‏اصفهان:شهرخانه ها ي تاريخي (1)


 

نويسنده: دکترمريم قاسمي سيچاني*




 
‏معماري به عنوان يکي از مهم ترين و کهن ترين فنون و هنرهاي تمدن بشري با معماري مسکوني آغازشده است،خانه هاي سنتي نيزبيش ترين تأثيرپذيري را از طبيعت، ساکنان (وضعيت فرهنگي، اجتماعي،اقتصادي) و محل ساخت خود پذيرفته اند.بنابراين، با توجه به گوناگوني
قومي،فرهنگي و اقليمي ايران، تنوع و فراواني در فرم، سازه، مصالح و تزيينات خانه هاي سنتي ايران ديده مي شود؛به گونه اي که با بررسي نمونه هاي برجاي مانده از شمال کشور تا جنوب ايران، مي توان الگوهاي متعددي از خانه هاي ثابت ( شهري، روستايي) و متحرک(عشاير)مشاهده نمود.
‏شهراصفهان ازمهم ترين کانون هاي معماري و شهرسازي ايران است که نمونه هاي درخشان معماري يادماني همچون مسجدجامع و مجموعه ي ميدان نقش جهان در آن واقع شده اند.همچنين خانه هاي تاريخي فراواني در کل بافت تاريخي آن وجود داشته اند که به علت اتفاقات روي داده در طي دوران معاصر، بسياري از آن ها مخروب و متروک شده اند به طوري که درمقايسه ي نقشه هاي هوايي اصفهان در طي سال هاي مختلف،مثلاً 1335‏با 1382،مي توان به دگرگوني و تغييرساختار محلات و روند و سرعت تخريب خانه هاي تاريخي اصفهان پي برد.
‏بررسي ها نشان مي دهند که اولاً تنوع بي نظيري درمعماري خانه هاي سنتي اصفهان از لحاظ ‏ابعاد،اندازه،طرح و نقشه ي ساخت (همه ي انواع خانه هاي شناخته شده از درون گرا تا برون گرا) تزيينات و...، وجود دارد که به خاطرپاره اي شرايط،برخي نمونه ها رايج تر و برخي نمونه ها منحصربه فردهستند و ثانياً ازديدگاه هاي گوناگون مي توان به بررسي خانه هاي سنتي اصفهان پرداخت،مانند تأثيراقليم، تأثيرفرهنگ،سازه و مصالح، تحولات سبکي، اهميت خانه هاي سنتي در زندگي امروز، وضعيت موجود خانه هاي تاريخي، مشکلات مالکان خانه هاي تاريخي، بررسي خانه هاي تاريخي از ديدگاه نشانه شناسي، مقايسه با خانه هاي تاريخي درديگرشهر هاي ايران مانند يزد،کاشان،گيلان و ديگر کشور هاي جهان.
‏دراين مقاله درابتدا به طورمختصر به ضرورت تحقيق،اصول رعايت شده در خانه هاي تاريخي،(3) وضع موجود خانه هاي تاريخي،و سپس به نمونه هايي از خانه هاي مرمت شده توسط بخش خصوصي پرداخته خواهد شد.

‏ضرورت تحقيق
 

‏دلايل زيادي را مي توان به عنوان ضرورت تحقيق درباره ي خانه هاي سنتي اصفهان ذکر کرد که مهم ترين آن ها عبارت اند از:
‏1- لزوم تحقيق درباره ي ابعاد ‏ناشناخته ي معماري ايراني
‏الف( براي دست يابي به نقش و جايگاه واقعي معماري ايران در تاريخ معماري جهان.
‏ب ) براي شناخت اصولي و جوهره ي خانه هاي ديروز براي به کاربردن آن ها در معماري خانه هاي امروز.
2-لزوم توجه به خانه هاي تاريخي به عنوان عناصراصلي شکل دهنده به محلات تاريخي براي زندگي به محلات تاريخي.
3-لزوم مطالعه ي جدي درباره ي خانه هاي تاريخي به علت سرعت تخريب نمونه هاي موجود و ضرورت براي ثبت ارزش ها، پيش ازنابودي.

اصول رعايت شده در خانه هاي تاريخي
 

مهم ترين اصول رعايت شده در خانه هاي سنتي اصفهان عبارتند از:
1-توجه هم زمان به تأمين نيازهاي جسماني و روحاني انسان درخانه هاي تاريخي اصفهان؛دراين خانه ها درآن واحد شرايط مطلوب آسايش جسماني نياز به امنيت و کارآيي انسان سنتي تأمين مي گردد.همچنين با درنظر گرفتن نياز به زيبايي براي انسان،سعي مي گردد فضايي زيبا خلق شود تا هم زمان روح و جسم انسان درآن بياسايند.
2-تأثيرفرهنگ و نيازهاي ساکنان در سازمان دهي فضايي و اجزاي خانه ها (مطرح شدن حياط هاي مختلف مانند اندروني و بيروني درخانه هاي مسلمانان، قرارگيري بخش اصلي تعدادي از خانه هاي جلفا درجبهه ي جنوبي به دليل نحوه ي معيشت ارامنه و... ).
3-درنظر گرفتن اقليم و حداکثر تطابق با آن (خانه هاي تاريخي نمونه هاي معماري هوشمند و پايدار) درجهت گيري ،شکل گيري جبهه ها،عناصر خاص، سازمان دهي فضايي و... درخانه هاي تاريخي غالباً کوچ فصلي درسطح افقي درجبهه هاي مختلف خانه (جبهه ي شمالي تابستان نشين (حوض خانه)،جبهه ي جنوبي زمستان نشين و..) و يا کوچ فصلي دربرخي موارد در ارتفاع ( به خصوص خانه هاي موسوم به کردي که دراواخر قاجارساخته شدند مانند خانه ي دکتراعلم ،امين و ... ) صورت مي گرفت.
4-حضورچشم گير طبيعت در معماري خانه هاي سنتي (آب،گياهان،درختان، موجودات زنده (پروانه، پرندگان)همچنين درحياط ازعناصر طبيعي به صورت نمادين در تزيين فضاهاي خانه استفاده شده است. براي مثال،تزيينات گل و مرغ يادآوربهشت هستند،همچنين فضاي کالبدي بسيار تحت تأثيرطبيعت دراحترام به آن شکل گرفته است.
5-ساخت خانه بر روي زمين با شکل نامنظم (ارگانيک،هندسه ي نامنظم در خارج) و سازمان دهي فضاهاي داخلي خانه با عناصر هندسي منظم حياط (غالباً مستطيل شکل) که نقش سازمان دهنده به بقيه ي فضاها را بر عهده داشت و جايگاه گياهان، نور، آب و... درخانه بود و بقيه ي فضاها نام و هويت خود را در ارتباط با حياط داشتند ( سه دري، با سه در رو به حياط، پنج دري با پنج در روبه حياط و... ) حياط تأمين کننده نور و تهويه ي اصلي خانه بود و نماهاي اصلي بنا رو به حياط قرار داشتند.
6-اهميت فوق العاده محورهاي تقارن حياط،و استقرارفضاهاي شاخص در دو طرف آن (غالباً درخانه هاي اصفهان جبهه هاي شمالي )محور شمالي به جنوبي مهم تر بود و مهم ترين فضا يعني شاه نشين اصلي درآن بخش قرار مي گرفت.
7-درنظر گرفتن فضاهاي بدون نور مستقيم از حياط (نقاط کور و فضاهاي لايه هاي سوم) به عنوان فضاهاي خدماتي چون سرويس بهداشتي، انبار، تشکيلات ورودي... با هندسه ي نامنظم.
8-دسترسي غيرمستقيم از گذر به حياط خانه (با عبورازراهروهاي طولاني و پيچ درپيچ)و فضاهاي اصلي خانه (ورود به فضاهاي اصلي از طريق راهروهاي کناري).

9-ساخت فضاهاي خانه بر روي کرسي.
 

10-هماهنگي ساختارفضايي خانه هاي سنتي با سيستم سازه اي،به گونه اي که در اکثرمواقع ستون،جزرهاي باربر و ... به صورت آشکار در طراحي فضاي داخلي نقش داشتند و در سيستم سازه سقف هم به طورآشکار بازتاب مي يافت.
11-استفاده ازمصالح موجود محلي (بوم آورد:خاک و محصولات آن چون گل، خشت،آجر، چوب و...)؛ به وفور در خانه هاي سنتي اصفهان، به خاطر نوع مصالح و موريانه خيزبودن منطقه ي اصفهان، غالباً با اواسط دوره ي قاجار سقف ها به صورت تاقي ساخته مي شدند از اواسط دوره ي قاجار هم زمان با آغاز تأثيرات از غرب ساخت سقف هاي تحت با استفاده از تيرهاي چوبي در اصفهان رايج گرديد که تغيير نوع سقف از نوع تاقي به تخت مهم ترين تحول اتفاق افتاده در بحث سازه هاي خانه هاي سنتي از صفوي به بعد است.
12-استفاده ازدو دسته تزيينات ثابت حجمي (مقرنس،رسمي بندي،يزدي بندي، تاقچه،تاقچه بلندها و ...)وتقريباً مسطح ( آجرکاري،گچ بري ،آينه کاري،نقاشي، حجاري،کاربا چوب...) براي آراستن فضاهاي خانه هاي سنتي اصفهان که مضامين و چگونگي و نوع تکنيک تزيينات اجرا شده،يکي ازشواهد تشخيص زمان ساخت خانه هاي تاريخي اصفهان از دوره ي صفويه تا پهلوي هستند.همچنين عناصر تزييناتي پوياي طبيعي چون گياهان ،آب ، بازي با نور،کادري ازآسمان هم براي ايجاد تزيين و ايجاد تنوع استفاده مي شده است. ميزان استفاده ونوع تزيينات مورد استفاده در هرفضا،بنا به نقش واهميت فضا درخانه متفاوت است و معمولاً اوج تزيينات در اصلي ترين اتاق خانه،يعني تالارشاه نشين اتفاق مي افتد.همچنين درفرهنگ هاي مختلف همچون مسلمانان،ارامنه و يهوديان، آرايه هاي تزييناتي مختلفي به کاررفته اند.

نگاهي به وضع موجود،داستان تخريب و متروکه شدن
 

هم زمان با آغاز دوران معاصر( اوايل قرن حاضر)حضور اتومبيل در اصفهان و خيابان کشي هايي چون عبدالرزاق، تخريب بافت هاي تاريخي و خانه هاي سنتي شدت گرفت.به گونه اي که درجريان خيابان عبدالرزاق نزديک به 200 خانه ي ارزشمند تاريخي تخريب شدند.
همچنين با احداث شبکه ي فاضلاب شهري و مشکلات احداث فاضلاب در بافت تاريخي،تغيير شيوه ي معيشت از شکل سنتي به مدرن و نوگرايي جامعه در دوره ي پهلوي دوم،مهاجرت ساکنان اصلي و بومي خانه هاي تاريخي به بخش نو تاسيس شهر،شدت گرفت و تعدادي ديگراز خانه ها از ساکنان اصلي خود خالي شدند. در جريان جنگ تحميلي و بمباران ،بسياري از خانه هاي تاريخي توسط مالکان آن ها تخليه شدند که يا براي هميشه متروک ماندند ( متروکه شدن و تخريب) و يا مهاجران روستايي و افغاني جايگزين آن ها شدند. از آن جا که ساکنان جديد اين خانه ها قدر و ارزش اين خانه ها را نمي دانستند و يا در صورت آگاهي به ارزش والاي هنري و معماري اين خانه ها به خاطر هزينه هاي بالاي نگه داري،تعميرو مرمت قادربه تامين هزينه ها نبوده و نيستند،بيش تراين خانه ها امروز درمعرض تخريب قرار دارند. مهاجرت گسترده ازديگر مناطق کشور به اصفهان به دليل جذابيت هاي شغلي،ديگر دليل تخريب واحدهاي سنتي و جايگزيني با خانه هاي جديد بوده است.معضلات بافت هاي تاريخي مناطق شمال زاينده رود، چون سختي عبور و مروربا ماشين در معابر، افت سطح فرهنگي و امنيت در محلات، نبود خدمات مناسب و دسترسي به امکانات در خور براي زندگي در اين بافت ها و... در تخليه ي خانه هاي تاريخي بسيار مؤثر بوده است.
در منطقه ي جلفاي اصفهان به علت ارزش بالاي زمين و تمايل به تخريب براي جايگزيني با ساختمان هاي نوساز!!!! اقدامات تخريبي فراواني در راستاي امحاي اين خانه ها و جايگزيني آن ها با ساختمان هاي جديد صورت گرفته است.
مشکل مالکيت هم ازعمده ترين دلايل تخريب خانه هاي تاريخي ست.اين خانه ها اکثراً داراي چندين مالک مختلف دراقصي نقاط دنيا هستند،و در صورت تمايل به حفاظت اين بناها توسط ارگان هاي ذي ربط ( چون سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، نوسازي و بهسازي شهر اصفهان، مسکن سازان و بخش خصوصي، ...) تملک اين خانه ها بسيار زمان بر و پيچيده است. همچنين ناهم خواني ساختار فضايي اين خانه ها براي زندگي امروز(4) لزوم ارائه ي راهکارهايي براي حفاظت و صيانت خانه هاي تاريخي در قالب عملکردي جديد را آشکار مي کند.

پي نوشت ها :
 

*عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان.
1- اين مقاله بخشي از پايان نامه ي دکتري تحت عنوان «بازشناسي بخشي از هويت معماري ايران به وسيله ي تحليل گونه شناسانه ي خانه هاي اصفهان در دوره ي قاجار» به راهنمايي دکترغلامحسين معماريان دردانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات مي باشد.
2-ازخانه هاي هفت حياطه مثل خانه ي سرهنگ بخردي (حاج رسوليها) در گذشته، تا خانه هاي با يک حياط به اندازه ي يک اتاق.
3-با تغييرالگوي زندگي ايرانيان از شکل سنتي و پدرسالارانه به خانواده ي تک هسته اي.
 

منبع:نشريه دانش نما ،شماره 169-167