اي مقر عز تو از خرمي دارالقرار

شاعر : انوري

دايم از اقبال چون دارالقرار آباد باداي مقر عز تو از خرمي دارالقرار
در نهاد خود فلک سقف و زمين بنياد بادآن مکان کز تو فلک قدر و زمين بسطت شده است
جاودان جانت ز بند حادثات آزاد بادگفته‌اي از روي آزادي نزولي کن درو
گاه و بي‌گاهت دل صافي و طبع شاد بادوانکه گفتي طبع ما را شاد گردان گاهگاه
آشمان را کمترين شاگرد تو استاد بادپايه‌ي شعر از عذوبت برده‌اي بر آسمان
بر سر از تشوير طبعت خاک و در کف باد بادباد شهرت را که دارد نسبت از باد بهشت
اي خداونديت عام از بندگانت ياد بادکمترين بندگان از بندگان خاص تو