فرداي جهان از نگاه قرآن


 





 
بسياري از دانشمندان بر اين باورند كه قرآن آخرين پيام آسماني نازل شده به زمين است كه به شيوهاي اعجابانگيز آنچه را كه پيامبران پيشين سعي در آموزش آن به انسانها داشتهاند، براساس شواهد علمي بيان كرده است.
قرآن كريم اگرچه اساسا به زبان عربي است، اما بررسيهاي انجام شده توسط محققان و دانشمنداني از سراسر دنيا كه درباره هريك از آيات آن به تحقيق و تفحص پرداختهاند، نشان داده مخاطب اين كتاب كه بدون ترديد معجزهاي الهي است، تنها مردمان عربزبان نبودهاند بلكه در حقيقت ميتوان قرآن را پيامي الهي به همه مردم دنيا دانست.
به عبارت ديگر مخاطبان پيام الهي در قرآن همه مردماني هستند كه صرف نظر از رنگ، نژاد، مذهب و مليت به يك زبان جهاني سخن ميگويند و اين زبان جهاني، همان زبان علم و دانش است كه ميتوان آن را از نشانههاي وجود خداوند متعال برشمرد. دين اسلام، انسانها را به كسب علم و دانش فراميخواند چرا كه بر اين باور است تمامي علوم در نهايت انسان را به شناخت خداوند بزرگ رهنمون خواهد ساخت. به همين دليل است كه هرچه شناخت دانشمندان نسبت به پديدههاي جهان هستي بيشتر ميشود، اعتقاد آنها به خدا بيشتر شده و در مقابل، ترديد آنها نسبت به وجود خالقي دانا و توانا كاهش خواهد يافت. چنين افرادي معمولا در مقابل عظمت خداوند تسليم ميشوند و در تمامي اعمال و رفتارشان از دستورات و تعاليم خداوند پيروي ميكنند.
يكي از نشانههاي عظمت و بزرگي قرآن در اين است كه با پيشرفت علم، صحت و اعتبار آنچه بيش از 1400 سال پيش يعني زماني كه غفلت و بيخبري بر اين كره خاكي سايه گسترانيده بود بيش از پيش بر همگان آشكار خواهد شد. البته ذكر اين موضوع به اين معني نيست كه آنچه صحت و درستي آيات قرآني را به اثبات ميرساند، ماهيتي خارجي دارد بلكه بايد پذيرفت يافتههاي علمي محققان و دانشمندان ميتواند مانند چراغي روشنكننده اين مسير باشد. در حقيقت دانش وسيلهاي براي از ميان برداشتن تاريكيهاي ناشي از غفلت و ناآگاهي انسانها نسبت به مفاهيم مطرح شده در آيات قرآني است كه بر افزايش ايمان و اعتقاد انسانها به خدا تاثيرگذار خواهد بود. در كتب و نوشتههاي دانشمندان درباره مفاهيم و مضامين علمي قرآن به اين نكته اشاره شده است كه در آغاز اسلام، مسلمانان مفاهيم مطرح شده در آيات قرآني نازل شده بر پيامبر را بخوبي ميفهميدند و دستورات الهي را مبناي انجام مطالعاتي درباره علوم مختلف دنيوي و همچنين شناخت اين دنيا به عنوان بخشي از يك مجموعه مرتبط و منسجم قرار ميدادند. علم تشريح و پزشكي نيز يكي از علومي بود كه همچون ديگر شاخههاي علمي، دانشمندان مسلمان توانستند به موفقيتهاي قابل توجهي در آن دست يابند. بر اين اساس ميتوان گفت دستورات الهي در اين كتاب مقدس انگيزه لازم براي پيشرفت محققان در زمينههاي علمي مختلف را به وجود آورده است. با ظهور اسلام، در فاصله زماني بين قرن هشتم و دوازدهم ميلادي، وقتي دنياي مسيحيت با محدوديتهاي بسياري در مسير انجام تحقيقات علمي مواجه شده بود، مطالعات و تحقيقات بسيار زيادي در مراكز اسلامي در حال انجام بود و به همين دليل امروزه بسياري از محققان اكتشافات علمي بزرگ در زمينه رياضيات، نجوم، فيزيك، زمينشناسي، تشريح و پزشكي، مديون تلاشهاي دانشمندان مسلمان هستند. وقتي انسان در زمينههاي علمي به دستاوردهاي بزرگي دست پيدا ميكند، رفته رفته ايمان او نسبت به خالق جهان هستي افزايش خواهد يافت كه اين اعتقادات و باورها ريشه در تحصيل علم و كسب معرفت نسبت به پديدههاي اطراف و پيرامونش دارد. از آنجايي كه دانشمندان ميتوانند براساس يافتههاي علمي، وجود خداوند را در دنياي مادي كه انسانها در آن قدرت، اختيار و ثروت را در دست گرفتهاند، به اثبات برسانند، خداوند براي آنها جايگاه والايي در نظر گرفته است. چرا كه آنها نيز ميتوانند همانند پيامبران نقش مهمي را در پذيرش خداي يكتا به عنوان خالق جهان هستي داشته باشند.

پيدايش جهان هستي
 

هيدروژن گازي است كه از آن به عنوان منشاء هستي نام برده شده است. در قرآن نيز گفته ميشود تكامل تدريجي دنيا، نتيجه مجموعهاي از مراحل مختلف است؛ يعني تجمع تدريجي نوعي گاز يكي پس از ديگري پيش از اينكه بتواند در نتيجه تاثير نيروي جاذبه به سحابي، ستارگان، كهكشانها يا سيارات تبديل شود. آنچه سبب شگفتي ميشود اين است كه اين آيه نشان ميدهد نوعي گاز منشاء تشكيل اجسام سماوي بوده در حالي كه در اغلب تئوريهاي علم نجوم نيز صرف نظر قرآن از جزييات مطرح شده، به اين موضوع اشاره شده است. بنابراين بايد اذعان داشت هر آنچه در اين دنيا اتفاق ميافتد، برگرفته از دستورات خداوند است. اين دستورات ميتواند در بردارنده قوانين فيزيكي باشد كه دانشمندان و محققان براساس آن اطلاعاتي را درباره پديدههاي مختلف به دست ميآورند و پس از بررسي دقيق شواهد و نشانههاي آن تئوريهاي مختلفي را در آن زمينه ارائه ميكنند. به گفته دانشمندان دردنيا، ميلياردها كهكشان وجود دارد كه نشان دهنده قدرت و عظمت خالقي تواناست. اگر چه دانشمنداني كه در زمينه علم نجوم به تحقيق پرداختهاند توانستهاند تعداد زيادي از آنها را شناسايي كنند، اما هر روز شاهد كشف كهكشانهاي جديدي هستيم كه همه آنها خصوصيات و ويژگيهاي مشابه كهكشانهاي قديمي را دارند و ميتوان منشاء تشكيل آنها از يك نوع ماده گازي شكل كه همچنان به مقدار فراوان در اطراف ما وجود دارد و در طول ساليان گذشته هيچگاه از مقدار آن كاسته نشده است را مورد تاييد قرار داد.
اما سوالي كه از مدتها پيش ذهن بسياري از محققان را به خود مشغول كرده، اين است كه اين گاز از چه منبعي تامين ميشود؟ آيا اين گاز در نتيجه انجام مداوم مجموعه فرآيندهايي در يك مكان بخصوص به وجود ميآيد تا بتواند كمبود آن از نظر كمي در نتيجه تشكيل كهكشانهاي جديد را تامين كند يا اينكه يك مكان ناشناخته يا حتي پديدههاي طبيعي ناشناخته منجر به توليد اين گاز در سطح دنيا ميشود. براساس آيات قرآني همه دنيا و هر آنچه در آن يافت ميشود، يك موجوديت واحد است كه يكباره به وجود آمده است. در علم نجوم براساس تئوري بيگ بنگ يا انفجار بزرگ، يك انفجار اوليه منشاء احتمالي پيدايش جهان هستي در نظر گرفته شده است. طبق اين تئوري، پس از اين انفجار همه كهكشانها در فضاي بسيار محدودي با غلظت غير قابل تصوري در كنار هم قرار گرفته، سپس با گذشت زمان تبديل به كهكشانهايي شدند و تحت تاثير نيروي حاصل از انفجار اوليه هر يك در بخشي از فضاي اطراف سيارات مستقر شدند كه در بسياري از آيات قرآن نيز به آن اشاره شده است.

مرگ ستارگان
 

خورشيد تنها جسم خود افروز منظومه شمسي و روشني ماه ناشي از انعكاس نور خورشيد در سطح ماه است. بنابراين ميتوان خورشيد را به چراغي تشبيه كرد كه نور آن سبب روشنايي و گرماي سطح زمين ميشود.
نورخورشيد پس از ورود به لايههاي جوي زمين به دليل شكست نور، برخورد امواج نور با ذرات و اجسام بسيار ريز شناور در هوا، جذب امواج نور توسط اتمهاي اكسيژن در لايههاي فوقاني و همچنين برخورد امواج با گاز ازن كه در ارتفاع 15 تا 45 كيلومتري لايههاي جوي زمين يافت ميشود، بتدريج كاهش پيدا ميكند. اما اگر از لايههاي جوي عبور كرده و به فضا برسيم، عليرغم حضور خورشيد در گوشهاي از آسمان با تاريكي مطلق مواجه خواهيم شد.
اگر چه همواره و در هر ساعتي از روز نيمي از كره زمين در روشنايي است، اما فضا هميشه تاريك است. اين تصوير زيبا و اعجاب انگيز در حقيقت انعكاسي است از آنچه در قرآن درباره آسمان و زمين و شب و روز به تصوير كشيده شده است در آيات قرآن، خداوند به سقوط ستارگان و همچنين شكافتن اين اجسام سماوي سوگند خورده است.
آنچه خداوند به آن قسم ميخورد، بدون ترديد بايد ارزش بسياري داشته باشد. اگر قدري در اين آيات تعمق كنيم، در مييابيم كه اين آيات به پديدهاي طبيعي كه همان مرگ ستارگان است دلالت دارد. هيدروژن و هليوم از عناصر اصلي ستارگاني مانند خورشيد يا حتي ستارگاني بزرگتر هستند. وقتي گاز هيدروژن از ستارهاي متصاعد ميشود نشاندهنده اين است كه اين ستاره در حال عبور از مرحله جواني به مرحله سالخوردگي و پيري است.
وقتي عمر ستارهاي به پايان ميرسد، اين ستاره مراحل مختلفي مانند سرخ اختر، سپيده ستاره كوچك و ستاره نوتروني را پشت سر ميگذارد تا اينكه در پايان تبديل به سياهچالهاي در آسمان تاريك ميشود. آنچه در قرآن از آن به عنوان سقوط ستارگان نام برده شده، در حقيقت تبديل يك ستاره به ابر ستارهاي سرخ است كه درهم شكسته ميشود و به گفته قرآن سرانجام روزي خورشيد تابان نيز به اراده خداوند اين مراحل را پشت سر گذاشته و براي هميشه خاموش خواهد شد. يك ابر ستاره سرخ، ستاره بسيار بزرگ قرمز رنگي است كه قطر آن دهها برابر قطر خورشيد است. ستارگاني مانند خورشيد با افزايش سن به ابر ستارههايي سرخ رنگ تبديل ميشوند. با متوقف شدن واكنشهاي هستهاي در مركز ستارهها و به وجود آمدن آهن، منبع تامينكننده انرژي در اين اجسام سماوي از بين خواهد رفت. در چنين شرايطي موازنه و تناسب مواد موجود از تعادل خارج شده و به علت نيروي جاذبه اين ستاره منقبض شده و قطر آن به چندين هزار كيلومتر كاهش مييابد. در نتيجه چگالي آن به ميزان قابلتوجهي كاهش يافته و به ستاره سفيد رنگ بسيار كوچكي تبديل خواهد شد. در اين فرآيند كه بسرعت انجام خواهد شد، نيروي حركتي اين ستاره به انرژي تبديل شده و دماي دروني ستاره به يكصد هزار درجه سانتيگراد افزايش خواهد يافت. از اين ستاره نور سفيد رنگي تابيده ميشود تا بتدريج انرژي و دماي دروني آن كاهش يابد. با انقباض تدريجي، اين سپيده ستاره كوچك به ستارهاي نوتروني تبديل ميشود كه قطر آن بيش از 20 كيلومتر خواهد بود.
وقتي يك ستاره نوتروني در آخرين مرحله اين تغييرات تدريجي به يك سياهچاله تبديل ميشود، جاذبه آن به اندازهاي افزايش پيدا خواهد كرد كه حتي امواج نوري نيز قادر نخواهند بود بر آن غلبه كنند. انرژي جذب شده در سياهچالهها سبب انتشار اشعه X در محيط و نفوذ سياهچالهها در خلاء و جو زمين ميشود. به همين دليل در قرآن از سياهچالهها به عنوان جاروهاي فضايي نام برده شده است كه با استفاده از نيروي جاذبه خود هر آنچه را كه در محيط اطرافشان وجود دارد به طرف خود ميبلعند.

كوهها، پايههاي زمين
 

از نظر علمي، رشته كوهها وزنههايي هستند كه نقش مهمي در حفظ تعادل پوسته زمين دارند و با ايجاد استحكام در قرآن قسمت پوسته زمين از آن در برابر هر گونه آسيب احتمالي محافظت ميكنند؛ به همين علت پس از گذشت قرنها از زمان تشكيل كره زمين، عليرغم وجود فشارهاي بسيار زياد در بخش داخلي زمين و همچنين جريانهاي رفت و برگشتي، پوسته زمين همچنان بدون تغيير باقي مانده است. در آيات قرآني نيز رشته كوهها به پايههاي محكمي تشبيه شدهاند كه نقش مهمي در برقراري تعادل در پوسته زمين دارند. اين تشبيه يك حقيقت علمي است كه بيش از 1400 سال پيش در قرآن به آن اشاره شده و بدون ترديد در آن زمان تنها كسي كه خالق زمين و آسمان و همه موجودات است ميتوانسته از اين حقيقت علمي كه امروزه محققان براساس شواهد علمي به آن پي بردهاند، آگاهي داشته باشد. اگرچه زمين سياره كوچكي است كه انسان امروزي ميتواند در طول يك روز يا حتي كمتر از يك روز به دور آن سفر كند، اما هنوز هم با وجود اين كه بشر توانسته است به دستاوردهاي علمي بزرگي دست يابد. نفوذ به اعماق زمين به علت وجود منابع عظيم انرژي گرمايي و فشار دروني بالاي آن غيرممكن است. در آيات قرآني خداوند به انسان ميفرمايد: پوسته زمين را مورد مطالعه قرار داده و آثار و نشانههاي فسيلي در سطح زمين را مورد بررسي قرار دهد چراكه شواهد به جا مانده از دورههاي گذشته زمينشناسي را ميتوان در صخرههاي سنگي به صورت فسيلها يا بقايايي مدفون شده اين موجودات در اعماق خاك يافت كه براساس آن بررسي لايههاي مختلف زمينشناسي در پوسته از تاريخ پيدايش زمين نيز امكانپذير خواهد بود. اين در حالي است كه در پايان قرن هجدهم ميلادي جيمز هاتون كه از زمينشناسان معروف آن دوره بود، بررسي تاريخ گذشته زمين براساس لايههاي زمينشناسي پوسته زمين را مورد تاييد قرار داد و به اثبات رساند. همه ما ميدانيم كه در نتيجه وقوع سيل و طوفان در گذشته، چگونگي توزيع خشكيها و آبها در سطح زمين بارها دستخوش تغييرات شده است و به همين علت قطعههايي از بدن حيوانات؛ انسانها و همچنين بخشهاي مختلف گياهان را ميتوانيم در لايههاي مختلف پوسته زمين بيابيم.

روزي كه دنيا به آخر ميرسد
 

شواهد موجود نشان ميدهد جهان هستي در نتيجه نوعي تكامل تدريجي پس از انفجار بزرگي كه ميلياردها سال پيش رخ داده همچنان در حال گسترش است، اما به نظر ميرسد چنين مرحلهاي سرانجام روزي به پايان خواهد رسيد و در نتيجه افزايش نيروي جاذبه بين كهكشانها، سيارات، ستارهها و هر آنچه در اين مجموعه يافت ميشود، در فضاي محدودي گردهم خواهند آمد و شرايطي شبيه به آغاز خلقت جهان هستي را بار ديگر تجربه خواهند كرد. به گفته دانشمندان، آن روز، روز رستاخيز است كه جز خداوند متعال هيچ كس نميتواند زمان دقيق آن را پيشبيني كند. دانشمندان تنها توانستهاند تصويري از چگونگي جهان هستي را در آن روز براي ما انسانها به تصوير بكشند. در آن روز سرعت حركت كهكشانها كاهش يافته و سرانجام همه كهكشانهايي كه پيش از اين با سرعت بسيار زيادي در آسمانها شناور بودهاند، در اطراف هم تجمع پيدا ميكنند كه به نظر ميرسد بسيار خوفناك و هراسناك باشد. در بسياري از آيات قرآن نيز ترس از روز رستاخيز تنها راه رسيدن به رستگاري جاوداني و ابدي است. يكي از ديگر ويژگيهاي شگفتانگيز قرآن در اين است كه اين كتاب، 1400 سال پيش نظريههاي علمي جديدي كه امروزه دانشمندان مطرح كردهاند را بيان كرده است.

شگفتي اعداد قرآني
 

يكي از جنبههاي اعجاز قرآن، اعداد است كه بدون ترديد اندكي تعمق درباره آن ميتواند هر انساني را متعجب سازد. بدون شك تكرار برابر برخي از واژهها در آيات قرآن تصادفي نبوده است بلكه ميتوان آن را از آيات و نشانههاي الهي برشمرد.
اگرچه به اين دنيا و دنيايي پس از مرگ در سورههاي مختلف اشاره شده است، اما هر دوي آنها به تعداد مساوي و 115 بار در قرآن آورده شدهاند.
فرشتگان و شياطين واژههايي هستند كه در مجموع 68 بار در قرآن به هر يك از آنها اشاره شده است. واژه بخشش و مشتقات آن 234 بار در قرآن آورده شده كه دوبرابر تعداد دفعاتي است كه در آيات قرآن به واژه تنبيه و مجازات و مشتقات آن اشاره شده است. اين نشاندهنده بخشش و سخاوت خداوند نسبت به بندگانش است.
جالب است بدانيد اگر در آيات قرآني واژه ماه را جستجو كنيد، متوجه ميشويد كه اين واژهها تنها 12 بار آورده شده و اين در حالي است كه 365 بار به واژه روز اشاره شده است.

وجه تمايز زمين از ديگر سيارات
 

طبق آيات قرآني، آسمان فضاي اطراف زمين است كه ما آن را همچون گنبد آبي رنگي در بالاي سرمان ميبينيم. اين درحالي است كه آنچه از آن به عنوان آسمانها نام برده ميشود، در حقيقت شامل همه اجسام سماوي است كه در اطراف اين كره خاكي قرار گرفتهاند. علاوه بر اين آسمان هر شب و روز تصوير بسيار زيبايي را در مقابل ديدگان ما به نمايش در ميآورد كه ويژگيهاي علمي بسيار زيادي دارد و هر يك از آنها ميتواند تامين كننده بخشي از نيازهاي انسانها باشد. فضاي اطراف سياره زمين در حقيقت سقفي است كه پوششي را در اطراف آن به وجود آورده است. اين فضا متشكل از مجموعه گازهاي مختلفي است كه به علت وجود جاذبه زمين نميتوانند از آن دور شوند. از آنجايي كه ماه به علت برخورداري از نيروي جاذبه ضعيفتر در مقايسه با زمين فاقد چنين پوشش يا در اصطلاح فاقد سقف است، نميتوان در آن شرايط مشابهي را جستجوكرد. اين در حالي است كه فضاي اطراف زمين نقش بسيار مهمي در حفظ حيات موجودات ساكن اين كره خاكي دارد و ميتواند اكسيژن مورد نياز موجودات زنده را تامين كند. علاوه بر اين انتقال بخار آب از سطح زمين به لايههاي فوقاني جو سبب تشكيل ابر، بارندگي در نتيجه تامين آب آشاميدني در سطح زمين خواهد شد. جالب است بدانيد روشني روز ناشي از پراكندگي و انتشار انعكاس امواج نور خورشيد در لايه نازكي از هوا در اطراف زمين است كه از سطح زمين تا ارتفاع 200 كيلومتري امتداد دارد. اگر ما از جو زمين بالاتر برويم، عليرغم وجود خورشيد، همهجا تاريك است. براساس آيات قرآن شب پديدهاي است عمومي كه متعلق به همه جهان هستي است در حالي كه روشنايي روز تنها يك پديده نوري است كه از انتشار امواج نور خورشيد در لايههاي پايين جو زمين ناشي ميشود. اگر چه خداوند در قرآن جو اطراف زمين را بسادگي تفسير كرده، اما در حقيقت هر يك از آيات مطرح شده در اين باره حقايقي علمي را كه بر دارند در آگاهي از آنها مستلزم تلاشهاي بيوقفه محققان است.
در قرآن نيز به اين موضوع اشاره شده است كه در اطراف زمين مجموعهاي از الكترونها وجود دارند كه ميدان مغناطيسي زمين از رسيدن آنها به سطح زمين ممانعت به عمل ميآورد. اين الكترونها كه حاوي انرژي بسيار بالايي هستند، از خورشيد در محيط اطراف منتشر ميشوند و هيچ موجود زندهاي بدون داشتن پوشش ايمني قادر به مقاومت در برابر امواج ناشي از اين الكترونها نخواهد بود. بنابراين ميتوان گفت پوشش جوي اطراف زمين نقش بسيار مهمي در محافظت از موجودات ساكن زمين در برابر تشعشع اين امواج دارد.

براي آنها كه بينديشند
 

آنچه در اينجا بيان شد، تنها بخشي از شواهد علمي است كه 1400 سال پيش، يعني زماني كه هيچ يك از انسانها حتي قادر به تصورشان نبودند، در قرآن به آنها اشاره شده بود. امروز براساس يافتههاي علمي جديدي كه محققان به آن دست يافتهاند ديگر هيچ ترديدي براي انسانها وجود نخواهد داشت كه آيات قرآن، سخناني است از خالق جهان هستي كه هدف از نزول آن نجات جاوداني انسانها از غوطهور شدن در دنياي مادي و دعوت به سوي حقتعالي بوده است. بسياري از دانشمندان بر اين باورند كه قرآن آخرين پيام آسماني نازل شده به زمين است كه به شيوهاي اعجابانگيز آنچه را كه پيامبران پيشين سعي در آموزش آن به انسانها داشتهاند، براساس شواهد علمي بيان كرده است.
يافتههاي علمي حاكي از آن است كه اين كتاب كه سراسر نشانهاي الهي است، نميتواند 1400 سال قدمت داشته باشد مگر اين كه هديهاي از خالق انسانها باشد. خداوند به همه ما انسانها اين توانايي را داده است كه بتوانيم بدون اعمال نظر شخصي درباره هر آنچه در قرآن بيان شده است تفكر كنيم و براساس نتايج به دست آمده از آن به وجود خداوند ايمان داشته باشيم.
منبع:روزنامه جام جم
ارسالی از طرف کاربر محترم : samsam