هدف‌دار باش تا کامروا شوي


 

نويسنده:دکتر رضا کياسالار




 

هدف‌گذاري؛ شرط لازم براي کسب موفقيت
 

از زندگي خود چه مي‌خواهيد؟ مي‌خواهيد در پايان روز، همين امروز، به چه چيزي رسيده باشيد؟ 5 سال ديگر به کجا رسيده‌ايد؟ آيا اصلا هدفي داريد؟ اگر چنين است، آيا اهداف صحيح را برگزيده‌ايد؟ جواب شما به اين چند سوال ساده مي‌تواند نشان بدهد که آيا در زندگي خود موفق خواهيد شد يا نه. هدف‌گذاري، اثري جادويي دارد. وقتي هدفي براي خود انتخاب مي‌کنيد، موانع کنار مي‌روند، فرصت‌ها از راه مي‌رسند و انگار منابع مورد نياز، خودشان را از غيب مي‌رسانند اما براي مهار کردن اين جادو بايد اهدافي چالش‌برانگيز، مشخص و شفاف در حوزه‌هاي مختلف زندگي خود داشته باشيد...
هدف به زندگي جهت مي‌دهد و آن را از روزمرگي و بطالت خارج مي‌کند. وقتي هدفي داريد، روي فعاليت‌هايي که منجر به کسب آن هدف مي‌شود، تمرکز مي‌کنيد و فعاليت‌هاي غيرمرتبط و مزاحم را کنار مي‌زنيد. بيشتر کار مي‌کنيد و کمتر نااميد مي‌شويد. در مقابل، آنهايي که هدفي ندارند، زندگي‌شان چندان رضايت‌‌بخش و مولد نيست. تحقيقات نشان داده که هدف‌گذاري باعث افزايش بهره‌وري مي‌شود اما هدف‌گذاري يعني چه؟ هدف‌گذاري فرآيندي است که شما طي آن براي خودتان اهدافي شخصي تعيين مي‌کنيد. اهدافي که قابل‌سنجش و البته چالشي هستند. چرا چالشي؟ چون اگر اهداف‌تان دم‌دستي و آسان باشند، عملکرد شما را چندان تغيير نمي‌دهند. اگر مصمم هستيد که براي خودتان هدف‌گذاري کنيد، بد نيست در اين شش گام، متن را همراهي کنيد:

گام اول: چند حوزه مختلف براي موفقيت خود انتخاب کنيد
 

بايد براي تمام حوزه‌هاي اصلي زندگي خود هدف داشته باشيد. اين اهداف مي‌توانند حوزه‌هاي مختلفي را شامل شوند که البته عمده‌ترين آنها عبارتند از حوزه‌هاي مالي، روابط اجتماعي، خانواده، کار، معنويت، سلامت و تندرستي، افزايش ظرفيت‌هاي فردي و سبک زندگي.

گام دوم: اهداف‌تان واضح باشد
 

بايد به وضوح بدانيد که چه مي‌خواهيد. اهداف مبهمي مانند «من مي‌خواهم خوش‌بخت شوم» يا «مي‌خواهم مردم مرا تحسين کنند» دست‌يافتني نيستند. براي خلق اهداف خود از فرمول SMART استفاده کنيد. طبق اين فرمول، اهداف بايد چنين باشند:
• خاص (Specific): هدف بايد به نحوي بيان شود که واضح، دقيق و خاص باشد. هدف مبهم به درد نمي‌خورد.
• قابل‌سنجش (Measurable): هدف بايد قابل‌سنجش باشد يعني بايد بتوانيد بسنجيد که تا چه اندازه به هدف خود نزديک شده‌ايد.
• دست‌يافتني (Attainable): هدف بايد دست‌يافتني باشد چون اگر غيرممکن باشد، خيلي زود دلسرد مي‌شويد و خود را کنار مي‌کشيد. در عين حال، هدف‌تان بايد چالشي باشد. تمرکز روي اين چالش، به شما انگيزه مي‌دهد.
• واقع‌بينانه/ ارضاکننده (Realistic/ Rewarding): هدف‌تان بايد هدفي واقع‌بينانه باشد و تحقق آن مفهومي در پي داشته باشد. مثلا يادگرفتن زبان فرانسوي به صرف اينکه شما به اين زبان علاقه‌منديد، راه به جايي نمي‌برد مگر اينکه تسلط به زبان فرانسه بتواند تاثير بارزي در سبک زندگي و وضعيت آينده شما داشته باشد.
• مبتني بر زمان (Time-based): لازم است که براي رسيدن به هدف خود يک جدول زماني داشته باشيد و يک ضرب‌الاجل براي آن در نظر بگيريد وگرنه هرگز روز پايان را نخواهيد ديد.
اگر حروف انگليسي ابتداي اين 5 مورد را در کنار هم قرار بدهيد، واژه SMART (هوشمند، هوشمندانه) را خواهيد داشت. به دو نمونه از يک هدف هوشمندانه توجه کنيد:
1) من مي‌خواهم تا آخر امسال در بين 10 درصد از برترين فروشندگان شرکت قرار بگيرم.
2) من هر سال 20 درصد به درآمد خود اضافه خواهم کرد.

گام سوم: اهداف خود را بنويسيد
 

بايد اهداف خود را بنويسيد. هدفي که روي کاغذ آورده نشود، فقط «خواب پنبه‌دانه ديدن» است و بس. براي اهداف خود فهرستي تهيه کنيد. اولين چيزهايي را که در مورد اين اهداف به ذهن‌تان مي‌رسد، بنويسيد و طي امروز و روزهاي بعد آنها را چند بار بازخواني و ويرايش کنيد تا بالاخره بشود آن‌چه واقعا مي‌خواستيد. نوشتن اهداف اهميت زيادي دارد. فقط فکر کردن به اهداف کافي نيست. نوشتن باعث مي‌شود تا هر کدام از آنها هويتي مستقل داشته باشند. بهتر است اولين مجموعه از اهداف‌تان به 4 تا 6 هدف محدود شود تا بتوانيد بهتر و بيشتر روي آنها تمرکز کنيد.

گام چهارم: برنامه خود را مکتوب کنيد
 

هدف، آرزو نيست. براي تحقق آن بايد کاري بکنيد. ضرب‌الاجل را دقيقا تعيين کنيد. قصد از هدف‌گذاري اين است که شما روي هدف تمرکز و براي آن انرژي داشته باشيد. فرض کنيد هدف‌تان اين بوده که ظرف شش ماه، داستاني را منتشر کنيد. بايد اين هدف را به اهداف ريزتر و ماهانه تقسيم کنيد. مثلا تمام کردن 2 فصل از کتاب در هر ماه. براي سنجش ميزان پيشرفت خود بايد اهداف خود را از اين هم ريزتر کنيد. مثلا نوشتن روزي هزار کلمه. حالا اگر از منظر روزانه به هدف خود نگاه کنيد، به راحتي دستگيرتان مي‌شود که آيا اين هدف واقع‌بينانه هست يا نه البته ممکن است اهداف خود را طور ديگري تقسيم کنيد و واحدهاي زماني متفاوتي را در نظر بگيريد. به محض اينکه هدفي هفتگي يا روزانه را تعيين کنيد، خواهيد فهميد که آيا آن هدف دست‌يافتني هست يا نه. بعد هم مي‌توانيد سراغ مجموعه اهداف خود برويد و ببينيد که در عمل چه کار مي‌توانيد بکنيد. آيا مي‌توانيد در مورد آنها به هدفي روزانه دست پيدا کنيد.

گام پنجم: اهداف خود را هميشه در ذهن داشته باشيد
 

مرتبا اهداف‌تان را به خودتان يادآوري کنيد. آنها را روي کارتي بنويسيد و درساعاتي از روز ازجيب يا کيف بيرون بياوريد و به خودتان يادآوري کنيد. قبل از اينکه از منزل خارج شويد، روي تکه‌اي کاغذ، چيزي در باره‌ هدف خود بنويسيد و آن را کف اتاق يا سالن بيندازيد. وقتي که برگرديد، با ديدن آن تکه کاغذ دوباره به ياد هدف‌تان خواهيد افتاد. از خودتان بپرسيد که امروز براي نزديک شدن به هدف‌تان چه کار مفيدي کرده‌ايد. به همه اطرافيان خود بگوييد که چه هدفي در ذهن داريد. از هر کار شاخصي که براي نزديک‌تر شدن به هدف خود انجام داده‌ايد، يادداشت برداريد. دايما به هدف خود و به پيشرفتي که داشته‌ايد فکر کنيد.
هر شب قبل از خواب به خودتان يادآوري کنيد که امروز براي نزديک‌تر شدن به هدف چه کاري انجام داده‌ايد. در خيال خود مجسم کنيد که وقتي به هدف مي‌رسيد چه حس خوبي خواهيد داشت. نتيجه نهايي کار خود را در ذهن به تصوير بکشيد و با همان تصوير ذهني به خواب برويد.
اصل «خواستن، توانستن است» را به خاطر داشته باشيد. آنچه فکرش را مي‌کنيد همان چيزي است که در آينده نصيب‌تان خواهد شد.

گام ششم: براي هدف خود، هر روز «يک کاري» انجام بدهيد
 

هدف‌ها به خودي خود محقق نمي‌شوند. هدف‌گذاري وسيله‌اي است براي اينکه به شما انگيزه بدهد. شما بايد هر روز، کاري را براي رسيدن به هدف انجام بدهيد. اين کار نبايد حتما خيلي بزرگ يا خيلي مهم باشد. فقط بايد کاري، يک کاري را انجام بدهيد. به تدريج که هر روز کاري را براي هدف خود انجام مي‌دهيد، خواهيد ديد که يافتن کار بعدي در روزهاي آتي، آسان‌تر خواهد بود. مجموعه اين کارها به تدريج به سمت هدف شتاب خواهد گرفت و پيشرفت شما سريع‌تر و ناخودآگاه‌تر خواهد بود.
منبع: http://www.salamat.com