روان‌شناسى و آسيب‌شناسى اينترنت (1)


 

نويسنده: محمدصادق شجاعى




 

چكيده
 

از اوايل دهه 90 ميلادى ، پژوهش‌ها و بررسى‌هاى بسيارى در زمينه روان‌شناسى اينترنت و تأثير آن بر سلامت و رفتار انسان انجام پذيرفته است. امروزه موضوع اينترنت ، مسئله مهمى براى بيشتر كشورها ، به ويژه كشورهاى در حال توسعه و از جمله كشورهاى اسلامى است. آگاهى از پى‌آمدهاى اينترنت و در كنار آن، در نظر گرفتن راهبردهاى مناسب براى استفاده درست و پيش‌گيرى يا كاهش پى‌آمدهاى احتمالى منفى آن ، اهميت اساسى دارد.
در اين مقاله، پس از بيان تاريخچه اينترنت ، جنبه‌هاى روان‌شناختى و پى‌آمدهاى مثبت و منفى آن بر سلامت و رفتار انسان بررسى شده است. دست‌آوردهاى اين مقاله كه بيانگر بخشى از پژوهش‌هاى تجربى در اين زمينه است، نشان مى‌دهد افزون بر دست‌آوردهاى مثبت و انكارناپذير اينترنت ، پى‌آمدهاى نامطلوبى نيز هم در جنبه‌هاى فردى و هم در جنبه‌هاى اجتماعى به همراه دارد.

مقدمه و طرح مسئله
 

فراگير شدن رسانه‌ها در آغاز قرن بيست و يكم و موضوع جدّى نقش اينترنت در شكل‌دهى به فرهنگ، هويت و باورها و ارزش‌هاى اجتماعى، اهميت پژوهش در اين زمينه را افزايش داده است. در جامعه امروز ما ، گرايش به اينترنت و استفاده از آن چنان رايج شده است كه بيشتر خانواده‌ها، رايانه شخصى دارند و اعضاى خانواده ، بخش زيادى از وقت خود را در استفاده از اينترنت سپرى مى‌كنند. اينترنت در ميان همه گروه‌هاى اجتماعى اعم از زن و مرد ، پير و جوان ، بى‌سواد و باسواد از جذابيت خاصى برخوردار است. گسترش اينترنت، مانند هر نوآورى ديگرى به ايجاد دگرگونى‌هايى در جنبه‌هاى مختلف زندگى انجاميده و استفاده از آن، امرى اجتناب‌ناپذير شده است؛ به گونه‌اى كه بدون آن زندگى براى كسانى كه بدان خوگرفته‌اند، دشوار مى‌شود. بسيارى از نظريه‌پردازان ارتباطات، اينترنت را گام مهمى در پيشرفت كشورهاى در حال توسعه قلمداد مى‌كنند. از اين رو، با توجه به كاربردهاى فراوان اينترنت كه با هدف انتقال اطلاعات قصد دارد باورهاى مشخصى را درباره كالاها يا خدمات مرتبط با آن در جامعه رواج دهد، بررسى اين پيام‌ها از نظر مضمون، محتوا و فرم ارائه ، اهميت ويژه‌اى دارد. از سوى ديگر، چگونگى اين پيام‌ها بر ما پوشيده است. در واقع، بسيارى از كاربران اينترنتى نمى‌دانند كه اين رسانه چه نوع شيوه زندگى را معرفى مى‌كند و داراى كدامين ارزش‌هاى اجتماعى است؟ آيا مى‌توان از آثار منفى اينترنت در جنبه‌هاى فردى و اجتماعى غافل بود و درباره فرهنگ‌سازى و آموزش‌هاى بهره‌مندى درست از آن چشم پوشيد؟
اين مقاله در پى پاسخ‌گويى به تمامى اين پرسش‌ها نيست، ولى كوششى براى توصيف روان‌شناسى اينترنت و تبيين برخى مفاهيم، موضوع‌ها و نيز پى‌آمدها و كاركردهاى آن بر سلامت و رفتار انسان‌ها است. از اين رو، اميد است بتواند دريچه‌اى را به سوى اين گونه بحث‌ها بگشايد.

تعريف اينترنت
 

ارائه تعريفى از اينترنت، دشوار است. در حقيقت، همچنان كه ساندرا برمن2 (1999م.)اشاره مى‌كند، كاركردهاى پيچيده اينترنت است كه تعريف آن را دشوار كرده است.3 دريك تعريف بسيار كلى مى‌توان اينترنت را بسان مخزنى از اطلاعات خوب و بد، زشت و زيبا، اخلاقى و غير اخلاقى دانست. براى اينكه برداشت دقيق‌ترى از اينترنت داشته باشيم، نخست بررسى روند كلى شكل‌گيرى و تكامل اينترنت ضرورى مى‌نمايد.

تاريخچه و روند تكامل اينترنت
 

ايجاد و گسترش شبكه اينترنت در آغاز، تجربه پژوهشى به نسبت محدودى بود كه به منظور ارائه فن‌آورى انتقال بسته‌اى4 اطلاعات از اواخر دهه 1960م. آغاز شد. به دليل آنكه اين تجربه در آژانس پروژه‌هاى تحقيقاتى پيشرفته وزارت دفاع امريكا صورت گرفت، به شبكه آرپانت5 موسوم گرديد. شبكه آرپانت، نخست به دليل استفاده از شيوه انتقال 8 بيتى داده‌ها، تنها مى‌توانست حداكثر به 64 رايانه متصل گردد. كاربرد اوليه از آرپانت، به سبب پيش‌برد پروژه‌هاى نظامى، بسيار سرى بود و در واقع، به منظور ايفاى چنين نقشى در فعاليت‌هاى نظامى ايالات متحده امريكا پيش‌بينى شده بود. از همان آغاز، آژانس پروژه‌هاى تحقيقاتى امريكا دريافته بود كه اين شبكه به منظور ايجاد ارتباط الكترونيكى، سازوكار مؤثرى را براى دانشمندان مى‌تواند فراهم كند. از اين رو، انديشه گسترش اين شبكه در سطح كلان و فراتر از عرصه‌هاى نظامى تقويت شد. در سال 1983م. بخش نظامى شبكه «آرپانت» از آن جدا شد و با نام شبكه «ميل نت» آغاز به كار كرد.
شبكه آرپانت تا سال 1990م. به كار خود ادامه داد و در اين سال، جاى خود را به اينترنت داد كه در سال 1980م. با هدف اتصال شبكه‌هاى جهانى با قراردادهاى ارتباطى متفاوت با يكديگر پديد آمده بود. از آن سال تاكنون، اين شبكه با سرعت چشم‌گيرى از جهت شمار كاربران و پى‌آمدهايى كه بر زندگى و روابط اجتماعى انسان‌ها مى‌گذارد، در حال گسترش است. آمارها نشان مى‌دهد تا سال 1994م. نزديك به سى ميليون رايانه در 86 كشور جهان به اين شبكه پيوسته‌اند. از سال 1997م. با تجارى شدن اينترنت، خدمات آن به شدت تنوع و فزونى گرفت و هزينه‌هاى دست‌رسى به آن نيز به همان نسبت كاهش يافت.
بنابر يك پژوهش، شمار برآورد شده رايانه‌هاى شخصى متصل به اينترنت در سراسر جهان از سال 1996م. تا سال 2000م. به سه برابر افزايش يافت.6 در حال حاضر، اين رقم چندين برابر شده و استفاده از اينترنت در مركز تمامى فعاليت‌هاى بشرى قرار گرفته است. در گذشته ، بيشتر استفاده‌كنندگان از شبكه اينترنت را پژوهشگاه‌ها و مؤسسه‌هاى عالى تشكيل مى‌دادند، اما در سال‌هاى اخير، جنبه‌هاى بازرگانى و سرگرمى اين شبكه جهانى، غلبه يافته است. با توجه به رشد روزافزون اينترنت، مى‌توان پذيرفت كه اينترنت و در معناى گسترده‌تر، رسانه‌ها از عواملى هستند كه مى‌توانند بر جنبه‌هاى مختلف زندگى تأثير بگذارند. ما نيز در اين پژوهش، كوشيده‌ايم تا بر مبناى چنين استنباطى، به بررسى جنبه‌هاى روان‌شناختى اينترنت بپردازيم.

روان‌شناسى اينترنت
 

روان‌شناسى اينترنت،7 به فرايندهاى ارتباطى، رفتار و حالت‌هاى روانى افراد در هنگام استفاده از اينترنت مى‌پردازد.8 ارزيابى ويژگى‌هاى رفتارى و روانى، يكى از عوامل تأثيرگذار در پيدايش روان‌شناسى اينترنت بوده است. اين بررسى‌ها در درون پژوهش‌هاى گسترده‌ترى قرار مى‌گيرد كه از آن به «روان‌شناسى رسانه‌هاى گروهي»9 يادمى‌شود. هاى ليس10 (1992م.)، هيل مس11 (1997م.)، كيتلر12 (1999م.)، كلوك13(1998م.)، ريويس و كليفورد14 (1996م.)، سيلور15 (1998م.) در پژوهش‌هايشان دربارهرسانه‌هاى گروهى، به برخى جنبه‌هاى روان‌شناختى اينترنت پرداخته‌اند. اسميت و كلوك16 (1999م.) در پژوهشى با عنوان «ارتباط در فضاى مجازي»17 به طور ويژه، جنبه‌هاى روان‌شناختى اينترنت را بررسى كردند.18 ريوا و گاليمبرتى (2001م.)پژوهش‌هاى گسترده‌اى در زمينه روان‌شناسى اينترنت انجام دادند.19 استرات، جاكوبسونو گيبسون20 (2003م.) تصريح كردند پيچيدگى اينترنت ايجاب مى‌كند كه ما ديدگاه‌هاي اجتماعى ، فرهنگى و رشدى را در نظر داشته باشيم.21
ريوا (2001م.) به اين موضوع اشاره كرد كه روان‌شناسى اينترنت كار ساده‌اى نيست؛ زيرا اول اينكه اينترنت رسانه‌اى است كه مى‌توان آن را از راه‌هاى متفاوت تجربه كرد. اگرچه رايانه معمولاً واسطه تجربه اينترنتى ما است، راه‌هاى مختلفى هست كه كاربران مى‌توانند از طريق جست‌وجو در اينترنت خودنمايى كنند و با استفاده از آن، با ديگران ارتباط برقرار كنند.
دوم اينكه اينترنت فضاى اجتماعى و شناختى است. استفاده از اطلاعات، به فعال‌سازى روابط اجتماعى كمك مى‌كند. اين فرايند درون فضايى خاص ـ فضاى مجازى ـ رخ مى‌دهد كه ويژگى‌هاى ساختارى و فرايندى ارتباط را گسترده‌تر مى‌كند.
سوم اينكه تجربه اينترنتى، حتى وقتى ما در يك فضاى مجازى گفت‌وگو مى‌كنيم، همواره در بافتى ويژه صورت مى‌گيرد.22
بسيارى از پژوهش‌گران حوزه روان‌شناسى اينترنت، گفته‌اند ارتباط افراد از طريق اينترنت به شيوه‌هاى مختلف، در مقايسه با انواع روزمره ارتباط كه با حضور جسمانى افراد همراه است، حالتى تقليل يافته دارد. براى مثال، هيوبرت دريفوس در كتاب در باب اينترنت مى‌نويسد درك ما از واقعيت ، اشيا، افراد و توانايى ما در برقرارى ارتباط مؤثر با آنها به شيوه‌اى است كه بدن ما به گونه‌اى بى‌سروصدا در پس زمينه عمل مى‌كند. توانايى بدن ما در دست‌يابى به اشيا، فراهم‌آورنده درك ما از واقعيت است. اينكه چرا روان‌شناسان به اين‌گونه بحث‌ها مى‌پردازند، روشن است؛ زيرا معمولاً گمان مى‌كنيم بسيارى از پيوندهاى شخصى ما، با تماس چهره به چهره و مستقيم امكان‌پذير باشد.
همان‌گونه كه گوردون گراهام23 و بسيارى ديگر گفته‌اند، در اينترنت بسيار آسان استكه افراد را با خلق شخصيت‌هاى كاملاً تخيلى فريب داد؛ كارى كه امكان آن در واقعيت ، بسيار مشكل‌تر است. بنابراين ، روابط اينترنتى در مقايسه با روابط واقعى و همراه با حضور جسمانى ، روابطى ضعيف و در عين حال ، پيچيده است.24
همسبرگر (2005م.) در تحليل جنبه‌هاى روان‌شناختى اينترنت ، اين پرسش را مطرح مى‌كند كه كاربران چگونه از اينترنت براى خودشكوفايى استفاده مى‌كنند؟ وى گفت در روان‌شناسى اينترنت و به هنگام تحليل روابط اينترنتى ، نبايد از زاويه منفى به موضوع نگريست، بلكه بايد توجه داشت كه اينترنت نشان دهنده فضاى گروهى و اشتراكى و سرشار از مفاهيم ملموس و فرهنگى نيز هست. اين فرهنگ‌ها كه در فضاى ليبرال قرار گرفته‌اند، مجالى به فعاليت‌هاى سياسى و آرمان‌گرايانه مى‌بخشند و بستر مناسبى براى پيشرفت كاربران هستند.
ويژگى آزادى‌بخشى اينترنت ، كاربران اينترنتى را به تفكر ، تجربه و فعاليت‌هاى گروهى وا مى‌دارد تا سرانجام به تعالى و خودشكوفايى برسند.25
پرسش ديگرى كه در روان‌شناسى اينترنت بررسى شده اين است كه ما خود را چگونه در فضاى مجازى ادراك مى‌كنيم؟ وقتى به صورت رو در رو يا آن‌لاين با ديگران تعامل داريم، مى‌كوشيم با مشاهده خود از ديدگاه ديگران، بر تأثيرى كه روى ديگران مى‌گذاريم نظارت كنيم. در اين صورت، در صورت نياز ، از سازوكارهاى مختلف «مديريت تأثير» بهره مى‌گيريم تا با ارائه اطلاعات گلچين شده، ادراك ديگران از خود را دگرگون كنيم. ارتباط از طريق رايانه، هم مديريت تأثير و هم چگونگى ادراك ما را در نظر ديگران، به چالش مى‌كشد. مديريت تأثير در اينترنت، همانند قايق‌رانى با دو پارو در رودخانه‌هاى طوفانى است.26
اينها برخى از موضوع‌هايى است كه در قالب روان‌شناسى اينترنت ارائه شده است. در اين ميان ، برخى كوشيده‌اند جنبه‌هاى گوناگون روان‌شناسى اينترنت را كامل‌تر نمايش دهند و محورهاى اصلى و ريز موضوع‌هاى مربوط به آنها را در چشم‌انداز نظرى و تجربى بيان كنند. براى مثال، جوينسون27 (2003م.) روان‌شناسى اينترنت را شامل موضوع‌هايى از اين دست مى‌داند:
1. بررسى ماهيت و فرايند روابط اينترنتي؛ 2. فريب‌كارى و پرهيز از خودافشايى در روابط رو در رو؛ 3. آرمان گرايى در ارتباط از طريق اينترنت؛ 4. خيانت و حقه‌بازى در اينترنت؛ 5. پرخاش‌گرى و هرزه‌نگارى در اينترنت؛ 6. پى‌آمدهاى اينترنت در سلامت روانى و رفتار؛ 7. حمايت اجتماعى و اينترنت؛ 8. جنسيت و الگوهاى ارتباط؛ 9. جنبه‌هاى مثبت ميانْ فردى رفتار اينترنتي؛ 10. اينترنت و هويت‌يابي؛ 11. روابط خيالى در اينترنت؛ 12. اينترنت و كيفيت زندگي.28 وى سپس به طور دقيق‌ترى، هر يك از اين موضوع‌ها را بررسى مى‌كند و توصيه‌هايى نيز ارائه مى‌دهد.
پاتريشيا والاس29 (2007م.) نيز با اهتمامى كه به روان‌شناسى اينترنت دارد، در كتابي به همين عنوان، جنبه‌هاى روان‌شناختى اينترنت را بررسى كرده است. آنچه سبب توجه والاس به روان‌شناسى اينترنت شده است، اهميت اينترنت در ايجاد و انتقال الگوها و ارزش‌هاى اجتماعى است. اينترنت، ابزارى است كه افراد از طريق آن با ديگران ارتباط برقرار مى‌كنند و نظريه‌هاى خود را با ديگران در ميان مى‌گذارند.30
موضوع‌هاى مهمى كه والاس در روان‌شناسى اينترنت به آنها پرداخته است، عبارتند از: 1. بررسى اينترنت در بافت روان‌شناختي؛31 2. روان‌شناسى شكل‌گيرى نمايش رسانه‌اي؛ 3. نقاب‌هاى آن‌لاين32 و فريب‌كاري؛33 4. پويايى‌هاى گروه در فضاى مجازي؛345. تعارض و همكارى گروهي؛35 6. برافروختگى و دعوا؛36 پرخاش‌گرى در شبكه؛37 7. دوست داشتن و عشق در شبكه؛38 8. روان‌شناسى جاذبه ميان‌فردي؛ 9. جنبه‌هاي روان‌شناختى هرزه‌نگارى39 اينترنت؛ 10. موضوع جنسيت در شبكه؛ 11. نوع دوستى در شبكه؛ 12. روان‌شناسى كمك كردن؛ 13. اينترنت و اتلاف وقت؛ 14. بارور كردن زندگى در اينترنت.40
در حال حاضر، بحث‌هاى اين موضوع (روان‌شناسى اينترنت) به طور فزاينده‌اى در حال گسترش است. در زمينه اينترنت پژوهش‌هاى زيادى شده است؛ از جمله، بررسى رفتار در فضاى مجازى (همبورگر،41 2005م.)؛ روابط آن‌لاين (بارنيس،42 2001 و2003م.)؛ عشق شبكه ، هيجان و روابط اينترنتى (زيو،43 2004م.)، سوء استفاده جنسي از كودكان در اينترنت (كوپر،44 2002م.)، سكس مجازى (ديلمونيكو،45 2001م.)، روان‌شناسى ارتباط آن‌لاين (ويتى،46 2006م.) و دنياى پنهان سكس در اينترنت (يانگ،472001م.).
اين يافته‌ها به طور كلى نشان مى‌دهند رسانه‌هاى گروهى و از جمله اينترنت ، چونان تيغ دو دم هستند كه هم مى‌توانند كاركردهاى مثبت داشته باشند و هم به ايجاد زمينه‌هاى منفى در زمينه‌هاى سلامت و بهداشت روانى كمك كنند.48 بنابراين، گستره روان‌شناسى اينترنت دو حوزه كلى را دربرمى‌گيرد:
1. جنبه‌ها و پى‌آمدهاى مثبت؛
2. كاركردها و پى‌آمدهاى منفي.
اين گونه مرزبندى در روان‌شناسى اينترنت ، بسيار مبهم و كلى است، ولى با توجه به هدف ما در اين مقاله ، مى‌تواند تا حدود زيادى آموزنده باشد. در ادامه ، به بررسى اين دو محور مى‌پردازيم.

الف) كاركردهاى مثبت اينترنت
 

در جنبه‌هاى مثبت، اينترنت جزء جدايى‌ناپذير نهادهاى اجتماعى، سياسى ، آموزشى ، اقتصادى و خانوادگى به شمار مى‌آيد. كاركردهاى مثبت اينترنت را مى‌توان در چند محور طبقه‌بندى كرد:
1. توسعه اقتصادى؛ اينترنت، هزاران شغل براى كاركنان صنايع رسانه‌اى فراهم ساخته و به صورت غيرمستقيم، براى ميليون‌ها خانواده ديگر شرايطى فراهم آورده است كه زندگى خود را از طريق فعاليت‌هاى مربوط به اينترنت تأمين كنند.
2. رشد فرهنگى؛ هرچه گردش اطلاعات در جامعه بيشتر باشد ، به همان اندازه جامعه فعال‌تر مى‌شود و خلاقيت‌ها بيشتر مى‌گردد. اينترنت به سبب نقش ويژه‌اى كه در انتقال و انتشار فرهنگ‌ها دارد ، مى‌تواند به رشد و اعتلاى هرچه بيشتر فرهنگى در جامعه بينجامد.
3. هم‌گرايى اجتماعى؛ اينترنت از منظر روان‌شناسى اجتماعى ، به ايجاد فضاى سالمى براى گفت‌وگو ، ايجاد رابطه بين كشورها و در نتيجه، كاهش تنش‌هاى فرهنگى و هم‌گرايى اجتماعى كمك مى‌كند. در اين حالت ، به تعبير لرنر در جوامع انسانى، پديده‌اى به نام «همدلي» شكل مى‌گيرد.49
4. دانش و كسب مهارت‌هاى جديد؛ كاربردهاى اينترنت در پژوهش و كسب مهارت‌هاى زندگى نيز بسيار چشم‌گير است. ما براى دسترسى به انواع اطلاعات، به اينترنت مراجعه مى‌كنيم. محيط اينترنت ، فضاى گسترده‌اى از اطلاعات است كه افراد مى‌توانند از آن براى پژوهش‌هاى خود در موضوع‌هاى گوناگون بهره گيرند. ارتباط اينترنتى ، به گسترش و تقويت مهارت‌هاى اجتماعى نيز كمك مى‌كند. بر اساس برخى يافته‌ها، افراد از طريق اينترنت با فرهنگ‌هاى گوناگون آشنا مى‌شوند و مهارت‌هاى اجتماعى را فرا مى‌گيرند.50

ب) كاركردهاى منفى اينترنت
 

با وجود كاركردهاى مثبتى كه براى اينترنت برشمرديم ، سوى ديگر آن، تاريك است. بر اساس پژوهش‌ها ، گسترش اينترنت مانند هر نوآورى ديگر، به ايجاد دگرگونى‌هايى در جنبه‌هاى مختلف زندگى انجاميده است و در كنار دست‌آوردهاى انكارناپذير مثبت در زمينه‌هاى گوناگون ، پى‌آمدهاى نامطلوبى نيز به همراه داشته است.51 گريفتيز (1998م.)در پژوهشى به منظور بررسى نقش اينترنت در حالت‌هاى روانى افراد، نشان داد كه اينترنت يكى از راه‌هاى دانش‌اندوزى ، آگاهى‌افزايى و برقرارى ارتباط دوستى با ديگران است. اما چون اينترنت، انبوهى از اطلاعات مثبت و منفى را ارائه مى‌دهد ، خطرهاى بالقوه آن به‌ويژه براى نسل جوان بسيار نگران كننده است.52 ميشل جى منو (1999م.) نيزدر پژوهشى با عنوان « بررسى تأثير اينترنت در برخى موضوع‌هاى روش‌شناختى و ادراكي» ، به اين نتيجه رسيد كه نفوذ و گسترش اينترنت در چارچوب‌هاى بيرون از نهادهاى علمى و پژوهشى ، از مهم‌ترين عوامل تهديد كننده بهداشت روانى به شمار مى‌آيد.53
اكنون كه با جنبه‌هاى كلى و روند رشد اينترنت آشنا شديم ، مى‌توانيم جنبه‌هايروان‌شناختى اينترنت را دقيق‌تر بررسى كنيم.

1. اينترنت و سلطه فرهنگى
 

در روان‌شناسى اينترنت و در بررسى كاركردهاى منفى آن، پيش از همه در نظر گرفتن انگيزه‌هاى پليد نهفته در پشت صحنه اينترنت و هدف‌هايى كه گردانندگان آن دنبال مى‌كنند، اهميت ويژه‌اى دارد. يكى از حوزه‌هاى پژوهشى در اين زمينه، رويكردى است كه با عنوان «امپرياليسم فرهنگي» يا «امپرياليسم رسانه‌اي» شهرت دارد. بر اساس اين رويكرد، يكى از كاركردهاى منفى رسانه‌ها، سلطه فرهنگى است. سلطه فرهنگى عبارت است از مبادله يك جانبه عناصر و پديده‌هاى فرهنگي.54 بر اساس اين نظريه، رسانه‌هاى گروهى از جمله اينترنت، از سياست دقيقى پيروى مى‌كنند كه قدرت‌هاى سياسى و اقتصادى تدوين كرده‌اند. در ميان پژوهش‌گران علوم ارتباطى كه به پژوهش در زمينه رسانه‌هاى گروهى و سلطه فرهنگى توجه خاصى داشته‌اند، هربرت شيلر55 مقامبرجسته‌اى دارد. وى در يكى از مهم‌ترين آثار خود با عنوان ارتباطات و سلطه فرهنگى، به پى‌آمدهاى فرهنگى رسانه‌هاى گروهى پرداخته است. به باور وى از سال‌هاى جنگ جهانى دوم ، در همان حال كه ايالات متحده امريكا با كمك نظامى به انگلستان و فرانسه براى از پا درآوردن آلمان هيتلرى و به دست گرفتن رهبرى قدرت جهانى تلاش مى‌كرد، سياست‌هايى را نيز براى استيلاى فرهنگى و ارتباطى بر جهان تدارك مى‌ديد. در اين زمينه، استفاده از نظريه «جريان آزاد اطلاعات» به منظور گسترش نفوذ فرهنگى و آسان‌سازى سلطه‌جويى بر جهان و به كار گرفتن نظريه « توسعه اقتصادى و اجتماعى از طريق رسانه‌هاى گروهي» ، براى جلوگيرى از رشد غيرسرمايه‌دارى كشورهاى جهان سوم اهميت فراوانى داشت. حتى مى‌توان گفت اين دو نظريه، پايه‌هاى اساسى ايدئولوژى امپرياليسم فرهنگى و ارتباطى را تشكيل مى‌دهد. هربرت شيلر، در فصل اول كتاب خود در تعريف امپرياليسم فرهنگى مى‌گويد:
واژه امپرياليسم فرهنگى ، نشان دهنده نوعى نفوذ اجتماعى است كه از طريق آن ، كشورى اساس تصورها، ارزش‌ها، معلومات، هنجارها، رفتارها و سبك زندگى خود را به كشورهاى ديگر تحميل مى‌كند.56
بگديكيان (1990م.) در اثر معروف خود با عنوان انحصار رسانه‌ها مى‌نويسد: « رسانه‌هاى عمده نظير روزنامه‌ها، مجلات، شبكه‌هاى راديو ـ تلويزيونى معتبر و ارتباطات عمومى هميشه به عنوان مبلغان قابل اعتماد ارزش‌ها و اخلاق مورد نظر شركت‌ها و قدرت‌هاى بزرگ عمل كرده‌اند».57
بگديكيان كه از روزنامه‌نگاران و منتقدان سرشناس امريكاست، با بررسى روند رو به رشد انحصار و سلطه در ميان رسانه‌هاى گروهى و با ديدى انتقادى، مسير تحولات رسانه‌هاى گروهى را از آغاز تا عصر حاضر بازگو كرده است. انتقادهاى مشابهى را نيز مى‌توان در نوشته‌هاى ديگر نظريه‌پردازان رسانه‌هاى گروهى يافت.58 اين مسير انتقادى، نشان مى‌دهد الگوى «امپرياليسم فرهنگي» يك مسئله اساسى در رسانه‌هاى گروهى از جمله اينترنت است و به همگن‌سازى مى‌انجامد. جريان بين‌المللى اطلاعات بنا به نظر منتقدانه مولانا (1371ه . ش) جريانى است مركز ـ پيراموني؛ از شمال و غرب به سوى جنوب و شرق، و از كشورهاى توسعه‌يافته به سوى كشورهاى در حال توسعه، جريان دارد. در واقع اين جريان يك‌سويه، عمودى، تحقيرگر ، منفى‌گرا و سلطه‌جويانه است.59 بر اساس اين ديدگاه، اينترنت در جهت سلطه فرهنگى و ترغيب ارزش‌ها و هنجارهاى عمدتا غيرمذهبى عمل مى‌كند. مشكل ديگر فرهنگى اينترنت، غلبه زبان انگليسى و نبود منابع غنى به زبان‌هاى ديگر است.60 بنابراين، اينترنت در عمل، سلطه زبان انگليسى و الگوهاى رفتارى ناسازگار با فرهنگ‌هاى بومى را تقويت مى‌كند.61
قدرت‌هاى مهم سياسى و اقتصادى به‌ويژه امريكا ، برنامه‌هاى حساب شده‌اى را در بهره‌گيرى از اينترنت براى نفوذ و سلطه سياسى ـ فرهنگى بر كشورهاى ديگر دارند. كاخ سفيد در پنجم ژانويه 2000م. بيانيه‌اى را با عنوان «استراتژى امنيت ملى در قرن جديد» منتشر كرد؛ در اين بيانيه، افزون بر يادآورى منافع حياتى امريكا ، از اينترنت به مهم‌ترين ابزار ديپلماسى مردمى62 نام برده و تصريح شده است كه «برنامه‌ريزى ما بايد به گونه‌اي باشد كه توانايى ما را براى اطلاع‌رسانى و تأثيرگذارى بر ملل كشورهاى ديگر در جهت منافع امريكا تقويت كند. توسعه اينترنت در داخل و استفاده از آن براى تأثيرگذارى بر ديگران، بخش مهمى از سياست‌هاى استراتژيك امريكاست».63
بى‌گمان اين سياست مى‌تواند آسيب‌هايى را براى ملت‌هاى جهان، به‌ويژه كشورهاى اسلامى در پى داشته باشد. نخستين و مهم‌ترين آسيبى كه امروزه كشورهاى اسلامى را تهديد مى‌كند، فرهنگ حاكم بر امريكاست؛ زيرا بسيارى از مردم آنچه را در اينترنت مى‌بينند، به عنوان ملاك و معيار مى‌پذيرند. از اين رو، اينترنت سبب مى‌شود افراد زندگى در غرب را الگو قرار داده و بر اساس آن عمل كنند. شايد يكى ديگر از مهم‌ترين مسائل مربوط به روان‌شناسى اينترنت، پى‌آمدهاى استفاده از آن است. در ادامه، به برخى از اين پى‌آمدهاى منفى اشاره مى‌كنيم.

پى‌نوشت‌ها:
 

1 كارشناس ارشد روان‌شناسى باليني.
2. sandra.B.
3. Internet: http://www.dgz.org.br/dez99/Art06.htm.
4. Packet Switching.
5. Advanced Research Project Agency Network (ARPANET).
6. Bulleu,P and Harre.N. the internet: Its Effects on sofety and behavior, 2000. http:// net safe. orgnz/DOC Library, Patbullen.
7. The Psychology of the internet.
8. Riva,G and Galimberty,C (2001). Towards cyberpsychology: Mind, cognition. and society in the Internet age. Amsterdam: IOS Press .
9. Psychology of Mass Communication.
10. Hayles, K.
11. Hilmes, M.
12. Kittler, F.
13. Kollock, P.
14. Reeves, B and Clifford, N.
15. Silver, D.
16. Smith, M and Kollock, P.
17. Communities in cyberspace.
18. Smith, M and Kollock, P(1999) Communities in cyberspace: London, Routledge.
19. Riva, G and Galimberti, C (2001) Towards cyberpsychology: Mind, cognition, and Society in the internet age. Amsterdam: IOS Press.
20. Strate, L. Jacobson, R and Gibson, s. B.
21. Strate, L (2003) Communication and Cyberspace: social interaction in an electronic environment. cresskill, NJ: Hampton Press.
22. Riva, G (2001) cyber hpsycology and behavior the Mind over the web: the guest for the definition of a metnod for internet reserch. P:1.
23. Graham, G.
24. Stangroom, Jeremy, Human Relationship By Internet. http://www.philosophers.co.uk/Jermy.
25. Creative cyborgs: How consumers use the internet for self_ realization: http://www.bilfin.at/marketing/content.
26. Sherman, R (2003) The minds eye in cyberspace: on line perceptions of self and others. www.vepsy.com/ communication/ book 2/2 sectio 04.pdf.
27. Joinson, A.
28. Joinson. Adam.N (2003) Understanding the psychology of internet behavior, palgrave Maccmillan Published.
29. Patricia wallace.
30. Patricia wallace (2007) the psychology of the internet, cambridge university press.
31. The internet in a Psychological context.
32. online masks.
33, masquerade.
34. Group dynamics in cyberspace.
35. Group conflict and cooperation.
36. flaming and fighting.
37. aggression on the net.
38. Liking and loving on the net.
39. psychological aspects of internet pornography.
40. nurturing life on the internet.
41. Hamburger, A.y.
4266. Barnes, S.B.
43. Zeev, A.
44. Cooper, A.
45. Delmonico, D.L.
46. Whitty, M.T.
47. Young, K.S.
48. Internet: http://construct.haifa.ac.il/~azy/refbooks.htm1.
49. خانيكى، مثلث رشد اقتصادى، اعتلاى فرهنگى و عدالت اجتماعى، مجموع گزارش مقالات و سخنرانى‌هاى فرهنگى، ج 1، معاونت پژوهشى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1372، ص 98.
50. على سعيدى و ابوالقاسم شكيبا، روان‌شناسى و آسيب‌شناسى ارتباطات اينترنتى، انتشارات سنبله، 1384، ص 43ـ46.
51. http://www.ontario.cmha.ca/content/about_illness/mass_Media_appendix_b.asp.
52. Griffiths. M.D.Internet Addiction: do it reality exist?
53. Menow. J.M. Impact of the Internet: Some Conseptual and Methodologecal issues, 1999. http://www.dgz.org.br/dez 99/art.6htm.
54. مهدى نويد، فرهنگ و مقاومت فرهنگى، انتشارات فلق، 1374، ص 18.
55. Herbert Schiller.
56. ر.ك: تامپسون، جان ب، رسانه‌ها و مدرنيته، ترجمه: مسعود اوحدى، تهران، انتشارات سروش، 1380، ص 203 ـ 206.
57. بگديكيان، بن اچ، انحصار رسانه‌ها، ترجمه: داوود حيدرى، مركز مطالعات و تحقيقات رسانه‌ها، 1374، ص 104.
58. ر.ك: تامپسون، جان ب، رسانه‌ها مدرنيته؛ حميد مولانا، جريان بين‌المللى اطلاعات؛ استوارت ام هوور، بازانديشى درباره رسانه، دين و فرهنگ.
59. حميد مولانا، جريان بين‌المللى اطلاعات، ص 60ـ66.
60. گروهى از نويسندگان، رسانه‌ها و ثبات سياسى، انتشارات پژوهشكده مطالعات راهبردى، 1381، ص 218.
61. ر.ك: احمد محمد صالح، ثقافة مجتمع الشبكه، دمشق، دارالفكر، 2004م.، ص 229ـ236.
62. Public diplomacy.
63. رسانه‌ها و ثبات سياسى، ص 219.
 

منبع: فصلنامه روانشناسي دين - شماره1
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : samsam