وز قدر تو اندر حروف معجم

شاعر : انوري

کلک تو نهد زانکه او تواندوز قدر تو اندر حروف معجم
پيش قلمت هر ز بر نداندمنشي فلک با فنون انشاء
آن خواهد کانجم برو فشاندبر سده‌ي تو کاسمان به رغبت
عشق تو وزين گونه او نشاندچون سايه‌ي نشاندست انوري را
باز آيت الراحلون بخواندگر نيست اجازه به ادخلوها
هر شب ز فلک اهرمن رمانداي آنکه لقب تاش ثاقب تو
نام پسر و کنيت تو خواندموئمن به زبان بر پس اذاجاء
نور دگر از راي تو ستاندخورشيد جهان را به هر وظيفت
خالي ز سياهي شب نماندبر چهره‌ي گيتي اگر بخواهي
بي‌دست تو آبي نمي‌رساندگيتي به لب خشک نامرادان
بي‌وجود تو کس را نمي‌رهاندوز معرکه‌ي آز بي‌محابا