زلفش اندر جور تلقين مي‌کند

شاعر : انوري

رخ پياده حسن فرزين مي‌کندزلفش اندر جور تلقين مي‌کند
اسب حسن اين است کو زين مي‌کنددر رکابش حسن خواهد رفت اگر
هرکه اندر حسن تحسين مي‌کندبر کمالش خط نقصان مي‌کشد
پوستين ماه و پروين مي‌کندبا رخ و دندانش روز و شب فلک
دل کنون دلالي دين مي‌کندبر سر بازار عشقش در طواف
گر فلک را هيچ تمکين مي‌کندبا چنين تمکين نباشد کار خرد
بر من مهجور مسکين مي‌کندهرچه دستش در تواند شد ز جور
گرچه بازيهاي شيرين مي‌کندعيش تلخ من کند معلوم خلق
کز جفا با انوري اين مي‌کندبا که خواهد کرد از گيتي وفا