امامزادگان و تکية زاغَرَم تفرش


 

نويسنده:اسدالله عبدلي آشتياني




 
موقعيت شهر تفرش: تفرش يکي از شهرهاي استان مرکزي است که از شمال به ساوه، از جنوب به اراک، از شرق به قم و از غرب به نوبران محدود شده و ارتفاع آن از سطح دريا 1900متر است.
دارالايمان تفرش از زمان‌هاي دور مهد سادات اصيل، عالمان، فرهيختگان، شاعران و ادبيان ايران‌زمين بوده و هست. تاريخ غني و پربار اين شهر و آثار ارزشمند مذهبي و تاريخي فراوان آن حکايت از تاريخ کهن و افراد تأثيرگذار آن دارد.
اين شهر داراي دو محلة بزرگ به نام «فم» و «طرخوران » است که از قرن دوم و سوم هجري محل امن و پناهگاه سادات علوي بوده است. نسب اين سادات به امام سجاد (ع)، امام محمد باقر (ع) امام جعفر صادق (ع) و امام موسي کاظم (ع) مي‌رسد.
در يکي از منابع آمده است:
يکي از قصبات جزء فم در سابق و جزء حکومت اراک فعلاً، چون محل امن و پناهگاهي آرام و بر کنار بوده و از هر طرف کوهسار و سلاسل جبال تمامي اطراف و اکناف آن را احاطه نموده، و در حقيقت قلعة متين و حصني حصين از سنگ را مانَد که جز از راه تنگ و باريک که آن هم از دره‌هاي ژرف و عميق مي‌گذرد راهي نداشته، و هم‌اکنون که ماشين‌رو شده باز با صعوبت و دشواري به آنجا آمد و شد مي‌کنند. از قديم‌الايام اين نقطه جايگاه امن و امان بوده و سادات بني فاطمه و علوييون که در آن زمان همواره دچار تعرض و اذيت و آزار و قتل و نفي و اعدام ]از جانب[ دشمنان خود از امويين و بني عباس و ديگران بودند، و از بين ايشان فراري و متواري گرديده، طالب مأمن و مکاني بودند که در آنجا از جور و بيداد و ستم و آزار دشمنان و بدخواهان خود در امان باشند. اين است که جمعي از ايشان تفرش را از آغاز براي خود محل امن و امان ديده و بدان‌جا گرائيده و اين نقطه را موطن و ميهن خود ساخته‌اند.
به طوري که از شجرة اعقاب و بازماندگان سلسله و انساب آنها به دست مي‌آيد، معلوم مي‌شود که از ايشان سلسله و خانداني متعدد به تفرش آمده و تاکنون از اولاد و احفاد آنها ـ با اينکه اغلب در قرون اخير به شهرها انتقال يافته‌اند ـ باز خانواده‌هايي باقي و در فم و در طرخوران (دو قصبة مرکزي) و ساير قُري و دهات مأوي و سکني دارند(1) .
در پژوهش حاضر، دربارة چهار امامزادة اين شهر به نام امامزاده محمد، امامزاده مهدي ملقب به ابو لعلي، امامزاده بي بي ستي فاطمه و امامزاده احمد، نيز دربارة تنها تکية تعزيه‌خواني ايران ـ بعد از تکية دولت تهران ـ به نام تکية زاغَرَم که در محلة فم تفرش واقع شده، سخن مي‌گوييم.

امامزاده محمد
 

حضرت امامزاده محمد از احفاد حضرت سيد سجاد امام زين العابدين (ع) است. آرامگاهش در محلة فم تفرش واقع شده است. نسبش چنين است: محمد بن حسن بن حسين بن حسن افطس بن علي اصغر بن امام زين العابدين.
از نوع کلاه‌خودي دو جداره است که سطح خارجي آن با کاشي معرق لاجوردي با نقوش اسليمي و گل و بوته پوشيده شده و در ساق گنبد آن به خط کتيبه‌اي آيات قرآني ديده مي‌شود. نماي داخل بقعه و گنبد زيرين در فضايي به مساحت تقريبي 80 متر مربع است که ديوار آن با نقاشي‌هاي بسيار زيبا در رنگ‌هاي مختلف تزيين گرديده است. وجود ترنج‌ها و گل‌بوته و پرندگان، فضايي روحاني به داخل بقعه بخشيده است. البته اين طرح‌ها بر اثر گذشت زمان فرسايش پيدا کرده بود که به همان شکل اوليه دوباره بازسازي شده است. در سمت شرق و غرب آن، دو غرفه به مساحت تقريبي 12 متر مربع وجود دارد که محل عبادت زائران است. دو پنجرة زيباي گره‌چيني شده نيز نور داخل بقعه را تأمين مي‌کند. بدنة ديوار بقعه از کاشي معرق لاجوردي و سفيد شش ضلعي به ارتفاع 50/1 متر پوشانده شده و ضريح آن کتيبه‌اي قلمزني شده با اين عنوان دارد: «بسم الله الرحمن الرحيم. ضريح مطهر محمد ابن حسن ابن حسين ابن حسن افطس ابن علي اصغر ابن امام زين العابدين که توسط ادارة اوقاف تفرش و همت هيئت امناء در سال 1370 در اصفهان اتمام يافت. عمل استاد مصطفي روزگاريان».
در پيشاني ضريح مرقد با خط شکستة نستعليق قصيدة معروف محتشم کاشاني (باز اين چه شورش است...) تحرير گرديده است.
اين مکان مقدس داراي بقعه، ايوان، آستانه، حجره و حياط است. در سردر ورودي امامزاده محمد هنرهاي مختلفي به‌کاررفته است. مقرنس‌کاري با گچ، نقاشي با تزيينات رنگ‌آميزي شده، طاق جناقي که لچک‌هاي اطراف آن با کاشي گل و بوته و کمربندي از کاشي با رنگ کتيبه‌اي و آيات قرآني تزيين گشته و بدنة ديوارها نيز با کاشي‌هاي شش ضلعي طرح صفوي پوشانده شده است.
اين بنا دو آستانه در شمال و جنوب دارد که هر دو قرينه بوده و با مقرنس‌کاري و کاشي‌کاري تزيين شده و توسط دو درِ دو لنگة گره‌کاري شده، به بقعه و آستانة جنوبي به حياط متصل مي‌گردد.
حياط مستطيل‌شکل است و حجره‌ها در اطراف آن قرار دارد که با طاق آجري و دهانة جناقي به شکل قطاري و سلسله‌وار اطراف حياط را پوشانده ‌است.
در حجره‌هاي شرقي سنگ قبرهاي با ارزشي از قرن دوازدهم هجري وجود دارد که حجاري و خط زيبا دارد و نشان‌دهندة شخصيت علمي و فرهنگي صاحبان آنهاست. با توجه به نوشته‌هاي حک‌شده بر روي سنگ مزارهاي تاريخي، به نظر مي‌رسد تا اوايل قرن دوازدهم در اين مکان اموات را دفن نمي‌کردند و به مرور زمان، فضاي حياط اطراف بقعه محل دفن اموات شده است.
اصل بنا مربوط به اواخر قرن هشتم هجري و دورة ايلخاني است که بعد از آن تعمير و بازسازي گرديده است. صندوق چوبيِ منبت‌کاري شدة مرقد شريف، شجرة امامزاده و تاريخ ساخت 953 هجري را دارد.
اين بقعه بار ديگر در زمان شاه عباس دوم صفوي توسط خواجه مؤمن تفرشي (ت 1170 هجري) تعمير شده است.
در کتاب عصر جعفري آمده است(2) :
حسن افطس پنج پسر داشته: عبدالله شهيد، علي، عمر، حسين و حسين مکفوف. عبدالله شهيد به دست هارون الرشيد مقتول شده؛ و حسين مکفوف جد سادات هزاوة فراهان است که مرحوم ميرزا ابوالقاسم قائم مقام از آنهاست؛ و علي الجرزي والد شاهزاده محمد است که در فم تفرش مدفون گرديده و قبه و صحن مجلل او را خواجه مؤمن (فوت 1170 هجري) برادر امين الدين (امينا) بن محمد حسين الحسيني در زمان شاه عباس دوم بنا نموده؛ و او جدّ خانوادة حسابي است.
در واقع پرفسور محمود حسابي از احفاد اوست.

خواجه مؤمن
 

نام او ميرزا محمد فرزند جمال الدين مصطفي است که در محلة فم تفرش به دنيا آمد. جدش عبدالعظيم بن عبدالله فرزند امام پنجم شيعيان است. تحصيلاتش در تفرش، قم و اصفهان بود. در شعر تخلص «دائي» داشت. زاهدي بي‌ريا، عالمي بزرگوار و حکيمي توانا بود. شعر را در کمال استادي مي‌سرود و بيشتر به قصيده توجه داشت. تولد او در نيمة اول قرن يازدهم هجري است.
بر روي سنگ مزار آقا مؤمن تفرشي ـ تجديدکنندة بناي امامزاده محمد تفرش ـ چنين آمده است:
هوالباقي : تاريخ وفات عالي‌جناب مقدس‌القاب علّامي فهّامي مجتهد الزماني آقا محمد مؤمن ـ طاب ثراه ـ في سبعين مائه و ألف 1170.
زندگي‌نامة وي در تذکره‌هاي مجمع الصفحا، روضة الصفا و آتشکده آذر مذکور است.

امامزاده ابو لعلي مهدي
 

ابو لعلي مهدي از احفاد امام صادق (ع) از اشخاص ممتاز و صاحب فضيلت و کمال بوده و صاحب بقعه و مقام عالي نزد اهالي است.
علي بن جعفر مشهور به عريضي جد ابو لعلي مهديِ مدفون در تفرش که او را چهار پسر به نام محمد، احمد، حسن و حسين بوده. محمد را دو پسر به نام حسين و عيسي است. پسران و احفاد عيسي را سه پسر به نام احمد، محمد و حسين بوده ]است[. حسين والد محمد که فرزند او ابو لعلي مهدي تفرش است. ابو لعلي مهدي بن محمد بن حسين بن علي بن حسين بن عيسي بن محمد بن علي العريض بن جعفر بن محمد الصادق (ع) در فم تفرش مدفون است(3) .
جد بزرگ ابو لعلي مهدي، علي بن جعفر مشهور به عريضي(4) از راويان بزرگ حديث بوده و از دانش و کمال پدر بزرگوارش امام جعفر صادق بهره ها برده است.
شيخ مفيد در ارشاد خود مي‌نويسد که او از روات حديث و شخصي استوار و سديد بوده و ورع و تقوايي زياد و فضيلتي بسيار داشت؛ و همواره ملازم برادر عالي‌مقام خود امام موسي کاظم (ع) بوده و احاديث زيادي از آن حضرت روايت نموده؛ و او به علي بن جعفر عريضي معروف گرديد.

علت نزول ابو لعلي مهدي به تفرش
 

ابو لعلي مهدي در تفرش بين دو قصبة فم و طرخوران مدفون گرديده و در موقع خروج از مدينه، گويا در زمان غيبت صغري، در خورزنة تفرش که قريه‌اي کوچک و در کنار رودخانه جنب قنات خورزنوي فعلي بوده و فعلاً آثاري از آن نيست وارد گرديده و در اين قريه وفات يافته. اولاد او «ستي فاطمه» در قرية طرخوران، عزيزي، ديمجرد و وزواد متفرق و مدفونند و هر يک مانند پدرشان که داراي بقعه و گنبد عالي و مجلل است، آنها هم بقعه و گنبد دارند(5) .

کتيبة قلم‌زني شدة ضريح ابو لعلي مهدي تفرش
 

«ضريح بقعة متبرکة امامزاده مهدي مکني به ابو لعلي فرزند محمد ابن علي ابن حسين ابن علي ابن حسين ابن عيسي ابن محمد ابن علي العريضي ابن امام جعفر صادق که به همت هيئت امنا و نظارت ادارة اوقاف تفرش و کمک مالي افراد در سال 1386 ش در اصفهان ساخته و در اين بارگاه ملکوتي نصب گرديده. عمل حاج مصطفي روزگاريان و پسران».

اطلاعات کلي بقعة ابو لعلي
 

موقعيت: تفرش، قدمت اثر: قرن هشتم هجري، سلسله نسب : ابو لعلي مهدي بن محمد بن حسين بن علي بن حسين بن عيسي بن محمد علي العريضي بن جعفر بن محمد الصادق (ع)، رحلت: نيمة اول قرن پنجم، محل سکونت: 500 متر به طرف جنوب شرقي امامزاده و محل فعلي پارک حکيم نظامي، روستاي خورزنه و قنات آن، که اثري از روستاي آن موجود نيست، ولي قنات آن جاري و آب بسيار دارد.

بقعة ابو لعلي
 

بقعه به شکل کلاهخودي است و گفته مي‌شود مربوط به قرن هشتم هجري است. گويا به دورة ايلخاني و اواخر قرن هشتم مربوط است. داراي ايوان و حجره در طبقات فوقاني بوده، گنبد آن آجري و دوجداره است. گنبد داخلي از پوشش گچ و با رسمي‌بندي تزيين گرديده است. به نظر مي‌رسد تزيينات به کلي تغيير يافته و به شکل اولية خود مرمت و بازسازي نشده است. گنبد فاقد نقاشي و يا کتيبه است و در آن تنها رسمي‌بندي گچي در جهات مختلف کار شده است. ارتفاع ساق گنبد 5 متر و کل بنا به شکل هشت ضلعي است که سر درِ ورودي آن با مقرنس‌کاري گچ و نقاشي ساده، و سر در آن با کاشي‌هاي معرق با نقش گل و بوته و نقوش اسليمي تزيين شده که البته اکثر آن فرو ريخته، اما نوع کاشي‌ها به کاشي سبک اصفهاني نزديک است.
ارتفاع بقعه مشخص نيست و به اندازه‌گيري دقيق نياز دارد. صندوق قديمي مربوط به دورة اوايل صفوي است که کنده‌کاري شده و نسب امامزاده و سازندگان بنا در آن تحرير گرديده است. اين صندوق با ارزش اکنون درون ضريح جديد قرار گرفته و تنها شناسنامة مهم و منحصر به فرد اين مکان به حساب مي‌آيد.
ضريح کنوني «سورة اعلي» را در پيشاني خود دارد که در چهار ضلع آن با خط ثلث کتيبه‌اي تحرير گرديده است.
در کتاب رجال و مشاهير آشتيان آمده است(6) :
در بقعة ايوب‌علي مشهور به ابولعلي روي دو لنگه در حاشية يک يک آنها آية الکرسي و در پايان سنة 1077 حک شده. در چهار طرف در سورة مبارکه فتح کنده‌کاري گرديده و در خاتمة آن آمده است: بندة شيعيانِ علي، بقائي آشتياني.
اين بقائي، محمد باقر بن عبدالهادي آشتياني شاعر و کاتب خوش‌سليقة قرن يازدهم هجري است و وي را پدر علائي آشتياني شاعر و دانشمند دوره صفوي دانسته‌اند. اين خوشنويس کتاب وجيزه تأليف ملا محمد باقر بن محمد تقي مجلسي را در سال 1090 به خط نسخ به اتمام رسانده است.

امامزاده احمد واقع در کوهين تفرش
 

از امامزادگان مدفون در تفرش و از نوادگان امام موسي کاظم (ع) امام هفتمين شيعيان است که مزار وي در روستاي کوهين متصل به جنوب شرقي شهر تفرش قرار دارد. ساخت آن را به قرن هشتم هجري مربوط مي‌دانند، اما بازسازي و تکميل بنا به شکل اصولي در نيمة دوم قرن نهم هجري و زمان شاه طهماسب صفوي دومين پادشاه سلسله صفوي و پسر شاه اسماعيل انجام شده است. اين پادشاه به عمران و آباداني اماکن مذهبي خصوصاً امامزادگان منطقة مرکزي ايران همت گمارد و بيشتر بناي امامزادگان منطقة تفرش، آشتيان و فراهان در اين دوره تجديد بنا و يا بازسازي کلي شد. صندوق چوبي اين اماکن مذهبي در زمان اين شاه و به دستور حاکمان محلي وقت منبت و کنده‌کاري شده و بر روي آن، سلسله نسب و تاريخ ساخت به صورت کلي و دقيق ثبت گرديده است. تاريخ ساخت اين اماکن بين سال 950 هجري تا 955 هجري را نشان مي‌دهد. اکثر معماران و سازندگان اين امامزادگان منطقة تفرش و آشتيان، «کسوايي» يعني اهل روستاي «کسوا» از بخش خلجستان قم بوده‌اند.
ساختمان اين امامزاده شامل بقعه، قبه، ايوان، حجره و حياط است. بقعه هشت ضلعي و شامل گنبد کلاهخودي رفيع از آجر تراش‌داده (شبيه گنبد ابو لعلي مهدي) و ساق گنبدي به طول تقريبي چهار متر است. اين گنبد داراي دو پوشش خارجي از آجر است که آينه‌کاري زيبا دارد. بقعه دو درِ شمالي و جنوبي دارد که درِ شمالي آستانه‌اي آينه‌کاري شده دارد و در آن کتيبه‌هايي بر روي کاشي معرق لاجوردي با خطوط ثلث و نستعليق به چشم مي‌خورد. در طرفين آستانة امامزاده دو حجره قرار دارند که با راه پله‌اي به طبقة بالا متصل مي‌شوند و بدنه و سقف آنها تماماً آينه‌کاري شده است. در ضلع جنوبي ايواني است رفيع با طاق هشتي و مقرنس گچ و درِ دو لنگة چوبي. ارتفاع اين ايوان هفت متر است که با طاق جناقي پوشيده شده است. مصالح به‌کار رفته در بنا خشت خام و ملات گل است و در نما و طاق‌ها همه از آجر با ملاتِ گچ کار شده است.

بقعة امامزاده احمد
 

يک محوطة هشت ضلعي است با مساحت 10/6*10*6 که آينه‌کاري بسيار زيبا بدنه و سقف آن را پوشانده است. بدنه به ارتفاع 20/1 از سنگ مرمر است. ضريح امامزاده جديد و کار اصفهان است. اين بنا از نظر شکل بيروني شباهت زيادي به امامزاده ابو لعلي مهدي دارد. گويا داراي همان نوع معماري است و به نظر مي‌رسد ساخت آن توسط يک معمار صورت گرفته و در يک زمان به اتمام رسيده باشد.
حياط و حجره‌ها: اين مکان مقدس داراي حياط مستطيل‌شکل بسيار بزرگ از جهت شمال به جنوب است و در آن قبور متعددي به چشم مي‌خورد و در ضلع شرقي به قبرستان بزرگي متصل مي‌گردد. در ضلع جنوبي و شرقي، در انتهاي حياط نه حجره با طاق ضربي حصيري به ارتفاع چهار متر و ابعاد 20/3*36/4 قرار دارد. حجره هاي شرقي نيز به ارتفاع چهار متر و 3*60/5 است که به شکل قطاري ضلع جنوبي و شرقي را احاطه کرده و از سطح زمين بالاتر قرار گرفته که نمايي زيبا به اين مجموعه داده است.

امامزاده «بي بي سِتّي فاطمه» طراخوران تفرش
 

اين بانوي گرامي از احفاد امام جعفر صادق (ع) است و در بعضي از تواريخ او را از اولاد «ابو لعلي مهدي» دانسته‌اند.
«از اولاد او (ستي فاطمه) در قرية طرخوران، عزيزي، ديمجرد و وزوا(7) و ديگر جاها متفرق و مدفونند؛ و هر يک مانند پدرشان که داراي بقعه و گنبد عالي و مجلل است آنها هم بقعه و گنبد دارند»(8) .
اين بنا داراي بقعه و قبه و فاقد ايوان، حجره و حياط است. گنبد آن دوکي‌شکل هشت‌ضلعي و احتمالاً مربوط به قرن نهم هجري و داراي دو جداره است. سطح خارجي تماماً با آجر و ملات گچ پوشيده شده و ارتفاع تقريبي آن از ساق بقعه هشت متر است. طاق زيرين گنبد و ديوار بقعه تماماً آينه‌کاري است که مساحت آن حدوداً به چهل متر مربع مي‌رسد و به شکل دايرة کامل است. مصالح به‌کاررفته در آن آجر، ملات، گچ، خشت خام و ملات گل است.
صندوق ضريح متبرکه کار اصفهان است که جديداً بر روي آن قرار گرفته است. بقعه با پله‌اي به شبستان نسبتاً وسيعي به شکل مستطيل وصل است که قبل از ساخت پارک در اطراف آن قبرستان وسيعي اين مکان مقدس را احاطه کرده بوده، سپس تبديل به پارک مي‌گردد.
در سال‌هاي اخير ادارة اوقاف تفرش بدون دخل و تصرف در بناي قديم تعميرات اساسي از قبيل آينه‌کاري، نصب صندوق، عايق‌کاري گنبد انجام داده و مکاني رفاهي هم براي زيارت‌کنندگان فراهم کرده که شکوه و جلال خاصي به اين مکان مقدس بخشيده است .

تکية تعزيه‌خواني زاغَرَم فم تفرش
 

اين تکيه بعد از تکية دولت تهران دومين تکيه‌اي است که آن را براي تعزيه‌خواني ساخته‌اند. سيد کاظم از مستوفيان عهد ناصري آن را به سال 1274 هجري ساخته و تنها تکية تعزيه‌خواني در ايران است که به شکل اوليه و دستنخورده باقي مانده است. در اجراي مراسم مذهبي مانند شبيه‌خواني (تعزيه)، تفرشي‌ها از اولين مردمان بودند که به اين کار اقدام کردند و اکنون نيز بهترين تعزيه‌خوان‌ها در اين شهر هنرنمايي کرده، در سطح کشور نيز از بهترين‌ها هستند. اين بنا بسيار بزرگ است به طوري که گنجايش مراسم‌هاي امروزي را نيز دارد.
مساحت تقريبي آن 1000 متر مربع است که از خشت خام و ملات گل و چوب ساخته شده است. نماي حجره‌ها و طاق آن با آجر است و پوشش محوطة اصلي با تير چوبي و تخته‌چوب به شکل دوکي‌شکل در دو ضلع مقابل مثلثي‌شکل ساخته شده و پوشش پشت‌ بام آن کاه‌گل است.
مساحت آن بدون محاسبة حجره‌ها و شاه‌نشين و راهرو و راه پله 15*22، و مساحت سکوي وسط (سِن) که 50 سانتي متر از کف اصلي بلندتر است و در مرکز بنا قرار دارد، 50/6 *50/7 در جهت شرق به غرب است که با 6 ستون چوبي احاطه شده و سقف دوکي‌شکل در امتداد همين سن قرار دارد. ارتفاع بنا از سقف تا کف 50/6 است.
5 حجره در ضلع شمالي و 5 حجره در ضلع جنوبي به ابعاد طول 80/2 * عرض 90/1 و ارتفاع از کف تا نوک طاق 50/3 قراردارد. حجره‌ها به هم پيوسته و با طاق ضربي آجري و رسمي‌کاري گچ تزيين گرديده و طاق جناقي هر حجره را از يکديگر جدا مي‌کند. حجره‌ها با دو پله از کف اصلي فاصله دارند و به وسيلة راهروهايي معروف به «غلام‌گردان» به هم متصل مي‌گردند و پذيرائي از همين راه امکان‌پذير است. در پشت حجره‌هاي شمالي اتاق‌هايي وجود دارد که در آنها شومينه‌هاي هيزمي تعبيه شده تا در ايام زمستان گرماي حجره‌ها را تأمين کند. اين اتاق‌ها هيچ ربطي به هم ندارند و تنها با حجره ها در ارتباط هستند. به روايتي حجره‌ها محل نشيمن اعيان و خانواده‌هاي آنها بوده است. در رديف جلو مردان و در پشت آنها که اتاق‌ها مي‌باشند خانواده‌هاي آنان قرار داشتند. حجره‌هاي جنوبي اين اتاق‌ها را ندارند. مردم عادي به وسيلة چهار راه پله که در چهار گوشة بنا تعبيه شده به پشت بام ها رفته و از آنجا نظاره‌گر مراسم تعزيه‌خواني بوده‌اند.
اين بنا در ابتدا فاقد پوشش چوبي بوده و چادر داشته که به وسيلة ميخ‌هايي استوار مي‌شده است. در يکي از مراسم‌ها، بر اثر توفان، چادر پاره مي‌شود و چند تن از تماشاگران را که در روي پشت بام‌ها بودند به پائين پرت مي‌کند. بعد از اين واقعه قوام الملک تفرشي که از کارگزاران دولتي بوده دستور مي‌دهد که از چوب‌هاي باغ سقف را استوار کنند و براي هميشه چادر برداشته مي‌شود.
دو شاه‌نشين که پنج ضلعي است و ضلع مرکزي بزرگ‌تر از اضلاع ديگر است در جهت شرقي و غربي وجود دارد. ابعاد آنها 40/4 * 30/6 و ارتفاعشان 5 متر است.
اين محل مخصوص افراد سرشناس و رؤساي هيئت‌هاي مذهبي بوده و اعتبار و ارزش سياسي و اجتماعي صاحب آن را مي‌رسانده است. به گفتة خبرگان محلي، اين دو محل مربوط به دو خاندان محلة فم تفرش يکي ميرپنج از خاندان ضيائي فمي و ديگري مير‌فخرايي بوده است. دو شاه‌نشين در مقابل هم و قرينه و داراي مساحت يکسان هستند. در زير شاه‌نشين شرقي آب انباري وجود دارد که آب عزاداران را تأمين مي‌کرده است. شاه‌نشين غربي دو حجرة دو طبقه در طرفين خود دارد که به وسيلة راه پله به بالا راه دارد. اين مکان‌ها هر کدام يک متر از زمين فاصله دارند.
نور بنا از سمت شمال و جنوب توسط سه پنجره در هر طرف به ابعاد 30/1 * 3 تأمين مي‌گردد.
اين بنا داراي سردرِ ورودي با طاق آجري و رسمي‌بندي با گچ و درب دو لنگة چوبي با گل‌ميخ و کوبه و جفت است که به وسيلة دالاني با دو طاق ضربي متصل به هم به داخل راه دارد. سازندة کل بنا، بنا به کتيبة کوچک گچي در سردر ورودي، استاد زين العابدين قمي است.
تکيه داراي يک نخل چوبي نسبتاً بزرگ است که در روزهاي ايام محرم آن را بر دوش حمل مي‌کنند و مي‌چرخانند.

طوق تکيه زاغَرَم فم تفرش
 

قبل از بناي سال 1274 هجري، تکية کوچکي در محل فعلي قرار داشته که آن را يکي از سادات به نام ميرزا شريف تفرشي بنا کرده بوده است. او همچنين سازندة آب انبار مشهد فم تفرش جنب امامزاده محمد است. در جلوي درِ وروديِ تکيه دو کتيبة سنگي مرمر در دل ديوار وجود دارد که کتيبة اولي مربوط به ميرزا شريف است. طوق فوق الذکر هم مربوط به همين تکيه بوده و سال 1241 هجري را در خود ثبت دارد. سپس بر روي تکية اولي تکية فعلي را بنا مي کنند که خود آن هم کتيبه‌اي مجزا دارد.
اين طوق يک تيغة بلند و دو سرپنجة برنجي در طرفين دارد که مطالب خواندني بر روي آن حک گرديده است.
سرپنجة راست : «يا امام حسين. وقف سرکار جناب سيد الشهداء ـ عليه السلام ـ نمود محمد سعيد الحسيني اين سرپنجه را به جهت تعزيه‌خواني قرية فم تفرش و توليت آن را با اولاد خود».
سرپنجة چپ: « متوجه آن بوده نقص و عيب ننمايد و بيع و رهن و هبه نشود. تخلف کننده از شرايط مذکور و طمع‌نماينده به لعنت خدا و نفرين رسول گرفتار شود. نفذ في شهر ذيقعدة الحرام 1241».

وجه تسميه زاغَرَم
 

اين محله از محلات قديم تفرش است. در زير آن زاغه‌هاي زيرزميني فراواني به شکل راهروهاي تو در تو و شبکة پيچيده‌اي جهت عبور انسان وجود داشته که منافذ محدودي داشته و در مواقع حملة احتمالي مخفيگاه امني براي افراد بوده است. ولي روايت ديگري هم هست که اين محله را (غُرّه) به معني ماه مي‌نامد. شايد علت آن تميزي محل و خانه‌هاي اعيان نشين آن بوده است
همان‌طور که در بالا ذکر آن رفت، اين تکية با شکوه داراي دو کتيبة سنگي است که کتيبة اولي حداقل 30 سال بيشتر از کتيبة سيد کاظم قدمت دارد. باني تکية قبلي ميرزا شريف بوده است. کتيبة سنگي ديگر مربوط به باني بناي فعلي است که سيد کاظم باشد و تاريخ 1274 هجري را داراست. متن هر دو کتيبه به ترتيب قدمت آنها از اين قرار است:
کتيبة سنگي ميرزا شريف تکيه زاغَرَم فم تفرش
جهان جود و سخا بحر امتنان و عطا سپهر مجد و علا ميرزا شريف وحيد
نه تاليش به جهان ديده ديدة دوران نه ثانيش ز ازل گوش روزگار شنيد
به دستياري توفيق و پايمردي سعي به رهنموني اقبال سعد و بخت سعيد
بنا نهاد حسينيه اي چو خلد برين براي تعزية جدِّ خود حسين شهيد
تبارک الله از اين دلنشين مقام رفيع که هست قبلة حاجات و کعبة اميد
اگر به چشم بصيرت کسي در آن نگرد وقايعي که شنيدست مي‌تواند ديد
ستاده شير خدا هادي طريق هدي فراخته عَلَم حمد بر سياه و سفيد
نشسته فاطمه با حور در عماري نور به پاي نخل و دهد خلق را به خلد نويد
دعاي ذاکر کرسي‌نشين ايوانش رسد چو العطش تشنگان به عرش مجيد
يقين که باني اين امر خير در دارَين گل مراد ز باغ اميد خواهد چيد
به صد مبالغه تاريخ اين بناي شريف ز پير عقل چو ساقي بينوا پرسيد
کشيد صوت حسيني و با نوا برخواند «هزار لعنت حق بر يزيد و آل يزيد»
کتيبة سنگي تکيه زاغَرَم فم تفرش توسط سيد کاظم
اين کتيبه عکس دو شير حجاري شده را در طرفين خود دارد.
سنه 1274 بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين
به عهد ناصرالدين شاه غازي ظل يزداني کمر بر بست سيد کاظم از توفيق رباني
به تفرش ساخت رشک آشکوي جنت المأوي]کذا[ چو ايوان فلک قصري براي تعزيت‌خواني
تعالي الله از اين عالي‌بنا کز خالق يکتا به صد منت خطاب آمد به جبريلش به درباني
به معماري قدرت ريخت بنيانش چنان محکم که باقي ماند اين عالي‌بنا در عالم فاني
به نام ايزد اين ماتم‌سرا کز عجز پست آمد به پيش رفعتش نه آشکوي کاخ کيواني
ز خاک و باد و آب و آتشش هر يک پديد آمد دم عيسي و مشک ناب و نور و آب حيواني
در اين منظر چه پيغمبر عزادار است جا دارد به خاکش از تفاخر گر نهد افلاک پيشاني
شد از اخلاص خود باني نگهبان عزاي او کند خاتون محشر در دو کون او را نگهباني
به يمن همت خود آن حسيني اين حسينيه به تفرش زيب و زينت داد ارکان مسلماني
در اين روز از براي شيعيان شاه مظلومان کند مال و عيان و جان ز شور عشق قرباني
چه شد اتمام اين ماتم‌سرا از بهر تاريخش خيالات سرور آمد به آن عالم که مي‌داني
حجاب افکند زهرا از رخ تاريخ و از احسان «جزاک الله مي‌گويد به سيد کاظم باني»

پي نوشت ها :
 

1. . ر.ک: سحاب، ابوالقاسم. تاريخ عصر جعفري يا زندگاني امام جعفر صادق (ع)، تهران: کتابفروشي و چاپخانة دانش، 1328، ص 56 و 57.
2. . ص 62.
3. . تاريخ عصر جعفري، ص 59.
4. . عُرَيض: دهي است از دهات حوالي مدينه که از املاک اختصاصي حضرت صادق آل محمد (ع) بوده و تا مدينه چهار ميل فاصله دارد و علي بن جعفر در آنجا مدفون است
5. . تاريخ عصر جعفري، ص 55.
6. . نوشتة صادق حضرتي، نشر الماس، چاپ اول 1382، صفحه 309.
7. . سه روستاي اطراف تفرش که در هر کدام يکي از فرزندان ابو لعلي مهدي مدفونند.
8. . تاريخ عصر جعفري، ص 55.
 

منبع:فصلنامه وقف میراث جاویدان ش 71