هرگز از دل خبر نداشته‌اي

شاعر : انوري

بر دلم رنج از آن گماشته‌ايهرگز از دل خبر نداشته‌اي
رايت جور برافراشته‌ايسپر افکنده آسمان تا تو
تخم پيوند کس نکاشته‌ايکه خورد بر ز تو که تو هرگز
در ميان رهم گذاشته‌ايهمرهي جسته‌اي ز من وانگه