سلاحهاي هسته اي آفريقاي جنوبي از جولاي 1990 تا جولاي 1991 منهدم شد. تغيير محيط امنيتي (فروپاشي شوروي و پايان جنگ سرد و قطع نفوذ شوروي در آنگولا، موزامبيك و خروج نيروهاي كوبايي از آنگولا).
شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي در سال 1977 انجام آزمايش هاي هسته اي آفريقاي جنوبي را محكوم كرد.(24) اين اقدام شوراي حكام، فراتر نرفت و فشارهاي قدرت هاي بزرگ (آمريكا، فرانسه و آلمان غربي) بيشتر از فشارهاي آژانس بين المللي انرژي اتمي بود. وقتي پي ير بوتا در سال 1987 اعلام كرد، آفريقاي جنوبي آماده پيوستن به معاهده عدم تكثير است، برخي ناظران، آن را اقدامي همراه با فريب براي جلوگيري از اخراج اين كشور از آژانس بين المللي انرژي اتمي دانستند. در نهايت، دولت آفريقاي جنوبي در 10 ژوئيه 1991 به صورت رسمي به معاهده عدم تكثير سلاحهاي هسته اي پيوست و موافقتنامه پادماني را در سپتامبر همان سال پذيرفت. كارشناسان تسليحاتي همچون ون هاردن (1) معتقدند فشارهاي بين المللي از جمله آژانس بين المللي انرژي اتمي و به ويژه لابي آمريكا در تغيير سياست آفريقاي جنوبي مؤثر بود. سرانجام دولت آفريقاي جنوبي برنامه هاي آشكار هسته اي خود را پلمپ و سايت هاي هسته اي مخفي خود را آشكار كرد.
در مي 1993، پارلمان آفريقاي جنوبي معاهده منع تكثير سلاحهاي كشتار جمعي را تصويب كرد. بر اين اساس، آفريقاي جنوبي پذيرفت كه توسعه سلاحهاي هسته اي خود را كنار گذارد. در سال 1995، در جريان كنفرانس بازبيني معاهده عدم تكثير سلاحهاي هسته اي، دولت آفريقاي جنوبي نقش ميانجي اصلي را بين كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد و قدرتهاي هسته اي ايفا كرد. ديپلماسي ميانجيگري آفريقاي جنوبي بين كشورهاي عضو ان.پي.تي مورد تحسين جامعه بين المللي قرار گرفت. در آوريل 1996، آفريقاي جنوبي و 42 كشور ديگر آفريقايي، معاهده عاري سازي آفريقا از سلاحهاي هسته اي موسوم به معاهده «پلندابا» را امضا كردند. در ژوئن همان سال، آفريقاي جنوبي به كنفرانس خلع سلاح سازمان ملل متحد در ژنو دعوت شد و در سپتامبر نيز معاهده منع آزمايش هاي هسته اي (سي.تي.بي.تي) را امضا كرد. آفريقاي جنوبي يكي از 44 كشوري است كه بايد (سي.تي.بي.تي) را بر اي اجرايي شدن تصويب كند. اين كشور در سال 2002، پروتكل الحاقي مرتبط با موافقتنامه پادماني را با آژانس امضا كرد.
در حال حاضر، آفريقاي جنوبي دو رآكتور هسته اي دارد كه شش درصد از برق مورد نياز كشور را تأمين مي كند. موضع گيريهاي مقامات نشان مي دهد، تعهد دولت به تأمين انرژي هسته اي در آينده جدي است. در سپتامبر 2005 وزارت امور خارجه سوئيس اعلام كرد كه پليس آفريقاي جنوبي يك شخص داراي تابعيت سوئيسي و آفريقاي جنوبي را به جرم قاچاق تجهيزات مورد نياز بمب هسته اي دستگير كرده است كه پرتوريا اين خبر را تكذيب كرد. آفريقاي جنوبي هم درگير ماجراي عبدالقدير خان، دانشمند هسته اي پاكستان، بود. سازمان هاي غربي وي را متهم مي كنند كه به برخي كشورهاي آفريقايي همچون مصر، سودان، نيجر و آفريقاي جنوبي سفر كرده است. بعد از اين ادعا، آفريقاي جنوبي درباره روابط بين يك شبكه قاچاق هسته اي و عبدالقدير خان تحقيق كرد. عبدالقدير خان در فوريه 2005 اعتراف كرد كه به برخي كشورهايي آفريقايي سفر كرده است. اكنون يك شركت آلماني سرگرم ساخت نيروگاه سوخت براي دو رآكتور ياد شده در پلندابا در نزديكي پرتورياست كه انتظار مي رود تا سال 2010 آماده شود.(27)

نتيجه گيري
 

طبق معاهده منع تكثير سلاحهاي هسته اي (ان.پي.تي)، كشورهاي دارنده سلاح هسته اي تعهد مي كنند كه از انتقال سلاح هاي هسته اي يا وسايل منفجره هسته اي به ديگران خودداري كنند. كشور دارنده سلاح هسته اي نيز طبق پيمان، كشوري است كه پيش از اول ژانويه 1967 سلاح هسته اي يا ديگر وسايل منفجره هسته اي توليد و منفجر كرده است و از اين رو پنج كشور چين، فرانسه، شوروي (سابق) انگليس و آمريكا مشمول اين تعريف مي شوند. كشورها عملاً و آشكارا به دو دسته دارا و ندار تقسيم شدند و وضعيت هسته اي پنج كشور مزبور رسماً تأييد شد. از سوي ديگر، كشورهاي فاقد سلاح هسته اي نيز متعهد مي شوند كه هيچ گونه سلاح هسته اي يا ديگر وسايل منفجره هسته اي دريافت نكنند و از تلاش براي ساخت يا کسب اين سلاح ها پرهيز کنند و در ضمن، نظام پادمان آژانس بين المللي انرژي اتمي را براي جلوگيري از انحراف كاربرد و صلح آميز انرژي هسته اي و توليد سلاح هسته اي يا وسايل منفجره هسته اي بپذيرند. آژانس بين المللي انرژي اتمي به عنوان مسئوول نظارت بر اجراي اين پيمان تعيين شد و طبق پيمان، نظام هاي نظارتي و بازرسي متعددي از جمله پروتكل 2+93 ايجاد شد.
مهم ترين مشكلي كه در اجراي ان.پي.تي وجود دارد و در هفتمين كنفرانس بازبيني ان.پي.تي نيز بررسي شد، اختلاف بين قدرت هاي هسته اي است كه بدون عمل به تعهدات مربوط به انجام خلع سلاح، خود به دنبال توقف هسته اي بوده اند.
توجه به اين نكته مهم است كه خطر اصلي تكثير سلاحهاي هسته اي از كشورهايي ناشي مي شود كه به ان.پي.تي نپيوسته اند و فعاليت هاي هسته اي خارج از پادمان دارند و همچنين كشورهايي كه عضو ان.پي.تي هستند، ولي تعهدات اين پيمان را ناديده مي گيرند. سه كشور هسته اي هند، پاكستان و اسرائيل هم كه هنوز خارج از ان.پي.تي هستند و فعاليت هسته اي دارند و بار سنگيني بر دوش اين پيمان هستند، تحت فشار شديد غرب قرار ندارند و به نوعي ما شاهد نگاه سياسي و نه فني به برنامه هسته اي برخي كشورها از سوي غرب هستيم و اين همان آپارتايد هسته اي است كه جمهوري اسلامي ايران به آن اشاره كرده است. به احتمال زياد، ماهيت رژيم هاي داخلي، مهم ترين عامل تأثيرگذار بر بلند پروازيهاي هسته اي مي باشد كه عموماً خارج از حيطه نفوذ مستقيم آمريكاست. رژيم هاي دموكراتيك و رژيم هاي توتاليتر در پي توليد يا خريد سلاح هسته اي بوده اند. مورد آفريقاي جنوبي نشان دهنده تعامل ميان نفوذ خارجي و تغيير رژيم در روند بازگشت هسته اي مي باشد. انتخاب دي كلرك به مقام رياست جمهوري در سال 1989 به تحولات عميق در سياست داخلي و خارجي آفريقاي خارجي منجر شد. پايان آپارتايد در داخل و پايان جنگ سرد در محيط بين المللي، فضاي مناسبي را براي كنار گذاشتن برنامه هاي نظامي هسته اي به وجود آورد.
اقدام ليبي درباره انهدام تأسيسات هسته اي خود و فرستادن آن به آمريكا، نشان مي دهد كه منافع ملي ليبي در فعاليت هاي انرژي هسته اي اين كشور جايگاهي نداشته است. بر اساس آموزه هاي نظام هاي سياسي، ليبي جزو كشورهاي دموكراتيك محسوب نمي شود. شخص قذافي دنبال انرژي هسته اي بود و نه كشور ليبي. به عنوان يك كل، رفتار جديد سياست خارجي ليبي نشان مي دهد كه اين كشور، امنيت ملي خود را در كنار گذاشتن برنامه سلاحهاي كشتار جمعي ديده است. پايان شگفت آور تعارض سياسي بين آمريكا و ليبي نشان مي دهد كه نوعي معامله بين دو طرف صورت گرفته است. اين معامله شايد ادامه حكومت معمر قذافي و تأمين امنيت حكومت وي در برابر تسليم هسته اي ليبي در برابر غرب باشد. عبدالله عثمان، استاد دانشگاه در طرابلس، گفت، عادي شدن روابط آمريكا و ليبي در واقع اين برداشت را در داخل ايجاد كرده است كه روابط دو كشور دو جانبه نيست، بلكه ديكته شده است.(28)
در مورد مصر، نگاه آمريكا و به طور كل غرب به رفتار سياست خارجي مصر و به ويژه برنامه هسته اي اين كشور، امنيتي بوده و خواهد بود. آمريكا با متغير واسطه اي اسرائيل مانع رفتارهاي هسته اي مصر خواهد بود. درباره مصر بايد به ماهيت رژيم هاي داخلي توجه كرد. ابهام در اولويت هاي سياست خارجي مصر بعد از حسني مبارك 77 ساله كه از 25 سال تا كنون قدرت را در دست دارد، براي آمريكا و اسرائيل نگران كننده است. چه بسا اينكه بعد از حسني مبارك با توجه به نيازهاي داخلي چه در بُعد اقتصادي و علمي و در بُعد فشارهاي داخلي و همچنين موقعيت مصر در خاورميانه به عنوان الگوي جهان عرب، اين احتمال وجود دارد كه مصر برنامه هاي هسته اي خود را دوباره از سر گيرد. هسته اي شدن كشورهايي مثل ايران در منطقه و عدم همكاري اسرائيل با سازمان هاي بين المللي به ويژه آژانس بين المللي انرژي اتمي، دو عامل محيطي است كه مي تواند انگيزه مصريها را براي هسته اي شدن تقويت كند. اگر مصريها برنامه هاي هسته اي خود را از سر گيرند، نوع تعامل قدرت هاي بزرگ به ويژه آمريكا با اين موضوع، محكي مهم براي سياست هاي دو پلهوي آمريكا در منطقه خاورميانه خواهد بود.

پي نوشت ها :
 

1.Von Harden
2.همشهري ديپلماتيك 1385/5/1 مقاله «ان پي تي در بحران» نوشته ناصر ثقفي عامري.
3.خبرگزاري رويترز، تلكس واحد مركزي خبر، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، 14، 5، 2006.
4.Time. December 2004.
5.تلكس واحد مركزي خبر صدا و سيما اداره كل پژوهش و آموزش مورخ 1383/7/18.
6.WWW.nti.org.
7.غريب آبادي كاظم پروتكل الحاقي به معاهده منع گسترش سلاحهاي هسته اي 2+93، ان.پي.تي و تأثير آن بر جمهوري اسلامي ايران اطلاعات سياسي ــ اقتصادي شماره نهم و دهم خرداد و تيرماه 1382.
8.روزنامه اطلاعات مورخ 1385/2/31 به نقل از روزنامه الاهرام.
9.روزنامه الاهرام، چاپ مصر 2006/5/3.
10.WWW.nti.org,Egypt, Nuclear.
11.روزنامه الشرق الاوسط، چاپ لندن 2006/3/7.
12.3,6,2006.11.WWW.ahram.org.eg.
13.خبرگزاري شين هوا تلكس. واحد مركزي خبر، صدا و سيما 1383/8/18 .
14.روزنامه روزاليوسف، 2006/10/1.
15.Bruce W. jentelson and christopher A.Whytock, "who won Libya? The force Diplomacy Debate and It's Implications for Theory and Policy". International Security vol. 30, No.3, Winter 2005. Pp. 47-86.
16.Ibid.p.49.
17.Ibid.p.55.
18.Ibid.p.72.
19.خبرگزاري فرانسه، تلكس واحد مركزي خبر، صدا و سيما، 16، 4، 2006.
20.همان.
21.روزنامه الحيات، چاپ لندن، 17، 4، 2006.
22.Peter Liberman, "The Rise and Fall of the South African Bomb." International Secarity, vol.26,No.2, fall 2001. Pp55-88.
23.Ibid. p.56.
 

منبع:پایگاه نور35