با بچه‌هاي لوس چه‌کار کنيم؟


 

ترجمه: رقيه پورمحسني




 
کودکان در مرحله‌اي از زندگي قرار دارند که شيوه تربيت و آموزش روي آنها تاثير مي‌گذارد. هر خانواده در ارتباط با فرزندان شيوه خاص خود را دارد و اين شيوه برخورد، در تلاقي با ساختار ژنتيکي هر فرد موجب مي‌شود که شخصيت‌هايي بسيار متفاوت و متمايز شکل بگيرند. در مطالعه رفتارهاي کودکان گاهي به سبک‌هاي غلط رفتاري برخورد مي‌کنيم که يکي از آنها ناتواني در ايجاد رابطه سالم با هم‌سالان است. کودکاني وجود دارند که راه‌هاي برقراري ارتباط سالم را نمي‌دانند. اين گروه از کودکان گاهي با عنوان کودکان لوس نام‌گذاري مي‌شوند. آنچه در اينجا مي‌خواهيم درباره آن صحبت کنيم عوامل موثر در شکل‌گيري اين‌گونه رفتارهاست.
يکي از دلايل لوس شدن کودکان، روش‌هاي غيرقابل قبول والدين به لحاظ تربيتي است. والدين محبت‌کننده افراطي که معيارهاي تربيتي و روش‌هاي يادگيري را در نظر نمي‌گيرند، با محبت‌هاي بي‌حد و حساب مانع اجتماعي شدن رفتارهاي کودکان مي‌شوند. چنين کودکاني معناي صبر و تحمل را در زندگي نمي‌آموزند و انسان‌هايي عجول با شخصيت‌هايي متزلزل بار خواهند آمد.

لوسي، اصلاح‌پذير است؟
 

البته. اگر والدين از روش‌هاي غيرقابل قبول دست بردارند و درباره فرزندان خود قوانين تربيتي درستي را اعمال کنند و به شرط آنکه روش‌هاي جديد ثابت و مستمر باشد، مي‌‌توان اميد داشت که اين روش‌ها به تدريج موثر واقع شوند.

تشويق يا تنبيه؟
 

تشويق و تنبيه، دو روش متفاوت تربيتي هستند و بايد ويژگي‌هايي داشته باشند تا موثر واقع شوند. اين دو روش چنانچه به موقع و با اصول درست پياده شوند، مي‌توانند از لوس شدن کودکان جلوگيري کنند. به طور معمول کودکان لوس، والدين تسليم شونده دارند. آنها در مقابل خواسته‌هاي کودک سريع تسليم مي‌شوند و هر آنچه که او طلب کند برايش فراهم مي‌کنند. در خانواده‌اي که کودک لوس پرورش داده مي‌شود،‌ اثري از روش‌هاي تنبيهي مناسب ديده نمي‌شود. يعني چنانچه کودک کار اشتباهي مرتکب شود يا اينکه بخواهد تعيين‌کننده باشد و به والدين خود دستور دهد يا اينکه با داد و فرياد و عصبانيت حرف خود را به کرسي بنشاند، در اين خانواده هيچ‌گونه روش مناسبي براي جلوگيري از اين رفتارها و جهت‌‌دهي به آنها وجود ندارد. اين نوع خانواده‌ها از لحاظ روان‌شناسي به خانواده‌هاي محبت‌کننده افراطي آزاد گذارده معروف‌اند. خانواده‌هايي که بي‌نهايت توجه، محبت و محافظت درباره فرزندان خود دارند و در عين حال آنها را براي انجام هر گونه عملي آزاد مي‌گذارند. اين موضوع بسيار اهميت دارد که ميزان مقاومت، ايستادگي و انعطاف‌ خود را در برابر فرزندانمان مورد بررسي قرار دهيم. بعضي از والدين پس از مقاومتي کوتاه در مقابل تقاضاهاي فرزند، تسليم مي‌شوند و خواسته‌هاي کودک را به همان مشکلي که او مي‌خواهد برآورده مي‌کنند. محبت در حد متعادل، توجه به نيازها و برآوردن آنها در حد معقول و داشتن روش‌هاي مناسب و عملي براي تشويق و تنبيه کودکان از جمله مواردي است که بايد در خانواده وجود داشته باشد.

قاطع باشيد!
 

وقتي صحبت از قاطع بودن به ميان مي‌آيد، برخي از والدين تصور مي‌کنند که جدي و قاطع بودن به اين معناست که بايد پرخاشگر باشند يا با زور و خشونت مواردي را به کودک تحميل کنند. حال آنکه قاطع و جدي بودن در اصول تربيت به اين معني است که براي فرزندانمان قوانيني داشته باشيم و آنها را اجرا کنيم. ثبات خلق و ثبات انديشه و رفتار در والدين ضروري است. چنانچه اصول تربيتي خود را تغيير دهيم و به گفته‌هاي خود چندان اعتقادي نداشته باشيم، فرزندان به اصول و قوانين خانواده پاي‌بند نخواهند شد. پس جدي و قاطع بودن به آن معني است که در اجراي اصول و قوانين خانواده باري به هر جهت رفتار نکنيم. چنانچه کودکان از قوانين خانواده پيروي نکنند و حتي خلاف آن عمل کنند، آيا بايد مورد تنبيه قرار بگيرند؟ خير. يادآوري نکات تربيتي و قوانين مورد نظر به کودک بايد در منزل و به‌طور خصوصي صورت گيرد.
کودکان براي قضاوت ديگران راجع به خودشان اهميت فراواني قايل‌اند و چنانچه در حضور ديگران مورد توبيخ قرار گيرند رنجيده‌خاطر مي‌شوند و دست به رفتارهاي تلافي‌جويانه مي‌زنند. مي‌توانيم به جاي نااميد کردن پي‌در‌پي کودکان آنها را به داشتن رفتارها و انديشه‌هاي خوب تشويق کنيم.

شتاب‌زده نباشيد
 

به مراحل رشد کودک دقت کنيد. آيا براي انتظاري که از او داريد، آمادگي لازم را دارد؟ رفتارهاي کودکان و يادگيري بسياري از رفتارها به رشد سيستم عصبي مرکزي مربوط مي‌شود. انتظار پيش از موقع و در واقع انتظارات زودرس از کودکان موجب فشارها و استرس‌هاي روحي براي ‌آنان مي‌شود و چنانچه کودکان نيز با کلام و زبان خود، والدين را از اين وضعيت آگاه نکنند، اين فشارها به گونه‌اي ديگر خود را نشان مي‌دهند.

تربيت در گروه همسالان
 

فرصت‌هايي که به کودکان داده مي‌شود تا در جمع همسالان خود قرار بگيرند، موجب مي‌شود که ضمن بازي، با هم ارتباط برقرار کنند و بسياري از رفتارهاي اجتماعي را از يکديگر بياموزند. رفتارهايي که از کودکان سر مي‌زند، آموختني و اکتسابي است و از محيط زندگي نشأت گرفته است.
منبع:www.salamat.com