پيوند آيات سوره هاي قرآن در تفسير في ظلال(1)


 

نويسنده :محمد بهرامي*




 

چکيده:
 

نويسنده تفسير في ظلال ميان آيات قرآن ارتباط مي بيند و اين ارتباط را با عناويني چون موضوع، هدف، جو، محور و شخصيت بيان مي کند. يکي از عوامل ارتباط ميان آيات، موضوع سوره است. سيد قطب موضوعي مداري سوره هاي قرآن را باور دارد و در جاي جاي تفسير خويش برخي سوره ها را تک موضوع و شماري را چند موضوع معرفي مي کند. عامل ديگر پيوند آيات، غرض سوره است. نويسنده تفسير في ظلال هدفمندي سوره هاي قرآن را پذيراست و بسياري از سوره ها را تک هدف و برخي را چند هدف مي خواند. جو سوره يکي ديگر از عوامل ارتباط ميان آيات است. سيد قطب هر سوره را داراي يک جو مي داند و اين جو را حاکم بر تمامي آيات يک سوره مي شناسد. محور و شخصيت سوره از عوامل ديگر پيوند ميان آيات معرفي شده است.
به باور سيد قطب موضوع مداري، هدفمندي،جو، محور و شخصيت سوره منوط به نزول دفعي نيست، بلکه در صورت نزول تدريجي سوره نيز مباحث ياد شده در خور بحث و بررسي است. نام سوره و مکي يا مدني بودن آن از نشانه هاي مهم موضوع شناسي سوره است. سيد قطب شناخت آيات مکي و مدني و اعجاز قرآن را از فوايد اصلي بحث پيوند آيات معرفي مي کند. شوط، جوله، مقطع، موج، درس و شطر ازعناويني است که سيد قطب براي دسته بندي آيات سوره هاي قرآن سود مي برد.

کليد واژه ها:
 

تفسير في ظلال/سيد قطب/هدفمندي سوره ها/جو سوره
تفسير «في ظلال القرآن» يکي ازآثار ارزشمند و گرانقدر سيد قطب است. اين تفسير از يک مقدمه کوتاه هشت صفحه اي و يک ذي المقدمه چهار هزار صفحه اي شکل گرفته است.
در ذي المقدمه، 114 سوره به صورت ترتيبي به تفسيرگرفته شده است. سيد قطب در تفسير برخي سوره ها نخست يک مقدمه مي آورد و در تفسير شماري ديگر بدون مقدمه به تفسير آيات مي پردازد. براي نمونه در تفسير سوره بقره، نخست نزول تدريجي سوره بقره و مرتب سازي آيات قرآن را به بحث و بررسي مي گيرد و در ادامه موضوعات، جو، محور و شخصيت سوره بقره را به تبيين و تحليل مي نشيند و در برخي سوره هاي ديگر چون حديد، مجادله، حشر و بسياري ديگر از سوره هاي قرآن، بي مقدمه به تفسير آيات مي پردازد.
نويسنده تفسيرفي ظلال ميان آيات سوره هاي قرآن ارتباط مي بيند و اين پيوند ميان آيات را با عناويني خاص برقرار مي کند. براي نمونه به کمک موضوع مشترک ميان آيات در ارتباط آيات مي کوشد، چنان که از غرض آيات، جو سوره و شخصيت سوره به عنوان ديگر عوامل ارتباط ميان آيات بهره مي گيرد.
بنابراين شايسته است در اين نوشتار نگاهي داشته باشيم به نظرگاه سيد قطب در بحث وحدت موضوعي، وحدت هدف سوره ها، جو سوره، محور سوره و شخصيت سوره.

موضوع مداري سوره ها
 

برخي ارتباط ميان آيات را باور نداشته و موضوع داري سوره هاي قرآن را منکرند. به اعتقاد اين گروه، نزول آيات وحي به مناسبت هاي مختلف سد بزرگي در برابر تناسب آيات و موضوع مداري سوره هاست.
گروهي ديگر ارتباط آيات را پذيرفته و از اين ارتباط به موضوع مداري سوره هاي قرآن پل مي زنند.
شماري نيز در برخي سوره هاي قرآن موضوع مدارند و در برخي ديگر منکر موضوع مداري.
به باور گروه سوم ارتباط ميان آيات برخي سوره هاي قرآن و شناخت موضوع مشترک ميان تمامي آيات واضح و آشکاراست. اما در برخي سوره ها برقراري ارتباط بسيار پرتکلف است و رسيدن به موضوع سوره بسيار دشوار و سخت.
در اين ميان سيد قطب از ارتباط ميان آيات دفاع مي کند و در جاي جاي تفسير خويش از موضوع يا موضوعات سوره ها سخن مي گويد.
به باور سيد قطب شماري از سوره هاي قرآن تک موضوع و تعدادي چند موضوع است. براي نمونه سوره عنکبوت با موضوع ايمان در شمار سوره هاي تک موضوع قرار مي گيرد و سوره نمل با موضوع الوهيت، وحي و بعث، از سوره هاي چند موضوع شناخته مي شود.

نظريه وحدت موضوعي
 

آنان که موضوع مداري قرآن را باور دارند، در بحث وحدت موضوعي سوره با يکديگر اختلاف دارند:
شماري در تمامي سوره هاي قرآن از وحدت موضوعي دفاع مي کنند و براي هر سوره قرآن يک موضوع واحد ياد مي کنند.
گروهي ديگر منکر وحدت موضوعي در تمامي سوره ها هستند. به باور اين گروه نظريه وحدت موضوعي در برخي سوره هاي قرآن درخور دفاع است، اما در تعدادي ديگر به هيچ وجه دفاع پذير نيست.
سيد قطب از ميان دو نظريه ياد شده ديدگاه دوم را مي پذيرد. او در مواردي از موضوع واحد يک سوره سخن مي گويد، در مواردي ديگر از چند موضوعي يک سوره بحث مي کند، در برخي موارد از يک موضوع اصلي و چند موضوع فرعي و تبعي دفاع مي کند و در پاره اي از موارد از چند موضوع اصلي و موضوعات فرعي ديگر براي يک سوره سخن مي گويد.
جمع ميان سخنان ياد شده نشان از همفکري نويسنده تفسير في ظلال با مخالفان وحدت موضوعي سوره هاي قرآن دارد.
بر اين اساس سيد قطب در مورد سوره هاي تک موضوع، معتقد به وحدت موضوعي است. چنان که در مورد گروهي از سوره هاي چند موضوع که داراي يک موضوعي اصلي هستند، مدافع وحدت موضوعي جلوه مي کند.
براي نمونه سوره انعام را که در شمار سوره هاي چند موضوع مي داند، داراي يک موضوع اساسي مي داند که آن موضوع، تقرير حقيقت الوهيت، آشنا ساختن مردم با حق تعالي و عبوديت ايشان نسبت به آفريدگار هستي است. (سيد قطب، 1025/2)
هم ايشان سوره يونس را چند موضوع مي خواند و موضوع اصلي آن را الوهيت و عبوديت معرفي مي کند و ديگر موضوعات اين سوره چون وحي، آخرت و رسالت پيشينيان را در خدمت موضوع اصلي مي داند.
هر چند سيد قطب درتمامي سوره هاي تک موضوع و يک بخش از سوره هاي چند موضوع مدافع وحدت موضوعي است، اما در بخش دوم سوره هاي چند موضوع که داراي تعدادي موضوع اصلي و شماري موضوع فرعي است، به نظريه وحدت موضوعي تن نمي دهد و طرفدار نظريه چند موضوعي مي نمايد.
بنابراين در نظرگاه سيد قطب، سوره نمل (که چند موضوع است و تعدادي موضوع اصلي و شماري موضوع فرعي دارد) وحدت موضوعي ندارد.
اعتقاد سيد قطب به وحدت موضوعي نه تنها در مورد سوره هاي کم موضوع، بلکه در مورد سوره هاي پر موضوع نيز صادق است.
بر اين اساس سيد قطب براي سوره بقره به عنوان پر موضوع ترين سوره قرآن يک موضوع بيان مي کند و آن موضوع را ايجاد آمادگي جامعه اسلامي مدينه براي انجام تکاليف مي داند. (275/1)
در نگاه سيد قطب برخي از سوره هاي قرآن از جهت موضوع همانند يکديگر هستند، اما ازجهت طرح و شکل بحث با يکديگر متفاوت هستند. بنابراين در اين گونه سوره ها شبهه تکرار رخ نمي دهد.
براي نمونه سوره هاي مکي قرآن در موضوع با يکديگر مشترکند، اما اسلوب و روش آنها در طرح موضوع با هم متفاوت است. چنان که سوره هاي مدني قرآن اشتراک در موضوع دارند و تفاوت در طرح و شکل عرضه موضوع واحد.
موضوع سوره جمعه همان موضوع سوره صف است و تنها تفاوت آنها در طرح و شکل عرضه موضوع است.
موضوع سوره سجده موضوع سوره هاي مکي است، با اين تفاوت که هر سوره اي از سوره هاي قرآن به شکل و اسلوب خاصي اين گونه موضوعات را عرضه داشته است. (2802/5)
به باور سيد قطب، جو سوره، سياق و نام سوره از موضوع سوره حکايت دارد، چنان که آيات پاياني برخي از سوره هاي قرآن از موضوع سوره پرده بر مي دارد.
براي نمونه جو وسياق سوره روم به موضوع اصلي اين سوره رهنمون مي سازد (2756/5)، نام قتال (اسم ديگر سوره محمد) (3278/6) و مؤمنون (2452/4) کاشف موضوع اين دو سوره است و آيات 285-286 بقره و آيات پاياني سوره آل عمران، فشرده اي از موضوع اين دو سوره است. (356/1)

هدفمندي سوره هاي قرآن
 

علم مقاصد سوره ها يکي از دانش هاي مهم و تأثيرگذار در فهم آيات وحي است. بر اين اساس، شاطبي فراخوان به تدبر در آيه (أفلا يتدبرون القرآن ولو کان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافاً کثيراً) (نساء/82) را بدون نظر داشت اغراض سوره ناممکن مي خواند؛
«التدبر انما يکون لمن التفت الي المقاصد.» (شاطبي،287/3)
«تدبر درآيات وحي براي کسي امکان پذير است که به مقاصد آيات توجه داشته باشد.»
سيد قطب هدفمندي سوره هاي قرآن را مي پذيرد. به باور او وحدت هدف تنها در سوره هاي تک موضوع ديده نمي شود، بلکه در سوره هاي چند موضوع نيز وحدت هدف درخور رهگيري است. براي نمونه سوره مائده موضوعات
گوناگوني را در خود جاي داده است و به اين اعتباربايد تعدد هدف داشته باشد، در صورتي که تمامي اين موضوعات يک هدف واحد را دنبال مي کنند و همان هدف نقطه اتصال ميان تمام موضوعات سوره مائده است؛
«الرابط بينها جميعا هو هذا الهدف الاصيل الذي جاء القرآن کله لتحقيقه: انشاء امة، و اقامة دولة، و تنظيم مجتمع علي اساس من عقيدة خاصة و تصورمعين و بناء جديد.» (852/2)
«حلقه اتصال تمام موضوعات سوره مائده همان هدفي است که قرآن به واسطه آن هدف فرود آمده است؛ ساخته و پرداخته کردن يک امت، برپايي حکومت و استوارسازي جامعه براساس عقيده اي خاص و تصوري معين با ساختاري جديد.»
در سوره آل عمران نيز غرضي معين و واحد وجود دارد (555/1)، چنان که در سوره نساء (615/2) و مائده (966/2) هدف و اهدافي چند دنبال مي شود.
به باور سيد قطب، اشتراک موضوعي ميان دو يا چند سوره به اشتراک در هدف نمي انجامد، چه اينکه ممکن است طرح يک موضوع در چند سوره با چند هدف مختلف انجام گرفته باشد. براي نمونه طرح موضوع توبه در سوره نساء با هدف تبيين حقيقت توبه و طبيعت آن است و طرح همين موضوع در سوره آل عمران با هدف بيان احکام توبه و اميد بخشي به گناهکاران. (603/1)
در نظرگاه سيد قطب نه تنها سوره هاي قرآن، بلکه تمامي کلمات، جملات، ايماء، اشاره و داستان پيامبران هدفمند است و همگي در خدمت هدف سوره ها قرار مي گيرند. (1851/4)
براي نمونه از مجموع 227 آيه سوره شعراء، 180 آيه آن در مورد داستان پيامبران است که اين تعداد آيه با مقدمه و ذي المقدمه سوره همگي به روش هاي گوناگون يک هدف واحد را دنبال مي کنند و از اين رو درهر قصه، حلقه يا حلقه هايي بيانگر هدف سوره است.(2584/5)
چنان که هر يک از قصص سوره نمل تأمين کننده بخشي ازهدف اين سوره است و قصه موسي در سوره اعراف نيز هماهنگ با هدف اين سوره قرار گرفته است. (2917/5)
هر چند در تفسير في ظلال، نويسنده بيشتر معتقد به وحدت غرض نشان مي دهد، اما در مواردي از تعدد هدف سخن مي گويد. براي نمونه سوره صف را داراي دو هدف اساسي مي داند که برتمامي آيات اين سوره سايه افکنده است: هدف نخست تفهيم اين حقيقت که دين اسلام همان منهج الهي است که در صورت پايان آن نمود و بروز يافته است و به همين جهت در اين سوره از رسالت موسي و اذيت و آزار قوم او سخن گفته شده است و در مرحله بعد رسالت عيسي در امتداد رسالت موسي به بحث گرفته شده است.
هدف دوم متوجه ساختن مسلمانان نسبت به مسئوليت الهي خويش و برابري رفتار و گفتار. (3550/6)

پي نوشت ها :
 

* عضو هيأت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي
 

منبع:نشريه پژوهش هاي قرآني ،شماره60-59.