تقلب دانشآموزان را جدي بگيريد
تقلب دانشآموزان را جدي بگيريد
تقلب دانشآموزان را جدي بگيريد
نويسنده:سارا جمالآبادي
«سرت روي برگه خودت باشه! يکبار ديگر ببينم روي برگه بغل دستي نگاه کردي...»
اين جملهها براي همه ما آشنا است اما امروز کمتر شنيده ميشود نه به خاطر اينکه دانشآموزان دست از تقلب برداشتهاند يا معلمها بيخيال تقلب کردن آنها شدهاند؛ بلکه به اين خاطر که راههاي جديدتري براي تقلب اختراع شده است؛ مثلا خودتان حدس بزنيد چون حتي گفتنش هم ميتواند يک بد آموزي به حساب بيايد اما حقيقت اين است که هر روز بر ميزان تقلب اضافه ميشود تا جايي که آمار از تجربه تقلب بين همه دانش آموزان خبر مي دهد و اين در حالي است که ما بيخيال و حتي با لبخندي از کنار اين سوءرفتار ميگذريم؛ سوءرفتاري که مي تواند در دانش آموز ريشه عميق کند و او را به اين سمت ببرد که براي به دست آوردن مزايا، تشويق و مرتبه اجتماعي از ديگران سوءاستفاده کند و حتي بر عکس به ديگران اين اجازه را بدهد که از او اين سوءاستفاده را بکنند.
قبل از هرگونه عکسالعملي به دانشآموزي که تقلب کرده ـفرقي هم نميکند او فرزندش شما است يا يکي از دانشآموزان کلاسـ به دنبال اين تقلب بگرديد. چرا که اگر بخواهيد ميان بر بزنيد؛ بدون اينکه دليل پيدا کنيد؛ عمل تقلب را نميتوانيد حذف کنيد؛ اين کار شما مثل اين است که مدام ميبينيد ميوههاي درختي کرم خورده است اما به جاي بررسي درخت، ميوهها را زير و رو ميکنيد و چيزي دست گيرتان نميشود.
1) انتظار بيش از حد اوليا و مربيان: هيچکس مخالف نمره خوب و بالا نيست اما اين نمره به چه قيمتي و از چه راهي به دست آمده است؟ وقتي والدين و اولياي مدرسه بدون هيچگونه توجهي به توانايي دانشآموزان از همه آنها نمره 20، 19، 18 ميخواهند دانشآموزان هم تنها تمام تلاش خود را ميگذارند تا اين نمرهها را بگيرند؛ در اين ميان همانطور که عدهاي روش بيشتر درس خواندن را انتخاب ميکنند عدهاي ديگر هم دست به دامن تقلب ميشوند تا نمره خوب و البته غيرحقيقي بگيرند. به هر حال همه ما ميخواهيم برنده ميدان باشيم يا حداقل در صف اول افرادي باشيم که مورد تشويق ديگران قرار ميگيرند.
2) بد درس خواندن يا ضعف حافظه دانشآموزان: اما عدهاي ديگر از دانشآموزان اتفاقا جزو کساني هستند که زياد درس ميخوانند اما چون روش مناسبي را براي درس خواندن انتخاب نکردهاند و تنها حفظ کردهاند اضطراب بيش از حد دارند و در زمان امتحان دچار فراموشي ميشوند. اين گروه چون نميخواهند زحمتشان به هدر برود از راه تقلب ميروند تا به خانه موفقيت برسند. البته گاهي تنها با نيم نگاهي به ورقه بغل دستي بقيه جواب را به ياد ميآورند اما اگر بغلدستي هم دچار فراموشي باشد آن وقت چه راهحلي را انتخاب ميکنند؟ نوشتن روي نيمکت و در و ديوار کلاس؛ نوشتن روي دستمال کاغذي و گاه لباس و استفاده از روشهاي ديگري که خودتان بهتر ميدانيد.
3) تنبلي و ميل به نتيجه خوب: گروه ديگري که تقلب ميکنند يا حال و حوصله درس خواندن ندارند يا اگر درس ميخوانند به اندازه و خوب نميخوانند و همين تنبلي باعث ميشود تا ويروس تقلب را درونشان بيدار کنند و به دنبال جواب سوال روي برگه ديگران و در و ديوار و تاب زير ميز بگردند.
5) شجاعت در تقلب: از چند گروه قبلي که بگذريم ميرسيم به گروهي که نه احتياجي به تقلب کردن دارند و نه ميلي به تقل کردن حتي از اين عمل بيزارند و ميترسند اما جوي که در کلاس وجود دارد باعث ميشود تا او هم تقلب برساند؛ روش جديد تقلب کشف کند و تقلب کند تا مورد تمسخر ديگران نباشد و به ترسو بودن متهم نشود.
همانطور که شايد خيلي از ما تا به حال به معناي تقلب و تاثير آن روي زندگيمان دقت نکردهايم بچهها و دانشآموزان هم معناي تقلب را نميدانند و اين اولين و مهمترين و کاربرديترين راه براي جلوگيري از تقلب است.
روانشناسان توصيه ميکنند اگر متوجه شديد دانشآموز يا فرزندتان مدام در حال تقلب کردن است به جاي اينکه اول از همه شروع به مواخذه کردن او کنيد، اول معناي تقلب را براي او توضيح دهيد.
اگر دانشآموز يا فرزند شما بهگونهاي تربيت شده باشد که نسبت به اين مفاهيم
ـ دروغگويي، دزدي ـ احساس بدي داشته باشد وقتي متوجه شود اين نوع عملکردش هم به نوعي دروغگويي يا دزدي و فلان به حساب ميآيد: نيروي کنترل درونياش خودبهخود جلوي عملکرد نادرستش را ميگيرد.
پس اگر بخواهيم کوچه تقلب را براي هميشه تبديل به بنبست کنيم بايد:
1) تعريف درستي از نمره براي دانشآموز ارايه کنيم.
2) از هر دانشآموزي به اندازه ظرفيت خودش انتظار داشته باشيم.
3) به آنها بياموزيم به جاي حفظ کردن مطالب آنها را به صورت عمقي درک کنند.
4) تقلب را در چهره واقعي خودش به آنها نشان بدهيم.
5) اگر ميل به هنجارشکني را در آنها ميبينيد حتما آنها را به مشاور و روانشناس معرفي کنيد.
6) و بعد از همه اينها اولياي مدرسه به هيچوجه نبايد فضايي را فراهم کنند که امکان تقلب را به وجود بياورد.
7) به هيچوجه چشم خود را روي فردي که تقلب ميکند نبنديد و سعي کنيد با تفاوت گذاشتن بين نمرههاي واقعي و نمرههاي تقلبي بچهها را به اين سمت ببريد که نمره هرچه واقعيتر باشد ارزشمندتر است.
2) ضعف درسي
3) فراموشي
4) ترس از والدين و اولياي مدارس
5) رواج تقلب و عادي جلوه دادن آن در مدرسه
6) اهميت بيش از حد به نمره
7) تنبلي و انتخاب راه ساده براي رسيدن به هدف
8) علاقه به هنجارشکني براي خالي کردن هيجان روحي
منبع:www.salamat.com
اين جملهها براي همه ما آشنا است اما امروز کمتر شنيده ميشود نه به خاطر اينکه دانشآموزان دست از تقلب برداشتهاند يا معلمها بيخيال تقلب کردن آنها شدهاند؛ بلکه به اين خاطر که راههاي جديدتري براي تقلب اختراع شده است؛ مثلا خودتان حدس بزنيد چون حتي گفتنش هم ميتواند يک بد آموزي به حساب بيايد اما حقيقت اين است که هر روز بر ميزان تقلب اضافه ميشود تا جايي که آمار از تجربه تقلب بين همه دانش آموزان خبر مي دهد و اين در حالي است که ما بيخيال و حتي با لبخندي از کنار اين سوءرفتار ميگذريم؛ سوءرفتاري که مي تواند در دانش آموز ريشه عميق کند و او را به اين سمت ببرد که براي به دست آوردن مزايا، تشويق و مرتبه اجتماعي از ديگران سوءاستفاده کند و حتي بر عکس به ديگران اين اجازه را بدهد که از او اين سوءاستفاده را بکنند.
قبل از هرگونه عکسالعملي به دانشآموزي که تقلب کرده ـفرقي هم نميکند او فرزندش شما است يا يکي از دانشآموزان کلاسـ به دنبال اين تقلب بگرديد. چرا که اگر بخواهيد ميان بر بزنيد؛ بدون اينکه دليل پيدا کنيد؛ عمل تقلب را نميتوانيد حذف کنيد؛ اين کار شما مثل اين است که مدام ميبينيد ميوههاي درختي کرم خورده است اما به جاي بررسي درخت، ميوهها را زير و رو ميکنيد و چيزي دست گيرتان نميشود.
چرا تقلب ميکنند؟
1) انتظار بيش از حد اوليا و مربيان: هيچکس مخالف نمره خوب و بالا نيست اما اين نمره به چه قيمتي و از چه راهي به دست آمده است؟ وقتي والدين و اولياي مدرسه بدون هيچگونه توجهي به توانايي دانشآموزان از همه آنها نمره 20، 19، 18 ميخواهند دانشآموزان هم تنها تمام تلاش خود را ميگذارند تا اين نمرهها را بگيرند؛ در اين ميان همانطور که عدهاي روش بيشتر درس خواندن را انتخاب ميکنند عدهاي ديگر هم دست به دامن تقلب ميشوند تا نمره خوب و البته غيرحقيقي بگيرند. به هر حال همه ما ميخواهيم برنده ميدان باشيم يا حداقل در صف اول افرادي باشيم که مورد تشويق ديگران قرار ميگيرند.
2) بد درس خواندن يا ضعف حافظه دانشآموزان: اما عدهاي ديگر از دانشآموزان اتفاقا جزو کساني هستند که زياد درس ميخوانند اما چون روش مناسبي را براي درس خواندن انتخاب نکردهاند و تنها حفظ کردهاند اضطراب بيش از حد دارند و در زمان امتحان دچار فراموشي ميشوند. اين گروه چون نميخواهند زحمتشان به هدر برود از راه تقلب ميروند تا به خانه موفقيت برسند. البته گاهي تنها با نيم نگاهي به ورقه بغل دستي بقيه جواب را به ياد ميآورند اما اگر بغلدستي هم دچار فراموشي باشد آن وقت چه راهحلي را انتخاب ميکنند؟ نوشتن روي نيمکت و در و ديوار کلاس؛ نوشتن روي دستمال کاغذي و گاه لباس و استفاده از روشهاي ديگري که خودتان بهتر ميدانيد.
3) تنبلي و ميل به نتيجه خوب: گروه ديگري که تقلب ميکنند يا حال و حوصله درس خواندن ندارند يا اگر درس ميخوانند به اندازه و خوب نميخوانند و همين تنبلي باعث ميشود تا ويروس تقلب را درونشان بيدار کنند و به دنبال جواب سوال روي برگه ديگران و در و ديوار و تاب زير ميز بگردند.
5) شجاعت در تقلب: از چند گروه قبلي که بگذريم ميرسيم به گروهي که نه احتياجي به تقلب کردن دارند و نه ميلي به تقل کردن حتي از اين عمل بيزارند و ميترسند اما جوي که در کلاس وجود دارد باعث ميشود تا او هم تقلب برساند؛ روش جديد تقلب کشف کند و تقلب کند تا مورد تمسخر ديگران نباشد و به ترسو بودن متهم نشود.
تقلب را معني کن!
همانطور که شايد خيلي از ما تا به حال به معناي تقلب و تاثير آن روي زندگيمان دقت نکردهايم بچهها و دانشآموزان هم معناي تقلب را نميدانند و اين اولين و مهمترين و کاربرديترين راه براي جلوگيري از تقلب است.
روانشناسان توصيه ميکنند اگر متوجه شديد دانشآموز يا فرزندتان مدام در حال تقلب کردن است به جاي اينکه اول از همه شروع به مواخذه کردن او کنيد، اول معناي تقلب را براي او توضيح دهيد.
اگر دانشآموز يا فرزند شما بهگونهاي تربيت شده باشد که نسبت به اين مفاهيم
ـ دروغگويي، دزدي ـ احساس بدي داشته باشد وقتي متوجه شود اين نوع عملکردش هم به نوعي دروغگويي يا دزدي و فلان به حساب ميآيد: نيروي کنترل درونياش خودبهخود جلوي عملکرد نادرستش را ميگيرد.
بنبست تقلب
پس اگر بخواهيم کوچه تقلب را براي هميشه تبديل به بنبست کنيم بايد:
1) تعريف درستي از نمره براي دانشآموز ارايه کنيم.
2) از هر دانشآموزي به اندازه ظرفيت خودش انتظار داشته باشيم.
3) به آنها بياموزيم به جاي حفظ کردن مطالب آنها را به صورت عمقي درک کنند.
4) تقلب را در چهره واقعي خودش به آنها نشان بدهيم.
5) اگر ميل به هنجارشکني را در آنها ميبينيد حتما آنها را به مشاور و روانشناس معرفي کنيد.
6) و بعد از همه اينها اولياي مدرسه به هيچوجه نبايد فضايي را فراهم کنند که امکان تقلب را به وجود بياورد.
7) به هيچوجه چشم خود را روي فردي که تقلب ميکند نبنديد و سعي کنيد با تفاوت گذاشتن بين نمرههاي واقعي و نمرههاي تقلبي بچهها را به اين سمت ببريد که نمره هرچه واقعيتر باشد ارزشمندتر است.
8 ريشه تقلب
2) ضعف درسي
3) فراموشي
4) ترس از والدين و اولياي مدارس
5) رواج تقلب و عادي جلوه دادن آن در مدرسه
6) اهميت بيش از حد به نمره
7) تنبلي و انتخاب راه ساده براي رسيدن به هدف
8) علاقه به هنجارشکني براي خالي کردن هيجان روحي
منبع:www.salamat.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}