خجالتيها
خجالتيها
خجالتيها
با ازدواج دو زوج و فرزنددار شدن آنها، اقوام و اطرافيان همه به دنبال خصوصيات مشترکي ميگردند که اين فرزند با پدر، مادر يا پدربزرگ و مادربزرگش دارد. به طور مثال، اخلاقش به پدرش رفته، چشمانش به مادرش رفته يا رنگ موهايش شبيه عمويش است. آرام بودن، شلوغ بودن، کمحرفي، خجالتي بودن، اجتماعي و يا منزوي بودن، همه خصوصياتي است که فرزند در خانواده ميآموزد و يا به ارث ميبرد. همانطور که فرزندان با يکديگر تفاوت دارند، يکي خوددار و گوشهگير و کمحرف و ديگري اجتماعي و پر سر و صدا است، شيوه رفتار و فرزندپروري والدين نيز بايد مطابق با ويژگيهاي خلقي و رفتاري کودکانشان باشد. زماني که با کودک خجالتي و خوددار مواجه ميشويد، با رعايت نکات ريزي ميتوانيد مسير تربيت و پرورش او را سادهتر کنيد.
هر کودکي با ويژگيهاي خلقي و شخصيتي خاصي متولد ميشود که در شيرخوارگي و نونهالي نمايان ميشود. کوکان خجالتي در خود فرو رفته بوده و اضطراب آنها در مقايسه با کودکان اجتماعي بيشتر است. کارشناسان، ژنتيک را عمدهترين دليل اين امر عنوان ميکنند و عقيده دارند که خصوصيات زيستشناختي، تاثير والدين، روابط دوران کودکي و احساس کودک درباره خود، همگي در کمرويي او موثر است.
همه ما در موقعيتهاي سخت و مبهم در موقعيت تصميمگيري قرار گرفتهايم. ما دوست داريم کاري را انجام دهيم ولي ميترسيم و همين ترس، ما را منصرف ميکند. زماني که چنين موقعيتهايي براي کودکان پيش ميآيد، او را تشويق به پريدن از مانع و سعي در رسيدن به هدف کنيد.
• آيا فرزند شما در بيشتر مواقع کمرو است يا در بعضي مواقع؟
• آيا او نسبت به زندگياش احساس رضايت و خشنودي دارد؟
• آيا در موقعيتهاي اجتماعي احساس ناراحتي و دشواري دارد؟
• آيا زماني که ترسهايش مانع بازي با همسالانش ميشود، احساس ترس و ناراحتي ميکند؟
1) شناخت ويژگيهاي شخصيتي خود، ترسها، اضطرابها و فشارهاي روحي، پذيرش نقش وراثت در ويژگيهاي رفتار فعلي کودک، کار روي ترسهاي خود و تلاش در ارايه نقش مثبت در شکلدهي رفتار کودک.
2) مشاهده رفتار کودک. آيا او هميشه کنارهگير است يا بعضي اوقات؟ چه شرايطي عامل رفتار خجالتزدگي ميشود؟ عملکرد او در گروه بهتر است يا انفرادي و آيا او علاقهمند به بازي با بچههاي ديگر است ولي از همراهي آنها به شدت ميترسد؟ خلقيات کودک را با مشاهده واکنشهاي او نسبت به افراد متفاوت و تغيير در برنامههاي روزانه بشناسيد. به اين ترتيب، موقعيتهاي آسيبزاي احتمالي را شناسايي ميکنيد و از طريق دور کردن کودک از موقعيتهاي آسيبزا به او کمک ميکنيد.
3) با کودک خود ارتباط برقرار کنيد و همواره او را تشويق کنيد. بچهها اغلب احساسات خود را نميشناسند. کلماتي را برايشان معرفي کنيد و درباره ترسهايشان صحبت کنيد. به طور مثال، دختر شما از بازي با پسر بچهها ميترسد. علت آن را جويا شويد بدون اينکه کلمه چرا را به کار ببريد. براي مثال، بگوييد. «فکر ميکني چه اتفاقي ميافتد اگر با آن پسر کوچولو بازي کني؟» اين کار سبب ميشود او متوجه شود هيچچيز وحشتناک نيست و به اين ترتيب با ارتباطات بيشتر تشويق ميشود.
4) تجربيات جديد را ملموس سازيد. يکي از فنون موثر، آشنا کردن کودک با تجربيات جديد است. بهطور مثال، پيش از شروع مدرسه ميتوانيد کودک را به محوطه مدرسه ببريد تا ترس و هيجان کودک کمتر شود. درباره کودکان کوچکتر ميتوانيم آنها را در موقعيتهاي سخت همراهي کنيم. در حالي که کودکمان ساکت است، مکالمه را با کودک ديگر آغاز کنيم و از اسم و ميزان علاقهاش به بازي بپرسيم. کودکان بزرگتر که اعتماد به نفس بيشتري دارند و به خود متکي هستند ميتوانند کارهايي مانند سفارش غذا در رستوران يا پرسشهاي سرکلاس را با کارآمدي بالا انجام دهند.
منبع:http://www.salamat.com
هر کودکي با ويژگيهاي خلقي و شخصيتي خاصي متولد ميشود که در شيرخوارگي و نونهالي نمايان ميشود. کوکان خجالتي در خود فرو رفته بوده و اضطراب آنها در مقايسه با کودکان اجتماعي بيشتر است. کارشناسان، ژنتيک را عمدهترين دليل اين امر عنوان ميکنند و عقيده دارند که خصوصيات زيستشناختي، تاثير والدين، روابط دوران کودکي و احساس کودک درباره خود، همگي در کمرويي او موثر است.
کمک والدين
گام اول
گام دوم
گام سوم
گام چهارم
همه ما در موقعيتهاي سخت و مبهم در موقعيت تصميمگيري قرار گرفتهايم. ما دوست داريم کاري را انجام دهيم ولي ميترسيم و همين ترس، ما را منصرف ميکند. زماني که چنين موقعيتهايي براي کودکان پيش ميآيد، او را تشويق به پريدن از مانع و سعي در رسيدن به هدف کنيد.
گام پنجم
• آيا فرزند شما در بيشتر مواقع کمرو است يا در بعضي مواقع؟
• آيا او نسبت به زندگياش احساس رضايت و خشنودي دارد؟
• آيا در موقعيتهاي اجتماعي احساس ناراحتي و دشواري دارد؟
• آيا زماني که ترسهايش مانع بازي با همسالانش ميشود، احساس ترس و ناراحتي ميکند؟
فرمول واحدي وجود ندارد
1) شناخت ويژگيهاي شخصيتي خود، ترسها، اضطرابها و فشارهاي روحي، پذيرش نقش وراثت در ويژگيهاي رفتار فعلي کودک، کار روي ترسهاي خود و تلاش در ارايه نقش مثبت در شکلدهي رفتار کودک.
2) مشاهده رفتار کودک. آيا او هميشه کنارهگير است يا بعضي اوقات؟ چه شرايطي عامل رفتار خجالتزدگي ميشود؟ عملکرد او در گروه بهتر است يا انفرادي و آيا او علاقهمند به بازي با بچههاي ديگر است ولي از همراهي آنها به شدت ميترسد؟ خلقيات کودک را با مشاهده واکنشهاي او نسبت به افراد متفاوت و تغيير در برنامههاي روزانه بشناسيد. به اين ترتيب، موقعيتهاي آسيبزاي احتمالي را شناسايي ميکنيد و از طريق دور کردن کودک از موقعيتهاي آسيبزا به او کمک ميکنيد.
3) با کودک خود ارتباط برقرار کنيد و همواره او را تشويق کنيد. بچهها اغلب احساسات خود را نميشناسند. کلماتي را برايشان معرفي کنيد و درباره ترسهايشان صحبت کنيد. به طور مثال، دختر شما از بازي با پسر بچهها ميترسد. علت آن را جويا شويد بدون اينکه کلمه چرا را به کار ببريد. براي مثال، بگوييد. «فکر ميکني چه اتفاقي ميافتد اگر با آن پسر کوچولو بازي کني؟» اين کار سبب ميشود او متوجه شود هيچچيز وحشتناک نيست و به اين ترتيب با ارتباطات بيشتر تشويق ميشود.
4) تجربيات جديد را ملموس سازيد. يکي از فنون موثر، آشنا کردن کودک با تجربيات جديد است. بهطور مثال، پيش از شروع مدرسه ميتوانيد کودک را به محوطه مدرسه ببريد تا ترس و هيجان کودک کمتر شود. درباره کودکان کوچکتر ميتوانيم آنها را در موقعيتهاي سخت همراهي کنيم. در حالي که کودکمان ساکت است، مکالمه را با کودک ديگر آغاز کنيم و از اسم و ميزان علاقهاش به بازي بپرسيم. کودکان بزرگتر که اعتماد به نفس بيشتري دارند و به خود متکي هستند ميتوانند کارهايي مانند سفارش غذا در رستوران يا پرسشهاي سرکلاس را با کارآمدي بالا انجام دهند.
نقش والدين
منبع:http://www.salamat.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}