روش شناسي آينده نگری
روش شناسي آينده نگری
روش شناسي آينده نگری
انجام هر فعاليت علمي مانند بسياري از ديگر فعاليت هاي هدفمند نيازمند روش و شيوه مناسبي است به گونه اي كه دستيابي به هدف اصلي يعني آگاهي از يك امر و ابعاد گوناگون آن ميسر شود.
بديهي است آينده نگري نيز در مقام يك كوشش علمي و هدفمند كه به منظور كسب آگاهي از آينده و رويدادهاي آينده صورت مي گيرد، به روش شناسي مناسب خويش نياز دارد. آگاهي از روش ها و به بيان بهتر روش شناسي آينده مي تواند ديدگاهي علمي را در اختيار علاقمندان به امور آينده قرار دهد و آنان را در كوشش هاي آينده گراي خود ياري نمايد. اين روش شناسي آينده نگري است كه پژوهش هاي آينده محور و به طور كلي آينده پژوهي را از ارزش و جايگاه شايسته فعاليت هاي علمي برخوردار مي سازد. از اين رو آگاهي از شيوه هاي آينده نگري را مي توان گام نخست در هر كوشش علمي كه با هدف گذاشتن سنگ بنايي براي آينده به عمل مي آيد، به شمار آورد.
پيش از هر چيز بايد بدانيم كه تحول و تغيير، يک روند دايمي و طولي است که از گذشته تا حال و تا آينده امتداد داشته و خواهد داشت. آينده نگري علمي در حقيقت پاسخي حکيمانه به چالش هاي پيش روي ماست. چالش هايي که علايم ظهور آنها در زمان حال مشهود است، اما هنوز تحقق نيافته اند. اين چالش ها را مي توان به چند محور تقسيم نمود.
ـ بياعتبار شدن ارزشهاي سنتي و شكلهاي سنتيِ روابط ميان مردمان، در بعضي از كشورها از يك سو و حركت در جهت احياي آن ارزشها در تعداد ديگري از كشورها از سوي ديگر
ـ نزديك شدن كشورها به هم از يك سو و رشد تنوع و بازيابي هويت تاريخي ملي از سوي ديگر
- افزايش بحران در خانواده، بهداشت، مسايل ارزشي و نظامهاي شهري
ـ امكان بروز تحولات بزرگ پيشبيني نشده (به ويژه با توجه به روند سريع كنوني رويدادهاي جهاني)
ـ صفآرايي هاي تازه در ميان جبهههاي نبرد جهاني
- رشد مبارزه هاي ضد استثماري در جهان سوم
ـ افزايش تنوع توليد و ارزاني محصولات
- پديد آمدن نظريههاي نوين مديريتي و فروپاشي نگرشهاي كهنه و كلاسيك
- كاهش نظام كنترل بالا به پايين با دستيابي بيشتر بهاطلاعات اقتصادي روز
ـ كاهش هزينه دستيابي به انرژيهاي خاص
ـ كاهش نياز به اطلاعات
ـ افزايش اهميت انقلاب هاي ژنتيك و نانو
ـ مسابقه و رقابت در نوآوري و ابداع
ـ فزوني يافتن نقش دانايي در ارزش افزوده، نسبت به عوامليچون كار، مواد خام و َسرمايه
ـ چيرگي نرمافزار بر سختافزار، و چيرگي دانايي بر اقتصاد
- رسوخ انسانهاي ناسالم و رواني در مَسندهاي نظامي جهان مدرن
- پيچيده شدن شيوه هاي دفاعي در مقابل فناوري هاي نظامي پيچيده
روشهاي پيشبيني آينده متنوع هستند و به منظور هدف هاي متنوعي، شکل گرفته و مي گيرند. توجه به روشهاي آينده نگري پس از شناخت ديدگاه هاي متفاوت آينده نگري مهمترين عامل تعيين کننده، در درک و شناخت صحيح «داده هاي» آينده شناسانه مي باشد. روشها و مِتُددهاي نگرش به آينده، به نوعي برخواسته از ديدگاهها و پيش فرض هاي آينده نگرانه است.
به علت وجود افقهاي متفاوت در انديشه انساني، سبکهاي فکري متنوعي در تاريخ تفکر بشر پديد آمده است. در اين راستا، آينده نگري نيز به عنوان يک رويکرد فکري، از تنوع ديدگاهي مختلفي برخوردار بوده و هست. در اين مختصر برخي سه مورد از مهمترين عنوان هاي قابل طرح در سبکهاي آينده نگري كه در ادبيات آينده گرا معمولاً از آنها سخن به ميان مي آيد، ارايه مي شود و شايسته بررسي و توجه آينده انديشان مي باشد.
هر يك از اين سه شيوه داراي ويژگي هاي خاص خود مي باشند. ذكر اين نكته لازم است كه آينده نگري هاي فلسفي و ملي از استقلال چنداني برخوردار نيستند و معمولاً ديدگاه هاي آينده گرايي كه در اين دو روش مطرح مي شود متاثر از منافع و ترجيحات آينده پژوهاني است كه به يكي از اين دو شيوه و يا هر دو روش به شناسايي روندهاي حال و آينده مي پردازند.
از اين رو مي توان آينده نگري علمي را در صورت پايبندي به عدم سوگيري يا جانبداري از تفكر يا فلسفه اي خاص توسط كارشناساني كه به اين شيوه به كشف آينده اقدام مي كنند، روشي مستقل دانست. آنچه كه سبب استقلال آينده نگري علمي مي شود، برتري اصول علمي بر شيوه هاي فردي فكري يا فلسفي است. به طور كلي علم به نفع يا بر ضد هيچ كس موضع گيري نمي كند بلكه تاريكي ها را با روشنايي خويش از ميان بر مي دارد.
كوشش آينده پژوهان همواره بر اين است تا روشهاي آينده پژوهي هر ديدگاه را از يك ديگر تفکيک نموده و به يك قانونمندي پيوسته و ثابت دست يابند. آنچه در اينجا ارايه شده است، تنها بيان وجوه تفکيکي در اين زمينه است و نه محدوده آن، بلکه زمينه تحقيق و بررسي بيشتر، همچنان باز است.
- تحليل هايي با سبک تفکر ارزشي
- متداول بودن روشهاي مبتني بر مشاهده و تجربه
- تحليل عوامل مادي و فيزيکي، براي بدست آوردن قوانين پديد آورنده آينده
از آنجا كه آينده نگري علمي مبناي كوشش هاي آينده پژوهي جهان معاصر مي باشد، تمركز آينده پژوهان بر شناسايي آينده به اين شيوه و با استفاده از تكنيك هاي آن است. براي آن كه بدانيم چه تكنيك هايي در اين روش مورد استفاده قرار مي گيرند، ابتدا بايد چارچوب تكنيك هاي مربوطه را بشناسيم. مبناي ايجاد يك چارچوب تكنيكي در مطالعات آينده و به اصطلاح آينده پژوهي ميزان و شكل اطلاعاتي است كه بر اساس داده هاي موجود پيرامون آينده گردآوري مي شوند. اين چارچوب كه در بررسي هاي آينده گرا (Informant) و گاهي هم (Informan) يعني: «آگاهي رسان» ناميده مي شود، داراي سه محور اصلي است كه بر مبناي ميزان دسترسي آينده پژوه به داده ها و اطلاعات طبقه بندي مي شوند:
• تحليل و طراحي الگو
• پيمايش هاي دلفي
• سناريو نويسي
• تحليل اهداف
• تحليل الگو
• گذشته نگري
• شبيه سازي و بازي ها
• طوفان فكري
• درخت همبستگي
• فناوري هاي حساس
• تحليل تاثير متقاطع
• تحليل رفتاري
• تحليل محتوا
• تحليل ابداع يا اختراع
• تصور
• تخيل علمي
هر يك از اين روش ها و تكنيك ها فرايندي را طراحي مي كنند كه با پيمودن آن مي توان موفق به كشف آينده و شناسايي روندهاي تاثيرگذار شد. آنچه كه بيش از هر چيز بايد بدان توجه كرد اين است كه براي شناسايي يك روند، رويداد يا پديده كه مربوط به اينده است بايد از روش متناسب با آن بهره برد. ممكن است بسياري از تكنيك هايي كه گفته شد، كاربرد عام داشته باشند، اما به عنوان نمونه براي آينده نگاري هاي دقيق به ويژه در رابطه با اموري مانند انرژي، اقتصاد و محيط زيست و حتا برخي از امور پزشكي مانند آفرينش هاي تركيبي يا به اصطلاح Hybrid Creations مجبور باشيم از روش هايي مانند تكنيك تحليل تاثير متقاطع استفاده كنيم كه دقت بيشتري در برآورد روندهاي آينده دارند و گامي فراتر از گمانه زني هاي متعارف در آينده نگاري هاي عادي بر مي دارند.
آنچه در اين مختصر ارايه گرديد تنها دورنما و چشم انداز كوچكي از روش شناسي آينده نگري بود و اميد مي رود آينده پژوهان گرامي به مدد همت و تلاش پيگير خويش مطالب بيشتري را در خصوص روش شناسي هاي مرتبط با آينده نگري و آينده پژوهي به رشته تحرير درآورند و به تدريج اين بخش از رشته آينده پژوهي را در حوزه ادبيات آينده نگر به زبان فارسي تكميل نمايند.
منابع:
1. Helmer, O. (1983). Looking Forward: A Guide to Futures Research
2. Makridakis, S. and Wheelwright, S. (1989). Forecasting Methods For Management, 5th Ed, John Wiley & Sons, Inc.
3. McHale, J. and McHale, M.C. (1975). Futures Studies: An International Survey, New York: United Nations Institute for Training and Research
4. Nagel, R.N., and Wellington, J. (2000). Proceedings of the IMS Vision 2020 Forum, IMS International
5. Slaughter, R.A. (1996). Knowledge Base Of Futures Studies, The Futures Study Centre, Australia
6. سایت آینده نگر
ارسالي از طرف کاربر محترم : amirpetrucci0261
/ع
بديهي است آينده نگري نيز در مقام يك كوشش علمي و هدفمند كه به منظور كسب آگاهي از آينده و رويدادهاي آينده صورت مي گيرد، به روش شناسي مناسب خويش نياز دارد. آگاهي از روش ها و به بيان بهتر روش شناسي آينده مي تواند ديدگاهي علمي را در اختيار علاقمندان به امور آينده قرار دهد و آنان را در كوشش هاي آينده گراي خود ياري نمايد. اين روش شناسي آينده نگري است كه پژوهش هاي آينده محور و به طور كلي آينده پژوهي را از ارزش و جايگاه شايسته فعاليت هاي علمي برخوردار مي سازد. از اين رو آگاهي از شيوه هاي آينده نگري را مي توان گام نخست در هر كوشش علمي كه با هدف گذاشتن سنگ بنايي براي آينده به عمل مي آيد، به شمار آورد.
پيش از هر چيز بايد بدانيم كه تحول و تغيير، يک روند دايمي و طولي است که از گذشته تا حال و تا آينده امتداد داشته و خواهد داشت. آينده نگري علمي در حقيقت پاسخي حکيمانه به چالش هاي پيش روي ماست. چالش هايي که علايم ظهور آنها در زمان حال مشهود است، اما هنوز تحقق نيافته اند. اين چالش ها را مي توان به چند محور تقسيم نمود.
• چالش هاي اجتماعي
ـ بياعتبار شدن ارزشهاي سنتي و شكلهاي سنتيِ روابط ميان مردمان، در بعضي از كشورها از يك سو و حركت در جهت احياي آن ارزشها در تعداد ديگري از كشورها از سوي ديگر
ـ نزديك شدن كشورها به هم از يك سو و رشد تنوع و بازيابي هويت تاريخي ملي از سوي ديگر
- افزايش بحران در خانواده، بهداشت، مسايل ارزشي و نظامهاي شهري
ـ امكان بروز تحولات بزرگ پيشبيني نشده (به ويژه با توجه به روند سريع كنوني رويدادهاي جهاني)
• چالش هاي سياسي
ـ صفآرايي هاي تازه در ميان جبهههاي نبرد جهاني
- رشد مبارزه هاي ضد استثماري در جهان سوم
• چالش هاي اقتصادي
ـ افزايش تنوع توليد و ارزاني محصولات
- پديد آمدن نظريههاي نوين مديريتي و فروپاشي نگرشهاي كهنه و كلاسيك
- كاهش نظام كنترل بالا به پايين با دستيابي بيشتر بهاطلاعات اقتصادي روز
ـ كاهش هزينه دستيابي به انرژيهاي خاص
• چالش هاي علمي
ـ كاهش نياز به اطلاعات
ـ افزايش اهميت انقلاب هاي ژنتيك و نانو
ـ مسابقه و رقابت در نوآوري و ابداع
ـ فزوني يافتن نقش دانايي در ارزش افزوده، نسبت به عوامليچون كار، مواد خام و َسرمايه
ـ چيرگي نرمافزار بر سختافزار، و چيرگي دانايي بر اقتصاد
• چالش هاي نظامي
- رسوخ انسانهاي ناسالم و رواني در مَسندهاي نظامي جهان مدرن
- پيچيده شدن شيوه هاي دفاعي در مقابل فناوري هاي نظامي پيچيده
روشهاي پيشبيني آينده متنوع هستند و به منظور هدف هاي متنوعي، شکل گرفته و مي گيرند. توجه به روشهاي آينده نگري پس از شناخت ديدگاه هاي متفاوت آينده نگري مهمترين عامل تعيين کننده، در درک و شناخت صحيح «داده هاي» آينده شناسانه مي باشد. روشها و مِتُددهاي نگرش به آينده، به نوعي برخواسته از ديدگاهها و پيش فرض هاي آينده نگرانه است.
به علت وجود افقهاي متفاوت در انديشه انساني، سبکهاي فکري متنوعي در تاريخ تفکر بشر پديد آمده است. در اين راستا، آينده نگري نيز به عنوان يک رويکرد فکري، از تنوع ديدگاهي مختلفي برخوردار بوده و هست. در اين مختصر برخي سه مورد از مهمترين عنوان هاي قابل طرح در سبکهاي آينده نگري كه در ادبيات آينده گرا معمولاً از آنها سخن به ميان مي آيد، ارايه مي شود و شايسته بررسي و توجه آينده انديشان مي باشد.
• آينده نگري فلسفي
• آينده نگري ملي
• آينده نگري علمي
هر يك از اين سه شيوه داراي ويژگي هاي خاص خود مي باشند. ذكر اين نكته لازم است كه آينده نگري هاي فلسفي و ملي از استقلال چنداني برخوردار نيستند و معمولاً ديدگاه هاي آينده گرايي كه در اين دو روش مطرح مي شود متاثر از منافع و ترجيحات آينده پژوهاني است كه به يكي از اين دو شيوه و يا هر دو روش به شناسايي روندهاي حال و آينده مي پردازند.
از اين رو مي توان آينده نگري علمي را در صورت پايبندي به عدم سوگيري يا جانبداري از تفكر يا فلسفه اي خاص توسط كارشناساني كه به اين شيوه به كشف آينده اقدام مي كنند، روشي مستقل دانست. آنچه كه سبب استقلال آينده نگري علمي مي شود، برتري اصول علمي بر شيوه هاي فردي فكري يا فلسفي است. به طور كلي علم به نفع يا بر ضد هيچ كس موضع گيري نمي كند بلكه تاريكي ها را با روشنايي خويش از ميان بر مي دارد.
كوشش آينده پژوهان همواره بر اين است تا روشهاي آينده پژوهي هر ديدگاه را از يك ديگر تفکيک نموده و به يك قانونمندي پيوسته و ثابت دست يابند. آنچه در اينجا ارايه شده است، تنها بيان وجوه تفکيکي در اين زمينه است و نه محدوده آن، بلکه زمينه تحقيق و بررسي بيشتر، همچنان باز است.
1- روشهاي آينده نگري فلسفي
- تحليل هايي با سبک تفکر ارزشي
2-روشهاي آينده نگري ملي
3- روشهاي آينده نگري علمي
- متداول بودن روشهاي مبتني بر مشاهده و تجربه
- تحليل عوامل مادي و فيزيکي، براي بدست آوردن قوانين پديد آورنده آينده
از آنجا كه آينده نگري علمي مبناي كوشش هاي آينده پژوهي جهان معاصر مي باشد، تمركز آينده پژوهان بر شناسايي آينده به اين شيوه و با استفاده از تكنيك هاي آن است. براي آن كه بدانيم چه تكنيك هايي در اين روش مورد استفاده قرار مي گيرند، ابتدا بايد چارچوب تكنيك هاي مربوطه را بشناسيم. مبناي ايجاد يك چارچوب تكنيكي در مطالعات آينده و به اصطلاح آينده پژوهي ميزان و شكل اطلاعاتي است كه بر اساس داده هاي موجود پيرامون آينده گردآوري مي شوند. اين چارچوب كه در بررسي هاي آينده گرا (Informant) و گاهي هم (Informan) يعني: «آگاهي رسان» ناميده مي شود، داراي سه محور اصلي است كه بر مبناي ميزان دسترسي آينده پژوه به داده ها و اطلاعات طبقه بندي مي شوند:
1. متداولترين تكنيك هاي آگاهي رسان
• تحليل و طراحي الگو
• پيمايش هاي دلفي
2. تكنيك هاي داخلي آگاهي رسان
• سناريو نويسي
• تحليل اهداف
• تحليل الگو
• گذشته نگري
3. تكنيك هاي خارجي آگاهي رسان
• شبيه سازي و بازي ها
• طوفان فكري
• درخت همبستگي
• فناوري هاي حساس
• تحليل تاثير متقاطع
• تحليل رفتاري
• تحليل محتوا
• تحليل ابداع يا اختراع
• تصور
• تخيل علمي
هر يك از اين روش ها و تكنيك ها فرايندي را طراحي مي كنند كه با پيمودن آن مي توان موفق به كشف آينده و شناسايي روندهاي تاثيرگذار شد. آنچه كه بيش از هر چيز بايد بدان توجه كرد اين است كه براي شناسايي يك روند، رويداد يا پديده كه مربوط به اينده است بايد از روش متناسب با آن بهره برد. ممكن است بسياري از تكنيك هايي كه گفته شد، كاربرد عام داشته باشند، اما به عنوان نمونه براي آينده نگاري هاي دقيق به ويژه در رابطه با اموري مانند انرژي، اقتصاد و محيط زيست و حتا برخي از امور پزشكي مانند آفرينش هاي تركيبي يا به اصطلاح Hybrid Creations مجبور باشيم از روش هايي مانند تكنيك تحليل تاثير متقاطع استفاده كنيم كه دقت بيشتري در برآورد روندهاي آينده دارند و گامي فراتر از گمانه زني هاي متعارف در آينده نگاري هاي عادي بر مي دارند.
آنچه در اين مختصر ارايه گرديد تنها دورنما و چشم انداز كوچكي از روش شناسي آينده نگري بود و اميد مي رود آينده پژوهان گرامي به مدد همت و تلاش پيگير خويش مطالب بيشتري را در خصوص روش شناسي هاي مرتبط با آينده نگري و آينده پژوهي به رشته تحرير درآورند و به تدريج اين بخش از رشته آينده پژوهي را در حوزه ادبيات آينده نگر به زبان فارسي تكميل نمايند.
منابع:
1. Helmer, O. (1983). Looking Forward: A Guide to Futures Research
2. Makridakis, S. and Wheelwright, S. (1989). Forecasting Methods For Management, 5th Ed, John Wiley & Sons, Inc.
3. McHale, J. and McHale, M.C. (1975). Futures Studies: An International Survey, New York: United Nations Institute for Training and Research
4. Nagel, R.N., and Wellington, J. (2000). Proceedings of the IMS Vision 2020 Forum, IMS International
5. Slaughter, R.A. (1996). Knowledge Base Of Futures Studies, The Futures Study Centre, Australia
6. سایت آینده نگر
ارسالي از طرف کاربر محترم : amirpetrucci0261
/ع
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}