کودکان خياباني ، چالش ها و راه کارها(2)


 

محقق و نویسنده مقاله : علی زارعی




 

تقویت عوامل تاب آوری نزد کودکان خیابانی
 

کودکان خیابانی نیازهای ویژه ای از قبیل: غذا، خواب، مراقبت بهداشتی، سرپناه، درآمد ، حمایت ، پذیرش ، دلبستگی و محبت، مصاحبت و معاشرت و دوستی و تفریح دارند. در بسیاری از اوقات اولویت بندی نیازهای احساس شده و مهم از دریچه دید این کودکان و دید متخصصان و دست اندرکاران برنامه های رفاهی متفاوت است. کودکان خیابانی مشکلات اجتماعی، فیزیکی و روانی عمده ای دارند. فقر و بیسوادی، خشونت محیطی، فقدان منابع و تسهیلات لازم آموزشی و بهداشتی و حرفه ای آنها را از کسب مهارت و دسترسی به یک زندگی سالم باز می دارد و همین امر ماندن آنها در چرخه فقر را موجب می گردد .
مشکلات جسمی این کودکان از قبیل بیماری های پوستی ، انگلی ، دهان و دندان ، سل و انواع عفونتهای تناسلی است. تجربه زندگی پرفشار در گذشته ، روش زندگی نابسامان و متغیر موجب بروز اختلالات روانی نظیر افسردگی و ... گردیده و احتمال سوء مصرف مواد در این کودکان را افزایش می دهد. سوء مصرف مواد به نوبه خود ضریب احتمال حادثه، خشونت، حاملگی ناخواسته و یا سکس حفاظت نشده و ابتلا به بیماری های کبدی و دماغی را افزایش می دهد .
در قبال مشکلات فوق الذکر که تمامی کودکان را با تهدید جدی مواجه می سازد، راه حلهایی نظیر ابتکارات شخصی (توانایی حل سریع و کارآمد مشکلات با استفاده از منابع موجود) و تاب آوری (توانایی برگذشتن و غلبه بر مشکلات و اوضاع دشوار زندگی) که البته به میزان هوش و خلاقیت این کودکان و نیز میزان دلبستگی آنان به سایر افراد مهم در زندگیشان دارد، به کمک آنها می آید . حمایت دریافت شده از سوی گروه همسالان که علایق و نیازهای مشترک و آنها را دارند و نیز جایگاه این کودکان در سلسله مراتب قدرت نیز از عوامل محافظت و ادامه بقای کودکان به شمار می رود .
همانگونه که ذکر شد، تاب آوری به عنوان یک توانایی فطری برای رشد و ارتقاء که در انسان به عنوان یک ارگانیسم وجود دارد و بخشی از ترکیب ژنتیکی فرد را تشکیل می دهد و می تواند به طور طبیعی در شرایط معین محیطی از قوه به فعل درآید، تاکید می ورزد. همه ما با تاب آوری ذاتی و با ظرفیت هایی برای بهبود ویژگی هایی که عمدتاً در افراد تاب آور دیده می شوند، متولد می شویم. این ویژگی ها عبارتند از توانش اجتماعی (تفاهم ، همدلی ، مهربانی ، مهارتهای ارتباطی) به حل مسئله برنامه ریزی، یاری جویی، تفکر انتقادی و خلاق خودگردانی (احساس هویت، خودآگاهی، خودکارآمدی) احساس هدفمندی و باور به آینده ای روشن ( هدف گیری ، آرمان های تحصیلی ، خوشبینی ، اعتقاد دینی و روابط معنوی) .
نکته مهم آن است که تاب آوری صرفاً پدیده ای نیست که فقط ابرانسانها دارای آن باشند بلکه ظرفیتی فطری است که می تواند به خوداصلاح گری و تغییر منجر گردد. پژوهش های به عمل آمده در حوزه رشد کودک ، پویایی خانواده توسعه اجتماعی و نیز مطالعات اتوگرافیک نوجوانان نشان می دهند که ویژگیهای خانواده ، محیط های آموزشی و محیط های اجتماعی می تواند به تقویت یا تضعیف تاب آوری طبیعی در کودک بیانجامد. این عوامل محافظتی اشاره به ویژگیهایی از محیط دارند که باعث تغییر یا حتی به عکس شدن برآمدهای بالقوه منفی نشده و افراد را قادر می سازند تا پیامدهای ناگوار را درجهت مثبت تغییر دهند. این ویژگیها در 3 گروه کلی قابل طبقه بندی هستند .
1- پیوندهای مهربانانه که به همدردی در کسب متقابل احترام و علاقمندی می انجامد .
2- امیدواری که باعث می شود تا نوجوان تاب آوری ذاتی خود را باور کند و در رویارویی با مشکلات و آسیب ها به جستجوی کشف توانمندیهایش برآید .
3- پیدایش فرقهایی برای مشارکت معنامندی در جهت مسئولیت پذیری تصمیم گیری ، گفتن و شنیدن و تاثیرگذاری افراد با استعداد براجتماع
به طور خلاصه آنکه تمام کسانی که بر پیشامدهای ناگوار چیره گشته اند به ما می گویند که تاب آوری نهایتاً عبارت است از فرایند با دیگران در ارتباط داشتن و زیستن . Rutter می گوید : رشد عبارتست از پرسش درباره ارتباطی که میان شما به عنوان یک فرد و محیطی که در آن زندگی می کنید شکل می گیرد تمام امید ما آن است که این ارتباط تغییر و ارتقا یابد . اینکه ببینیم کودکانی که در محیطی نامطلوب پرورش یافته اند محکوم به تحمل منفعلانه این محیط و نهایتاً ناکارآوری نیستند .
Coleman نیز معتقد است که اساسی ترین وظیفه والدین، آموزشگران و سیاستگذاران عبارتست از ایجاد رابطه میان کودکان و کارخانه ای به نام اجتماع. در واقع خانه ها، محیط های آموزشی و اجتماعات می باید به "خانه های روانشناسانه ای" مبدل شوند که در آن نوجوان بتواند روابط احترام آمیز و مهربانانه را دریابد و فرصت هایی برای مشارکت معنامند داشته باشند .
برای آفرینش چنین مکانهایی بیش از هر چیز باید تاب آوری را تقویت کرد. وضعیت در جامعه باید به گونه ای تغیر یابد که دیدمانها (paradigms) چه فردی و چه حرفه ای ازسمت خطر به سوی تاب آوری از کنترل به مشارکت از حل مسئله به رشد مثبت اجتماع سازی تغییر یابند. با این حال، تقویت تاب آوری علاوه بر ایجاد تغییر درباورهای فردی نیازمند تغییر در سیاستگذاری ها در زمینه عدالت اقتصادی اجتماعی و آموزشی در زمینه کودکان خیابانی است .
لذا نهادهای دولتی و دست اندرکاران برنامه ریزی های آموزشی کودکان خیابانی و سازمانهای غیردولتی با توجه به اهمیت تاب آوری با فراهم آوردن محیطی حمایتگر و امن و ایجاد فرصت مشارکت و انگیزه مند توان و استقرار امید در این کودکان امکان ادغام مجدد و حرکت به سوی فلاح و ارتقاء را فراهم آورند .

راه کارها:
 

راه کارها در ارتباط با عوامل ايجاد کننده پديده کودکان خياباني است و برطرف کردن يا کاهش اين عوامل ، راه کارهاي ضروري در اين زمينه است .با توجه به اين ارتباط ، فهرستي از راه کارها با توجه به بررسيهاي انجام شده ، ارائه مي گردد :

1 -راه کارهاي بلند مدت :
 

- کاهش فقر ، برقراري عدالت اجتماعي و تامين رفاه اجتماعي .
- آموزش براي بالا بردن سطح آگاهي مردم به ويژه والدين و تغيير نگرشهاي نامطلوب و در واقع بازسازي فرهنگي جامعه .
بديهي است که اجراي اين راه کارها مستلزم تغييراتي در ساختارهاي اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي جامعه است .

2 - راه کارهاي کوتاه مدت :
 

- شناسايي کودکان خياباني و انواع آنان براي پاسخگويي به نيازهاي مشخص آنها .
- ايجاد مراکز مناسب ، آموزشي و حمايتي براي کودکان خياباني .
- ارائه خدمات لازم به کودکان خياباني ( آموزشي ، بهداشتي ، مشاوره اي و ... )
- ارتباط با خانواده اين کودکان و ارائه خدمات لازم به آنان ( آموزشي ، بهداشتي ، مشاوره اي و ... )
- تدوين قوانين حمايتي مورد نياز براي کودکان خياباني .
- تاکيد بر نقش دولت در برنامه ريزيهاي کلان در ارتباط با کودکان خياباني .
- توجه به ضرورت پيشگيري در ارتباط با پديده کودکان خياباني .
- مشخص کردن سازمان مسئول حمايت از کودکان خياباني .
- تلاش در راه کاهش کار کودکان به عنوان يکي از عوامل مهم پديده کودکان خياباني .
- ايجاد شبکه يا نظام يک پارچه مراقبت و حمايت از کودکان خياباني که در عمل همکاري سازمانهاي دولتي ، غير دولتي و ارائه خدمات مناسب به کودکان را امکان پذير ميسازد
مروري کوتاه بر اقدامات انجام شده در ارتباط با کودکان خياباني :

الف- سازمانهاي دولتي ( شهرداري – بهزيستي)
 

- تشکيل ستاد ساماندهي کودکان خياباني .
- جمع آوري کودکان خياباني .
- تاسيس مراکزي براي نگهداري کودکان خياباني همراه با آموزشهايي براي آنان .
- ايجاد مراکز مداخله در بحران در تهران و مراکز استانها .
- ايجاد خانه هاي سلامت ( براي دختران و زنان ) .
- برگزاري همايشها و کارگاه ها در ارتباط با کودکان خياباني .
- تهيه طرح هايي در ارتباط با کودکان خياباني .
- ايجاد ارتباط و همکاري با سازمانهاي غيردولتي و بين المللي (يونيسف) .
بديهي است که اين اقدامات و فعاليتها با کمبودهاي اساسي همراه است که نياز به بررسي دارد .

ب- سازمانهاي غير دولتي
 

گروهي از سازمانهاي غير دولتي در سالهاي اخير اقدامات زير را در ارتباط با کودکان خياباني انجام داده اند :
- ايجاد مراکز براي آموزش کودکان خياباني و ارتباط با خانواده هاي آنان .
- انجام پژوهشهاي در ارتباط با کودکان خياباني .
- برگزاري همايش ، کارگاه و نمايشگاه در مورد کودکان خياباني .
- جلب حمايت و حساسيت مردم نسبت به کودکان خياباني .
- انجام اقدامات حمايتي از کودکان خياباني در زمينه هاي مختلف .
- ارتباط و همکاري با سازمانهاي دولتي .
اين اقدامات نيز نياز به بررسي و ارزيابي دارد .

ج- سازمانهاي بين المللي : يونيسف
 

- برگزاري کارگاه ها در ارتباط با کودکان خياباني .
- انجام يک پژوهشي در مورد کودکان خياباني .
- حمايت مالي از طراح هاي پژوهشي در ارتباط با کودکان خياباني .
- ارتباط و همکاري با سازمانهاي دولتي .
- برگزاري جلسات با سازمانهاي دولتي و غير دولتي .
- فراهم کردن امکانات براي کارشناسان به منظور استفاده از تجربيات ساير کشورها در اين زمينه .

نگرشی بر راه حل های ارا ئه شده:
 

كودكان خياباني خود به خود و ناگهاني پديد نيامده‌اند ؛‌ اگر قرار است كودكان خياباني نشوند ، بايد به فكر ريشه‌كن كردن علت‌هاي خياباني شدن‌شان بود. كودكان خياباني نه مجرمند و نه زباله ؛‌ راه‌حل مواجهه با آنها نه دستگيري و زندان است و نه جمع‌آوري و بازيافت!
آنها معلول ناهنجاري‌هاي اجتماعي موجود هستند؛ معلول خلائي كه از فقدان نهاد خانواده در جامعه پديد آمده است. اين كودكان اغلب در خانواده‌هاي بي‌سرپرست و يا بدسرپرست پديد مي‌آيند و جبر شرايط محيط و نه ميل و اراده‌شان، آنان را به خيابان رانده است.
شناخت درست و دقيق از اين كودكان تنها زماني حاصل مي‌شود كه فرزندان خود را در شرايط آنها تصوير كنيم؛‌ شرايطي كه به دلايل مختلف طبيعي يا اجتماعي خانه و زندگي خود را از دست بدهند. تنها زماني مي‌توان راه‌حل‌هاي منصفانه و منطقي براي حل اين معضل بيابيم كه سرگشتگي آنان را در اجتماع آدم بزرگ‌ها ، كه هيچ ربطي به آنها ندارد، دريافت.
گرسنگي، وحشت مرگ، همنشيني با اشرار جامعه،‌ استفاده از آنها براي قاچاق مواد مخدر ،‌ سرقت ، بيماري ، خيابان‌خوابي و هزاران معضل ديگر نيروهاي پليدي هستند كه اين كودكان معصوم را تهديد مي‌كنند.
نخستين چاره حل معضل كودكان خياباني پيشگيري است. بايد با احيا و تقويت انديشه و عمل، فقر و فساد را‌ كه بر هم زننده بنيان خانواده‌اند،‌ از ميان برداشت. زيرا تا زماني كه عنصر خانواده در جامعه ما متزلزل و بال‌هاي سياه فقر و بي‌عدالتي هم‌چنان بر جامعه گسترده باشد، كودكان همه ما در معرض هرم سوزان خياباني شدن هستند.
بهترين راه‌حل رفع معضل كودكان خياباني پيشگيري است. فقرزدايي و بازسازي نهاد خانواده راه‌هاي جلوگيري از بروز چنين آسيبي هستند.
اتخاذ روش‌هايي مانند دستگيري و زنداني كردن و يا جمع‌آوري و بازيافت! در مراكز بازپروري،حتي در بهترين شرايط، تنها بر سرگشتگي و بي‌سر و ساماني آنها خواهد افزود.
هويت افراد جامعه در كودكي و در ميان خانواده تحقق مي‌يابد؛ در كانوني كه از تلفيق مهر مادري و اقتدار پدري شكل گرفته است. اگر خدشه‌اي به اين هويت وارد شود ، هيچ تمكن و ثروت مادي‌اي جايگزين آن نخواهد شد.
براي حل معضل كودكان خياباني بايد به هويت‌يابي و هويت‌سازي براي آنان انديشيد حتي اگر هزينه‌هايي بيش از نگهداري و بازپروري‌شان به ما تحميل شود. بايد آنان را به كانون خانواده بازگرداند. اما پيش از بازگرداندن آنها،‌ اين كانون گرم خانواده بايد وجود داشته باشد.
نگهداري آنان در مراكز بازپروري كه فاقد عناصر اصلي موثر در شكل‌گيري شخصيت در كودكان هستند، يعني همان مهر مادري و اقتدار پدري، كاستي شكل و هويت را در آنان جبران نخواهد كرد.
جوانان و نوجوانان دست‌پخت اين مراكز،‌ افرادي فاقد عاطفه و هويت خواهند شد كه جامعه هيچ‌گاه از تعرض آنان مصون نخواهد بود. اينان سرپرستان بي‌هويت خانواده‌هاي فردايند كه كودكان خياباني بيشتر و در وضعيت بدتري را به جامعه تحويل خواهند داد و اين بي‌تعادلي بر هم افزوده سامان جامعه و نظام را روز به روز بيشتر تهديد خواهد كرد.
راه‌اندازي و توسعه مراكز بازپروري دولتي كمك موثري به جامعه نخواهد كرد؛‌ چاره كار راه‌اندازي نهادهاي علمي و اقتصادي عمومي و مردمي است كه بتوانند خانواده‌هاي آسيب‌ديده كودكان خياباني را به كانون‌هاي گرمي تبديل كنند كه با آغوش باز در انتظار فرزندان فراري خود و قادر به نگهداري آنان باشند. هيچ راهي كم‌هزينه‌تر و عقلاني‌تر از اين شيوه براي حل معضل كودكان خياباني نيست.
http://www.darvag.com/jamiat
http://www.iliachildcentered.org/home
http://forum.shahriariha.com
http://kowdakan.blogsky.com
behzisty.ir/documents

ارسالي از طرف کاربر محترم : doctor114