دلا در عاشقي جاني زيان‌گير

شاعر : انوري

وگرنه جاي بازي نيست جان‌گيردلا در عاشقي جاني زيان‌گير
اگر جانت همي بايد جهان‌گيرجهان عاشقي پايان ندارد
چنان کت دل همي خواهد چنان‌گيرمرا گويي چنين هم نيست آخر
سر و کاري همي بيني کران‌گيرمن اينک در ميان کارم اي دل
برو هم عافيت را آستان‌گيردر آن مي‌زني کز غم شوي خون
به حرمت جان هجران در ميان‌گيربه بوي وصل خود رنگش نبيني