طغرل تگين به تيغ جهان را نظام داد

شاعر : انوري

زو بيشتر گرفت و به کمتر غلام دادطغرل تگين به تيغ جهان را نظام داد
امنش قرار مملکت مصر و شام دادجيشش خراج خطه‌ي چين و ختا ستد
آرام ملک و دين به سياست تمام دادناموس جور و فتنه به خنجر قوي شکست
عدلش حيات تازه به خاص و به عام دادجودش کفاف عمر به خرد و بزرگ برد
از هر مهم به هر که بديشان پيام داداز خسروان به سمع و به طاعت جواب يافت
خصمش نماز خير و سلامت سلام دادکوسش به حربگاه چو تکبير فتح گفت
وز نور راي نور به خورشيد وام داداز عکس تيغ شعله بر آتش وبال کرد
آن رخنه را به تيغ و به راي التيام کردچون سد ايمني لگد چرخ رخنه کرد
زين روي ماه يک شبه را شکل جام دادديد آسمان که غره‌ي هر ماه چتر اوست
چونان که ايمني را دورش دوام داديارب دوام دولت و ملک و بقاش ده
طغرل تگين به تيغ جهان را نظام داداي خوب زخمه مطرب خوشخوان مزن جز اين