چشم انداز توسعه نفت و گاز خزر و منافع ايران (5)


 

نويسنده: منصوره رام*




 

انتقال نفت و گاز خزر به بازارهاي جهاني از مسير ايران
 

منافع نفت و گاز خزر محصور در خشکي هستند و جهت صدور به بازارهاي مصرف، نياز به انتقال از طريق خط لوله از کشورهاي همسايه دارند. از طرفي هم کشورهاي تازه استقلال يافته مذکور به دليل نوپا بودن و فقر مالي که دارند، نياز مبرمي به عوايد ناشي از صدور اين منابع جهت اجراي برنامه هاي توسعه خود دارند. جهت انتقال اين منابع مسيرهاي مختلفي وجود دارد که تعدادي از آنها در حال حاضر فعالند و تعدادي در مرحله طراحي و احداث قرار دارند.
به طور کلي مسير جنوبي و انتقال نفت و گاز خزر از طريق ايران، با توجه به سه عامل امنيت، طول مسير و هزينه سرمايه گذاري جهت احداث خط لوله و حق ترانزيت نسبت به مسيرهاي چهارگانه شمالي، جنوب شرقي، شرقي و غربي جذاب تر و با صرفه تر است؛ چرا که مسير چين و ژاپن (مسير شرقي) به خاطر طولاني و پر هزينه بودن عملاً غيراقتصادي است. مسير جنوب شرقي نيز به دليل اختلافات داخلي در افغانستان و نبود زيرساخت هاي مناسب نمي تواند به عنوان مسيري مطمئن مورد استفاده براي ترانزيت نفت و گاز قرار گيرد. علاوه بر اين افغانستان به آبهاي آزاد دسترسي نداشته و به اين منظور خط لوله بايد از پاکستان بگذرد تا به آب هاي آزاد يا هندوستان برسد. انحصار روسيه در مسير شمالي به عنوان توليد و صادرکننده نفت و گاز سبب شده است که محدوديت هايي براي صدور نفت و گاز خزر که به عنوان رقيبي براي روسيه است ايجاد کند. حتي خود اين کشور نيز در مسير جنوب غربي که مسير عبور لوله هاي نفت و گاز خزر است به آبهاي آزاد دسترسي ندارد؛ علاوه بر اين تمامي خطوط لوله اي که به روسيه منتهي مي شود، در نواحي بحران خيزي نظير چچن، داغستان، اوستياي جنوبي آبخازيا و آجارستان قرار دارد. بنابراين به ناچار بايد نفت را از ترکيه و تنگه هاي بسفر و داردانل انتقال داد که آن هم با مخالفت ترکيه رو به رو مي شود. مسير غربي نيز به دليل ناامني و طولاني بودن مناسب نيست. زيرا از يک طرف از منطقه متشنج قره باغ و مناطق کردنشين ترکيه عبور مي کند و از طرف ديگر، منطقه زلزله خيزي است که امنيت سرمايه گذاري را به خطر مي اندازد و همچنين به خاطر طولاني بودن مسير، نياز به سرمايه گذاري کلاني دارد. به طوري که خط لوله باکو - تفليس - جيحان سرمايه گذاري 4 ميليارد دلاري را در برداشت و به خاطر اين عوارض ترانزيت از اين مسير بالا مي رود . (شفاعي 1381) مسير جنوبي که از ايران مي گذرد، علاوه بر امنيت، کوتاهي مسير و پايين بودن هزينه احداث خط لوله با توجه به شبکه خطوط لوله موجود و عوارض ترانزيت پايين تر از مزاياي فراواني نسبت به ساير مسيرها برخوردار است. از اين رو ايران با توجه به تجربه 90 ساله در صنايع نفت و گاز مي تواند تاسيسات مربوطه، شبکه لوله هاي موجود و امکانات زيادي را در اختيار صادرکنندگان حوزه خزر بگذارد. در زمينه انتقال گاز طبيعي، شبکه لوله هاي گاز ايران به آذربايجان متصل است و اين امر حدود 4 برابر کوتاهتر و ارزان تر از هر خط لوله اي است که ساختنش تا درياي سياه و مديترانه پيش بيني شده است.

ايران بازار مصرف نفت و گاز خزر
 

ايران از توليدکنندگان و مصرف کنندگان اصلي انرژي در منطقه است. ميزان مصرف انرژي در سال 1384 روزانه تقريباً معادل 1344/8 ميليون بشکه نفت انرژي توليد و معادل نزديک به 935/61 ميليون بشکه نفت، انرژي مصرف شده است. مناطق توليد نفت و گاز بيشتر در جنوب کشور متمرکز شده اند و اصلي ترين نواحي مصرف در شمال و مرکز ايران قرار دارد. روزانه در حدود 893 هزار بشکه نفت از ميادين جنوبي روانه پالايشگاه هاي اصفهان، تهران، اراک و تبريز مي شود. بخش اعظم 255 ميليون مترمکعب در روزگاري هم که در ايران در سال 1384 به مصرف رسيده، از جنوب کشور روانه شمال شده است. مصرف بالاي انرژي در شمال کشور از يک طرف وفاصله زياد تا نواحي نفت و گاز جنوب از طرف ديگر هزينه ها را افزايش مي دهد و اين در حالي است که منابع نفت و گاز در منطقه خزر واقع در شمال ايران نيز وجود دارد که مي توان نواحي شمالي کشور را از آن تامين کرد و معادل آن را در خليج فارس از نفت و گاز جنوب صادر کرد و يا تحويل داد.
نهايتاً مي توان گفت بسياري از کشورها در درون و بيرون منطقه خزر براي امتياز توسعه ذخاير نفت و گاز آن رقابت مي کنند که اين رقابت در جهت دستيابي سهم بازاري پر سود و منفعت منابع منطقه صورت مي گيرد.
نقش ايران با توجه به قرار گرفتن در مجاورت اين منابع با گسترش همکاري هاي بين المللي مي تواند پر رنگ تر باشد و به بيان ديگر با توجه به آنچه بيان شد، منافع اقتصادي و سياسي زيادي را در بر داشته باشد.

نتيجه
 

ميزان ذخاير حوزه خزر را با توجه به آمار و ارقام واقع بينانه مي توان در حدود 44-17 ميليارد بشکه نفت خام و در حدود 257 تريليون فوت مکعب گاز طبيعي و همچنين 230 ميليارد بشکه نفت خام درجاً و احتمالي و 239 تريليون فوت مکعب گاز احتمالي دانست هر چند که برآوردهاي اغراق آميزي از منابع اين منطقه شده است.
بنابراين با توجه به آمار و ارقامي که ذکر شد، درياي خزر دو حامل انرژي يعني نفت و گاز را در خود جاي داده است که از يک طرف نياز شديد کشورهاي منطقه به درآمد حاصل از اين منابع در داخل و از سوي ديگر سياست هاي استيلاجويانه کشورهاي فرامنطقه اي و شرکت هاي چند مليتي، اهميت ژئوپليتيک اين منطقه را بالا برده است. اين در حالي است که هنوز سرنوشت رژيم حقوقي اين دريا مشخص نشده و شرکت هاي ذکر شده ضمن امضاي موافقتنامه هاي متعددي با جمهوري هاي تازه استقلال يافته حوزه اين دريا، عمليات اکتشافي را آغاز کرده اند.
آنچه در حال حاضر از اهميت فوق العاده اي برخوردار است، تعيين رژيم حقوقي اين دريا است که مي تواند توسعه نفت و گاز منطقه را به همراه داشته باشد. گسترش خطوط لوله نفت و گاز نيز مي تواند در بهره برداري و افزايش اکتشافات و توسعه نقش بسزايي داشته باشد.
ايران نيز که اين ذخاير غني در مجاورت و همسايگي آن قرار گرفته است، همچون پلي دو حوزه انرژي خيز خزر و خليج فارس را به هم متصل مي کند. موقعيت ويژه و خاص ژئوپليتيکي ايران در اين ميان مي تواند زمينه گسترش همکاري ها با کشورهاي همسايه خزر را به وجود آورده و سواپ نفت و فرآورده هاي نفتي با قدرت بيشتري دنبال گردد. علاوه بر اين که ايران مي تواند در انتقال منابع نفت و گاز منطقه مشارکت داشته باشد و منافع اقتصادي و سياسي را عايد خود سازد، مي توان با مشارکت بخش خصوصي و دولتي در پروژه هاي توسعه ميادين نفت و گاز خزر همکاري هاي بين المللي را گسترش داد و در جهت يکي شدن کشورهاي منطقه و اتخاذ سياست هاي همکاري از حضور کشورهاي ابرقدرت و حکمراني آنها در منطقه کاست.
مصرف بالاي نفت و گاز در ايران نيز همواره مشکلات انتقال نفت و گاز از جنوب به شمال کشور را در بر داشته است که با رويکردي اقتصادي مي توان منابع نفت و گاز خزر را چه به صورت سواپ و يا خريد، اين منابع را در شمال کشور مصرف کرد و يا معادل آن را به فروشنده در جنوب کشور تحويل داد.
در نهايت مي توان گفت ايران مي تواند از طريق ايجاد تداوم ارتباطات با کشورهاي منطقه در جهت گسترش و توسعه نفت و گاز منطقه و همچنين همکاري هاي بين المللي حضور خود را در منطقه پر رنگ تر سازد.

پي نوشت ها :
 

* کارشناس ارشد پژوهشکده اقتصاد انرژي موسسه مطالعات بين المللي انرژي
 

منابع و مآخذ
1- ترازنامه انرژي سال 1384، موسسه مطالعات بين المللي انرژي.
2- دهقان فتح ا...، بررسي منابع نفت و گاز حوزه خزر، انتشارات همه، 1382.
3- رولاند گوتس، روسيه قدرت بزرگ انرژي، بروز بحران هاي جديد، فصلنامه مطالعات آسياي مرکزي و قفقاز، ش 26، س 8 (تابستان 1378)، صص 78 و 79.
4- سليماني امين اله، تاثير منابع نفت و گاز منطقه درياي خزر بر اقتصاد سياسي ايران، پايان نامه کارشناسي ارشد، دانشگاه تربيت مدرس، سال 1381.
5- شفاعي غلامرضا، «ذخاير انرژي درياي خزر: تکيه گاه امنيت، ابزار توسعه»، فصلنامه مطالعات آسياي مرکزي و قفقاز، ش 35، س 10، پاييز 1380، ص 18 و 29.
6- هاشمي مرتضي، منابع نفت و گاز خزر و مناقشه دو کشور ايران و آذربايجان، اقتصاد انرژي، ش 27، مرداد و شهريور 80، صص 71-70.
پايگاه نور ش 37