دعواهاي کودکانه


 






 
وقتي که کودکان در کنار هم قرار مي گيرند، دعوا کردن به يک مساله بسيار عادي تبديل مي شود. چند عامل موجب دعوا کردن کودکان مي شود. خلق و خوي کودکان، محيط پيرامون، سن و سال و مهارت ها. اگر بتوانيد روي اين عوامل کار کنيد، مي توانيد از ميزان دعواهاي آنها بکاهيد.

آيا مي دانيد که:
 

تحقيقات نشان مي دهد که کودکان يک خانواده( هم نژاد) در سنين زير پنج سالگي، به طور معمول هر 10 دقيقه يکبار با هم دعوا مي کنند و جاي تعجبي هم ندارد که در اينگونه مواقع شما نقش داوري را ايفا مي کنيد که با يک نزاع بي پايان روبه روست.

دعوا کردن:
 

دعوا کردن در ميان کودکان امري رايج و طبيعي است. اين دعواها هر بار شکلي دارند؛ اما خبر خوب اينکه دعواي کودکان با بزرگ شدن و رشد کردن کاهش مي يابد و همزمان مهارت هاي اجتماعي آنها بارورتر مي شود. در حقيقت، دعوا کردن به کودکان کمک مي کند تا مهارت هاي شان را رشد دهند. راه کليدي کاهش دعواها همان کاري است که شما به هنگام آرام بودن و دعوا نکردن کودکان انجام مي دهيد؛ يعني آموزش مهارت هاي اجتماعي و عاطفي و ياد دادن بازي بدون دعوا.
از همين راه مي توانيد پي به علت دعواي کودکان نيز ببريد.

دعواي بين کودکان نتيجه ترکيبي از عوامل زير است:
 

* خلق و خو و حالات کودک
* محيط
* سن و ميزان مهارت ها

خلق و خوي کودک چگونه روي دعوا کردن او تاثير مي گذارد؟
 

به نظر مي رسد که برخي کودکان بيش از ساير هم سن و سال هاي شان دعوا مي کنند که اصطلاحاً به آنها دعوايي مي گوييم. دليل اين مساله خلق و خوي کودک است؛ يعني شخصيتي که با آنها متولد مي شود و به طور طبيعي روحيه تهاجمي تري دارد. انسان ها به طور طبيعي يک جنبه تهاجمي در شخصيت خود دارند و دعوا کردن يک راه بسيار عادي براي ابراز آن است. برخي افراد زودتر خشمگين مي شوند و کمتر قادر به کنترل خود هستند. در شرايطي که بزرگ ترها علي رغم داشتن مهارت هاي اجتماعي و شخصيت رشد يافته، هنگام خشونت به سختي خود را کنترل مي کنند، از کودکان چه انتظاري مي توان داشت. کودکان وقتي که متولد مي شوند، نمي دانند چگونه بايد با اختلافات و مخالفت ها کنار بيايند. اما همه کودکان کم کم مهارت هاي لازم را براي کاهش اختلافات ياد مي گيرند.

تاثير محيط روي دعوا کردن کودکان:
 

کودکان با نگاه کردن به بزرگ ترها و تقليد از رفتارهاي اطرافيان خود ياد مي گيرند که چگونه با اختلافات کنار بيايند. بنابراين اگر آنها شاهد رفتارهاي درست و مثبت شما به هنگام رويارويي با اختلافات باشند، اين شيوه رفتاري را ياد مي گيرند و تقليد مي کنند که به آن الگوبرداري رفتارهاي خوب مي گوييم. کودکان رفتارهاي غلط و نادرست را نيز مي بينند و ياد مي گيرند. اگر قانون شما کتک زدن فردي که با او اختلاف داريد باشد، کودک شما هم ياد مي گيرد که با برادر يا خواهرش و يا حتي دوستانش کتک کاري کند. آنها وقتي دعوا کردن را انتخاب مي کنند که:
* به طور مداوم شاهد خشونت اطرافيان خود باشند؛ به خصوص خشونت و ناسازگاري والدين و خواهر و برادر بزرگ تر.
* وقتي که با هل دادن، پرت کردن و دعوا کردن به آن چيزي که مي خواهند، دست مي يابند.
* پدر و مادر کودک هيچ محدوديتي در قبال خشونت و رفتارهاي تهاجمي او در نظر نگرفته اند.
* خشونت زيادي را در تلويزيون مي بيند و يا بازي هاي ويدئويي خشن و جنگي زياد بازي مي کنند. کودکان اين درس هاي عملي را در سنين بسيار پايين ياد مي گيرند. اما هرگز نمي توانند معناي همکاري و تقسيم کردن را ياد بگيرند، مگر آنکه در يک جمع و لو دو نفره قرار بگيرند. کودکاني که در جمع هاي دو نفره شان به راحتي با هم کنار مي آيند، در صورت ورود فرد يا افراد جديد به جمع شان، دچار مشکل نمي شوند.

چطور سن و سال و مهارت ها روي دعوا کردن کودکان تاثير مي گذارد؟
 

روش کنار آمدن با اختلافات و ناسازگاري ها تا حد زيادي به سن و سال و ميزان مهارت ها بستگي دارد. رفتارهاي تهاجمي در ميان کودکان کم سن و سال متداول است. اين مساله با بزرگ شدن کودک و يادگيري روش ها و شيوه هاي بهتر کنار آمدن با اختلافات، حل مي شود. کودکان تا قبل از دو سالگي به خاطر وسايل خود، مثل اسباب بازي هاي شان سريع شروع به دعوا مي کنند و به محض اينکه چيزي را که دوستش دارند از آنها بگيرند، عصباني مي شوند. آنها هيچ درک و فهمي از قوانين بزرگ تر ها و توانايي لازم براي بيان احساس خود را ندارند؛ بنابراين بيشتر واکنش هاي فيزيکي دارند تا از اين راه خشم خود را نشان دهند.

کودکان در سنين 3-4 سالگي
 

آنها کم کم با همکاري و شراکت آشنا مي شوند و همين مساله باعث مي شود کمتر دعوا کنند؛ اما همچنان نياز به حمايت بيشتر و تذکر و يادآوري دارند.

کودکان در سنين 5-7 سالگي
 

آنها کم کم در مهارت هايي مثل قسمت کردن، مصالحه و صحبت کردن، استاد مي شوند و بدون نياز به وساطت بزرگ ترها، راه حل مسائل و اختلافات خود را پيدا مي کنند؛ اما همچنان نياز به تشويق بيشتري دارند.

کودکان در سنين 8-12 سالگي
 

در اين سنين کودکان اعتراض و شکايت کردن کلامي را ياد مي گيرند و اين کار را زياد انجام مي دهند. بيش از قبل اجتماعي مي شوند، با دوستان مدرسه روابط صميمانه تري برقرار مي کنند، در کارهاي گروهي بيشتر شرکت مي کنند و معناي همکاري، مذاکره و مصالحه را درک کرده و عملاً آنها را به کار مي گيرند.

احساس پدر و مادرها
 

دعواي کودکان مي تواند در سنين بسيار پايين ( وقتي که کودک تازه شروع به راه رفتن مي کند) اتفاق بيفتد. اگر کودک تان با بچه هاي ديگر زياد دعوا مي کند و اين مساله موجب ناراحتي تان شده است، بايد بدانيد که شما در اين مورد استثنا نيستيد. گاهي اوقات حتي جر و بحث هاي کوچک کودکان نيز مي تواند در والدين ايجاد استرس و نگراني کند.

پدر و مادر براي مديريت دعواهاي کودکان خود مي توانند از راهکارهاي زير استفاده کنند:
 

* کمک به يادگيري و رشد * مهارت هاي اجتماعي در کودکان
* کمک به خوب بازي کردن آنها
* حمايت بيشتر از کودکان کم سن و سال تر
* کنترل حسادت کودکان
اگر دعوا کردن کودک شما هميشگي نيست و فقط گاهي اوقات با ساير کودکان دعوا مي کند، بهتر است از يک روانشناس کودک کمک بگيرند. تحقيقات به عمل آمده چه چيزي راجع به دعوا کردن کودکان نشان مي دهند؟
دختران و پسران به يک اندازه دعوا مي کنند اما روش هاي متفاوتي را براي دعوا کردن انتخاب مي کنند. اختلاف سني کم، خواهر و برادرهايي که اختلاف سني کمتري با هم دارند، بيشتر با هم دعوا مي کنند. تاثير پدر و مادرها در رفتارهاي کودکان خود، نوع رفتاري که پدر و مادرها با يکديگر و با فرزندان خود دارند، اثر مستقيمي روي رفتارهاي کودکانشان دارد. دعوا کردن وقتي پيش مي آيد که کودکان احساس مي کنند با آنها به خوبي رفتار نمي شود. وقتي که زياد سرزنش شوند، رفتارهاي تهاجمانه تري از خود نشان خواهند داد. گاهي اوقات بي اعتنايي و بي توجهي به دعواهاي کودکان، عکس العمل مناسبي نيست، اما اغلب، توجه زيادي والدين به فرزندانشان به اين مساله دامن مي زند. اگر بيش از حد به دعواي کودکان اهميت دهيد، در واقع اين نوع از رفتار فرزندتان پرورش مي دهد و اين مساله روز به روز بيشتر مي شود.
منبع:‌ دنياي سلامت( شماره 61)
ae