در مرثيهي موئيدالدين
شاعر : انوري
هرکس اثري همي نمايد | | در مرثيهي موئيدالدين | باشد که تسليي فزايد | | گفتم که تشبهي کنم نيز | خود طبع سخن همي نزايد | | ليکن پس از آن جهان معني | شرطي نه که طبع هرزه لايد | | با اين همه شرح حال شرطست | عنقا به قفص درون نيايد | | در جوف سپهر تنگدل بود | کم زين سر خاک در ربايد | | ميگفت کجاست باد فضلي | بند قدر و قضا گشايد | | يزدان که گرهگشاي فضلش | چونان که جز آنچنان نشايد | | بشنيد به استماع لايق | کاين زبدهي صنع مي چه بايد | | لطفش به رسالت اجل گفت | تا چند نواي غم سرايد | | بر شاخ مزاج بلبل جانت | راي تو بدو نميگرايد | | گر مختصرست عالم کون | تا آن دگرت چگونه آيد | | بخرام که سکنهي دگر هست | |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}