اگر سر دلتان سنگين است، بخوانيد!
اگر سر دلتان سنگين است، بخوانيد!
اگر سر دلتان سنگين است، بخوانيد!
دستگاه گوارش بعضيها با آنها مهربان نيست؛ يعني اذيتشان ميکند، از نفخ و آروغ زدنهاي مکرر گرفته تا رودل کردن و سوزش سر دل. اما پزشکان نظر ديگري دارند. آنها ميگويند دستگاه گوارش ما يکي از سيستمهاي بسيار هوشمند بدن ماست که بسياري از ناراحتيها و ناخوشيهاي خودش را به شکل اين قبيل اعتراضها نشان ميدهد. دکتر پيمان اديبي، فوقتخصص گوارش و دانشيار دانشگاه علوم پزشکي اصفهان اين موضوع را براي ما بيشتر توضيح ميدهد.
شما ميدانيد رودل کردن دقيقا به چه معني است.
بسيار خوب؛ رودل کردن مجموعهاي از علايم را دربرميگيرد؛ مثل همين چيزهايي که معمولا از آن شکايت ميشود. بهتر است توضيحام را کامل کنم. رودل کردن در واقع با سنگيني سردل، نفخ، تهوع و آروغ مشخص ميشود. ما به آن ميگوييم سوءهاضمه نفاخ يا سوءهاضمه همراه با اختلال حرکت.
در طب گوارش، بهتر است به جاي آنکه دنبال علتها باشيم بيشتر دنبال علامتها باشيم و بر مبناي علايم تدابير درماني را تنظيم کنيم. يعني وقتي بيماري ميگويد که احساس ميکنم غذا سر دلام مانده، بايد توجه کرد که زمان آن خيلي مهم است؛ يعني از کي چنين حالتي به وجود آمده. در واقع رودل کردن حاد با رودل کردن مزمن تفاوت دارد. بسياري از ما ممکن است به دنبال خوردن غذا به مدت 24 تا 48 ساعت دچار سنگيني سردل يا استفراغ بشويم و بعدش بهبود پيدا ميکنيم.
مسموميت با باکتريهاي موجود در غذاهايي مثل برنج سرد يا سالاد الويه يکي از دلايل آن است. علاوه بر مسموميت با باکتريها، ساير عوامل مانند استفاده از غذاهاي سرشار از ادويههاي تحريککننده يا مصرف قهوه همراه با غذا ممکن است بيمار را بهصورت حاد دچار احساس رودل يا سنگيني سردل کند.
وقتي که بيمار به مدت طولاني براي روزها، هفتهها يا ماهها به صورت مکرر يا متناوب دچار سنگيني سردل يا احساس رودل ميشود، آن وقت ميتوان اصطلاح «فشار يا ناخوشي بعد از صرف غذا» را براي وي به کار برد.
وقتي يک بيمار به ما ميگويد من بعد از خوردن غذا نفخ ميکنم يا آروغ ميزنم يا غذا مثل سنگ سردلام ميماند، متوجه ميشويم که دستگاه گوارش اين بيمار نشانههاي شبهحرکتي دارد، يعني به عنوان مثال ميتوانيم فرض کنيم انگار معده اين بيمار حرکت نميکند و غذا را به سمت پايين نميراند. البته اين يک فرض است و براي همين هم ميگوييم نشانههاي شبه حرکتي. علتهاي مختلفي موجب ايجاد اين وضعيت ميشوند؛ مثل شيوه غذا خوردن يا انواع غذاهايي که ميخوريم.
همين جا يک مکثي داشته باشيم لطفا. اگر ممکن است، اين مشکل را که مشکل شايعي هم هست، بيشتر توضيح بدهيد.
ببينيد؛ اين بحث به صورت کلي در مبحثي به نام «بهداشت دستگاه گوارش» تعريف ميشود. ما وظيفه داريم بهداشت دستگاه گوارش خود را کنترل کنيم تا از ابتلا به بيماريهاي گوارشي در درازمدت به نحو مطلوب و موثري پيشگيري نماييم. براي رعايت بهداشت دستگاه گوارش بايد در گام اول شيوه غذا خوردن صحيحي داشته باشيم. غذا را به آهستگي بخوريم و خوب بجويم. کساني که سريع غذا ميخورند مجبورند براي پايين فرستادن لقمه غذا پشت سر هم آب بنوشند. تند غذا خوردن باعث بلع متناوب هوا و به دنبال آن آروغ زدن و سوءهاضمه يا همان رودل کردن ميشود. به علاوه، جالب است بدانيد که معده ما طوري طراحي شده که يک نوع غذا را راحتتر هضم ميکند؛ يعني غذايي که ميخوريم بايد يا جامد باشد يا مايع و اگر غذاي ما مخلوط مايع و جامد باشد، در واقع، معده خودمان را دچار نوعي حالت سردرگمي در برخورد با غذا و ترشح شيرههاي گوارشي کردهايم.
اين در واقع بخش دوم همان بحث «بهداشت دستگاه گوارش» است. پرخوري باعث رودل کردن ميشود. اين يک اصل است، يعني بدون توجه به محتواي غذا، پرخوري به عنوان يک عامل ايجادکننده «سنگيني سردل» عمل ميکند. علاوه بر آن، غذاهاي چرب يا غذاهاي همراه با ادويه نيز ميتوانند باعث رودل کردن بشوند.
مثل فلفل يا پودر کاري. البته زيره چه به صورت دم کرده چه همراه با غذا اثر مفيد و مثبتي روي دستگاه گوارش دارد.
ميگويند روغن موجود در غذاي سرخکرده با شدت بيشتري باعث ايجاد حالت «رودل» ميشود. درست است؟
نه، اين يک تصور اشتباه است. ما داريم در مورد رودل کردن يا «سوءهاضمه نفاخ» صحبت ميکنيم. در اين مورد فرقي ندارد که روغن موجود در غذا، روغن سرخکردني باشد يا مثلا روغن استفاده شده در خورش.
حبوبات منبع غذايي مفيد از جهت تامين فيبر براي دستگاه گوارش و تامين پروتئين به حساب ميآيند و از اجزاي مهم يک رژيم غذايي سالم محسوب ميشوند اما مشکل، اين است که متاسفانه بعضي افراد حبوبات را خوب هضم نميکنند و بعضيها به آن حساس هستند. اين به آن علت است که در اثر تخمير حبوبات توسط باکتريهاي روده گاز به وجود ميآيد.
نه! راهحل ديگري دارد. توصيه من به چنين افرادي اين است که حجم حبوبات مصرفي را کاهش دهند يا اينکه يک روز قبل از پختن حبوبات را در آب کاملا بخيسانند. ميتوان از حبوبات پوستکنده استفاده کرد يا اينکه لعاب پس داده شده توسط حبوبات را دور ريخت. همه اينها کمک ميکند که از بار سوءهاضمه ناشي از حبوبات کاسته شود.
عفونتهاي ميکروبي هم در درازمدت ممکن است باعث سوءهاضمه مزمن شوند. همچنين بعد از يک اختلال حاد جسمي مثل يک سرماخوردگي شديد يا يک عفونت ويروسي شديد نيز معمولا بيماران حالت نفخ يا سوءهاضمه را احساس ميکنند.
هم داروها و هم اعمال جراحي صورت گرفته روي بيمار ممکن است موجب ايجاد چنين وضعيتي بشوند. به خصوص در مواردي که براي بيمار دارويي که تاکنون مصرف نکرده است شروع ميشود. همين جا لازم است توضيح بدهم که نبايد براي ريشهکن کردن هليکوباکترپيلوري به صورت خودسر دارو مصرف نمود. چون اين باکتري نقش کمي در ايجاد علايم سوءهاضمه در کوتاهمدت دارد و مصرف خودسرانه آنتيبيوتيک نيز ميتواند به نوبه خود موجب ايجاد سنگيني سردل شود
مصرف چاي، قهوه يا به طور کل نوشيدنيهاي همراه با شکلات بايد با احتياط صورت بگيرد. بايد آنها را با فاصله 20 تا 30 دقيقه از زمان غذا خوردن مصرف کرد. اين نوشيدنيها به طور کلي نفخ و تهوع را بيشتر ميکند. بنابراين گفته ميشود که مصرف چاي بيشتر از 3 تا 4 استکان نباشد.
خيلي از بيماران معقتدند که در حالت اضطراب يا حرص خوردن يا ناراحت شدن دچار ناراحتي گوارشي ميشوند. اين يک اعتقاد درست است. در واقع حالتهاي روحي افراد در يک محور يا حالتها و شکايتهاي گوارشي آنها مرتبط است.
هم مشکلات روحيرواني ميتوانند باعث ايجاد يا تشديد ناراحتي گوارشي شوند و هم عکس آن صادق است؛ يعني در فردي که زمينه رواني مستعد دارد مشکلات گوارشي ميتوانند باعث تشديد اين زمينه شوند. اما بايد توجه شود حتي اگر اختلالات روحي مطرح باشند بايد ابتدا مسايل خطرناک و مهم جسمي بررسي شود. در صورت منتفي شدن مشکلات جسمي، به حالات روحيرواني بيمار ميپردازيم.
درست است. اختلالات روانتني بايد توسط همکاران روانپزشک درمان شود.
بله! يعني همان تاثير متقابل علايم و شکايتهاي جسمي و رواني.
ولي خيلي از مردم روانپزشک را براي حل اين مشکلات نميپذيرند.
اين يک اشتباه بزرگ است. بايد به آنها آموزش داد که در کنار تکنيکهاي برخورد با اضطراب يا مديريت استرس ممکن است به استفاده از داروهاي اعصاب و روان نياز باشد. همانطور که در بيماري فشارخون، يک قرص به کاهش فشارخون کمک ميکند، در بيماري اضطراب نيز تجويز يک قرص ميتواند بيمار را نجات بدهد. در واقع کمک گرفتن از روانپزشک نشاندهنده سلامت عقل است، نه زوال عقل!
ببينيد؛ در کساني که به طور مزمن دچار سنگيني سردل هستند، اصلاح شيوههاي کلي غذا خوردن، اصلاح نوع غذاها و اتخاذ يک نگرش صحيح و سالم به زندگي اهميت دارد. در مجموع و به کمک توضيحاتي که عرض کردم بايد بهداشت گوارشي را رعايت کرد.
هر وقت بهداشت گوارش را رعايت نکنيم، بايد منتظر عواقب آن باشيم (با خنده) و مطمئن باشيد که در درازمدت (اگر نه کوتاهمدت) بيماريهاي خطرناکي به سراغمان ميآيد. اما به صورت حاد، بيماراني که بالاي 45 تا 50 سال هستند، همزمان با علايم گوارشي دچار کاهش وزن، استفراغ خوني يا دفع مدفوع خوني يا سياهرنگ (به رنگ قير) شدهاند يا زردي و استفراغ طولانيمدت را در مجموعه علايم خود دارند، بايد فورا به پزشک مراجعه کنند چون ممکن است بيماري خطرناکي در پشت سوءهاضمه آنها پنهان شده باشد.
منبع:www.salamat.com
/ج
شما ميدانيد رودل کردن دقيقا به چه معني است.
بسيار خوب؛ رودل کردن مجموعهاي از علايم را دربرميگيرد؛ مثل همين چيزهايي که معمولا از آن شکايت ميشود. بهتر است توضيحام را کامل کنم. رودل کردن در واقع با سنگيني سردل، نفخ، تهوع و آروغ مشخص ميشود. ما به آن ميگوييم سوءهاضمه نفاخ يا سوءهاضمه همراه با اختلال حرکت.
در طب گوارش، بهتر است به جاي آنکه دنبال علتها باشيم بيشتر دنبال علامتها باشيم و بر مبناي علايم تدابير درماني را تنظيم کنيم. يعني وقتي بيماري ميگويد که احساس ميکنم غذا سر دلام مانده، بايد توجه کرد که زمان آن خيلي مهم است؛ يعني از کي چنين حالتي به وجود آمده. در واقع رودل کردن حاد با رودل کردن مزمن تفاوت دارد. بسياري از ما ممکن است به دنبال خوردن غذا به مدت 24 تا 48 ساعت دچار سنگيني سردل يا استفراغ بشويم و بعدش بهبود پيدا ميکنيم.
مسموميت با باکتريهاي موجود در غذاهايي مثل برنج سرد يا سالاد الويه يکي از دلايل آن است. علاوه بر مسموميت با باکتريها، ساير عوامل مانند استفاده از غذاهاي سرشار از ادويههاي تحريککننده يا مصرف قهوه همراه با غذا ممکن است بيمار را بهصورت حاد دچار احساس رودل يا سنگيني سردل کند.
وقتي که بيمار به مدت طولاني براي روزها، هفتهها يا ماهها به صورت مکرر يا متناوب دچار سنگيني سردل يا احساس رودل ميشود، آن وقت ميتوان اصطلاح «فشار يا ناخوشي بعد از صرف غذا» را براي وي به کار برد.
وقتي يک بيمار به ما ميگويد من بعد از خوردن غذا نفخ ميکنم يا آروغ ميزنم يا غذا مثل سنگ سردلام ميماند، متوجه ميشويم که دستگاه گوارش اين بيمار نشانههاي شبهحرکتي دارد، يعني به عنوان مثال ميتوانيم فرض کنيم انگار معده اين بيمار حرکت نميکند و غذا را به سمت پايين نميراند. البته اين يک فرض است و براي همين هم ميگوييم نشانههاي شبه حرکتي. علتهاي مختلفي موجب ايجاد اين وضعيت ميشوند؛ مثل شيوه غذا خوردن يا انواع غذاهايي که ميخوريم.
همين جا يک مکثي داشته باشيم لطفا. اگر ممکن است، اين مشکل را که مشکل شايعي هم هست، بيشتر توضيح بدهيد.
ببينيد؛ اين بحث به صورت کلي در مبحثي به نام «بهداشت دستگاه گوارش» تعريف ميشود. ما وظيفه داريم بهداشت دستگاه گوارش خود را کنترل کنيم تا از ابتلا به بيماريهاي گوارشي در درازمدت به نحو مطلوب و موثري پيشگيري نماييم. براي رعايت بهداشت دستگاه گوارش بايد در گام اول شيوه غذا خوردن صحيحي داشته باشيم. غذا را به آهستگي بخوريم و خوب بجويم. کساني که سريع غذا ميخورند مجبورند براي پايين فرستادن لقمه غذا پشت سر هم آب بنوشند. تند غذا خوردن باعث بلع متناوب هوا و به دنبال آن آروغ زدن و سوءهاضمه يا همان رودل کردن ميشود. به علاوه، جالب است بدانيد که معده ما طوري طراحي شده که يک نوع غذا را راحتتر هضم ميکند؛ يعني غذايي که ميخوريم بايد يا جامد باشد يا مايع و اگر غذاي ما مخلوط مايع و جامد باشد، در واقع، معده خودمان را دچار نوعي حالت سردرگمي در برخورد با غذا و ترشح شيرههاي گوارشي کردهايم.
اين در واقع بخش دوم همان بحث «بهداشت دستگاه گوارش» است. پرخوري باعث رودل کردن ميشود. اين يک اصل است، يعني بدون توجه به محتواي غذا، پرخوري به عنوان يک عامل ايجادکننده «سنگيني سردل» عمل ميکند. علاوه بر آن، غذاهاي چرب يا غذاهاي همراه با ادويه نيز ميتوانند باعث رودل کردن بشوند.
مثل فلفل يا پودر کاري. البته زيره چه به صورت دم کرده چه همراه با غذا اثر مفيد و مثبتي روي دستگاه گوارش دارد.
ميگويند روغن موجود در غذاي سرخکرده با شدت بيشتري باعث ايجاد حالت «رودل» ميشود. درست است؟
نه، اين يک تصور اشتباه است. ما داريم در مورد رودل کردن يا «سوءهاضمه نفاخ» صحبت ميکنيم. در اين مورد فرقي ندارد که روغن موجود در غذا، روغن سرخکردني باشد يا مثلا روغن استفاده شده در خورش.
حبوبات منبع غذايي مفيد از جهت تامين فيبر براي دستگاه گوارش و تامين پروتئين به حساب ميآيند و از اجزاي مهم يک رژيم غذايي سالم محسوب ميشوند اما مشکل، اين است که متاسفانه بعضي افراد حبوبات را خوب هضم نميکنند و بعضيها به آن حساس هستند. اين به آن علت است که در اثر تخمير حبوبات توسط باکتريهاي روده گاز به وجود ميآيد.
نه! راهحل ديگري دارد. توصيه من به چنين افرادي اين است که حجم حبوبات مصرفي را کاهش دهند يا اينکه يک روز قبل از پختن حبوبات را در آب کاملا بخيسانند. ميتوان از حبوبات پوستکنده استفاده کرد يا اينکه لعاب پس داده شده توسط حبوبات را دور ريخت. همه اينها کمک ميکند که از بار سوءهاضمه ناشي از حبوبات کاسته شود.
عفونتهاي ميکروبي هم در درازمدت ممکن است باعث سوءهاضمه مزمن شوند. همچنين بعد از يک اختلال حاد جسمي مثل يک سرماخوردگي شديد يا يک عفونت ويروسي شديد نيز معمولا بيماران حالت نفخ يا سوءهاضمه را احساس ميکنند.
هم داروها و هم اعمال جراحي صورت گرفته روي بيمار ممکن است موجب ايجاد چنين وضعيتي بشوند. به خصوص در مواردي که براي بيمار دارويي که تاکنون مصرف نکرده است شروع ميشود. همين جا لازم است توضيح بدهم که نبايد براي ريشهکن کردن هليکوباکترپيلوري به صورت خودسر دارو مصرف نمود. چون اين باکتري نقش کمي در ايجاد علايم سوءهاضمه در کوتاهمدت دارد و مصرف خودسرانه آنتيبيوتيک نيز ميتواند به نوبه خود موجب ايجاد سنگيني سردل شود
مصرف چاي، قهوه يا به طور کل نوشيدنيهاي همراه با شکلات بايد با احتياط صورت بگيرد. بايد آنها را با فاصله 20 تا 30 دقيقه از زمان غذا خوردن مصرف کرد. اين نوشيدنيها به طور کلي نفخ و تهوع را بيشتر ميکند. بنابراين گفته ميشود که مصرف چاي بيشتر از 3 تا 4 استکان نباشد.
خيلي از بيماران معقتدند که در حالت اضطراب يا حرص خوردن يا ناراحت شدن دچار ناراحتي گوارشي ميشوند. اين يک اعتقاد درست است. در واقع حالتهاي روحي افراد در يک محور يا حالتها و شکايتهاي گوارشي آنها مرتبط است.
هم مشکلات روحيرواني ميتوانند باعث ايجاد يا تشديد ناراحتي گوارشي شوند و هم عکس آن صادق است؛ يعني در فردي که زمينه رواني مستعد دارد مشکلات گوارشي ميتوانند باعث تشديد اين زمينه شوند. اما بايد توجه شود حتي اگر اختلالات روحي مطرح باشند بايد ابتدا مسايل خطرناک و مهم جسمي بررسي شود. در صورت منتفي شدن مشکلات جسمي، به حالات روحيرواني بيمار ميپردازيم.
درست است. اختلالات روانتني بايد توسط همکاران روانپزشک درمان شود.
بله! يعني همان تاثير متقابل علايم و شکايتهاي جسمي و رواني.
ولي خيلي از مردم روانپزشک را براي حل اين مشکلات نميپذيرند.
اين يک اشتباه بزرگ است. بايد به آنها آموزش داد که در کنار تکنيکهاي برخورد با اضطراب يا مديريت استرس ممکن است به استفاده از داروهاي اعصاب و روان نياز باشد. همانطور که در بيماري فشارخون، يک قرص به کاهش فشارخون کمک ميکند، در بيماري اضطراب نيز تجويز يک قرص ميتواند بيمار را نجات بدهد. در واقع کمک گرفتن از روانپزشک نشاندهنده سلامت عقل است، نه زوال عقل!
ببينيد؛ در کساني که به طور مزمن دچار سنگيني سردل هستند، اصلاح شيوههاي کلي غذا خوردن، اصلاح نوع غذاها و اتخاذ يک نگرش صحيح و سالم به زندگي اهميت دارد. در مجموع و به کمک توضيحاتي که عرض کردم بايد بهداشت گوارشي را رعايت کرد.
هر وقت بهداشت گوارش را رعايت نکنيم، بايد منتظر عواقب آن باشيم (با خنده) و مطمئن باشيد که در درازمدت (اگر نه کوتاهمدت) بيماريهاي خطرناکي به سراغمان ميآيد. اما به صورت حاد، بيماراني که بالاي 45 تا 50 سال هستند، همزمان با علايم گوارشي دچار کاهش وزن، استفراغ خوني يا دفع مدفوع خوني يا سياهرنگ (به رنگ قير) شدهاند يا زردي و استفراغ طولانيمدت را در مجموعه علايم خود دارند، بايد فورا به پزشک مراجعه کنند چون ممکن است بيماري خطرناکي در پشت سوءهاضمه آنها پنهان شده باشد.
منبع:www.salamat.com
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}