ميزگرد «سلامت» درباره کاهش وزن آرش حبيبي با حضور دکتر سيد ضياالدين مظهري متخصص تغذيه و رژيمدرماني، دکتر منصور نصيري کاشاني متخصص پوستومو، دکتر شهرام آگاه فوق تخصص گوارش وکبد و دکتر شهرام صادقي متخصص طب فيزيکي
آقاي آرش حبيبي، متولد سال 1356، متاهل و داراي يک فرزند، با قدي حدود 185 سانتيمتر نزديک به 107 کيلوگرم وزن داشته اما قصه از آنجايي شروع شد که دوسهسال پيش، او کمکم به خاطر مشکلاتي که اضافهوزن برايش به وجود آورده بود، تصميم گرفت وزن کم کند. به همين خاطر، شروع کرد به رژيم گرفتن به سبک خودش.
ادامه ماجرا را از زبان خودش بشنويد و نظر متخصصاني را که در «ميزگرد» اين هفته «سلامت» حضور دارند، بخوانيد: دکتر سيدضياءالدين مظهري، متخصص تغذيه و رژيمدرماني؛ دکتر منصور نصيري کاشاني، متخصص پوستومو، دکتر شهرام آگاه، فوقتخصص بيماريهايي گوارشي و دکتر شهرام صادقي، متخصص طب فيزيکي.
آرش حبيبي ميگويد چاقياش تقصير عادتهاي غذايي غلطي بوده که سالهاي سال با آنها زندگي ميکرده
يک کيلو شيريني تر را نيم ساعته ميخوردم!
آقاي حبيبي! وزن 107 کيلو براي قد شما خيلي زياد بوده. اصلا چه شد که اينقدر چاق شديد؟
راستاش را بخواهيد، من عادتهاي بد تغذيهاي، زياد داشتم؛ مثلا، يک کيلو شيريني تر ميگرفتم و نيمساعته همهاش را ميخوردم. بعد از غذا کلي تهديگ چرب ميخوردم. آش هم خيلي دوست داشتم و به راحتي حجم زيادي از آن را يکجا ميخوردم ولي کلا فکر ميکنم چاق شدن من عمدتا به خاطر افراط در شيرينيجات بود.
چاقيتان مربوط به بعد از ازدواجتان است يا قبل از آن هم همينطور بوديد؟
خيليها ميگويند بعد از ازدواج چاق ميشوند و اين شايد به دليل استرس ازدواج و پرخوري ناشي از اين استرس باشد؛ شايد هم به دليل پيدا کردن همسر دلخواه و اهميت ندادن به تناسب اندام بعد از ازدواج. اما من قبل از ازدواجام هم لاغر نبودم. وزن من آنموقع 98 کيلو بود؛يعني فقط 9 کيلو بعد از ازدواج به وزنام اضافه شد و به 107 کيلو رسيدم.
همسرتان اعتراضي نداشت؟
البته که داشت. اصلا دوست نداشت من اينقدر چاق باشم. مدام ميگفت بايد براي حفظ سلامتام، وزن کم کنم. انصافا در کاهش وزنام خيلي کمک کرد و هميشه مشوق و پشتيبانام بود.
خب، ماجراي لاغر شدنتان چه بود؟ چهطور به يکباره دست از شيرينيها و غذاهاي دلخواهتان کشيديد؟
ببينيد؛ من ورزشکار هستم و در تيم سايپا ديزل فوتبال بازي ميکنم. آن وقتها که وزنام بيشتر بود، چند بار موقع بازي دچار ضربديدگي شديد پا شدم که متخصصان، اضافه وزنام را دليل آن دانستند. از طرفي، با کمي پيادهروي به شدت عرق ميکردم و وقتي چند تا پله را بالا ميرفتم، به نفسنفس ميافتادم. اين شرايط براي کسي که ورزشکار است، قابل تحمل نيست. تازه، يک بار که به خاطر ضربديدگي در يک بازي براي سونوگرافي پيش پدر همسرم رفتم، ايشان گفتند به بيماري کبد چرب مبتلا شدهام و تنها چارهام کاهش وزن است. اين طوري شد که همه عوامل دست به دست هم دادند تا من تصميم بگيرم لاغر شوم و ديگر به فکر غذاهاي چرب و شيرين نيفتم.
رژيمتان را چهطور شروع کرديد؟
اول به يک متخصص تغذيه مراجعه کردم که براي من يک رژيم 6ماهه نوشت اما نتوانستم طبق آن عمل کنم. هر چند که همه گروههاي غذايي در رژيم من گنجانده شده بودند اما من نميتوانستم به دستورات آن رژيم عمل کنم چون احساس ميکردم با خوردن آن همه خوراکي، خيلي طول ميکشد به وزن دلخواهام برسم. بنابراين شروع کردم به خوردن غذايي کمتر از آنچه در رژيمام توصيه شده بود. وعدههاي غذاييام را هم از 3 وعده مفصل در روز به 3 وعده سبک و 2 ميانوعده تغيير دادم. ضمن اينکه عادتهاي غلطام را هم کنار گذاشتم.
يعني دور شيريني و تهديگ را خط کشيديد؟
بله؛ به دست آوردن سلامت و رسيدن به وزن ايدهآل برايم خيلي مهمتر از آنها بود. اين شد که توانستم به اشتهايام غلبه کنم. من با رعايت اصولي که براي خودم در نظر گرفته بودم، توانستم رژيم 6 ماهه را 4 ماهه به پايان برسانم و بعد از 4 ماه از 107 کيلو رسيدم به 82 کيلو.
دچار برگشت وزن نشديد؟
نه! بعد از گذشت 2 سال از رژيمام هنوز در 82 کيلو ثابت ماندهام.
مشکلات پوستي و ريزش مو هم نداشتيد؟
به هيچ عنوان! من براي اينکه پوستام دچار چروکيدگي نشود، روزي 10 ليوان آب ميخوردم و فکر ميکنم همين عادتام باعث شد پوستام آسيب نبيند.
دليل ثبات وزنتان را چه ميدانيد؟
من بعد از يک مدت که حجم غذايام را کم کردم، ديگر ميلام به غذا کاهش پيدا کرد و ذايقهام برگشت. الان اصلا نميتوانم زياد چرب و شيرين بخورم. ضمن اينکه از نظر رواني هم از اندام فعليام رضايت دارم و ديگر دلام نميخواهد چاق بشوم.
هنوز هم ورزش ميکنيد؟
بله؛ من در تيم فوتبال شرکتي که در آن کار ميکنم، عضو هستم و شايد همين ورزش منظم باعث شده وزنام ثابت بماند.
الان وضع غذا خوردنتان عادي است يا مثل همان رژيمتان غذا ميخوريد؟
نه؛ ديگر رژيمي نيستم ولي اصول درست غذا خوردن را ياد گرفتهام و دارم براساس آن پيش ميروم. تنها مصرف مواد قندي و غذاهاي چرب را محدود کردهام و حبوبات را هم به خاطر اينکه ميگويند انرژي و کالري بالايي دارد، کنار گذاشتهام.
نگاه اول
نظر دکتر سيدضياءالدين مظهري متخصص تغذيه و رژيمدرماني درباره رژيم غذايي آرش حبيبي
آقاي دکتر! آقاي حبيبي ميگويد عادت به مصرف شيرينيجات، عامل اصلي چاقياش بوده. نظر شما درباره اين حرف چيست؟
ببينيد؛ هرگونه اختلال در دريافت و مصرف انرژي به هر شکلي، باعث به وجود آمدن انرژي مازاد در بدن ميشود و اين انرژي اضافي ميتواند به شکل بافت چربي در قسمتهاي مختلف بدن تجمع پيدا کند و با توجه به مسايل ژنتيکي باعث چاقيهاي سيبيشکل يا گلابيشکل شود. چاقيهاي فرم سيب بيشتر در ميان آقايان شايع است و خطرات و عوارضاش به مراتب گستردهتر و متنوعتر از چاقيهاي گلابيشکل است. مصرف نان خامهاي و مواد غذايي سرشار از قند و چربي به توليد انرژي فراوان در بدن منجر ميشود و اين انرژي فراوان به مرور زمان باعث چاق شدن ميشود زيرا بدن قدرت سوزاندن کامل آن را ندارد. بنابراين فرض اينکه چاق شدن ايشان در اثر خوردن زياد شيريني و تهديگ چرب، بعد از غذا بوده، چندان دور از انتظار به نظر نميرسد.
ايشان در مدت 4 ماه، 25 کيلو وزن کم کرده. شما اين کاهش وزن را در اين مدت، طبيعي ميدانيد؟
نه! من به هيچ عنوان اينگونه کاهش وزنهاي ناگهاني را توصيه نميکنم؛ چون اصولي نيستند و باعث ميشوند فرد در درازمدت دچار مشکل شود. وقتي 25 کيلوگرم از وزن يک نفر ظرف 4 ماه کم ميشود، يعني بيشتر آب بدن او از دست رفته (نه چربياش) و وقتي هم که کم کردن وزن با مصرف ذخاير چربي نباشد، احتمال برگشت وزن بالا ميرود، حتي اگر او در کوتاهمدت بتواند وزناش را ثابت نگه دارد، در درازمدت نميتواند.
چه مشکلاتي ممکن است در اينجور کاهش وزنها به وجود بيايد؟
ريزش مو، کمخوني، بيماريهاي قلبيعروقي و حتي مشکلات استخواني و ... ظاهر به هم ريخته و پوست چروکخورده و آويزان به خاطر کاهش تجمع آب و چربي زيرپوست هم از ديگر عوارض اين کاهش وزنهاست. ضمن اينکه قدرت سيستم ايمني که بدن را در برابر بيماريها محافظت ميکند، در اثر کاهش وزن سريع، تضعيف ميشود و به همين خاطر، مقاومت بدن براي مبارزه با عوامل بيماريزا کم ميشود. در نتيجه، کسي که وزن زيادي کم کرده، بيماريهاي مختلفي سراغاش ميآيند.
آيا روند کاهش وزن ميتواند با يک سرعت مشخص ادامه پيدا کند؟
نه! حتما ديدهايد افرادي را که قصد کم کردن وزن دارند و در ابتدا خيلي عالي پيش ميروند و وزن زيادي از دست ميدهند ولي بعد از مدتي اين روند ادامه پيدا نميکند و انگار به بنبست ميرسند. ما به اين بنبست رژيمي، نقطه صفر ميگوييم. در نقطه صفر، ديگر بدن اجازه کم کردن وزن را به طرف نميدهد و چه بسا که آقاي حبيبي هم ديگر به اين نقطه رسيده باشد که وزناش را کمتر از 82 کيلوگرم نکرده است. بعضي از افرادي که به نقطه صفر ميرسند، ولع خوردن دوباره در وجودشان شعلهور ميشود و به همين دليل دوباره به وزن اوليهشان برميگردند و گاهي هم ممکن است کسي بتواند در اين مرحله بر اشتهايش غلبه کند و وزناش را ثابت نگه دارد؛ مثل ايشان.
کم کردن اصولي وزن از نظر شما چگونه است؟
از نظر علمي، اگر کسي بخواهد وزناش را کم کند، هيچ عارضهاي نبايد به سراغاش بيايد و کاهش وزناش هم بايد ماندگار باشد و نبايد بيشتر از هفتهاي 300 گرم وزن کم کند. بر اساس شواهد علمي و تجربياتي که خود من طي سالهاي طولاني در زمينه رژيمدرماني داشتهام به صراحت به شما ميگويم که رابطه تنگانگي بين سرعت کاهش وزن و ماندگاري آن وجود دارد. هر چه کاهش وزن تدريجيتر باشد، امکان ماندگار بودن آن هم طولانيتر است. به همين خاطر، ما با يک بررسي اوليه روي بيماراني که با شکايت اضافه وزن به ما مراجعه ميکنند، کم کردن هفتهاي 300 يا 500 يا 750 گرم و درنهايت، يک کيلوگرم را به آنها پيشنهاد ميکنيم و توصيه کم کردن وزن بيشتر از يک کيلوگرم در هفته، تنها محدود به مواردي ميشود که از نظر پزشکي، مشکل خاصي دارند و بايد براي حفظ حياتشان وزن زيادي کم کنند.
آقاي حبيبي ميگويند از اين و آن شنيدهاند که حبوبات انرژي و کالري بالايي دارد و همين باعث شده که ايشان حبوبات را از رژيم غذايياش حذف کند. آيا اين کار ايشان درست بوده؟
ببينيد؛ مشکلي که بيشتر مردم جامعه ما با آن دست به گريبان هستند، باورهاي غلط و توصيههاي بيپايه و غيرعلمي است. حبوبات يکي از ارزندهترين، بهترين و مفيدترين موادغذايي است که منبع خوبي از کربوهيدرات، پروتئين و حتي برخي چربيهاي اساسي است و بايد در جيره غذايي همه گنجانده شود. حتي ما گاهي حبوبات را جايگزين گوشت در رژيم غذايي بعضيها ميکنيم و تنها ايراد آن را فقدان تامين ويتامين B12 بدن ميدانيم. به طور کلي، متخصصان تغذيه هيچ گروه غذايي را براي افرادي که ميخواهند وزنشان را کم کنند، حذف نميکنند؛ مگر اينکه خود فرد بيماري خاصي داشته باشد. طلاييترين توصيه براي حفظ سلامت در تمام اقشار جامعه، استفاده از تمام گروههاي غذايي براي تامين همه ريزمغذيهاي بدن است. بدن براي ادامه حياتاش به صورت سالم، نياز به 70 نوع ريزمغذي دارد و هيچ مادهاي در دنيا نيست که بتواند اين نيازهاي 70 گانه بدن را تامين کند يا جايگزين مطلق مواد غذايي ديگر شود.
آيا اينکه ايشان وعدههاي غذاييشان را از 3 وعده به 5 وعده افزايش دادهاند، تاثيري در لاغر شدنشان داشته؟
بله، البته! انسولين، هورموني است که از لوزالمعده ترشح ميشود و قندخون را تنظيم ميکند. مغز، انرژياش را از طريق گلوکز و گاهي اسيدهاي چرب آزاد تامين ميکند و اگر قند از حد معيني کمتر شود يا فراتر برود، فعاليتهاي مغز دچار اختلال ميشود. بعضي از افراد پانکراسشان بسيار حساس است و انسولين زيادي توليد ميکند. به همين خاطر بعضيها درست يک ساعت بعد از غذا خوردن مجددا گرسنه ميشوند. توصيه من به اين افراد، خوردن تنها 3 وعده اصلي غذا يعني صبحانه مفصل، ناهار متناسب و شام زود و سبک است اما به افراد عادي مثل آقاي حبيبي پيشنهاد ميکنم انرژي بدنشان را از طريق خوردن 3 وعده اصلي و 2 ميانوعده تامين کنند و نکتهاي که ذکر آن اهميت زيادي دارد اين است که مقدار کالري ميان وعدهها بايد در رژيم روزانه محاسبه شود؛ وگرنه ميانوعدهها باعث چاقي ميشوند و کمکي در ايجاد تعادل در وعدههاي غذايي نميکنند.
حرف آخر
توصيه ميکنم هيچگاه براي لاغر شدن، تحت تاثير انگيزههاي فوري قرار نگيريد و نخواهيد به هر قيمتي که شده، لاغر شويد و حتما براي کاهش وزن به متخصص تغذيه مراجعه کنيد تا درصد موفقيتشان بالاتر برود و دچار عوارض ثانويه نشويد.
نگاه دوم
تحقيقات نشان ميدهد که چاقي ميتواند احتمال پيچخوردگي در مچ پا را تا 3 برابر نسبت به حالت عادي و طبيعي افزايش دهد.
يعني احتمال اينکه مچ پاي يک فرد چاق هنگام ورزش کردن يا حتي راه رفتن معمولي پيچ بخورد، 3 برابر بيشتر از يک فرد با اندام متناسب است. البته اين تحقيق روي نوجوانان 15 تا 16 سال صورت گرفته ولي ما ميتوانيم آن را به افراد بزرگسال هم تعميم بدهيم زيرا تفاوت چنداني از نظر بيومکانيکال بدني بين افراد چاق نوجوان يا بزرگسال وجود ندارد. نتايج بررسيهاي ديگر نيز نشان ميدهد که زانوي افراد چاق با کوچکترين ضربهاي در ميرود و کلا اندام تحتاني کساني که دچار اضافه وزن هستند، بيشتر از افراد عادي در معرض آسيبديدگي قرار دارد. همانطور هم که در شرح حال آقاي آرش حبيبي خوانديد، ايشان هم از ضربديدگيهاي مکرر پايش در طول انجام دادن فعاليتهاي ورزشي شکايت داشتند. به طور کلي، چاقي به دو علت ميتواند اندام تحتاني را آسيبپذيرتر کند. اول اينکه اضافه وزن، بيومکانيکال بدن را به هم ميريزد و باعث ميشود که نيروي بدن در جايي غيرمتعارف و غير از جاي خودش وارد شود. مثلا نيرويي که قرار است به محور اصلي زانو وارد شود، به خارج از آن وارد ميشود و مشکلاتي را که عنوان کرديم، براي فرد به وجود ميآورد. دوم اينکه وزن زياد معمولا در نتيجه بيتحرکي افراد به وجود ميآيد که بيتحرکي هم آمادگي جسماني ضعيف فرد را در پي خواهد داشت و اين عدم آمادگي جسماني به آسيب ديدن اندام تحتاني افراد چاق منجر ميشود. البته اين مورد درباره آقاي حبيبي صدق نميکند چون او ميگويد که ورزشکار است و تحرک کافي دارد. يک نکته ديگر هم درباره ارتباط بين چاقي و ورزش کردن وجود دارد و آن اين است که چاقي ميتواند عوارض مستقيمي مثل آنهايي که ذکر کرديم روي مفاصل داشته باشد يا اينکه به طور غيرمستقيم بيماريهايي را در فرد به وجود بياورد که او ديگر نتواند يا اجازه نداشته باشد که ورزشهاي دلخواهاش را انجام دهد. اگر بخواهم اين موضوع را کمي واضحتر توضيح بدهم بايد بگويم که احتمال ابتلاي يک فرد چاق به ديابت نوع 2، بيماريهاي قلبيعروقي و اختلالات تنفسي بسيار بيشتر از ساير افراد است و همين بيماريها سبب ميشوند که امکان ورزش کردن درست و حسابي براي کساني که چاق هستند، وجود نداشته باشد، بنابراين به همه افراد چاق و آنهايي که از اضافه وزن رنج ميبرند، توصيه ميکنم که براي داشتن بدني سالم، هرچه زودتر به فکر کاهش وزنشان باشند.
نگاه سوم
دکتر منصور نصيري کاشاني/ متخصص پوست و مو عضو هيأت علمي دانشگاه علوم پزشکي تهران
اصولاً کاهش وزن بايد تدريجي باشد و کم کردن ناگهاني وزن در مدت کوتاه را هيچ متخصصي به افراد توصيه نميکند.
اگر وزن به تدريج و با اصول علمي کم شود، نتيجهاش اين ميشود که فرد، پس از لاغر شدن هيچ تغييري در وضعيت پوست يا ريزش مويش نميبيند. کم کردن 2 تا 3 کيلوگرم وزن در ماه طبيعي است و مشکلي را براي کسي ايجاد نميکند اما ممکن است برخي افراد در اثر چاق شدن بيش از اندازه پوستشان کش بيايد و به همين خاطر هنگام چاقي يا پس از لاغر شدن رگههاي سفيدرنگي را روي پوست خود ببينند. اين رگهها يا خطوط کششي، خود را بيشتر در نواحي مرکزي مثل بازو، ران و شکم نشان ميدهند و بيشتر در اثر چاق شدنهاي ناگهاني به وجود ميآيند. متأسفانه درمان قطعي و مؤثري هم براي اين خطوط کششي که در اوايل ارغواني رنگ هستند و بعدها به رنگ پوست درميآيند، وجود ندارد و استفاده از کِرِمهاي تبليغاتي براي رفع آنها هم چندان کارآمد نيستند زيرا اين خطوط از عمق پوست به وجود آمدهاند و سطحي نيستند که به سادگي و با استفاده از يک کِرِم، درمان شوند ولي به تازگي متخصصان پوست و مو توانستهاند اثرات اين خطوط را به وسيله ليزر PDL کمرنگ کنند. در ضمن، شايد عادت خوبي که آقاي حبيبي در نوشيدن مقدار فراواني از آب داشتهاند، عاملي براي خراب نشدن پوست ايشان به شمار آيد.
نگاه چهارم
دکتر شهرام آگاه/ فوقتخصص گوارش و کبد عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران
کبد چرب ناشي از رسوب چربي در کبد به دلايل مختلفي از جمله ديابت، افزايش چربي خون يا ساير بيماريهاست و در برخي مواقع بروز آن به دليل بيماري يا مشکل خاصي نيست.
گاهي ممکن است بعضي داروها هم در پيدايش بيماري کبد چرب موثر باشند. به هر حال، اين بيماري که بيشتر در اثر افزايش وزن افراد به وجود ميآيد، ميتواند با التهاب يا عدم التهاب کبد همراه باشد. مطالعات مختلف، روشهاي درماني متفاوتي را براي بهبود بيماري کبد چرب ارايه کردهاند، اما موثرترين راه براي درمان اين بيماري ورزش کردن و کاهش وزن است. گاهي هم به بعضيها توصيه ميشود که در کنار برنامه کاهش وزنشان از برخي داروها هم کمک بگيرند. همانطور هم که ديديد، آرش حبيبي هم توانسته پس از کم کردن وزناش بر بيماري کبد چرب خود غلبه کند اما لازم به ذکر است که بگوييم اين بيماري هميشه هم مخصوص افراد چاق نيست و گاهي ممکن است در افراد لاغر با يک بيماري زمينهاي مثل ديابت پيش بيايد. معمولا آنهايي که کبد چربشان با کاهش وزن، درمان ميشود با زياد شدن دوباره وزنشان هم اين مشکل دوباره در آنها عود ميکند. اين را هم فراموش نکنيد که کاهش ناگهاني و سريع وزن ميتواند باعث تجزيه سريع چربيها در بافت چربي و رسوب شان در کبد و در نتيجه به وجود آمدن بيماري کبد چرب شود، پس چون لاغر شدنهاي ناگهاني و غيراصولي، خود ميتواند عاملي براي ايجاد کبد چرب باشد، بنابراين به همه افراد توصيه مي کنيم که حتما تحت نظارت يک متخصص وزنشان را کم کنند.
منبع:www.salamat.com
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}