پنج قالاشيم در بيغوله‌اي

شاعر : انوري

با حريفي کو رباب خوش زندپنج قالاشيم در بيغوله‌اي
تا چو برخيزيم بر هر شش زندچرخ مردم‌خوار گويي خصم ماست
کيست کو آتش در اين آتش زندبي‌شرابي آتش اندر ما زدست
اصل بشد فرع چه تن مي‌زندبيخ دو غماز برانداختند
مخلص غزال چه فن مي‌زنداسعد بندار به دوزخ رسيد