پيامک؛ بايدها و نبايدها (2)
پيامک؛ بايدها و نبايدها (2)
پيامک؛ بايدها و نبايدها (2)
نويسنده: علي کرجي
وظايف مسئولان فرهنگي
الف) ترويج پيامكهاي سالم ديني، اقدامي مؤثر در نهادينه كردن فرهنگ اسلامي است؛
ب) براي جوانان سه نوع پيامك ميتوان در نظر گرفت كه در قالب خانوادگي، دوستانه و مذهبي كاربرد دارد؛
ج) فراخوان پيامك هاي مذهبي و فرهنگي متناسب با فرهنگ غني ايراني؛
د) ايجاد مسابقات پيامكنگاري؛
هـ) ايجاد فرهنگ بهرهبرداري از پيامك.
پيامك، كاركردهاي ديگري را هم به مخاطبان ارائه ميدهد و اين رسانه كه در وهله اول بايد براي اطلاعرساني، خبررساني، آموزش و ارتباطات ضروري استفاده شود، به ابزاري سرگرمكننده و هيجانانگيز، در حد «گپ زني»هاي روزانه، طنز، هجوگويي، شايعهپراكني و لطيفهگوييهاي مخرب تبديل و جامعه ما در به كار بردن درست و بهينه از آن دچار «آفت فرهنگي» شده است. براي بهره گيري مفيد و افزايش توانايي خود در به كارگيري درست از اين سامانه، لازم است كاركردهاي مختلف آن را بشناسيم و در چهارچوب اصول مذهبي و ملي از آن استفاده كنيم. بهتر است مسئولان و كارشناسان فرهنگي پيش از ورود فناوريها و يا دستكم همزمان با ورود آن به جامعه، متناسب با هنجارهاي جامعه، به فرهنگ سازي و آگاهيبخشي بپردازند و راه درست استفاده از پديده هاي صنعتي نو را به مردم آموزش دهند.
نبايدها و ناشايستها
1. شوخيهاي قداست شكن
(يا ايها الّذينَ آمنوا لا تتّخذوا الّذينَ ااتَّخذوا دينكمْ هزواً و لعباً من الذين أُوتوا الكتاب من قبلكم و الكفّار أولياء و اتقوا الله إن كنتم مؤمنين)؛ (1) «اي كساني كه ايمان آورديد! كفار و اهل كتابي را كه دين شما را سخريه گرفته و بازيچه اش پنداشتهاند، دوستان خود مگيريد و از خدا بپرهيزيد، اگر مردمي باايمانيد».
راغب اصفهاني درباره معناي «هزو» ميگويد: «هزو» به معناي مزاحي است كه در غياب كسي و يا پنهان از چشم او انجام شود و گاهي اين كلمه به شوخيهايي اطلاق ميشود كه نظير مزاح علني است.
وي درباره «لعب» هم ميگويد: وقتي گفته ميشود: «لعب فلان»؛ يعني كاري را بدون داشتن غرض صحيح، انجام داد.
معلوم است كه وقتي چيزي را به باد مسخره ميگيرند كه داراي وصفي باشد، و با مسخره كردن ميخواهند آن وصف را از نظرها ساقط و غيرقابل اعتنا نشان دهند و بدين طريق مسخرهكنندگان به سايري ميفهمانند كه آن چيز را در نظرهايشان در خور اعتنا تلقي نكرده اند. استهزاكنندگان دين نيز خواستهاند بگويند كه اين دين جز براي بازي و اغراض باطل داراي هيچ فايده عقلايي و جدي نيست، و گرنه كسي كه ديني را حق ميداند و معتقد است كه خداوند آن دين و داعيان آن و مؤمنان به آن را تأييد كرده و به آنان و عقيده شان به نظر احترام نگريسته، هرگز آن دين را به مسخره و بازيچه نميگيرد. پس، از اينكه در صدر اسلام كساني دين اسلام را مسخره ميكردهاند، ميفهميم آنان اسلام را يك امر واقعي و جدي و قابل اعتنا نميدانستند.(2)
2. انتشار زشتيها
(لا يحبّ الله الجهر بالسّوء من القولِ)؛ (3) «خداوند دوست ندارد كسي با سخنان خود بديها را اظهار كند».
مفسران در شرح اين ايه، بيان كردهاند: همانگونه كه خداوند »ستارالعيوب» است، دوست ندارد كه افراد بشر پرده دري كنند و عيوب مردم را فاش سازند و آبروي آنها را ببرند. افزون بر آنكه هر انساني معمولاً نقاط ضعف پنهاني دارد كه اگر بنا شود اين عيوب اظهار گردد، روح بدبيني عجيبي بر سراسر جامعه سايه ميافكند و همكاري آنها را با يكديگر مشكل مي سازد. بنابراين براي استحكام پيوندهاي اجتماعي و رعايت جهات انساني، لازم است پرده دري نشود.
افزون بر آن بايد توجه داشت كه منظور از كلمه «سوء» هر گونه بدي و زشتي است و منظور از «جهر ... من القول» هر گونه ابراز و اظهار لفظي است، خواه به صورت شكايت باشد يا حكايت، يا نفرين، يا مذمت، يا غيبت و يا به گونه شعر، طنز، تصريح، تلويح و مانند آنها باشد. بنابراين مفهوم آيه هر نوع بدگويي را شامل ميشود.(4)
از امام صادق(ع) روايت رسيده كه فرمود: مراد از (الجهر السُّوءِ من القولِ)، اين است كه عيبهايي كه در دشمنت هست، برملا كني (نه عيبهايي كه در او نيست)(5)
قرآن كريم در آيهاي ديگر ميفرمايد:
(إنّ الذين يحبّون أن تشيع الفاحشه في الذين آمنوا لهم عذابٌ اليمٌ في الدنيا و الآخره و الله يعلم و أنتم لا تعلمون)؛ (6)
كساني كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناكي براي آنها در دنيا و آخرت است، و خداوند ميداند و شما نميدانيد».
لازم است دانسته شود كه «اشاعه فحشا» منحصر به اين نيست. كه انسان تهمت و دروغ بياساسي را در مورد زن و مرد با ايماني نشر دهد و آنها را به عمل منافي عفت متهم سازد. اين يكي از مصاديق آن است، اما منحصر به آن نيست. اين تعبير مفهوم وسيعي دارد كه هر گونه نشر فساد و اشاعه زشتيها و قبايح و كمك به توسعه آن را شامل مي شود.
البته كلمه «فاحشه» يا «فحشاء» در قرآن مجيد غالباً در موارد انحرافات جنسي و آلودگيهاي ناموسي به كار رفته، ولي در مفهوم لغوي فحش و فحشا و فاحشه، به معني هر گونه رفتار و گفتاري به كار رفته است كه زشتي آن بزرگ باشد و در قرآن مجيد نيز گاهي در همين معني وسيع استعمال شده؛ مانند:
(و الذين يجتنبون كبائر الإثم و الفواحش)؛ (7)
«كساني كه از گناهان بزرگ و از اعمال زشت و قبيح اجتناب ميكنند...».
به اين ترتيب، وسعت مفهوم آيه كاملاً روشن مي شود.
توضيح: حكمت حرام بودن فاش كردن عيب مردم اين گونه است كه انسان موجودي اجتماعي است و جامعه بزرگي كه در آن زندگي ميكند، از يك نظر همچون خانه او است و حريم آن، حريم خانه او محسوب مي شود. پاكي جامعه، به پاكي او كمك ميكند و آلودگي آن، به آلودگي اش. روي همين اصل در اسلام با هر كاري كه جو جامعه را مسموم يا آلوده كند، شديداً مبارزه شده است.
اگر ميبينيم در اسلام به شدت با غيبت مبارزه شده، يكي از فلسفههايش اين است كه غيبت، عيوب پنهاني را اشكار مي سازد و حرمت جامعه را جريحهدار ميكند و اگر اسلام دستور عيب پوشي داده، يك دليلش همين است كه گناه، جنبه عمومي و همگاني پيدا نكند. از اين رو، قباحت و بدي گناه اشكار بيش از گناه مستور و پنهان است، تا آنجا كه امام رضا(ع) ميفرمايد:
«المذيع بالسيئة مخذول و المستتر بالسيئة مغفور له؛ (8)آن كس كه گناه را نشر دهد، مخذول و مطرود است و آن كس كه گناه را پنهان ميدارد، مشمول آمرزش الهي است».
دليل شدت عمل نشان دادن به اشاعه فحشا در قرآن و روايات نيز همين است.
به بياني ديگر، گناه همانند آتش است كه هر گاه در نقطه اي از جامعه روشن شود، بايد سعي و تلاش كرد كه آن را خاموش كرد يا دست كم كاهش داد. اما اگر به آتش دامن زده و از نقطه اي به نقطه ديگر برده شود، حريق همه جا را فرا خواهد گرفت و كسي قادر بر كنترل آن نخواهد بود.
از اين گذشته، عظمت گناه در نظر عامه مردم و حفظ ظاهر جامعه از آلودگيها، خود سد بزرگي در برابر فساد است كه اشاعه فحشا و نشر گناه و تجاهر به فسق، اين سد را ميشكند، گناه را كوچك و بياثر و آلودگي به آن را اسان جلوه ميدهد.(9)
پيامبر اكرم(ص) در نکوهش افشاي عيبهاي مردم ميفرمايد: «من أذاع فاحشة كان كمبتدئها؛ (10) هر كس گناهي را فاش كند، او مانند كسي است كه آن را انجام داده است».
امام صادق(ع) ميفرمايد: «من اطّلع من مؤمن علي ذنب أو سيئة، فأفشي ذلك عليه، و لم يكتمها، و لم يستغفر الله له، كان عندالله كعاملها، و عليه وزر ذلك الذي أفشاه عليه و كان مغفوراً لعاملها، و كان عقابه ما أفشي عليه في الدنيا مستور عليه في الآخرة ثم يجدالله أكرم من أن يثني عليه عقاباً في الآخرة».(11)
پيامكها زمينه مناسبي براي ارسال طنزهاي هجوآلود و هزلآميز است كه حاصلي جز خُرد كردن و نابودي شخصيت افراد يا جامعهاي خاص را ندارد. متأسفانه اين امر در جامعه ما تا اندازه زيادي رواج يافته و ارتكاب اين گونه گناهان بزرگ كه در بسياري موارد حقالناس است، مسئله اي عادي و طبيعي شده است!
3. شايعه سازي
شايعه در اصطلاح، خبر يا اطلاعات تأييد نشده اي است كه مرد توجه گروه يا جمعيت خاصي است و براي ايجاد باور نزد ديگران معمولاً از فردي به فرد ديگري به طور شفاهي وبدون هيچگونه اطمينان و دليل و مدرك كافي انتقال مييابد.
از جمله اهداف شايعهسازان ميتوان به اين موارد اشاره كرد: خدشه دار ساختن اعتبار اجتماعي اشخاص يا نهادها و سازمانها و مؤسسات، افزايش اضطراب اجتماعي، كاهش ميزان بهرهوري و توليد و فلج كردن چرخه اقتصاد، پاشيدن تخم بياعتمادي و تخريب رواني و بدبيني و سستي باورها در مورد سلامت اشخاص و واقعيتها و پديدههاي مختلف اجتماعي.
از نظر جامعه شناسان شايعات اغلب اطلاعاتي مبالغهآميز، نادرست و غيرمنطقي است كه از فرد يا افرادي به فرد يا افرادي ديگر به صورت سلسلهوار منتقل مي شود. شايعه بيشتر به وسيله افراد ساده لوح منتقل ميشود. در صدر اسلام نيز شايعهسازي از سوي دشمنان اسلام مرسوم بوده است:
(لئن لم ينته المنافقون و الّذين في قلوبهم مرضٌ و المرجفون في المدينة لنغرينّك بهم ثمّ لا يجاورونك فيها إلّا قليلا)؛ (13)
«اگر منافقان و آنها كه در دل هايشان بيماري است، و (همچنين) آنها كه اخبار دروغ و شايعات بياساس در مدينه پخش ميكنند، دست از كار خود بر ندارد، تو را برضد آنان ميشورانيم، سپس جز مدت كوتاهي نميتوانند در كنار تو در اين شهر بمانند».
جعل و انتشار شايعات دروغين و نگرانكننده، يكي از مهمترين شاخه هاي «جنگ رواني» توطئهگران در عصر حاضر است. هنگامي كه دشمن قادر نيست از طريق رويارويي صدمه اي وارد كند، دست به پخش شايعات مي زند و از اين طريق، افكار عمومي را نگران و از مسائل ضروري و حساس منحرف ميكند. شايعه سازي يكي از سلاح هاي مخرب براي جريحه دار ساختن حيثيت نيكان و پاكان و پراكنده ساختن مردم از اطراف آنها است.(14)
آنان براي رسيدن به اين مقاصد، از رسانه هاي گوناگون به ويژه تلفنهاي همراه و از طريق پيامك بهره ميگيرند.
4. تخريب سياسي
5. ايجاد مزاحمت
(و الذين يؤذون المؤمنين و المؤمنات بغير ما اكتسبوا فقد احتملوا بهتاناً و إِثماً مبيناً)؛ (15) «و آنها كه مردان و زنان با ايمان را به خاطر كاري كه انجام ندادهاند، آزار ميدهند، متحمل بهتان و گناه آشكاري شدهاند».
امام صادق(ع) ميفرمايد: خداوند عزوجل ميفرمايد: «ليأذن بحرب مني من آذا عبدي المومن، (16) آن كس كه بنده مؤمن مرا بيازارد، اعلان جنگ با من كرده است».
6. بهتان
7. استهزا و تمسخر
انجام اين عمل ناپسند، گونه هاي متنوع دارد و گاه به وسيله نگارش و پردازش آنها در قالب جملههاي طنزآميز و نسبت دادن القاب زشت و ناپسند به افراد و ارزشها و ارسال آنها براي ديگران از راههاي پيامك صورت مي پذيرد.
قبح و بدي و حرمت استهزا، تمسخر، نسبتهاي ناروا دادن به افراد، عيبجويي و افشاي اسرار مردم، امري مسلم است، چه از طريق رسانه باشد و چه در محاورات و روابط اجتماعي ديگر؛ گرچه قبح و حرمت آن در رسانه بيشتر است. علت آن، اثار سوء فرهنگي، مذهبي، سياسي، اجتماعي و مانند آن است؛ مثل به خطر افتادن آبروي افراد در اجتماع، تفرقه ميان قوميتها، تضعيف روحيه تعاون و همكاري در اجتماع، تضعيف غيرتن ديني و دينمداري، تحقير اعتقادات ديني و دينمداري، تحقير اعتقادات ديني و مذهبي، تخريب ارزشهايي كه پيوندي ناگسستني با اعتقادات مذهبي دارد، تخطئه ي احكام مذهبي در ممنوعيت سكس و غيره، هجو دعاها و احكام اسلامي، نسبت دادن صفت جنسي به شخصيت هاي مذهبي، تمسخر تفكرات پايهاي تشيع، مانند اعتقاد به شفاعت، مهدويت و...، هجو آيههاي قرآن و ساختن آيههاي جعلي در مورد سكس، تخريب اعتقادات مذهبي چون عاشورا و محرم، تمسخر و تخطئه ي روحانيان و تأكيد بر رياي مذهبي در شخصيت آنان و... .(18)
پي نوشت ها :
1. مائده/57.
2. ترجمه الميزان، ج6، ص 38.
3. نساء/148.
4. تفسير نمونه، ج4، ص 184؛ تفسير نور، ج2، ص 421؛ الميزان، ج6، ص 38.
5. تفسير عياشي، ج1، ص 283، ح297.
6. نور/19.
7. حجرات/37.
8. اصول كافي، ج2، باب ستر الذنوب.
9. تفسير نمونه، ج14، ص 401.
10. ميزان الحكمه، ج3، ص 2212.
11. مستدرك سفينه البحار، ج4، ص 461.
12. دهخدا، واژه شايعه.
13. احزاب/60.
14. تفسير نمونه، ج14، ص 407.
15. احزاب/58.
16. اصول كافي، ج2، ص 35.
17. بحارالانوار، ج75، ص 194.
18. براي آگاهي بيشتر، ر.ك: فرهنگ كوثر، ش 75، مقاله «استهزا در رسانهها».
/م
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}