رگ خواب بقيه، دست شماست!


 





 

راهکارهايي براي کنار آمدن با بداخلاق‌ترين آدم‌ها در سخت‌ترين شرايط
 

تحمل حضور يک آدم قلدر در محل کار خيلي سخت است. چنين آدمي معمولا شما را مجبور مي‌کند قسمتي از کارهايي را که وظيفه اوست، بدون هيچ اجر و مزدي انجام بدهيد. خب، شما چگونه با چنين موضوعي کنار مي‌آييد؟
همسايه‌هاي شما مدام در حال سر و صدا کردن هستند و تا نيمه‌هاي شب بيدار مي‌مانند و کلي اعصاب‌تان را خرد مي‌کنند. چه‌طور با آنها برخورد مي‌کنيد؟
پدرتان از تصميمي که شما براي آينده‌ شغلي‌تان گرفته‌ايد، ناراحت است و مدام شما را به باد انتقاد مي‌گيرد و درباره کارهايي که بايد انجام مي‌داده‌ايد و نداده‌ايد، حرف مي‌زند. چه‌طور مي‌توانيد با او حرف بزنيد که متقاعد‌ش کنيد؟
شرايط سخت يک قسمت از زندگي هر بني‌بشري است. همه، اين شرايط را کوتاه‌مدت يا بلندمدت تجربه کرد‌ه‌اند. حقيقت اين است که کارفرما و کارمند هيچ‌وقت نمي‌توانند به ديدگاه هم نزديک بشوند. هميشه دعوا درباره پول وجود دارد. نامزدها و زن و شوهرها نمي‌توانند اختلافات‌شان را براي هميشه کنار بگذارند. اگر شما اين شرايط –منظورمان ناهماهنگي‌ها است- را فراموش کنيد و هر بار که با آنها مواجه بشويد طوري به آنها نگاه کنيد که انگار خيلي غيرعادي و فضايي هستند، مطمئن باشيد وضعيت از چيزي که هست بدتر مي‌شود! نتيجه‌اش اين خواهد شد که کارمندها بي‌کار مي‌شوند، نامزدها و زن و شوهرها از همديگر جدا مي‌شوند، دوست‌ها از همديگر دور مي‌شوند و آخرش چه مي‌شود؟ بي‌تعارف، همه‌مان بدبخت‌تر مي‌شويم! منتظر شدن و صبر کردن و اظهار نگراني و دلواپسي رايج‌ترين راه‌حل‌ها در ميان آدم‌هاي گوناگون است؛ در حالي که اگر به مشکلات فرصت عميق‌تر شدن بدهيد، نگراني‌هاي شما در طول زندگي‌تان (معلوم نيست چه‌قدر از آن باقي مانده باشد) گسترده‌تر مي‌شود.
اگر با آدم‌هاي اطراف‌تان به خاطر مشکلاتي که با آنها داريد، درگير بشويد و مشتي حواله صورت‌شان بکنيد يا صورت‌تان را از سمت آنها هنگام سلام دادن برگردانيد، نتيجه‌اش فقط بدنامي است. نتيجه ترساندن آدم‌ها از خودتان، از دست رفتن روابط صميمانه و صادقانه است. از دست دادن کار، حمايت خانواده و محبت دوستان، تنها استرس‌هاي شما را زيادتر مي‌کند و در آخر شما تبديل به يک آدم فقير و تنها مي‌شويد.

پس چه‌کار کنيم؟
 

وقتي شما مقاومت مي‌کنيد و مشکلات‌تان را خودتان حل مي‌کنيد، احساس بسيار خوبي پيدا مي‌کنيد؛ چون معنايش اين است که شما در موقعيتي هستيد که مي‌توانيد زندگي‌تان را کنترل کنيد، در حالي که بيشتر مواقع با اينکه مشکل‌تان حل شده، اين حس را نداريد چون مستقلانه عمل نکرده‌ايد و مشکل‌تان را ديگران حل کرده‌اند. اما چگونه مي‌توان از يک شرايط بد به شرايط خوب در مواجهه با کسي رسيد؟ با برنامه‌ريزي و پيدا کردن يک برنامه مناسب مي‌توانيد از دست بسياري از رفتارها که شما را آزار مي‌دهند و آدم‌هايي که احساس مي‌کنيد، رابطه خوبي با شما ندارند، راحت شويد. اين 7 راه را براي آماده‌سازي خودتان براي مواجهه با آدم‌هاي سخت دنبال کنيد:
1 براي رويارويي مستقيم و بي‌واسطه با خودتان و ديگران تصميم بگيريد.
2 مشکل اصلي را که احتياج داريد برطرف کنيد و راهي را که براي رفع آن در ذهن داريد روي کاغذ بياوريد؛ به طور مثال بنويسيد:
• علي از پرداخت حق سود من با وجود توافقي که با هم داشتيم سر باز مي‌زند.
• مجيد با رفتار پرخاشگرانه‌اي که دارد براي من استرس ايجاد کرده و حتي شرکت‌ را هم زير سوال برده!
• دوستم به ديگران مي‌گويد کار من خيلي در سطح پايين است و من آدم روراستي با او نيستم.
در مرحله بعد، وقتي که مشکلات را با مشخصات کامل روي کاغذ آورديد، خواسته‌هايتان را بنويسيد؛ مثلا براي مشکلات بالا مي‌توانيد خواسته‌هاي پايين را بنويسيد:
• علي حقوق‌ام را به تمامي پرداخت کند.
• مجيد جر و بحث و درگيري را با ديگران کنار بگذارد يا شرکت را ترک کند.
• روراست به دوستم بگويم که منظورش از اين حرف‌ها که پشت سر من مي‌زند، چيست؟
در خيلي از موارد، با اين شيوه مي‌توانيد مشکلاتي را که با ديگران داريد، شناسايي کنيد؛ مشکل واقعي با همسايه، دوست، رييس و ...
3 مواردي را که از هدف‌تان پشتيباني مي‌کند، بنويسيد؛ مثلا در مثالي که در بالا آمد، خوانديد: «علي سود کار من را نمي‌پردازد» خيلي وقت‌ها مي‌دانيم حق با ما است اما چون دلايل قوي براي خودمان نداريم دنبال کارمان را نمي‌گيريم؛ مثلا بي‌خيال حق و حقوق‌مان مي‌شويم، در حالي که هر از چند گاهي با يادآوري اين موضوع دچار ناراحتي مي‌شويم. به طور مثال، کسي که از علي پول مي‌خواهد، مي‌تواند به عنوان موارد پشتيبان هدف‌اش بنويسد:
• ما بر سر مقدار اين پول توافق کرده بوديم.
• از علي برگه امضا شده‌اي مبني بر توافق‌مان داريم.
• دوستي از مساله کار جداست و علي هم از شراکت با من سود برده و بايد حق من را هم بپردازد.
4 مخالفت‌هاي احتمالي، واکنش‌هاي قابل پيش‌بيني، اعتراض‌هاي ديگران را هم به حساب بياوريد. چرا؟ چون شما نمي‌خواهيد بي‌گدار به آب بزنيد. بايد همه جوانب کار را بسنجيد و مثل مرحله قبل براي اين ليست هم راه‌حل‌هاي پيشنهادي‌تان را بنويسيد.
5 يادداشت‌هايتان را مرتب کنيد و يک آرشيو مفيد تهيه کنيد. چگونه؟ روي مشکلات خيالي خط بزنيد. روي راه‌حل‌هاي غيرعاقلانه و غيرمنطقي خط بزنيد و ليست را تا جايي که مي‌شود فشرده و مختصر کنيد.
6 با فردي که مشکل داريد، يک قرار ملاقات مناسب بگذاريد. اين قرار ملاقات خيلي مهم است. بايد اين نکته‌ها را در نظر داشته باشيد:
• زمان ملاقات هم براي شما و هم براي طرف مقابل زمان مناسبي باشد.
• خسته نباشيد (هم شما، هم او).
• عصبي نباشيد.
• در يکي از متعادل‌ترين روزهاي زندگي خود باشيد.

7 حالا گفتگوي دشوارتان را با اين آدم سخت شروع کنيد؛ با در نظر گرفتن اين موارد به صورت دقيق و اجراي آنها به صورت مو به مو:
 

• مدام نگاه‌تان را به اطراف نيندازيد و مستقيم در چشم فرد مقابل نگاه کنيد.
• مشکلي را که يادداشت کرده‌ايد و مي‌خواهيد حل شود، خيلي آرام و شمرده توضيح دهيد (طبق پله 2)
• راه‌حل اولي را که نوشته‌ايد به او يادآور شويد (طبق پله 3)
• با دقت به حرف‌هاي طرف مقابل گوش کنيد و به هيچ عنوان وسط حرف او نپريد.
• موقعيت خودتان را بسنجيد. آيا او موافق شما است؟ مخالف شماست؟ حرف‌هايش منطقي است؟ غيرمعقول است؟ به بيراهه زده يا او هم مي‌خواهد مشکل را حل کند؟
• در فکرتان راه‌حل‌هايي که براي اين مرحله و در آرامش نوشته بوديد، مرور کنيد (طبق پله 4)
• راه‌حل احتمالي‌تان که مي‌تواند همان راه‌حل اول باشد يا راه‌حل‌هاي بعدي که قبلا به آنها فکر کرده‌ايد را بيشتر توضيح بدهيد و در ضمن به طرف مقابل هم گوش کنيد.
• تسليم نشويد. راه‌حل سوم، چهارم، پنجم را هم امتحان کنيد و اگر فکر مي‌کنيد احتياج به زمان داريد او را دعوت به يک ليوان چاي يا خوردن يک ميوه کنيد يا حتي به بهانه آب خوردن از فضاي گفتگو خارج شويد تا سرتان هوايي بخورد. در صورت ناموفق بودن اين قرار، قرار ديگري بگذاريد.
به همين سادگي خيلي از مشکلات ما قابل حل هستند و اين کاري است که شايد در طول اين سال‌ها خيلي از شما انجام داده‌ايد، حتي با راه‌حل‌هاي ساده‌تر و به قول معروف «رگ خواب قضيه را به دست آوردن». اگر خودتان آدم مشکل‌گشايي هستيد که خوش به حال‌تان، اين تجربه را با ديگران هم قسمت کنيد؛ وگر نه اگر از جمله آدم‌هايي هستيد که هميشه کاسه چه کنم چه کنم به دست داريد، بهتر است از همين راه‌هاي ساده شروع کنيد. مطمئن باشيد به محض حل کوچک‌ترين مشکلات‌تان وضعيت روحي‌تان هم بهتر شود. وقتي شما به جاي فرار و پشت گوش انداختن مشکل با آن روبه‌رو مي‌شويد، اطرافيان‌تان با احترام بيشتري با شما رفتار مي‌کنند. چرا؟ چون شما صادق هستيد؛ فرد منفعلي نيستيد و قابل تقديريد، چون مشکلات‌تان را حل مي‌کنيد.
کارفرماي شما، همکار شما، دوستان شما پيرو راه شما مي‌شوند. خودشان را به شما نزديک‌تر مي‌کنند و افراد بدخواه‌تان از شما دوري مي‌کنند و يا سعي مي‌کنند آنها هم جزو گروه دوستان شما شوند چون به نفع خودشان است. با وجود همه بدي‌ها و سختي‌ها به آينده خوش‌بين باشيد چون موفقيت در انتظار آدم‌هاي موفق است و شکست در انتظار افراد منفعل و در انتظار شکست!
منبع:http://www.salamat.com