جرم جاسوسي
جرم جاسوسي
يكي از مصاديق بارز و قديمي جرايم عليه امنيت جرم جاسوسي است ،كه معمولاً يم جرم سازمان (1) يافته و در عين حال فراملي (2) مي باشد چرا كه در آن اطلاعات حياتي يك كشور از طريق يك نظام سازمان يافته و منابع انساني نه ابزاري مثل ماهواره هاي اطلاعاتي كشورها در اختيار كشور يا كشورهاي ديگر قرار مي گيرد.
نظامي را كه جاسوسي در آن ارتكاب مي يابد مي توان به يك هرم تشبيه كرد كه در آن كنترل و هدايت از راس هرم نسبت به پايين انجام مي گيردو اطلاعات بر عكس ،از قاعده هرم به بالا داده مي شود.
به دليل ماهيت فراملي جرم جاسوسي برخي از معاهدات و كنوانسيونها در سطح بين المللي به اين جرم - مخصوصاً در حالتي كه در زمان جنگ ارتكاب مي يابد- پرداخته اند كه از آن جمله مي توان به كنوانسيون چهارم لاهه در مورد قوانين و عرف جنگهاي زميني (3) ، منعقده در سال 1907 م . اشاره كرد كه به مسئله جاسوسي در زمان جنگ و شيوه رفتار با جاسوسان از سوي دولت متخاصم پرداخته است . پروتكل دوم كنوانسيونهاي 1949 م . ژنو (4 ) در مورد حقوق بشر نيز كه در هشتم ژوئن 1977 به اتفاق آرا تصويب شد به موضوع جاسوسان و رفتار با آنان جدا از مسئله اسراي جنگي مي پردازد. البته در اين بخش ما فقط اين موضوع را از ديدگاه حقوق داخلي ايران مورد بررسي قرارداده و البته به قوانين برخي از كشورهاي ديگر هم اشاراتي خواهيم داشت .
وقتي سخن از جاسوسي به ميان مي آيد ذهن عامه مردم - كه اطلاعات كمي از جزئيات اين جرم دارند - بيشتر متوجه شبكه ها و سازمانهاي جاسوسي معروف كشورهاي مختلف از جمله :( سي . آي . اي ) (سيا) (5) در آمريكا ، ( ام .اي . پنج ) و ( ام . اي . شش ) (6) در انگلستان ، ( موساد ) در اسرائيل ( كا . گ. ب ) در اتحاد جماهير شوروي سابق مي شود برخي از اين سازمانها ، مثل سيا ضمن استخدام جاسوس تا حد زيادي به شكل خود مختار از قوه اجرائيه عمل كرده و گاهي حتي دست به عمليات هم مي زنند كه نمونه بارز آن اقدام همين سازمان در كودتاي 28 مرداد ماه 1332 در ايران عليه دولت دكتر مصدق و آموزش شركت كنندگان در قيام سال 1956 م . مجارستان توسط ( ام . اي . شش ) انگلستان بود. (7)
با اين حال نبايد تصور كرد كه جاسوسي در سطح دنيا محدود به اين سازمانها مي شود بلكه اين جرم در كشورهاي مختلف وتوسط افراد و سازمانهاي گوناگون ارتكاب مي يابد و در دهة هشتاد ميلادي ، كه به دليل رشد ارتكاب اين جرم در اين دهه آن را ( دهه جاسوسي ) (8) ناميده اند ، حدود پانصد كتاب در مورد اين جرم توسط مورخان ، روزنامه نگاران تحليل گران نظامي ، سياستمداران و تا حد كمتري حقوقدانان و جرم شناسان نگاشته شده است .(9)
انگيزه جاسوسان براي ارتكاب اين جرم متعدد است ،برخي مزدور هستند و به انگيزه هاي مالي و از روي حرص و آز دست به ارتكاب اين جرم مي زنند كه شايد بيشتر تعداد جاسوسان را اين افراد تشكيل دهند. نمونه اين افراد در آمريكا ، الدريچ آمس (10) بوده كه در سال 1994 . م . در سن 52 سالگي در حالي كه 32 سال براي سيا كار كرده و پدرش نيز جزو كاركنان سيا بود ، به اتهام ارتكاب جاسوسي به نفع روسيه از سال 1985 . م . دستگير و به حبس ابد محكوم شد.
وي بالاترين مقام سيا كه تاكنون به اتهام جاسوسي دستگير شده ، بوده است . هر چند شايد هيچگاه نتوان ميزان دقيق خساراتي را كه وي به آمريكا و تلاشهاي امنيتي آن وارد كرده است تخمين زد ولي حداقل يك مورد آن كاملاً مشخص مي باشد و آن اين كه بر اثر اطلاعات داده شده توسط اين شخص ، يازده جاسوس آمريكا در روسيه بين سالهاي 1985 . م . تا 1987 . م . دستگير و اعدام شدند كه يكي از آنها ژنرال ديميتري پولياكوف (11) ،افسر عالي رتبه سازمان اطلاعات نظامي روسيه بود.
يكي از مواردي كه شك و ظن ماموران آمريكايي را نسبت به آمس برانگيخت طرز زندگي اشرافي وي بود كه با حدود هفتاد هزار دلار حقوق سالانه ، از جمله خانه اي به مبلغ 000/540 دلار در آرلينگتون در ايالت ويرجينيا خريداري كرده و مبلغ 000/100 دلار نيز خرج تعميرات آن كرده بود.
وي دو اتومبيل جديد از جمله يك اتومبيل جگوار و سهامي به ارزش 165000 دلار خريداري و پرداختهاي مختلفي مجموعاً به ميزان 455000 دلار از محل كارت اعتباري خود كرده بود.
وي پرهزينه ترين جاسوس روسيه محسوب شده و طبق تخمينها بين 5/1 تا 5/2 ميليون دلار براي روسيه خرج در برداشته (12)
انگيزه ديگر جاسوسان براي ارتكاب اين جرم به دلايل عقيدتي و ايدئولوژيك بر مي گردد ، يعني اين كه جاسوس خود را از لحاظ فكري و عقيدتي به كشور ديگري غير از كشور محل تولد يا اقامت خود وابسته مي داند و در نتيجه براي آن كشور جاسوسي مي كند. جاسوسيهاي حزب توده در ايران به نفع شوروي و بلوك شرق سابق ، از جمله ، به اين وابستگي فكري به ارد.گاه شرق و طرز فكر ماركسيستي اعضاي اين حزب بر مي گردد . در آمريكا مواردي از اين دست مشاهده شده است . از جمله اين كه اسرار اتمي آمريكا پس از جنگ جهاني دوم توسط افرادي كه به نظام ماركسيستي معتقد بودند در اختيار شوروي سابق قرار گرفت . (13) برخي از اين افراد در آغاز پولي هم قبول نمي كردند.(14)
اهميت اين جاسوسي از آن جهت بود كه در آن زمان اين اطلاعات اتمي منحصراً در اختيار آمريكا قرار داشت .عكس موضوع هم صادق بوده است كه در مواردي افراد در روسيه به دليل سرخوردگي از نظام ماركسيستي شرق و علاقه به نظام ليبراليستي غرب عليه شوروي و به نفع آمريكا جاسوسي كرده اند. ژنرال ديميتري پولياكوف ،كه قبلاً از او نام برده شده ، معمولاً جزو اين دسته قرار داده مي شود (15)
گاهي انگيزه جاسوسان از جاسوسي انتقام گيري است ،يعني اين كه فرد جاسوس به دليل مشكلاتي كه يك كشور براي وي ايجاد كرده اند و براي انتقام گرفتن از آن كشور ، اطلاعات كشور مذكور را در اختيار ديگران قرار مي دهد . نمونه اين افراد ادواردلي هووارد (16) است كه كارمند سيا بود و به دليل خودداري از منتقل شدن به مسكو و دلايل ديگر از سيا اخراج شد . او سپس اطلاعات خود را در اختيار كا . گ. ب . قرار داد . (17)
در مواردي دليل مبادرت به جاسوسي گرفتار شدن در جريانات رمانتيك و عشقي است .
( كا . گ . ب ) در اين موارد مشهور بود كه دختران زيبايي را بر سر راه ماموران خارجي كه به اطلاعات آنان نياز داشت قرار مي داد و اين دختران با برقراري رابطه با اشخاص مذكور اطلاعاتي را از آنها بدست مي آوردند. از جمله دو كارمند نظامي سفارت آمريكا در روسيه از اين طريق به دام جاسوسي گرفتار شده بودند. (18)
در برخي از مواقع اين زنان هنگام روابط و مراودات عاشقانه ، عكسهاي نامناسبي را به طور محرمانه از فرد مورد نظر گرفته و در اختيار سازمان جاسوسي متبوع خود قرار مي دهند. سازمان مذكور نيز با در دست داشتن اين عكسها به عنوان برگ برنده ، شخص مربوطه را مجبور به همكاري مي كند.
گاهي جاسوسي ناشي از فريب خوردن جاسوس است ، يعني اين كه وي تصور مي كند براي يك سازمان و يك كشور كار مي كند در حالي كه در واقع از اطلاعات او براي سازمان و كشور ديگري استفاده مي شود.
مثال بارز اين مورد استفاده ادوين ويلسون (19) ، كارمند سابق سيا بود و در سال 1980 . م . دستگير شد ، وي از افرادي بود كه به عنوان جاسوس براي ليبي در حالي كه به آنان وانمود كرده بود كه اطلاعات آنها مورد استفاده سيا قرار مي گيرد . فعاليت مي كرد . وي بيش از سي نفر را به اين طريق جذب كرده بود(20)
در برخي از موارد جاسوسي توسط كسي انجام مي گيرد كه به دليل مشكلاتي كه در كشور خود با آنها مواجه است به كشور ديگري گريخته يا در كشور ديگري ماندگار شده و اطلاعات خود را در اختيار ماموران كشور مذكور مي گذارد. برخي از ماموران سابق ( كا . گ. ب ) پس از مدتي اقامت در كشورهاي غربي و يافتن علائق جديد ماندن در آن كشورها را به بازگشت به روسيه ترجيح مي دادند و با اخذ اجازه اقامت در اين كشور اطلاعات خود را در اختيار مي گذاشتند. ماندن ويتالي يورچنكو (21) و معاون ( كا. گ. ب ) در غرب وتغيير عقيده و بازگشت بعدي وي به مسكو با مسايل عشقي مرتبط دانسته شده است .(22)
گاهي ارتكاب جاسوسي به مسائل رواني و شخصيتي باز مي گردد جاسوس با انجام اين كار احساس قدرت و هيجان كرده و از اين طريق ارضاع مي شود. از جمله كريستوفربويس (23) دانشجوي 21 ساله آمريكايي ، كه يك كار نيمه وقت مرتبط با تجهيزات مخابراتي ماهواره اي نيز به دست آورده بود ، اين اطلاعات را به روسها فروخت . وي همواره ميل داشت كه خود را يك ماجرا جو شبيه دزدان دريايي توصيف كند.(24)
آن چه در بالا اظهار شد به شناخته شده ترين انواع جاسوسان و انگيزه هاي آنها اشاره دارد ،ولي قطعاً مي توان موارد متفرقه اي را يافت كه تحت هيچيك از اين فقرات قرار نمي گيرد.
براي مثال برخي از جاسوسان را به عنوان شبه جاسوس مي شناسند كه بطور علني مثلاً با انتشار نشريه و كتاب ، اطلاعاتي را دراختيار بيگانگان قرار مي دهند. اين افراد معمولاً از سيستم خود ناراضي ولي . برخلاف جاسوسان ايدئولوژيك ، لزوماً علاقه اي به سيستم خاص ديگري هم ندارند. از جمله اين افراد مي توان از فيليپ آگي (25) نام برد كه با انتشار كتابي اطلاعات ذي قيمتي را در مورد عمليات محرمانه و ماموران سيا در آمريكاي لاتين در اختيار كوبا و كشورهاي بلوك شرق قرار داد. (26)
طريقه برخورد كشورها با جاسوسان متفاوت است گاهي جاسوس ،به دليل برخورداري از مصونيت ديپلماتيك ،عنصر نا مطلوب اعلام و اخراج مي شود و گاهي وي دستگير و بلافاصله مجازات مي شود و گاهي نيز با دادن اطلاعات غلط به او سعي در گمراه كردن كشور مورد نظر مي شود. برخي از كشورها نيز سعي مي كنند جاسوس را ، به جاي مجازات كردن ، به يك جاسوس دئ جانبه تبديل نمايند و از او بخواهند كه به آنها اطلاعات بدهد و در مقابل ، براي لو نرفتن او ، گاهي اطلاعات به اصطلاح سوخته اي را نيز جهت ارائه به كشور ديگر در اختيار وي مي گذارند. بدين ترتيب در حالي كه كشور اول اين فرد راجاسوس خود مي داند وي در واقع براي كشور دوم جاسوسي مي كند. هارولد نيكلسون ، استادي كه در آموزشگاه تربيت جاسوس براي سازمان سيا روشهاي جاسوسي تدريس مي كرد ، را مي توان از جمله اين افراد دانست . ماموران سازمان اطلاعات مركزي آمريكا ( سيا ) نصب دوربينهاي مخفي در دفتر كار نيكلسون متوجه شده بود كه وي با دستگاه مخصوصي از اسناد محرمانه در زير ميزش عكسبرداري مي كند. در جريان تحقيق روشن شد كه وي هنگام انجام ماموريت در مالزي به دام جاسوسان روسيه افتاده و جاسوس آنان شده است . حسابهاي بانكي نيكلسون نشان داد كه 120 هزار دلار در چند بار از خارج براي او واريز شده است . وي هنگامي كه براي دادن اطلاعات بيشتر به روسها عازم سوئيس بود در فرودگاه دستگير شد . در كيف دستي او اسامي شاگردانش ، كه جاسوسان آينده سيا مي شوند ، به دست آمد. روسها از نيلكسون خواسته بودند كه تنها جاسوسان و كارگزاران حال و آينده آمريكا را در روسيه معرفي كند تا مراقبشان باشند.(27)
پي نوشت ها :
1-organized Crime-1
2-transnational
3-Fourth Hague Convetion on the Laws and Customs War on land.
4--1949 Geneva Convetions
5-C.I.A
6-M.l.5 و M.l.6 به ترتيب ، به مسايل امنيتي داخلي و خارجي مي پردازد.
7- به خبر زير از روزنامه ابرار مورخ 6/8/1375 توجه كنيد : (( روزنامه ايندپينديت چاپ لندن در چهلمين سالگرد سركوب قيام مجارستان از سوي اتحاد شوروي سابق در سال 1956 ميلادي فاش كرد كه برخي از افراد شركت كننده در آن قيام توسط نيروهاي جاسوسي انگليس آموزش ديده بودند.اين روزنامه در گزارش خود ،به نقل از يك افسر عضو سازمان (( ام آي شش )) انگليس افزود: اين آموزشها از سال 1954 ميلادي با انتقال برخي از مجاريها به منطقه اي در اتريش كه تحت تسلط ارتش انگليس قرار داشت آغاز شد . وي اضافه كرد : ما آنها را به كوهستانها برديم و به آنان آموزش عمليات براندازي دولت را داديم . اين افسر انگليس گفت : سپس ما به آنان آموزش كار با مواد منفجره و سلاح داده و آنان را براي قيام آماده ساختيم )) توضيح آن كه در جريان اين قيام يازده روزه 2500 نفر كشته و دويست هزار نفر به غرب گريختند.
8-espionage decade
9ـ رشد جرم جاسوسي در دهه هشتاد ، از جمله در آمريكا بسيار زياد بود ، به طوري كه بين سالهاي 1984 و 1987 . م . تعداد 24 آمريكايي به ارتكاب جاسوسي عليه اين كشور محكوم شدند كه يازده محكوميت در سال 1985 . م . رخ داد، كه خود به سال جاسوسي معروف شد اين در حالي است كه از سال 1950 . م. همه ساله به طور متوسط دو يا سه مورد جاسوسي وجود داشته است . ضمن اين كه منابع اطلاعاتي آمريكا و انگلستان اظهار ميدارند كه تنها حدود سي درصد از جاسوسان را در كشورهاي خود دستگير مي كنند. ر. ك .
T.R. Sarbin et al . Citizen Espionage P.3q
F.E Hagan Political Ceim . p .131
10-Aldrich Ames
11-General Dimitei polyakov
12- E. Hagan Political Crim “ p.11q
13ـ اين كار از جمله ، از سوي Julis Rosenberg و Ethel Rosenberg و Klaus Fuchs و Allen Nunn may انجام مي گرفت . فرد اخير الذكر عضو تيم اتمي بريتانيا بود و به همراه نفر سوم در آغاز از گرفتن پول امتناع مي كردند.
14- F.E. Hagan , Politicalcrim P.126
15-ibid . p. 125
16-Edward lee Howard
17-Hang , Political Ceime . P . 128
18-ibid . p. 130
19- Edwin Wilson
20-F.E. Hagan , political Crime , P.130
21-Vitaly Yurchenka
22-Hagan , Political Ceim . p.130
23-Christopher Boyce
24-Hagan , political . Crime p.128
25-Philip Agee
26-Hagan , Political Crime .p.130
27- روزنامه ايران مورخ 1/9/1375
منبع:www.lawnet.ir
/م
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}