تکفرزندي خوب است يا بد؟
تکفرزندي خوب است يا بد؟
تکفرزندي خوب است يا بد؟
نويسنده: دکتر نسرين اميري / فوقتخصص روانپزشکي کودک و نوجوان
«تكفرزندي خوب است يا بد؟ همه ميگويند يك بچه ديگر هم داشته باشيد. نميدانم چه كنم. ميگويند اين فرزند شما چون تنهاست مشكل دارد. بعضيها هم ميگويند شما والدين خودخواهي هستيد که فقط به فكر رفاه خودتان هستيد. بچه اولتان دارد بزرگ ميشود، نگذاريد فاصله سني دومي با اولي زياد شود...» اينها حرفهاي پدر و مادر يک فرزند تنهاست؛ يا به عبارتي تک فرزند. امروزه ميگويند تک فرزندي عوارضي دارد و البته امتيازاتي.
درباره تک فرزندي دو باور وجود دارد. باور نخست اينکه چند فرزندي بسيار دشوارتر از تک فرزندي است. حال آنکه تک فرزندي مشکلتر است چون والدين فقط يک فرصت تکرار نشدني براي تربيت فرزند خود دارند و باور دوم اينکه تک فرزندي بسيار ساده تر از چندفرزندي است. به دليل کمتر بودن هزينهها، نبود اختلاف بين خواهر و برادرها و... حال آن که تک فرزندي مشکلات رواني خاص خود را پديد ميآورد. به هر حال تک فرزندي شمشيري دو لبه است که نقاط ضعف و قوت گوناگون دارد.
عامل ديگري كه در زندگي كودك مؤثر است، حضور در خانوادهاي است كه فقط شامل افراد بالغ است. اين كودكان پيش از زمان معمول، سخن گفتن را آغاز ميكنند و روحيه اجتماعي نيرومندتري دارند. آنان از والدين خود تقليد و همچون بزرگسالان رفتار ميكنند، به گونهاي كه تحسين و تعجب ديگران را برميانگيزند. كودكان خانوادههاي تك فرزند معمولا بلوغ زودرس دارند. بلوغ اجتماعي اين كودكان نيز ممكن است به حال آنان مفيد باشد. آنها زودتر از ديگر كودكان با مسايلي مواجه ميشوند كه برخورد با آنها در سنين بالاتر ناگزير است. مسايل و ديدگاههاي خود را به راحتي بيان ميكنند و قادرند به والدين خود كمك كنند. آنها زودتر از ديگر كودكان به فعاليت اقتصادي مشغول ميشوند و از كار كردن خجالت نميكشند. اين كودكان با آمادگي و تجربه زياد به سن بلوغ پا ميگذارند.
تمايل والدين به حمايت از تنها فرزندشان، مانع از آن ميشود كه فرزندشان عواقب اشتباهات خود را بيازمايد و مسووليت عمل خود را بپذيرد. آنها هيچ گاه در مقام انتقاد از فرزندشان بر نميآيند، با او مخالفت نميكنند و همواره تسليم خواستههاي او ميشوند تا از اين طريق مانع ناراحت شدن او شوند. اين والدين ميگويند فرزندمان هم مثل ما دوست ندارد ناراحت شود بنابراين با هم معامله ميكنيم تا هيچ يك از ما آزار نبيند. حمايت بيش از حد اين والدين، فرزند را با روحيه حساس و ضعيف تربيت ميكند. هرچه حمايت آنها از تنها فرزندشان بيشتر شود، قدرت و تحمل وي در رويارويي با مشكلات كاهش مييابد و از اين رو بسيار شكننده و آسيبپذير ميشود. در چنين روابط حساس و پر اضطرابي است كه تك فرزند از آزمودن احساساتي كه در روابط بين خواهر و برادر شكل ميگيرد، محروم ميماند. در خانوادههاي تك فرزند، والدين و فرزندان هر دو احساس ميكنند نياز شديدي به يكديگر دارند. پس ناگزير به مراعات يكديگر هستند.
متاسفانه ساختار اجتماعي و فرهنگي خانوادهها در عصر حاضر به گونهاي است که آمادگي لازم در کودکان براي برقراري ارتباط با محيط هايي خارج از منزل به وجود نميآيد و کودکان با اکثر محيطهاي اجتماعي بيگانه و ناآشنا بوده و در برقراري ارتباط جديد احساس ضعف ميکنند. اين مساله ميتواند مشکلاتي مانند استرس و نگراني در کودک، امتناع از رفتن به مدرسه و يا فرار از مدرسه و نيز مجبور کردن والدين براي ماندن در کنار او و در محيط مدرسه را در پي داشته باشد.
منبع:http://www.salamat.com
درباره تک فرزندي دو باور وجود دارد. باور نخست اينکه چند فرزندي بسيار دشوارتر از تک فرزندي است. حال آنکه تک فرزندي مشکلتر است چون والدين فقط يک فرصت تکرار نشدني براي تربيت فرزند خود دارند و باور دوم اينکه تک فرزندي بسيار ساده تر از چندفرزندي است. به دليل کمتر بودن هزينهها، نبود اختلاف بين خواهر و برادرها و... حال آن که تک فرزندي مشکلات رواني خاص خود را پديد ميآورد. به هر حال تک فرزندي شمشيري دو لبه است که نقاط ضعف و قوت گوناگون دارد.
جامعه تکفرزندها
عامل ديگري كه در زندگي كودك مؤثر است، حضور در خانوادهاي است كه فقط شامل افراد بالغ است. اين كودكان پيش از زمان معمول، سخن گفتن را آغاز ميكنند و روحيه اجتماعي نيرومندتري دارند. آنان از والدين خود تقليد و همچون بزرگسالان رفتار ميكنند، به گونهاي كه تحسين و تعجب ديگران را برميانگيزند. كودكان خانوادههاي تك فرزند معمولا بلوغ زودرس دارند. بلوغ اجتماعي اين كودكان نيز ممكن است به حال آنان مفيد باشد. آنها زودتر از ديگر كودكان با مسايلي مواجه ميشوند كه برخورد با آنها در سنين بالاتر ناگزير است. مسايل و ديدگاههاي خود را به راحتي بيان ميكنند و قادرند به والدين خود كمك كنند. آنها زودتر از ديگر كودكان به فعاليت اقتصادي مشغول ميشوند و از كار كردن خجالت نميكشند. اين كودكان با آمادگي و تجربه زياد به سن بلوغ پا ميگذارند.
معايب تکفرزند بودن
تمايل والدين به حمايت از تنها فرزندشان، مانع از آن ميشود كه فرزندشان عواقب اشتباهات خود را بيازمايد و مسووليت عمل خود را بپذيرد. آنها هيچ گاه در مقام انتقاد از فرزندشان بر نميآيند، با او مخالفت نميكنند و همواره تسليم خواستههاي او ميشوند تا از اين طريق مانع ناراحت شدن او شوند. اين والدين ميگويند فرزندمان هم مثل ما دوست ندارد ناراحت شود بنابراين با هم معامله ميكنيم تا هيچ يك از ما آزار نبيند. حمايت بيش از حد اين والدين، فرزند را با روحيه حساس و ضعيف تربيت ميكند. هرچه حمايت آنها از تنها فرزندشان بيشتر شود، قدرت و تحمل وي در رويارويي با مشكلات كاهش مييابد و از اين رو بسيار شكننده و آسيبپذير ميشود. در چنين روابط حساس و پر اضطرابي است كه تك فرزند از آزمودن احساساتي كه در روابط بين خواهر و برادر شكل ميگيرد، محروم ميماند. در خانوادههاي تك فرزند، والدين و فرزندان هر دو احساس ميكنند نياز شديدي به يكديگر دارند. پس ناگزير به مراعات يكديگر هستند.
متاسفانه ساختار اجتماعي و فرهنگي خانوادهها در عصر حاضر به گونهاي است که آمادگي لازم در کودکان براي برقراري ارتباط با محيط هايي خارج از منزل به وجود نميآيد و کودکان با اکثر محيطهاي اجتماعي بيگانه و ناآشنا بوده و در برقراري ارتباط جديد احساس ضعف ميکنند. اين مساله ميتواند مشکلاتي مانند استرس و نگراني در کودک، امتناع از رفتن به مدرسه و يا فرار از مدرسه و نيز مجبور کردن والدين براي ماندن در کنار او و در محيط مدرسه را در پي داشته باشد.
تکفرزندي، مزايا و معايب
مزايا
معايب
منبع:http://www.salamat.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}