زندگینامه محمد بن اورمه
زندگینامه محمد بن اورمه
نام پدر : اورمه
تاريخ وفات: 250 قمری
سخنی کوتاه
اسم و کنیه
طلوع ستاره
یار امام
مقام رفیع
چرا تضعیف ؟
در خلاصه می نویسد:
مرحوم علّامه و آیت الله خوئی، نیز از قول ابن غضائری (9)، درباره محمد بن اورمه می گوید:
«اگرچه قمی ها به او نسبت «اهل غلو» داده اند؛ اما اخباری که از او به ما رسیده، پک و پکیزه است. در آنها هیچ خبری که نشان دهنده این مطلب باشد، دیده نشده است و من گمان دارم، او مورد تهمت قرار گرفته است.» بعداً می نویسد: «من خود دست خط و توقیعی از امام هادی (علیه السلام) دیدم که امام به جمعی از دانشمندان قم نوشته اند و دامن او را از این سخنان تهمت آمیز پک کرده اند.»(10)
کته
در مقام پاسخ به این شبهه باید گفت: دانشمندان قم در آن برهه از زمان که احادیث و اخبار امامان را جمع آوری می کردند، در تلاش بودند که روایات را با سندهای صحیح ضبط نمایند و به خاطر همین دقت ها و بررسی ها بود که بعضی از مشهورترین دانشمندان را از قم تبعید کردند.همانطور که احمد بن محمد بن خالد برقی را از قم بیرون کردند.(11)
بله! آنها با هیچ فردی، دشمنی شخصی، نداشتند، هدف این بود که اشخاص بی صلاحیت از قول معصومین روایاتی را «جعل» نکنند. درباره شخصیت مورد سخن ما، داستان چنین است. آنها از راههایی به دست آورده بودند که محمد بن اورمه، اهل غلو است؛ ولی به تدریج ثابت شد او مردی بزرگ و شیعه ای با اخلاص است. به هر حال از نقل این افراد آگاه به علم رجال، به دست می آید که «محمد بن اورمه» از چهره های برجسته و شاخص حدیث بود تا آنجا که حضرت هادی (علیه السلام) در سامراء در برابر این شایعات بی اساس، وکنش نشان داد و طی نامه ای از او دفاع کرد و مقام و منزلت او را در میان علماء و دانشمندان قم تثبیت کرد؛ البته این نامه امام(علیه السلام) که ابن غضائری مشاهده کرده است، به دست علماء بعد از او نرسید.
ویژگیها
1 - اهل عبادت و شب زنده دار:
2 - اهل درایت و فهم:
3 - ولایت مداری:
«اربلی» در «کشف الغمه» می نویسد: محمد بن اورمه گفت: در زمان حکمیت سیاه و استبدادی متوکل عباسی، به سامراء رفتم در سامراء خود را نزد «سعید» که در دربار متوکل موقعیت بالایی داشت و ضمناً زندانبان امام هادی(علیه السلام) بود، رساندم. آن زمان متوکل، امام را به دست آن شخص جنایتکار سپرده بود تا امام را به شهادت برساند. سعید به من گفت: آیا دوست داری «خدایت» را ببینی؟ گفتم: سبحان الله! خدای من آن خدایی است که دیده ها او را نمی بینند. او گفت: منظور من آن کسی است که شما شیعیان اعتقاد دارید که او رهبر و پیشوای شما است. در پاسخ گفتم: مانعی ندارد، بله، دوست دارم آن امام همام را زیارت کنم.
سعید گفت: من مأمورم که او را بکشم و فردا این نقشه را عملی خواهم کرد؛ زمانی که نامه رسان از نزد او (امام هادی (علیه السلام)) بیرون شد، تو پیش او برو.
نامه رسان از محضر امام خارج شد و من خدمت امام رفتم، دیدم امام نشسته اند. و در کنارش قبری کنده اند. سلام و عرض ارادت کردم و با دیدن این منظره اشکهایم جاری شد. فرمود: چرا گریه می کنی؟ گفتم: این قبر و منظره غریبی را که می بینم، مرا به گریه انداخت.
حضرت فرمود: گریه نکن! دشمنان ما موفق به این کار نخواهند شد. دو روز بیشتر نخواهد گذشت که خداوند خون متوکل و وزیرش (فتح بن خاقان) را به زمین خواهد ریخت و کشته خواهند شد.
محمد بن اورمه گوید: به خدا قسم دو روز نگذشته بود که متوکل با توطئه پسرش، منتصر، کشته شد.(13) از این روایت همچنین به دست می آید؛ او شخصیتی معروف به تشیّع و نیز منزّه از غلو بود.
4 - اهل تألیف:
همین تکیدات و توصیه ها بود که اصحاب و دانشمندان شیعه را در صدر اول، وادار به تألیف کتاب های چهار صدگانه کرد که مبنای کتاب های اربعه شیعه است.
محمد بن اورمه نیز از این امتیاز برخوردار بود و کتاب های مفیدی در زمینه های اعتقادی و فقه تألیف کرد. بزرگان ما، حدود 43 کتاب، را برای او در فهرست های خود نام برده اند. جالب اینکه نام یکی از این کتابها «الرّدّ علی الغلاة» است؛ ردّیه بر علیه غلو کنندگان در دین.(15)
فهرست تعداد دیگری از کتابهایش این چنین است:
کتاب الوضوء، کتاب الصلوة، کتاب الصیام، کتاب الحج، کتاب النکاح، کتاب الطلاق، کتاب الحدود، کتاب الدیات، کتاب المزار، کتاب التجارات، کتاب المکاسب، کتاب الخمس، کتاب الدعاء، کتاب الزهد و...(16)
اساتید
1 - ابراهیم بن حکم 2 - یحیی بن یحیی 3 - علی بن محمد بن محمد 4 - حسن بن محبوب 5 - زیاد قندی 6 - احمد بن حسن میثمی 7 - اسماعیل بن ابان وراق.(17)
بعضی از این اشخاص در نهایت عظمت و جلالت بودند. مانند حسن بن محبوب که از اصحاب اجماع و از بزرگترین یاران امام رضا (علیه السلام) بود.(18)
شاگردان
2 - معلی بن محمد(20)
3 - سهل بن زیاد(21)
4 - صالح بن ابی حماد(22)
غروب ستاره
گزیده ای از روایات او
وضوء داشتن:
بر هر کس می رسی، سلام کن تا خداوند بر ثواب های تو بیفزاید. پیران مسلمان را احترام کن و بچه های آنان را مورد مهر و محبت خود قرار بده.(24)
ویژگی یک مؤمن: از حضرت صادق (علیه السلام) نقل می کند که امام فرمود: مؤمن انسانی بردبار است که کار جاهلانه و غیر مؤدبانه نمی کند. اگر در حق او بی احترامی کنند، حلم و بردباری ورزد. به کسی ستم روا نمی دارد، اما اگر مورد ستم قرار گیرد، بخشش پیشه کند. بخیل نیست و اگر درباره او بخل کنند، او صبوری پیشه می سازد.(25)
آثار:
2. کتاب الوضوء،
3. کتاب الصلوة،
4. کتاب الصیام،
5. کتاب الحج،
6. کتاب النکاح،
7. کتاب الطلاق،
8. کتاب الحدود،
9. کتاب الدیات،
10. کتاب المزار،
11. کتاب التجارات،
12. کتاب المکاسب،
13. کتاب الخمس،
14. کتاب الدعاء،
15. کتاب الزهد
پي نوشت ها :
1 - رجال شیخ طوسی، ص 512؛ فهرست شیخ طوسی، ص 143؛ نجاشی، ص 231؛ معجم رجال الحدیث، ج 15، ص 115 و منابع دیگر .
2 - رجال شیخ طوسی، ص 392 .
3 - همان، ص 512 .
4 - خلاصة الاقوال، علامه، حلی، ص 253 .
5 - تنقیح المقال، علامه ممقانی، ج 2، ص 84 و معجم رجال الحدیث، علامه خوئی، ج 15 ص 115 .
6 - معجم رجال الحدیث، ج 15، ص 115 .
7 - رجال نجاشی، ص 232 .
8 - خلاصة الاقوال، ص 253 .
9 - ابن غضائری در زمینه شناخت رجال حدیث، مردی بسیار بزرگ و سختگیر و اهل دقّت بود و بسیاری از روایتگران احادیث شیعه را تنها به عنوان اینکه در آنها یک نقطه منفی یافته، رد می کند .
10 - خلاصة الاقوال، ص 253 و معجم رجال الحدیث، ج 15، ص 156 .
11 - مقدمه محاسن برقی، علامه ارموی، ص 10 و خلاصة الاقوال علامه .
12 - رجال نجاشی، ص 233؛ تنقیح الرجال، ممقانی ، ج 2، ص 84 و معجم رجال الحدیث، ج 15، ص 255 .
13 - کشف الغمه، ج 2، ص 394 و معجم رجال الحدیث، ج 15، ص 156 .
14 - اصول کافی، ج 1، ص 52 .
15 - فهرست شیخ، ص 143 و رجال نجاشی، ص 233 .
16 - همان مدارک .
17 - رجال نجاشی ص 233؛ معجم رجال الحدیث، ج 15، ص 256؛ فهرست شیخ، ص 143، توحید صدوق، ص 75، 178، 141، 142 و امالی مفید، ص 60 .
18 - خلاصة الاقوال، ص 37 .
19 - امالی مفید، ص 60 و توحید صدوق، ص 75 .
20 - بحار الانوار، ج 22، ص 125 .
21 - همان، ج 46، ص 282 .
22 - همان .
23 - حیوة الحیوان، دمیری مصری، ج 1، ص 120 .
24 - امالی مفید، ص 60 و بحار الانوار ج 80، ص 305 .
25 - اصول کافی، ج 2، ص 235 .
ارسالي از طرف کاربر محترم : mostafa71
/م
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}