8 باور غلط درباره پيوند اعضا


 





 
در همه کشورهاي جهان تعداد اعضاي پيوندي اهدا شده از تعداد بيماراني که در فهرست‌هاي انتظار براي دريافت پيوند ثبت مي‌شوند، بيشتر هستند. يکي از راه‌ها براي غلبه بر اين مشکل وصيت براي اهداي عضو پس از مرگ است. اگر تا به حال دست به چنين اقدامي نزده‌ايد ممکن است تحت تاثير اطلاعات غلط باشيد. اينها پاسخ‌هايي هستند به برخي از باورهاي غلط و نگراني‌ها شما در مورد اهداي عضو.
• باور غلط شماره يک: اگر موافقت کرده‌ باشم که اعضاي بدنم را پس از مرگ اهدا کنم، دکترهاي اورژانس تلاش چنداني براي نجات زندگي‌ام نمي‌کنند و اعضاي بدنم را در اولين فرصت براي انتقال به ديگري برخواهند داشت.
واقعيت: هنگامي که شما براي درمان به بيمارستان مي‌رويد، دکترها بر نجات جان شما متمرکز هستند، نه فردي ديگر. شما به نزد دکتري برده مي‌شويد که تخصصش با وضعيت اورژانس شما تطبيق داشته باشد. اين دکتر مسوول مراقبت از شماست و کاري به پيوند اعضا ندارد.
• باور غلط شماره 2: ممکن است هنگامي که جواز مرگ من صادر مي‌شود، واقعا نمرده باشم. ممکن است در صورتي که اعضايم را ندارم، بهبود پيدا کنم.
واقعيت: بر خلاف تيترهاي جنجالي روزنامه‌هاي مردم‌پسند، در واقعيت به محض اعلام مرگ کسي، دکترها فورا اعضاي او را برنمي‌دارند. در واقع افرادي که موافقت کرده‌اند پس از مرگ اعضاي بدنشان اهدا شود، نسبت به ساير افراد مرده، مورد آزمايش‌هاي بيشتري قرار مي‌گيرند تا مرگ آنها حقيقتا ثابت شود.
• باور غلط شماره 3: اهداي اعضاي بدن ممکن است با دين من تضاد داشته باشد.
واقعيت: اهداي عضو با عقايد اکثر اديان همسويي دارد. مسيحيان چه کاتوليک و چه پروتستان، مسلمانان و اغلب فرقه‌هاي يهوديان از اين جمله‌اند. اگر در اين مورد احساس ناراحتي مي‌کنيد، با روحاني مورد اعتماد خود تماس بگيريد.
• باور غلط شماره 4: من براي اهداي عضو خيلي پير هستم. اعضاي بدن من به درد کسي نمي‌خورد.
واقعيت: سن معيني براي اهداي عضو وجود ندارد. پيوندهاي موفق از اهداکنندگاني در دهه 70 و 80 انجام شده است.
تصميم به استفاده از اعضاي شما بر اساس معيارهاي دقيق پزشکي انجام مي‌شود و نه بر اساس سن.
بگذاريد دکترها درهنگام مرگ شما تصميم بگيرند که آيا اندام‌ها و بافت‌هاي‌تان براي پيوند مناسب هست يا نه.
• باور غلط شماره5 : وضع سلامت من خوب نيست و مريضي‌هاي مختلف دارم. اعضاي بدن من به درد اين کار نمي‌خورد.
واقعيت: بيماري‌هاي بسيار معدودي هستند که باعث مي‌شوند فردي به‌طور خودکار از رده اهداکنندگان خارج شود.
تصميم به استفاده از اندام‌ها بر اساس معيارهاي دقيق پزشکي انجام مي‌شود. ممکن است برخي از اندام‌هاي يک فرد براي پيوند مناسب نباشند، اما ساير اعضا و بافت‌هايش براي اين کار مناسب باشند.
تنها متخصصان در هنگام مرگ شما مي توانند تصميم بگيرند که کدام يک از اعضاي شما براي پيوند مناسب هستند.
• باور غلط شماره 6: من مي‌خواهم الان و نه بعد از مرگم يکي از کليه‌هايم را به فردي نيازمند اهدا کنم، اما شنيده‌ام که تنها مي‌توان به اعضاي نزديک خانواده کليه اهدا کرد.
واقعيت: در گذشته‌ها اينگونه بود. اما امروزه شما مي‌توانيد به يکي از بستگان دور، دوستان يا حتي فردي کاملا غريبه که مي‌خواهيد به او کمک کنيد، يکي از کليه‌هاي‌تان را در برخي از مراکز پيوند اهدا کنيد.
اگر تصميم بگيريد يک اهداکننده زنده کليه باشيد، به طور مفصل مورد پرسش قرار خواهيد گرفت تا اطمينان حاصل شود که شما از خطرات احتمالي اين کار آگاه هستيد و اهداي کليه به‌وسيله شما از روي نيت خير صورت مي‌گيرد نه به خاطر منافع مالي. شما همچنين مورد آزمايش قرار مي‌گيريد تا تعيين شود که آيا کليه‌هاي شما در وضعيت مناسبي قرار دارند که بتوانيد تنها با يک کليه زندگي کنيد.
• باور غلط شماره 7: افراد مشهور، ثروتمند و قدرتمند هميشه در اول فهرست گيرندگان پيوند قرار دارند و تضميني وجود ندارد که اعضاي من به افرادي که مدت بيشتري در انتظار بوده‌اند يا نيازمندتر هستند، برسد.
واقعيت: افراد ثروتمند و مشهور در مورد يافتن اعضاي پيوندي اولويتي بر ديگران ندارند. اگر خبر پيوند را در مورد آنها بيشتر مي‌شنويد، به خاطر توجه رسانه‌اي به خبر پيوند عضو آنهاست، اما با آنها متفاوت از ديگران برخورد نمي‌شود.
• باور غلط شماره 8 : اعضاي خانواده من در صورت برداشت اعضاي من پس از مرگ بايد هزينه‌هايي را پرداخت کنند.
واقعيت: اعضاي خانواده براي اهداي اعضاي شما هزينه‌اي پرداخت نمي‌کنند. هزينه‌ها به عهده گيرنده عضو خواهد بود.

 

منبع: :www.salamat.com